پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۳۴۷۱۹
تاریخ انتشار : ۰۶ فروردين ۱۴۰۰ - ۲۰:۱۹
ملکیان گفت: انسان به یک سلسله از واکنش‌های اعمال خود علم دارد. چون، تمام آن‌ها آگاهانه نیست. این غفلت از بقیه واکنش‌ها باعث می‌شود که گمان کنم تمام واکنش‌ها همان‌هاست که خودم از آن‌ها باخبرم. توجه به تأثیرات ناخواسته و ناآگاهانه اعمال خود ندارم. غالب دوستی‌ها و دشمنی‌های دیگران با ما به خاطر واکنش‌های غیرآگاهانه اعمال ماست.
شعار سال: مصطفی ملکیان، اندیشمند معاصر و فیلسوف اخلاق گفت: " فقط ضعف اخلاقی ما انسان‌ها این است که هر انسانی، غیر خود را «وسیله» می‌انگارد "

خودمداری (Egocentrism)

گویا شخصی گمان می‌کند که در جهان فقط او وجود دارد، مجموعه جهان باید در جهت خوشایند او گردش کنند. توجّه ندارد که دیگرانی هم هستند و رفتار او در آن‌ها واکنش دارد. همچنان‌که رفتار دیگران در او واکنش دارد خود مدار به واکنش رفتار دیگران در خود توجّه دارد، امّا به واکنش رفتار خود با دیگران التفات ندارد، گویا گمان می‌کند دیگران وجود ندارند.

کانت می‌گفت فقط ضعف اخلاقی ما انسان‌ها این است که هر انسانی، غیر خود را «وسیله» می‌انگارد. گویا دیگران آمده‌اند تا وسیله آسایش و رفتار و تفریح خاطر و خوشایند و.. من باشند. او می‌گفت این دید را فقط باید نسبت به غیر انسان‌ها یعنی، جماد و نبات و حیوان داشته باشیم. حق نداریم انسان‌های دیگر را چونان وسیله‌ایی برای خود تلقی کنیم. باید آن‌ها را هدف برای خودشان بدانیم. اگر از دوستان و دشمنان‌مان صادقانه بخواهیم جهات دوستی و دشمنی خود را بازگو کنند به چیز‌هایی اشاره می‌کنند که برای خود شما شگفت‌انگیز است.

اگر به این دیدی که کانت مذمت می‌کند دچار هستیم، برای این است که با دیگران رفتار غیر انسانی، رفتاری که با غیر انسان‌ها باید داشت، یعنی، رفتار استخدام‌گرانه داریم. ما می‌خواهیم همان حالت «استخدام‌گری» را که با غیرانسان‌ها داریم با انسان‌ها هم داشته باشیم.

به تعبیر دقیق‌تر ما انسان‌ها چنان ساخته شده‌ایم که دوست داریم همه در خدمت ما باشند. این همان چیزی است که حکمایی مثل علامه طباطبایی می‌گویند که انسان «مستخدم بالطبع» است. تا این‌جا هیچ اشکالی ندارد، اشکال از وقتی آغاز می‌شود که ما همان‌طور که در ازای خدمت جماد و نبات و حیوان چیزی به آن‌ها نمی‌دهیم، گمان می‌کنیم در مورد انسان‌ها هم می‌توانیم این کار را بکنیم. اشکال این‌جاست که با انسان‌ها معامله غیر انسان‌ها را می‌کنیم.

به تعبیر دقیق کانت، ما همه اعم از انسان و غیرانسان را می‌توانیم به خدمت بگیریم؛ امّا بر خلاف غیر انسان‌ها، در مورد انسان‌ها باید در ازای به خدمت گرفتن آن‌ها خودمان هم خادم آن‌ها باشیم. یعنی در مورد انسان‌ها هم مخدومم هستیم و هم خادم. بنابراین، خدمت طرفینی است. پس نخستین مانع بر سر اعمال آن قاعدۀ زرین خودمداری است و این مانع، مانع عاطفی است.

۲- مانع معرفتی

وقتی انسان با محیطی مأنوس افتد شناخت‌اش از محیط‌های دیگر از دست می‌رود. اگر ۲۰ سال معلم باشید آهسته آهسته نمی‌توانید حالت دانشجویی را حس کنید. نه این‌که نمی‌خواهید، اصلاً نمی‌توانید. با ورود به مرحله‌ایی در زندگی و ماندن در آن دیگر مرحلۀ قبل قابل درک نیست. برای خود ما هم در مراحل زندگی این‌طور است. حضرت امام خمینی (ره) می‌فرمودند: کاخ‌نشینی روحیۀ کاخ‌نشینی می‌آورد. چون بعد از مدتی دیگر نمی‌تواند بفهمد دیگران چگونه زندگی می‌کنند. این یک نقص معرفتی است. در ادبیات انگلیسی گفته می‌شود که به شاگرد ثروتمند گفتند در مورد فقر انشاء بنویس. نوشت خانوادۀ فقیری بودند که راننده‌شان فقیر بود. باغبان‌اش فقیر بود. آشپز و.. هم فقیر بودند..!

یکی از جهاتی که در اسلام این قدر تأکید می‌شود که ثروتمندان با فقرا نشست و برخاست کنند، برای همین است که با آن محیط یک سره بیگانه نشوند. یا این‌که گفته می‌شود به عیادت مریض بروید. برای آن است که وضع مریض را بتوانیم درک کنیم. انسانی که مدتی مریض نشده نمی‌تواند بفهمد مریض چه حالتی دارد. لذا، نقص معرفتی پیدا می‌کند. یا اینکه گفته می‌شود بر سر قبر‌ها بروید، برای همین است که مرگ فراموش‌مان نشود.

چرا انسان‌ها در تحقق قاعده زرّین نمی‌توانند خود را جای دیگری قرار دهند
 
 
انسان به تمام واکنش‌های رفتار خود علم ندارد
 
 
 
اساساً در یک اوضاع و احوال ثابت نماندن، چیز خوبی است.

برای آنکه بفهمید بر بیماران چه می‌گذرد، بر فقرا چه می‌گذرد و.. لازمه اش نشست و برخاست و رفت و آمد با آنهاست.

اینکه گفته‌اند قدرت فساد می‌آورد، برای همین است که کم کم بین قدرتمند و زیر دستان فاصله می‌افتد و نمی‌تواند حالت آن‌ها را درک کند. این نقص معرفتی است. حال اگر نخواهد بفهمد مطلب دیگری است که در همان خودمحوری می‌گنجد.

حضرت علی (ع) در جای جای نهج‌البلاغه توصیه می‌کنند که با گروه‌های مختلف مردم نشست و برخاست کنید تا دچار این نقص نشوید این نقص هم مانعی بر سر اِعمال آن (قاعدۀ زرین) است.

۳- انسان به تمام واکنش‌های رفتار خود علم ندارد

انسان به یک سلسله از واکنش‌های اعمال خود علم دارد. چون، تمام آن‌ها آگاهانه نیست. این غفلت از بقیه واکنش‌ها باعث می‌شود که گمان کنم تمام واکنش‌ها همان‌هاست که خودم از آن‌ها باخبرم. توجه به تأثیرات ناخواسته و ناآگاهانه اعمال خود ندارم. غالب دوستی‌ها و دشمنی‌های دیگران با ما به خاطر واکنش‌های غیرآگاهانه اعمال ماست. اگر از دوستان و دشمنان‌مان صادقانه بخواهیم جهات دوستی و دشمنی خود را بازگو کنند به چیز‌هایی اشاره می‌کنند که برای خود شما شگفت‌انگیز است.

این عامل سوّم سدی است که برداشته شدنی نیست (بر خلاف دو عامل قبل) از این نظر همیشه بین ما و دیگران فاصله هست.

این است که اگزیستانسیالیست‌ها می‌گویند میان هر دو انسانی، فاصلۀ طی نشدنی وجود دارد. من برای شما و شما برای من غریبه می‌مانید، نمی‌توانم خود را جای شما قرار دهم و مرتکب ظلم می‌شوم. چون نمی‌توانم دقیقاً خود را جای شما قرار دهیم.

«رویکرد وجودی به نهج البلاغه»

شعار سال؛ با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از صدای معلم، تاریخ انتشار: ۲۴ تیر ۱۳۹۹، کد خبر: ۱۹۱۶۳، www.sedayemoallem.ir
اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین