پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۸۳۳۶۴
تاریخ انتشار : ۰۳ تير ۱۳۹۹ - ۱۰:۰۳
روند تحولات بیماری کوید-۱۹ در ایران متفاوت از دیگر کشور‌ها شده است.
شعار سال: حداقل تا این تاریخ در کشور‌های دیگر نمودار ابتلا و مرگ و میر ناشی از کرونا به این صورت بوده که پس از رسیدن به یک نقطه اوج، سیر نزولی را در پیش گرفته‌اند، و همچنان این سیر نزولی ادامه یافته است. در واقع نمودار توزیع آن طبیعی یا نرمال است. در ۱۶ فروردین نمودار ابتلا به اوج رسید و پس از ان تا ۱۳ اردیبهشت به حداقل و حدود یک چهارم رسید. پس از این نزول حدوداً یک ماهه، دوباره سیر صعودی طی شده است به‌طوری که طی یک ماه از اوج رقم قبلی نیز حدود ۲۰ درصد بیشتر شده است. تعداد مرگ‌و‌میر هم از اوج ۱۵۸ نفر به ۳۴ نفر رسید، ولی تا تاریخ ۲۷ خرداد دوباره اوج گرفته و به ۱۱۳ نفر رسیده است. به همین علت برخی گمان کرده‌اند که وارد موج دوم و در حال رسیدن به نقطه اوج جدیدی شده‌ایم. در حالی که شاید مسأله به گونه دیگری باشد.

بیش از هر چیز باید گفت سیاست رسمی اعلام داده‌های مربوط به این بیماری در ایران چندان دقیق نیست. البته در همه کشور‌ها کمابیش چنین است، ولی به نظر می‌رسد که در ایران شکاف رسمی و واقعی بیشتر است به‌علاوه این کار از روی ناچاری نیست، زیرا کوششی برای توضیح بیشتر نمی‌کنند. با وجود این براساس داده‌های موجود تحول وضعیت موجود را می‌توان تا حدی توضیح داد.

آمار رسمی در باره کرونا شامل مبتلایان جدید، مرگ و میر، تعداد افراد بستری شده، تعداد بهبودیافتگان، تعداد تست و... است. برای درک وضعیت آمار خرداد ماه برخی از این موارد را با یکدیگر مرور می‌کنیم:
 
موج اول کرونا هنوز تمام نشده است
 
نمودار تعداد مبتلایان و درصد بستری‌شدگان نسبت به مبتلایان شناسایی شده


اولین داده تعداد مبتلایان جدید است. واقعیت این است که این داده به خودی خود چندان مهم نیست. زیرا به‌طور رسمی در ایران تا کنون حدود ۱۹۰ هزار نفر بیمار مبتلا به کوید-۱۹ شناسایی شده‌اند، در حالی که مطالعات نشان داده است که حدود ۱۵ میلیون نفر مبتلا شده‌اند. حتی اگر این برآورد خطا هم داشته باشد، به طور قطع ۲ میلیون نفر یا ۱‍۰ برابر تعداد رسمی مبتلا شده‌اند؛ لذا هر چه این عدد بالاتر باشد به معنای بدتر بودن نیست، بلکه می‌تواند به معنای بهتر بودن نیز باشد. برای نمونه تعداد مبتلایان در فرانسه ۱۵۷هزار نفر است (تا ۲۷ خرداد) و در آلمان ۱۸۸ هزار، ولی این به معنای بدتر بودن وضع آلمان نیست، زیرا مرگ و میر در فرانسه حدود ۳۰ هزار و در آلمان حدود ۹ هزار نفر است. علت تا حدود زیادی ناشی از تست‌های بیشتر و هدفمندتر در آلمان است، در حالی که احتمالاً کل مبتلایان فرانسه خیلی بیشتر از آلمان باشند.

داده بعدی تعداد مبتلایانی است که بستری می‌شوند. در واقع اگر کسی مبتلا باشد و بستری نشود، یعنی این بیماری برای او خطر چندانی ندارد، فقط خطر انتقال به دیگران را دارد که اگر شناسایی شود و در قرنطینه قرار گیرد برای جلوگیری از انتقال بیماری به دیگران بسیار لازم و مفید است. پس افزایش شناسایی هدفمند می‌تواند مانع از شیوع و انتقال بیماری شود و این مهم و مفید است، به شرطی که افراد مبتلا به کرونا مقررات ایمنی را رعایت کنند. پس کسانی که بستری می‌شوند، نشانه چیست؟ بیشترین احتمال این است که آنان بازتاب واقعی از تعداد مبتلایان باشند. مبتلایان شناسایی شده و کسانی که شناسایی نشده‌اند. البته این آمار می‌تواند بازتاب‌دهنده انتقال بیماری به افراد ضعیف‌تر و نیز خطرناک‌تر شدن ویروس نیز باشد.

داده بعدی تعداد مرگ و میر ناشی از این بیماری است که بازتابی است از وضعیت بیماری در دو یا سه هفته پیش؛ که می‌تواند به معنای افزایش و همه‌گیری بیماری یا انتقال آن به افراد ضعیف‌تر یا افزایش خطر ویروس و یا ضعیف‌تر شدن نظام بهداشت و درمانی باشد.

