نویسنده یادداشت زیر از مشکل چاقی خود سخن می گوید و اینکه علت چاقی اشت چیست و دید مردم به آدم های چاق چگونه است.در آخر اظهار می دارد که، زندگی متشکل از تجربههای اندک و محدود شما نیست. آدمها متفاوتن. هر کس رو به سرعت قضاوت نکنید و اگر هم میکنید در ابتدا سعی کنید اطلاعاتتون رو راجع به اون مسئله بالا ببرین و از تجربیات دیگران آگاه شید و به همین راحتی برای آدمها نسخه نپیچید.
شعار سال:من از دیشب هی داشتم فکر میکردم این مسئله رو بنویسم یا نه چون شخصیه ولی بعد متوجه شدم مسئلهایه که خیلی از آدمها باهاش درگیرن ولی انقدر کم راجع بهش صحبت میشه انگار وجود نداره. من بچه که بودم مریض بودم. چیزی که اون موقع بهمون گفتن آسم کودکان بود...
شبها سرفههام شروع میشد و تا صبح ادامه داشت طوری که شروع میکردم به بالا آوردن. برای اینکه بتونم بخوابم و حالم بهتر شه والدینم من رو میبردن درمونگاه و همونجا بهم آمپول کورتون میزدن که باعث میشد آروم شم. این مسئله چند سال طول کشید و وقتی ۱۰ سالم شد تقریبا تموم شد...و من از یک دختر بچهی نحیف تبدیل شدم به یک دختر بچهی چاق (نمیدونم به خاطر کورتون بود یا مسائل ژنتیکی) که کلا تمام آدمهای اطرافش کل دغدغههاشون تو همین خلاصه میشد. انگار هیچ ویژگی دیگهای در من وجود نداشت و تنها چیز مهم راجع به من همین چاقی بود...
من از همون کودکی به انواع کلاسهای ورزش فرستاده شدم. تو بعضیهاشون خوب بودم تو بعضیهاشون نه. ناگفته نماند که همیشه هم در حال بازی تو حیاط با برادر و پسرخاله/عمو بودم و اکثرا هم فوتبال بازی میکردیم.۱۱ سالگی هم رفتم دکتر تغذیه. هیچی جواب نمیداد. یعنی لاغر نمیشدم آن چنان غذایی که میخوردم زیاد نبود چون به خاطر حرفها دوست نداشتم جلوی دیگران غذا بخورم جز خانواده که همونم خیلی وقتها کوفت میشد با گفتن بعضی حرفها و رفتارها.
من هنوز هم چاقم. اکثر آدمها هم هنوز فکر میکنن برای این چاقم که تنبلم، تحرک ندارم یا زیادی غذا میخورم. در صورتی که واقعا همچین چیزی نیست. من همیشه پیاده روی میکردم چون از راه رفتن تو شهر لذت میبرم و مدتیه که تو خونه ورزش میکنم چون باعث میشه یکم حالم بهتر شه ولی باز هم تغییر آنچنانی در اندامم رخ نداده و الان مشکل چندانی باهاش ندارم دیگه با اینکه اینجور توئیتهای کوته فکرانه رو میبینم و حرفهای بدتر از این تو زندگی میشنوم.
در نهایت میخوام بگم زندگی متشکل از تجربههای اندک و محدود شما نیست. آدمها متفاوتن. هر کس رو به سرعت قضاوت نکنید و اگر هم میکنید در ابتدا سعی کنید اطلاعاتتون رو راجع به اون مسئله بالا ببرین و از تجربیات دیگران آگاه شید و به همین راحتی برای آدمها نسخه نپیچید.
این هم بگم که من این حرفها رو نزدم بگم چاقی من قابل توجیهه و چاقی شخص دیگری اینطور نیست. اصلا همچین چیزی منظورم نبود. توجیه اینجا معنایی نداره. هیچکدوم از ما در این مسئله نیاز به توجیه و توضیح نداریم. تک تک ما انسانها با ویژگیهای خاص هستیم که دارن سعی میکنن راحتتر زندگی کنن.
پایگاه تحلیلی -خبری شعارسال، برگرفته از فضای مجازی