شعار سال: کمتر کسی از بین اسامی مطرح شده برای انتخابات ریاست جمهوری وجود دارد که از نظر سوابق دیپلماتیک، سیاسی و مدیریتی، به پای علی لاریجانی برسد. این ادعا، نکته مورد توافق بخش زیادی از اصلاح طلبها و اصولگرایان است. اما در این بین، مشکلات و چالشهایی چند وجود دارد که اگر حل نشود، بعید است که لاریجانی توفیقی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ داشته و حتی ممکن است از روی لجاجتها و فعالیتهای جناحی پیش آمده، منافع ملی نادیده گرفته شده و گرایشات به سمت انتخابات هیجانی و احساسی ضربه زننده به منافع ملی کشیده شود. این در حالی است که کلیه صاحب نظران به حساسیتهای این دوره از انتخابات ریاست جمهوری، تاکید خاص داشته و این دوره را همانند نوعی نقطه عطف منجر به بالندگی یا خدای ناکرده تضعیف نظام میبینند.
هرچند برای بیان این شش چالش، اولویتی در نظر گرفته نشده، اما از چالشهای ساده، به سمت چالشهای دشوارتر، تنظیم شده اند.
اولین چالش قابل ذکر،
القای رسانهای مصادره لاریجانی توسط اصلاح طلب ها، خصوصا کارگزارانی هاست. آش آنقدر دارد شور میشود که صدای سایر اصلاح طلبها را نیز درآمده است. بنظر میرسد که کارگزاران بعنوان یک حزب میانه روی بروکرات، تصور شیخوخیت بین جناحی داشته و با نزدیک سازی خود به نامزدهای اصلی و با مشروعیت جوئی همزمان اجتماعی خصوصا در طبقه متوسط سابق، قصد جایابی در بازی انتخابات را دارد. برخی از کارشناسان بشدت در این خصوص هشدار داده و نزدیکی کارگزاران به هر نامزدی را تشبیه به پوست خربزه کرده اند.
دومین چالش قابل ذکر، شفاف سازی عملکرد لاریجانی در خصوص برخی از تصمیمات کلان حاکمیتی است که در ظاهر به اسم او نوشته شده است. کسب مشروعیت لاریجانی در بدنه عمومی جامعه خصوصا برای نیروهای ارزشی، وابسته به شفافیت در خصوص این مسائل است.
سومین چالش لاریجانی برای ورود به انتخابات، خویشتنداری در طرح بازیهای حیدری- صفدری خواهد بود که برخی از رقبا با تاکید بر مسائل پیش آمده در دوره رئیس جمهور پیشین (احمدی نژاد) و حاشیههای ایجاد شده در قوه قضائیه (برخی از کارکنان فعال در اطراف رئیس قبلی قوه قضائیه)، راه خواهند انداخت. حاشیههایی که باید بشدت مدیریت شده و از ورود به آنها در هر شرایطی میبایست، پرهیز گردد.
چهارمین چالش لاریجانی برای ورود به انتخابات، جلب اعتماد عمومی مردم در خصوص توانمندی رئیس جمهور برای بهبود اقتصاد کشور بر اساس شاخصهای عینی و عملیاتی و نه شعار و وعده است. این چالش نیازمند برنامهای ویژه بوده که در فرصت مناسب، اقدام به ارایه پهنه عملیاتی آن و تشریح ابعاد طرح میگردد. طرحی که به احتمال قوی، برگ برنده نامزدهای نهایی وارد شده به جریان انتخابات خواهد بود (برگ برنده، پس از مدیریت چالشهای اصلی).
پنجمین چالش لاریجانی برای ورود به انتخابات، مدیریت شرایط خاص کنونی و نوع تعاملات روسیه، چین، اروپا و ایالات متحده با ایران در قالبهای مختلف، از جمله برجام است. مسلما پشت تعاملات ظاهری، ترسیم پهنه بندیهای منافع ملی، امنیت، نوع و میزان و نقشهای عهده دار شده در نظم جهانی و مواردی از این جنس، مطرح میباشد.
ششمین چالش لاریجانی برای ورود، مشکلات مربوط به همراه سازی بزرگان و زعمای دینی، سیاسی، اقتصادی، صنعتی، نظامی، قضایی و امنیتی کشور از یک طرف، جلب نظر و اعتماد حاکمیت از طرف دیگر است. برخی از تحلیل گران معتقدند که این چالش را شاید بتوان بعنوان مهمترین چالش علی لاریجانی برای ورود به انتخابات دانست.
بنظر میرسد بر اساس تجربه ۴۰ ساله انقلاب اسلامی، ورود به گام دوم انقلاب، مشکلات طاقت فرسای تحمیل شده به مردم (خصوصا در این چند سال اخیر)، مسائل خاص مربوط به گذارهای چندگانه و مواردی همانند، نیازمندی به حضور و فعالیت مدیر و سیاستمداری کارکشته را،تبدیل به یک الزام کند. در کنار این حضور، بازمهندسی برای وقوع یک وفاق بین سایر نیروهای سیاسی فعال (اصطلاحا چپ و راست)، همچنین تقویت زمینههای پذیرش اجتماعی، از امور مهم و قابل تاکید خواهد بود.
اختصاصی پایگاه تحلیلی خبری شعار سال