این سه داده در خردادماه چه تغییراتی داشته‌اند؟

تعداد مبتلایان شناسایی شده در ۷ روز اول خردادماه به‌طور متوسط روزانه حدود ۲۱۰۰ نفر بود. در هفته دوم به متوسط حدود ۲۷۰۰ بیمار می‌رسد. در هفته سوم حدود ۲۴۵۰۰، و در هفته چهارم نیز حدود ۲۴۰۰ بیمار شناسایی می‌شوند، که ظاهراً روند رو به رشد، ولی اندکی را داشته است. بنابه اطلاعیه وزارت بهداشت بعضاً تا ۸۰ درصد مبتلایان شامل همراهان بیماری بوده‌اند که برای درمان مراجعه کرده‌اند. اگر چه به احتمال فراوان در این درصد اغراق شده است، ولی در مجموع افزایش مبتلایان ناشی از تست‌های تصادفی نبوده و معرف میزان ابتلای واقعی در جامعه آماری نیست. در مجموع می‌توان گفت که افزایش این رقم به خودی خود معنای مثبت یا منفی ندارد.

شاخص بعدی تعداد افرادی است که از میان شناسایی‌شده‌ها بستری شده‌اند. این تعداد در هفته اول، به طور متوسط حدود ۳۸۰ نفر بود، در هفته دوم به ۵۱۴ نفر رسید، در هفته سوم به ۶۶۰ نفر و در هفته چهارم به ۸۳۰ نفر رسید که بیش از دو برابر رقم هفته اول است. اگر نسبت بستری‌شدگان به کل مبتلایان را حساب کنیم در چهار هفته متوالی به ترتیب عبارتند از: ۱۸% و ۱۹%، ۲۷% و ۳۴% است که نشان‌دهنده یکی از چند وضعیت زیر است:

الف‌ـ افزایش دو برابری مبتلایان؛ و به این معنا خواهد بود که سیاست شناسایی مبتلایان ضعیف و نارسا است، از این رو افراد زیادی هستند که مبتلا شده و شناسایی نشده‌اند و در ادامه عامل شیوع این بیماری خواهند شد.

ب‌ـ افزایش خطرآفرین بودن ویروس هم می‌تواند عامل دیگری باشد، ولی برحسب شواهد چنین چیزی تا کنون دیده نشده است.

تعداد مرگ و میر ناشی از کوید-۱۹ نیز در هفته اول، به طور متوسط حدود ۵۲ نفر بوده، در هفته دوم حدود ۶۴ نفر، در هفته سوم، ۷۱ نفر و در هفته چهارم به حدود ۹۷ نفر رسیده است که رشد ۸۷ درصدی نسبت به هفته اول است و نشان می‌دهد که اختلالی جدی در فرآیند شناسایی بیماران رو به رشد رخ داده است و اگر درست شناسایی شوند، خیلی بیشتر از اینکه هست خواهد بود. این وضع می‌تواند ناشی از ضعیف شدن نظام درمانی هم تلقی شود.

پرسش این است که آیا آمار نشان‌دهنده ورود ایران به موج دوم شیوع کوید-۱۹ است؟ پاسخ احتمالاً منفی است. از آنجا که سیاست‌های کنترلی در ایران ناقص و نیز منطقه‌ای انجام شده برخی از استان‌ها که در مرحله اول با شیوع گسترده این بیماری مواجه شده بودند، اکنون در وضعیت به نسبت بهتری هستند. قم، گیلان، و تا حدی اصفهان و مازندران چنین وضعی را دارند. شواهد دریافتی از این استان‌ها نشان می‌دهد که گویی ایمنی جمعی به دلیل نوعی همه‌گیری به وجود آمده است. البته برخی استان‌ها، چون کردستان نیز که پیشتر حدی از شیوع را دچار شده بودند دوباره با شیوع جدیدی مواجه شده‌اند. مطالعه‌ای نشان می‌دهد که حدود ۱۵ میلیون نفر در ایران مبتلا شده‌اند، که حدود ۲۰ درصد جمعیت را شامل می‌شود، بر اساس این مطالعه درصد مذکور در این استان‌ها تا حدود ۸۵ درصد نیز می‌رسد. در نتیجه بیماری در استان‌های دیگری که پیش‌تر نگرفته بودند، اکنون در حال شیوع است. با توجه به حذف اقدامات ایمنی و نیز کم شدن حساسیت‌ها، و کوتاه بودن دوره این اقدامات، انتظار می‌رود که شدت اوج‌گیری این بیماری در استان‌های جدید شدید باشد.

نقطه قوت فعلی ما، آمادگی نظام درمانی و نیز احتمالاً تأثیر اندک گرمی هوا یا ضعیف شدن ویروس است که این دو فقط یک احتمال است؛ بنابراین خواه ناخواه با سیاست‌های اتخاذ شده، به ناچار به سمت سیاست ایمنی جمعی خواهیم رفت و باید هزینه‌هایش را پرداخت، هر چند مسأله این است که هیچ شاهدی وجود ندارد که اگر کسی مبتلا شد، برای همیشه در برابر این ویروس ایمن شود و این خطری است که سلامت عمومی را تهدید می‌کند.

علت بروز این وضعیت اتخاذ سیاست نصفه و نیمه قرنطینه یا فاصله‌گذاری فیزیکی و تعطیلی‌ها و نیز کوتاه‌مدت بودن آن‌ها و از این دو بدتر اعمال کردن منطقه‌ای این سیاست‌ها است. احتمالاً ایران اولین کشوری باشد که تا رسیدن به ایمنی جمعی با همین وضع ادامه مسیر دهد، فقط باید امیدوار بود که ابتلای به آن معادل ایمنی همیشگی باشد، در غیر این صورت در دور باطلی از ابتلا به بیماری قرار خواهد گرفت که گریزی از آن ندارد.
 
 
شعارسال،با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته  از  سایت پنجره ایران ،تاریخ انتشار: 2 تیر 1399،  https://plink.ir/A9XpK
اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین