شعار سال: سخنگوی دولت روحانی به تازگی گفته است "دولت حداقلی نمیتواند مطالبات حداکثری را پیگیری کند و امیدواریم همه نهادها به مشارکت حداکثری و رفتن پای صندوقها متعهد باشند و سکان اداره کشور را به دولتی با رای اکثریت بسپارند". جناب سخنگو، اما نگفت کدام مطالبات حداکثری جامعه در دولتهای حداکثری تحقق یافته است تا این گفته ایشان برای جامعه حجت باشد؟
اتفاقا برخی درجامعه ایران، سیستم را با یک پرسش سخت روبرو کرده اند و آن اینکه؛ دولتها کدام مطالبات حداکثری ما را به دنبال حضور حداکثری مان در پای صندوق رای محقق کرده اند تا امروز بار دیگر تکرار حماسه حضور حداکثری، ضامن بدست آمدن مطالبات حداکثری ما باشد؟
به تازگی حتی وزیر ارتباطات هم گفته است "کشور را با دولتی که نماینده اقلیت است، نمیتوان اداره کرد و حامیان مشارکت حداقلی بدانند که اولین ضربه از این اتفاق به خود آنها وارد میشود".
اول اینکه مصداقهای مهمی هست که دولتهای حداکثری هم نتوانستند کشور را آن گونه که انتظار میرفت اداره کنند و برخی مطالبات حداقلی و مهم مردم هم در دولتهای آنان بر زمین ماند.
دوم اینکه مجلس انقلابی (مجلس یازدهم) مصداق عینی مشارکت پایین بعد از انقلاب است که اکنون جلو چشمان ما قرار دارد وبر خلاف سخنان وزیر، حداقل در ظاهر امر دیده نمیشود که نمایندگان این مجلس، به دلیل مشارکت پایین جامعه در انتخاب آنان، ضربهای خورده باشند.
به لحاظ دمکراسی و مشروعیت بخشی درست است که برگ برگ رای میتواند به تقویت "دولت- ملت" کمک کند، اما این نسخه در بسیاری از حکومتها جنبه نمایشی دارد.
این گزاره و حقیقت که یک دولت حداکثری به دلایل مختلف، با توان و اختیارات حداقلی کشور را اداره میکند در درون خود طنزی تلخ نهفته دارد.
دولت حداکثری وقتی میتواند مطالبات حداکثری را پیگیری کند که مشروعیت او به دنبال مشارکت حداکثری مردم نزد سیستم بالاتر رود؛ اما وقتی سخنگوی شورای نگهبان میگوید "حضور حداقلی حتی برای مشروعیت انتخابات هم مسئله نیست"، دولت به کدام مشروعیت و مقبولیت خودش بنازد که به واسطه آن بتواند مطالبات حداکثری را دنبال کند؟
گویی اصولگرایان هر زمان منافع آنها تامین نباشد سرنا را از سَر گشادش مینوازند: وقتی گزینه دلخواه آنها رای بیاورد، به مردم و مشارکت بالا، کارایی ومشروعیت میدهند و زمانی که نتیجه، دلخواه آنان نیست، مردم اشتباه میکنند و مشارکت حداکثری لزوما هم چیز خوبی نیست!
امروز جامعه ایران به خاطر شرایط خاص اقتصادی وسیاسی ملتهب است. از نگاه علم سیاست، یک دولت حداقلی نمیتواند خودش را با شرایط التهابی و جامعۀ خطرپذیر مطابقت دهد و اساسا جنبشهای اجتماعی را درک نمیکند.
دولت حداقلی در مطلوبترین حالت، کشور را هیئتی اداره میکند و نمیتواند در سیاستهای ملی، بین المللی و جهانی شدن نقش آفرینی موثری داشته باشد؛ هر چند در کشور ما بیش از ۴۰ سال است که اداره امور برخی حوزههای مهم الزاما پیرو مناسبات علمی نبوده واین روند همچنان ادامه دارد.
شعار سال؛ با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از عصر ایران، تاریخ انتشار: ۲ خرداد ۱۴۰۰، کد خبر: ۷۸۵۵۸۵، www.asriran.com