پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۳۸۰۸۸
تاریخ انتشار : ۲۸ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۹:۰۶
احمد اقتداری (زاده سال ۱۳۰۴، لار در فارس-درگذشته ۲۷فروردین ۱۳۹۸)، مشهور به «پدر مطالعات خلیج فارس»، آموزگار، وکیل دادگستری، نویسنده، مورخ و جغرافی‌دان ایرانی است. عمده شهرت وی به علت پژوهش در خلیج فارس است. وی که از خوانین گراش است، تمام سواحل خلیج فارس و دریای عمان را برای کار تحقیقاتی‌اش پیاده طی کرده و از دوران جوانی شروع به نقشه‌برداری تمام این سواحل کرده است.

شعار سال: زندگی احمد اقتدارى سرشار از تلاش، کوشش و آفرینش است. خلق ۲۴ کتاب و بیش از ۲۰۰ مقاله ی علمی، نشان دهنده ی توانایی‌ها و کوشش‌های عاشقانه‌ی وی به ایران زمین، و به ویژه سرزمین فارس است.

اقتداری در بخشی از  فصل سوم کتابی به نام خلیج فارس که در پانزده فصل نگاشته و در سال ۱۳۴۵ منتشر شده درباره حضور اسکندر در خلیج فارس چنین نوشته است:

...آوازه‌ی جباری و بیداد اسکندر در همه جا پیچیده بود و همۀ ساکنین ایران زمین آن روز که شامل دهانۀ رود سند تا کوههای هندوکش و سرزمین‌های بلوچستان و کرمان و سیستان و خراسان و خوارزم در مشرق ایران بود، کینۀ اسکندر را در دل می‌داشتند زیرا او را کسی می‌دانستند که بنیاد پادشاهی ایران را از بیخ و بن برکنده و مردم کشورها را از دم تیغ گذرانده است، اینان آماده آن بودند که هرچه بتوانند و در هر کجا فرصتی به دست آرند به سوی او و سپاهیانش بتازند و آنها را از پای درآورند.

در دشت‌های پهناور و بی آب و علف بلوچستان و در مناطق کوهستانی و گذرگاه‌های سخت آن، برای ایرانیان تازه شکست خوردۀ خونین دل موقع مناسبی به دست آمده بود تا گاه و بی گاه، در شب یا روز، دزدانه یا آشکار، به سپاهیان اسکندر هجوم برند و آنان را به نقاط سخت و دشوار و کم آب و بی آذوقه در ریگ روان و گذرگاه های کوهستانی نمکین به ستوه آورند.

نوشته‌اند که بسیاری از سپاهیان اسکندر در جنگ‌های محلی و زد و خوردهایی که با طوایف بومی این سرزمین کردند از پای درآمدند، یا از گرسنگی و بی‌آبی در میان ریگ‌های روان دفن شدند. گودال‌ها و چاه‌هایی که روی آن با چوب و شن و خاشاک پوشانیده شده بود جابجا سربازان و بار و بنه‌ی اردوی اسکندری را در کام خود فرو می‌کشید و نابود می‌کرد؛ مردم بر سر راه او خرمن‌ها را آتش می‌زدند، علفزارها را می‌سوزانیدند و خود به کوهها و بیغوله ها فرار می‌کردند.

اسکندر که به این همه سختی راه و مقاومت و جنگ و گریز مردم این سرزمین‌ها نیندیشیده بود، به کلی فرسوده گشت، نوشته‌اند که بارها در این راه برای خدایان خود قربانی کرد.

«لئونا» سردار محبوب او در «کوکالا» در سرزمین ارابیت در بلوچستان با طوایف بلوچ جنگید و جان گروه بی‌شماری از سربازان اسکندر را فدا کرد. از آن پس اسکندر دستور داد که سپاهیانش هر انسان بومی را ببینند، شکار کنند، از اینرو گروه‌های بیست و سی نفری به شکار یک انسان برهنه پای بلوچ می‌رفتند و تا او را از پا در نمی‌آوردند از پای نمی‌نشستند.

 سرانجام، اسکندر پس از شصت روز راه پیمایی به «پورا» که در حدود «فَهرَج» کنونی قرار داشته و آن روزگار مرکز گدروزی یعنی بلوچستان بوده است، رسید....

 

تعداد بازدید : 8

 

پایگاه تحلیلی -خبری شعار سال، برگرفته از اتچ پات

اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین