شعار سال : با وجود آنکه اهل اغراق و تملق نیست، بعد از خواندن کتاب گفت: «به نظرم غنیترین کتاب سنت “نواندیشی دینی” در تمام سالهای پس از انقلاب است و خردپسندانهترین الگوی دفاع از دین و نقد اخلاقیِ دین رسمی». نسخهای دیگر را به یکی از چهرههای شاخص و فاضل و فکور اصلاحطلب دادم و بعداً گفت در میان بیش از ۱۰۰ کتاب درخشانی که فرصت و خلوت زندان امکان مطالعهشان را به او داده همین کتاب در نظرش پرمایهترین و روشنگرترین بودهاست. یکایکِ دانشگاهیان و روشنفکران و حوزویانی که دیدهام پیش از انتشار توانستهاند کتاب را بخوانند، صرف نظر از موافقت یا مخالفتشان با مدعیات محوری کتاب، آن را اثری جاندار و راهگشا یافتهاند. این میزان اقبال و توجهِ متخصصان بدون هیچ تبلیغی حتی قبل از صدور مجوز انتشار یک اثر چه دلیلی دارد؟
حال که در این نوشتارِ کوتاه با ابوالقاسم فنایی مجال تفصیل نیست، صرفا در پاسخ به پرسش فوق و در نهایت اجمال به چند نکته اشاره میکنم: ابوالقاسم فنایی که در کتاب قبلیاش – «دین در ترازوی اخلاق» – به دفاع تفصیلی و مدلل از شقوق مختلف «استقلال اخلاق از دین» و نظریه «تقدم اخلاق بر دین» پرداخته بود، به نقد سلبی و اخلاقیِ فقه سنتی اکتفا نمیکند، در کتاب «اخلاق دینشناسی» گامی به پیش مینهد و زیربنا و ستونهای طرح ایجابیاش از «دین در چارچوب اخلاق» را رونمایی میکند. به نحوی که میتوان برای اولین بار در سنت نواندیشی دینی جوانههای یک «اصول فقه بدیل» را در این اثر دید. ۱۷ سال طلبگی و اسلامپژوهی در حوزه علمیه قم تا سطح اجتهاد، ۱۵ سال تحصیل و پژوهش در فلسفه اخلاق در انگلستان، آشنایی تؤامان با «فقه سنتی» و «فلسفه فقه و اخلاق» مدرن، اشراف بر سنت “نواندیشی دینی” در ایران و جهان، و همچنین زبانِ پاکیزهی نقدهای تفصیلی و مشخصاش به آراء روشنفکران و حوزویان شاخص در زمینه نسبت دین و اخلاق، منجر به اثرپذیری بیشتر روشنفکران دینی، دینداران نوگرا و حوزویان سنتی از محتوای کتاب میشود (کمااینکه حتی قبل از انتشار اثر، حلقههایی از طلاب، فضلای حوزه، دانشجویان فلسفه و دینداران نواندیش به مطالعه دقیق و نقد آن پرداختهاند).
زبان بدون ابهام و ایهام و پپچیدگی، و استحکام منطقی استدلالها و مباحث و دهها نظریه و نکتهپردازیهای راهگشایی که در کتاب طرح شده نیز از برکات تربیت فنایی در بستر سنت فلسفه تحلیلی و فقه استدلالی است. فنایی نیز همچون مصطفی ملکیان و آرش نراقی و بر خلاف دیگر روشنفکران دینیِ شاخص، نقطه عزیمت خود را در نقد قرائت رسمی و مشهور از دین و فقه، نه معرفتشناسی و اندیشه سیاسی که «اخلاق» و «فلسفه فقه و اخلاق» قرار میدهد. او شاید تنها چهرهای در تاریخ «روشنفکری دینی/نواندیشی فقهی» باشد که هم فقیه است، هم فلیسوف اخلاق و هم مدافع عقلانیتِ «تبیین دینی»؛ البته تبیینی «دینی» که جایگزین تبیینهای «اخلاقی»، «فلسفی» و «علمی» نمیشود و با آنها سازگار است، و در عین حال قابل فروکاهش به هیچیک نیست. این تببین دینی از نظر فنایی، در جای خود و در چارچوب اخلاق و متکی بر تجربه دینی فرد یا اتکایش به تجربه دینی پیامبران قابل دفاع لازمهٔ شکوفایی حیات باطنی و اخروی محسوب میشود.
اکثر انتقادات شنیدنی به دین رسمی، یا معطوف میشود به آن دسته از «احکام» فقه سنتی که «غیراخلاقی» است و یا ناظر است به «باورها» یی که مبتنی بر یک «اخلاق باورِ» خردپسند نیست. این دسته از احکام و باورهای «غیراخلاقی» طبق الگوی مورد دفاع ابوالقاسم فنایی در واقع اساساً «دینی» نیستند و در نتیجه «دین در چارچوب اخلاقِ» مورد نظر او که از باورها و احکام غیراخلاقی پالایش میشود، در برابر نقد دروندینی و بروندینی بسیار مقاومتر است. از نظر او، خدا دو دسته فرامین دارد: «فرامین اخلاقی» که با عقل مستقل از دین کشف میشود و «فرامین فقهی» که پیامبر با اتکا به وحی و اشراف باطنیاش از آنها خبر میدهد و در چارچوب اخلاق است.
شهرتگریزی، فروتنی، سیسال اشتغال تماموقت به تحصیل و پژوهش و سکوت نسبی فنایی، حضور کمرنگ او در عرصه عمومی، مطولنویسیاش در مقالات در دسترساش، حجم زیاد این کتاب، عدم انتشار رسمیاش و تداوم انتظار برای صدور مجوز پخش، منجر به ناشناختهماندن نسبی آراء او شده است، ولی غنای این اثر و کتابهای در دست انتشار او و گرهگشایی و قانعکنندگی پاسخ هایش به بسیاری از پرسشهای دینداران نواندیش، آنچنان هست که پس از انتشار بدون تبلیغ توسط اندیشمندان ایرانی و غیرایرانی جدی گرفته خواهد شد، به مرور بیشتر خوانده میشود و بر اهمیت و تاثیرش در سنت نواندیشی اسلامی افزوده خواهد شد. «نواندیشی دینی» و «فقه نوگرا و اخلاقی» این بخت را یافتهاست که از اندیشهها و آثار فنایی و نسل جدیدی از اندیشمندان پرمایه و بیادعا که همزمان با دین سنتی و اندیشه اخلاقی مدرن آشنایی دارند فربهتر شود. این اندیشهها نویدبخش شروع مرحله بعدی تکامل سنت «نواندیشی دینی» در دفاع از دینی اخلاقی/عادلانهتر، معنویتر و خردپسندانهتر در غالب پروژهی نظری «دین در چارچوب اخلاق» است. در این مرحله نواندیشی دینی به مشروعیتزدایی از قرائت رسمی از دین کفایت نمیکند و به نحوی ایجابی با استخراج و ترجمه فرهنگی آموزههای معنوی/دینی پیامبر و تفکیک کردن آن از فرهنگ و قانون و عرف و اخلاق عصر پیامبر، به طرح و نشر و احیا و اصلاح «دین اخلاقی»ای میپردازد که هم رهاییبخش است و سازگار با دستاوردهای معرفتی، اجتماعی، سیاسی و اخلاقی بشری و هم تجربههای معنوی پیروانش را غنا و عمق میبخشد.
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته ازصدانت، تاریخ انتشار: 5 تیر 1399، 3danet.ir