پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۰۹۸۳۱
تاریخ انتشار : ۱۴ آبان ۱۳۹۹ - ۱۶:۱۹
صدای خنده‌های آن دو، به وجد آمدن‌های حال به هم زنشان، آن پایی که روی پدال گاز فشار می‌آورد، مردی که مرد پشت رل را به سریع‌تر راندن تشویق می‌کرد، آن آرم اعصاب خردکن تویوتا که بوی پول و بی خیالی می‌داد و روی رمل‌ها بالا و پایین می‌رفت، آن شن‌های نرم که تویوتا راحت زیر شاسی‌های بلندش له شان می‌کرد و آن شن‌های روان که برای «کل» شده بودند عین باتلاق، آن کل زیبا، آن کل خوش اندام و خوش تراش که داشت می‌دوید و سم هایش توی شن‌ها پیچ می‌خورد، کلی که ترسیده بود و برای زنده ماندن می‌گریخت همه اش شده است یک فیلم پر از شکنجه که قلب‌های مهربان و صاحبان عقل سلیم را غمزده می‌کند. «کل» عزیز! می‌دانیم که مرده‌ای و دیگر نمی‌توانی نفس بکشی. عکس جسدت را حالا خیلی‌ها دیده اند و دیده اند که به پهلوافتاده‌ای روی شن‌های کویر مرنجاب و داری خواب زندگی می‌بینی. حیف شدی کل نازنین.
شعار سال: شهرستان آران و بیدگل جایی محصور میان دریاچه نمک، کویر مسیله، دریاچه حوض سلطان و حوض مره و پارک ملی کویر که جزو ۱۰نقطه مورد علاقه کویر دوستان و عاشقان آفرود است از بدحادثه محل عبور این کل هم بوده است. کل، اما چه تقصیری دارد؟ جایی که او بوده پناهگاه حیات وحش یخاب آران و بیدگل، در منطقه چاه چرخی بوده. پناهگاه حیات وحش می‌دانید یعنی؟ یعنی جایی که پناه حیوانات است و باید آنجا آرام بگیرند، یعنی خانه خودشان، نه جایی که دلهره داشته باشند، نه جایی که به چنگ چند آفرودسوار بی مسوولیت بیفتند و آن قدر بدوند و استرس بکشند که بمیرند.

فرماندار آران و بیدگل گفته است در این فصل که زمان جفت گیری است این کل از صخره‌ها و کوهستان‌های مرتفع پایین آمده تا برود پی جفتش، ولی گیر این دو مرد افتاده و جان داده. خوشبختانه این دو دستگیر شده اند و پرونده شان می‌رود به مراجع قضایی برای مجازات، البته این‌ها برای جانوری که از دست رفت زندگی نمی‌شود، همان طور که چند سال پیش برای آن آهوی زیبا نشد.

هفت سال پیش ماموران پاسگاه انتظامی صالح آباد دامغان پس از مشکوک شدن به یک پراید و متوقف کردن آن، در بازرسی از صندوق عقبش آهوی زنده‌ای را دیدند که به شدت در حال نفس نفس زدن بود. راننده می‌گفت با آهو تصادف کرده و می‌خواهد برای درمان پیش دامپزشک برود، ولی شواهد نشان می‌داد آهو از شدت خستگی دچار پارگی طحال و پرخونی ریه‌ها شده است. آهو دقایقی بعد جان داد و راننده اعتراف کرد با موتورسیکلت به قدری دنبالش کرده که حیوان از نفس افتاده و حالا پس از گذشت هفت سال، این ماجرا و ماجرا‌های مشابه همچنان ادامه دارد.

آنچه بر خرس‌ها و توله شیر‌ها رفت

خرس مادر و توله اش را در حالی که اجسادشان سوخته بود در میانکوه فلارد پیدا کردند، همین چند روز قبل در چهارمحال و بختیاری. محیط زیست استان این روز‌ها دنبال عامل این حادثه و اثبات دست داشتن انسان‌ها در این مرگ است، اما مگر سوزاندن اجساد می‌تواند کار موجودی به غیر از انسان باشد؟

برایتان نگوییم از آن توله شیر پنج ماهه که در بانه کردستان مثلا زنده، ولی شبیه یک جسد پیدا شد و حالا دامپزشکان دارند تیمارش می‌کنند؛ توله خرسی با چشم‌های معصوم که داستان زندگی کوتاهش پر از ابهام است، ولی گفته شده قاچاقی وارد ایران شده و قرار بوده زینت باغ شخصی یک نفر از ما بهتران باشد.

این دو خبر در کنار فاجعه مرگ کل در کویر مرنجاب البته قطره‌ای مقابل اقیانوس وسیع آزار و اذیت حیوانات در کشورمان است که زیر چتر امن بی نظارتی‌ها و آسمان آبی مجازات‌های اندک هر روز رخ می‌دهد و خیلی وقت‌ها صدایی هم از آن‌ها بلند نمی‌شود.

ناظران که در ساختمان‌های عریض و طویل حفاظت از محیط زیست نشسته اند و بر صندلی‌های ریاست و مسوولیت تکیه زده اند نیز البته مزید برعلت اند و همین که انتقادی متوجه شان نباشد و چنین کشتار‌ها و حیوان آزاری‌هایی در حوزه استحفاظی شان رخ نداده باشد، آرام می‌شوند که این نیز بر آتش حیوان آزاری در کشورمان می‌دمد. مصداق بارزش توضیحات مدیرکل حفاظت محیط زیست استان اصفهان بعد از فاجعه کویر مرنجاب که به تلویزیون گفت، این اتفاق خارج از محدوده حفاظت شده محیط زیست روی داده است یا گفته‌های مسوول روابط عمومی حفاظت محیط زیست چهارمحال و بختیاری بعد از غائله مرگ خرس‌ها که به جد تاکید کرد که این حیوان کشی در مناطق آزاد و خارج از محدوده مناطق حفاظت شده رخ داده است.

خارج از محدوده؟ بله شاید خارج از محدوده بوده، ولی آیا حفاظت از حیوانات هم خارج از محدوه شماست؟

لایحه تماشای حقوق حیوانات

مگر می‌شود از سال ۹۹ که ماهی خونین برای حیوانات بوده، ننوشت؟ از کدام یک از اتفاقات بگوییم که دلمان نسوزد؟ همین هفته قبل بود که عامل انتشار سم و کشتار گسترده ماهیان در کانال‌های آبیاری کشاورزی حاشیه پارک ملی و منطقه حفاظت شده دز دستگیر شد. او به سبک خودش مثلا داشت ماهی صید می‌کرد و فکر کرده بود سند ماهیان منطقه حفاظت شده دز به نام اوست. بازهم همین ماه آبان بود که ۱۲ شکارچی متخلف در ورامین دستگیر شدند و ۱۲ تک لول و دو لول و مقادیری فشنگ و چندین لاشه خون آلود از آن‌ها کشف شد. این ۱۲ نفر به جان پرندگان مهاجری افتاده بودند که در فصل مهاجرت، آمده بودند به دشت ورامین برای زمستان گذرانی؛ عجب استقبال گرمی!

خوشبختانه این افراد دستگیر شدند و شاید اگر مجازات شوند متنبه شده و از حیوان آزاری و حرکت برمدار بی قانونی دست بردارند، اما تکلیف بقیه کسانی که دستگیر نمی‌شوند و قسر درمی روند چه؟ آیا ما نیاز به قانونی نداریم که جلوی این همه بی قانونی و تجاوز به حریم حیوانات را بگیرد؟ پاسخ شک نکنید که بله است، بله‌ای که باعث شکل گیری کارزاری در فضای مجازی شده که تصویب قانون منع حیوان آ زاری را از نمایندگان مجلس می‌خواهد.

بانیان این کارزار در نامه‌ای خطاب به رئیس مجلس شورای اسلامی، انتشار رو به افزایش فیلم‌ها و تصاویر دلخراش از آزار جانوران را دستمایه مطالبه خود قرار داده و ضمن انتقاد به این که مجازات فعلی عاملان حیوان آزاری به هیچ وجه بازدارنده نیست، خواستار جرم انگاری این قبیل افعال شده اند.

برای رسیدن به این هدف، اما اوضاع چندان وفق مراد نیست و خیلی چیز‌ها به هم پیچیده و به گره افتاده است. آرشیو‌ها یادمان می‌اندازند که پیش نویس قانون منع حیوان آزاری که تدوین آن از اواخر سال ۹۴ آغاز شد ابتدا در قالب لایحه از سازمان حفاظت محیط زیست به هیات دولت رفت، ولی، چون دولت در ارسال آن به مجلس تعلل کرد، این پیش نویس با تلاش فراکسیون محیط زیست مجلس به شکل طرح اعلام وصول شد که متاسفانه همین طور دست نخورده در کمیسیون حقوقی مجلس معطل مانده است؛ گویا معطل ماندن جزئی از بخت آن است.

البته ۱۰ روز قبل سمیه رفیعی، رئیس فراکسیون محیط زیست مجلس درحالی که خبر می‌داد درخواست تصویب قانون منع حیوان آزاری (کارزار شکل گرفته) با ۱۸ هزار امضا به مجلس رسیده است، وعده داد این طرح معطل مانده هرچه زودتر تصویب شود.

به این ترتیب بار سنگین حمایت قانونی ازحیوانات بر دوش مجلس یازدهم است، به ویژه این که سمیه رفیعی، گوینده این جملات که «بنده این اطمینان را با قطعیت کامل به شما می‌دهم که همه تلاش خود را انجام خواهم داد تا مجلس یازدهم در حوزه محیط زیست کارنامه قابل قبولی داشته باشد» توقع فوق العاده‌ای در میان دوستداران و حامیان طبیعت ایجاد کرده است.

با این حال تصویب یک قانون گرچه خوب است، ولی فقط یک قدم است به سوی هدف، چرا که گام‌های بعدی، اجرای قانون و نظارت بر اجرای آن است که درحوزه حفاظت محیط زیست کشورمان به شدت لنگ می‌زند.

خطر تعارض انسان وحیات وحش

در یک عصر جمعه که با چند خبر مربوط به حیوان آزاری، دلگیر شده بود فرصتی برای گفت و گویی ۱۵ دقیقه‌ای با مدیرکل دفترحفاظت و مدیریت حیات وحش دست داد. «دکتر شهاب الدین منتظمی» همه این خبر‌ها را شنیده و فیلم‌ها و عکس‌های مرتبط با آن را دیده بود و می‌گفت که دلش از همه آن‌ها آزرده شده، ولی وقتی از او پرسیدیم که سازمان حفاظت محیط زیست چه برنامه‌ای برای جلوگیری از چنین اتفاقاتی دارد، توضیحات کلی ارائه داد که از چنته خالی سازمان متبوعش در حمایت از حقوق حیوانات نشان داشت. او البته به رسم همه مدیران دولتی، نه این برداشت ما را قبول داشت و نه می‌پذیرفت که سازمان حفاظت محیط زیست در گرفتن حیوانات زیر چتر حمایتی اش کم کاری کرده است. به هر حال چند سوال و جواب میان ما و منتظمی رد و بدل شد که در کارنامه ما و او ثبت و ضبط می‌شود.

حتما اخبار مربوط به سوزاندن خرس ها، توله شیر سرگردان و مرگ کل در کویر مرنجاب را شنیده اید. از شنیدن آن‌ها چه حسی داشتید؟

آدم از چنین وقایعی آن هم در این عصر فقط افسوس می‌خورد. چه زیبا بود اگر این آفرودسواران از دور از کل فیلم می‌گرفتند و ما به جای جسد حیوان شاهد زیبایی حضور او در کویر بودیم.

به نظرتان چرا غائله حیوان آزاری در کشورمان تمام نمی‌شود؟

ما دهه‌های قبل از این آزار‌ها کمتر می‌دیدیم، ولی امروز متاسفانه شاهد افزایش آن هستیم. شاید اصلی‌ترین دلیل آن بحث تعارض باشد؛ چرا که ما انسان‌ها وارد حریم زندگی حیوانات شده ایم. آن کل که فیلم و عکس مربوط به مرگش را خیلی‌ها دیده اند، داشت در کویر زندگی اش را می‌کرد، ولی انسان‌ها به دلیل تعرض به زیستگاه او باعث مرگش شدند. ما در واقع صورت مساله را پاک می‌کنیم و حیوانات را از سر راه خود برمی داریم به جای این که بدانیم این ما هستیم که با ورود به زیستگاه جانوران، آسایش آن‌ها را به هم می‌زنیم و امنیت شان را به خطر می‌اندازیم. در فضای مجازی کسی نوشته بود با این وضعی که پیش می‌رویم انتظار داریم خدا به ما رحم کند و چه حرف درستی بود.

جدا از بحث‌های احساسی، به نظر می‌رسد مرگ این کل و سایر حیوانات که به طرز مشابهی جانشان را از دست می‌دهند ناشی از گردشگری بی ضابطه در کشورمان است که سازمان محیط زیست نیز باید بر آن نظارت داشته باشد.

نظارت بر گردشگری وظیفه ما نیست، چون گردشگری خودش وزارتخانه دارد.

بله می‌دانم، ولی این به معنی سلب مسوولیت از محیط زیست نیست.

شما گفتید گردشگری بی ضابطه، این نکته خوبی است. متولی گردشگری در کشور باید چارچوب‌ها و مرزها، مقاصد و مسیر‌های گردشگری را مشخص کرده و حداقل‌هایی را تعریف کند تا کمترین آسیب به محیط زیست وارد شود.

به هر حال محیط زیست هم باید نظارت کند.

محیط زیست می‌تواند با همکاری سازمان‌های مردم نهاد فعال در حوزه محیط زیست از عرصه‌های طبیعی مراقبت کند. محیط زیست که نمی‌تواند کل مرز‌های جمهوری اسلامی ایران را پایش کند و مراقبت کند تا کسی وارد آن‌ها نشود.

این توجیه خوبی نیست آقای منتظمی!

من نمی‌خواهم توجیه کنم بلکه می‌گویم اگر کسی می‌خواهد کویرنوردی یا جنگل گردی کند باید در مسیری مشخص این کار را انجام دهد و حداقل‌هایی برایش تعریف شود. اما در کشورمان این کار انجام نشده، این ایراد برما هم وارد است، چون اطلاع رسانی نکرده و خط قرمز‌ها را مشخص نکرده و به اندازه کافی به مردم نگفته ایم اگر حیوانی را تعقیب کنند باعث مرگ او شده و مجازات می‌شوند. مواردی از حیوان آزاری که در چند روز اخیر در فضای مجازی پخش شد واقعا دل آزار بود و من بسیار نگرانم که باز هم محیط زیست ایران عرصه چنین تاخت و تاز‌هایی قرار بگیرد.

می‌توانیم بگوییم محیط زیست برای فرهنگ سازی کار چندانی نکرده است؟

نخیر، محیط زیست قطعا کار‌هایی انجام داده است به ویژه برای آموزش جوامع محلی با همکاری سازمان‌های مردم نهاد. البته می‌دانم جا‌هایی هست که نه ما کار کرده ایم و نه مسوولان حوزه گردشگری.

چرا؟

برای این که اصلا توقع نداشتیم کسی سوار خودروی آفرود شود و برود دنبال کل.

آقای منتظمی این اولین بار نیست که چنین اتفاقاتی در کشور رخ می‌دهد. مگر می‌شود آهو‌های موته را فراموش کرد که با موتور دنبالشان می‌کردند و بعد از این که از نفس افتادند شکار می‌شدند. به نظر می‌رسد سازمان محیط زیست فقط دست روی دست گذاشته است تا موتور سیکلت تبدیل به ماشین شاسی بلند شود.

این طور نیست. ما از سال ۸۰ آموزش دهی و آگاهی بخشی را در جوامع محلی آغاز کرده و انواع کارگاه‌ها و دوره‌ها را برگزار کرده ایم. مگر ما در مورد یوزپلنگ در جوامع محلی کم کار کرده ایم؟ اما کماکان شاهد برخی ناملایمات هستیم.

پس این یعنی یک جای کار می‌لنگد.

احسنت. شما رسانه‌ها بگویید کجای کار می‌لنگد تا ما برطرفش کنیم.

به نظرم شما سرسری از کنار ماجرا رد می‌شوید. شما می‌گویید سازمان‌های مردم نهاد را پای کار آورده اید، ولی آن‌ها می‌گویند سازمان محیط زیست آن‌ها را اصلا به بازی نمی‌گیرند و هنوز نگاه‌های امنیتی در موردشان وجود دارد.

نفرمایید. من این نگاه را نمی‌پذیرم. ما به کدام سازمان مردم نهاد نگاه امنیتی داشته ایم. من یک چیز را در مورد سازمان‌های مردم نهاد روشن کنم. یک بخشی از آن‌ها در راستای حفاظت محیط زیست کار و به ما کمک می‌کنند و اگر جایی توجه ما کم است پوشش می‌دهند و هدفشان اصلاح، تفکر سازی و آگاه کردن و آموزش بهره برداری درست است. اما بعضی‌ها هدفشان این است که من (نوعی) را بزنند و کاری به درست شدن محیط زیست ندارند. این زشت است. شما اگر نگرانید به ما کمک کنید و بازوی سازمان باشید.

از سازمان‌های مردم نهاد بگذریم. بیایید درباره طرح و لایحه دفاع از حقوق حیوانات صحبت کنیم که تاکنون به نتیجه نرسیده، علت این بلاتکلیفی چیست؟

علت تولی گری و جرم انگاری در این موضوع است یعنی باید دستگاه مسوول مشخص شود و حیوان آزاری و جرم انگاری آن درباره حیوانات مختلف مشخص شود که امیدوارم این موضوع زودتر به نتیجه برسد.

در حالی که ذهن مان مشغول حیوان آزاری‌های اخیر است امیدوارم بحث قتل عام پرندگان مهاجر در شمال کشور فراموش نشود.

ما به زودی با حضور دوستان سازمان دامپزشکی در این باره نشستی فنی خواهیم داشت. گزارش جامعی هم در این باره خواسته ام که هنوز به جمع بندی نرسیده، ضمن این که امسال هنوز پروانه شکار صادر نکرده ایم و وزارت بهداشت هم اخطار‌هایی داده است.


شعار سال، با اندکی تلخیص واضافات برگرفته از حکیم مهر، تاریخ انتشار:۱۴ آبان ۱۳۹۹، کدخبر: hakimemehr.ir، ۶۰۵۵۱
اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین