پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
يکشنبه ۰۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 28
کد خبر: ۳۵۴۳۵۷
تاریخ انتشار : ۱۹ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۰:۲۵
مخارج دولت‌ها رو به افزایش است. جهان مشغول جنگ با کوید بوده است و در زمان جنگ همیشه قدرت دولت افزایش می‌یابد
شعار سال: در طول ۱۸ ماه گذشته جهان مبهوت این واقعیت بوده که کوویدـ‌۱۹ تا چه اندازه دشمنی گریزپا از کار درآمده است. ویروسی که نخستین‌بار در اواخر سال ۲۰۱۹ در چین شناسایی شد مرتباً جهش یافته است. واکسن‌ها باید تکامل یابند، چرا که ویروس برای جان‌به‌دربُردن مدام در حال تغییر است. هرچند شوکی که پاندمی بر اقتصاد جهانی وارد آورده عظیم بوده است، درحال حاضر اوضاع، خاصه در کشور‌های پیشرفته، رو به بهبود است. برخی از سرعت بهبود شگفت­زده شده‌اند، ولی شاید نباید تعجب کرد؛ چون در کنار گونه‌های جدید ویروس، گونه جدیدی از سرمایه‌داری جهانی نیز سر بر آورده است.

این مسئله مهمی است. برای دهه‌ها گونه اتریشی اقتصاد سیاسی، یعنی الگوی مبتنی بر دولت کوچک و غیرمداخله‌گر، سرریز ثروت از بالا به پایین (trickle-down)، تجارت آزاد و مالیات کم که بر اساس ایده‌های فردریش فون هایِک ساخته شده بود، رویکرد غالب بود. این گونه از آن رو جایگزین گونه کینزی شد که در دهه ۱۹۷۰، رویکرد استوار بر بازار آزاد پاسخی برای چالش‌های آن زمان یعنی تورم، سودآوری اندک شرکت‌ها و ازدست‌رفتن پویایی کسب‌وکار‌ها تلقی می‌شد. حتی بزرگ‌ترین طرفداران سرمایه‌داری هم آن را نظامی کامل و بی‌نقص نمی­دانند؛ دست‌کم تا کنون، سرمایه‌داری صرفاً ثابت کرده است که نسبت به رقبایش دوام و پایداری بیشتری دارد. بخش بزرگی از این دوام مولود انعطاف‌پذیری برای سازگارشدن با شرایطِ درحال‌تغییر است.

دولت حالا بازیگر اقتصادی بسیار قدرتمندتری نسبت به قبل از پاندمی است، و این مایه نومیدی اندیشکده‌های بازار آزادی است که مأمن مریدان و حواریون هایِک‌اند. تغییرات حتی قبل از کوویدـ‌۱۹ داشت رخ می‌داد. با نگاهی روبه‌پس می‌شود فهمید که آخرین مرحبایی که نثار گونه اتریشی شد مربوط به دوره مابعدِ بحران مالی ۲۰۰۹-۲۰۰۸ بوده است، دوره‌ای که راست‌کیشیِ اقتصادی برای ترازکردن حساب‌ها بر سیاست ریاضت اقتصادی اصرار داشت. نتیجه این سیاست رشد ضعیف، سرمایه‌گذاری کم، رکود استاندارد‌های زندگی و در نتیجه واکنش منفی رأی‌دهندگان بود. بانک‌های مرکزی افزایش نرخ بهره‌شان را در پایین‌ترین سطوح غیرممکن یافتند، چون بسیاری از افراد کم‌درآمد برای رتق‌وفتق زندگی‌شان وابسته به وام بودند و هزینه‌های بیشترِ استقراض آن‌ها را از لبه پرتگاه فقر سرنگون می‌کرد.
 
در سوی دیگر طیف، مالیات شرکت‌ها و اشخاص کاهش یافت و ثروتمندان ثروتمندتر شدند. غول‌های بزرگ فناوری، که خودشان اندکی پیشتر شرکت‌های کوچکی بودند، از قدرت‌شان در بازار استفاده کردند تا استارتاپ‌های جدید به تهدیدی علیه‌شان بدل نشوند. رأی‌دهندگان این تصور را پیدا کردند که سیستم فقط برای بالانشین‌ها کار می‌کند: و حق با آن‌ها بود. واکنش‌های منفی پوپولیستی در وهله اول متوجه دولت‌ها بود، اما مسئله واقعی این بود: سرمایه‌داری داشت خودش را می‌بلعید.

از اواسط دهه گذشته نشانه‌هایی از تغییر شکل گرفت. دونالد ترامپ اعتقادی به تجارت آزاد نداشت و با افتخار خود را «مرد تعرفه» می‌خواند. عملکرد غیرمنتظره قویِ جرمی کوربین در انتخابات سراسری بریتانیا در سال ۲۰۱۷ ــ‌با پیام قدرتمند او علیه سیاست ریاضت اقتصادی‌ــ کار را جلوتر بُرد. کار بدان‌جا انجامید که ترزا می، نخست‌وزیر وقت، متعهد به پایان‌دادن به این سیاست شد. کار اصلی بوریس جانسون در انتخابات ۲۰۱۹ ــ‌و متعاقباً‌ــ نه سرریز ثروت از طبقات بالا به پایین، بلکه در واقع اقداماتی برای هم‌ترازکردن طبقات بوده است.

این روند از ابتدای سال ۲۰۲۰، در سطح جهانی، شتاب گرفته است. دولت‌های چپ، راست و میانه به طرقی در اقتصادهایشان مداخله کرده‌اند که دو سال پیش از این غیرقابل‌تصور بود: پرداخت دستمزد به کارگرانی که به مرخصی فرستاده شده بودند، سرِ پا نگه‌داشتن مشاغل از طریق کمک‌های بلاعوض و وام، ممانعت از بیرون‌کردن مستأجران از سوی صاحبخانه‌ها؛ و به‌طورکلی به‌دورافکندن هشدار‌های مالی. جهان مشغول جنگ با کووید بوده است و در زمان جنگ همیشه قدرت دولت افزایش می‌یابد.

هرچند این بخشی از داستان است، اما این فقط دولت‌ها نبوده‌اند که بیشتر قرض و هزینه کرده‌اند. برای نخستین‌بار از زمانی که الگوی کینزی در اواسط دهه ۱۹۷۰ دچار مشکل شد، سیاست مالیاتی که تصمیمات مالیاتی و هزینه‌ای را پوشش می‌دهد، صحنه ندیریت اقتصادی را تسخیر کرده است. بانک‌های مرکزی به بازیگرانی فرعی بدل شده‌اند و باید از خود در برابر این اتهام که نقش اصلی‌شان چاپ پولِ موردنیاز برای تأمین مبالغ هنگفت وزارتخانه‌های دارایی است، دفاع کنند. بانک مرکزی اروپا که قبلاً در برابر تهدید افزایش قیمت‌ها سرسختانه مقاومت می‌کرد، اعلام کرده که پیش از افزایش نرخ بهره، به افزایشی در تورم تن می‌دهد.

رقابت برای به‌حداقل‌رساندنِ مالیات‌ها دارد به پایان می‌رسد. جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا، گفته است که به کمک افزایش مالیات بر درآمدِ آمریکایی‌هایی که سالانه بیش از ۴۰۰ هزار دلار (۲۹۰ هزار یورو) درآمد دارند، هزینه آخرین برنامه‌های هزینه‌ای خود را تأمین خواهد کرد. دست‌کم ۱۳۰ کشور برنامه‌هایی را که توسط سازمان همکاری و توسعه اقتصادی برای حداقل نرخ مالیات جهانی شرکت‌ها تنظیم شده، امضا کرده‌اند. منتقدان می‌گویند این پیشنهاد تأثیر چندان زیادی ندارد، اما با این وجود باز هم لحظه مهمی است.

در همین حال، صندوق بین المللی پول به دولت‌های عضو می‌گوید باید قدرت تثبیت‌شده‌ای را که در دست تعداد کمی از شرکت‌های حاکم بر بازار است، مهار کنند یا، خطر محدودشدن نوآوری و سرمایه‌گذاری را بپذیرند. به گفته صندوق بین‌المللی غول‌های فناوری مثال‌های مناسبی هستند، چون «اخلالگران بازار که دو دهه پیش مقامات را برکنار کردند، به طرز فزاینده‌ای به بازیگران اصلی بدل شده‌اند، در حالی که آن‌ها امروز با همان فشار‌های رقابتی از سوی اخلالگران بعدی مواجه نیستند». اما این فقط مربوط به بخش فناوری نیست. به گفته صندوق بین‌المللی پول روند مشابهی در جهت کاهش پویایی تجارت در بسیاری از صنایع دیده می‌شود.

اجزای سازنده گونه جدید سرمایه‌داری پیشاپیش حاضر است. دولت‌ها قرار است مالیات بیشتری بگیرند و بیشتر هزینه کنند؛ آن‌ها از قدرت‌های نظارتی برای تضعیف انحصارات استفاده خواهند کرد. استفاده گزینشی از ملی‌سازی هم در کار خواهد بودــــ همان‌طور که این هفته در مورد کارخانه بریتانیایی تولیدکننده تجهیزات دفاعی شفیلد فورگمسترز اتفاق افتاد. دولت‌ها برای سرمایه‌گذاری در پروژه‌های زیربنایی و افزایش بودجه علمی وام خواهند گرفت. سیاست‌های صنعتی و منطقه‌ای دوباره رواج خواهد یافت. ایده این است که قدرت دولت با پویایی بخش خصوصی مهار شود و همان‌طور که در مورد کینز اتفاق افتاد، سرمایه‌داری از دست خودش نجات بیابد.

قطعاً واکنش‌های منفی و نامطلوبی هم در کار هست، ساده‌لوحی خواهد بود اگر غیر از این فکر کنیم. این تکامل است نه انقلاب و بسیاری از ضعف‌های نظم قدیمی، مثل ناامنی شغلی، دست‌نخورده باقی می‌مانند. دشمنان فراوانی در کارند. الگوی اقتصاد مختلط هم برای کسانی که فکر می‌کنند مداخله دولت غیرضروری یا مضر است، و هم برای کسانی که فکر می‌کنند نابودی سرمایه‌داری صرفاً مسئله زمان است، در حکم نوعی کفر است. گونه جدید سرمایه‌داری ممکن است بی‌خاصیت از آب دربیاید، اما در حال حاضر همه چیز به سمت آن پیش می‌رود. زمانه حاضر مستلزم رویکردی چندجانبه و مشارکتی است که در آن کشور‌های ثروتمند برای کمک به کشور‌های فقیرتر، و در یک فرآیند برای کمک به خودشان، مایه می‌گذارند.

نقایص و ناکامی‌های الگوی قدیمی در آستانه بحران آشکار شد، و مزایای رویکردی عملی‌تر در طول واکنش به پاندمی اثبات شده است. تعجبی ندارد که نوعی اشتیاق یا گرایش به روش متفاوتی در اداره اقتصاد وجود دارد. دلیل آن که گونه جدیدی سر بر آورده ساده است: نیاز به چیزی قوی‌تر و مقاوم‌تر از مدل قدیمی وجود دارد.

شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از همشهری آنلاین، تاریخ انتشار: ۱۹ مرداد ۱۴۰۰، کدخبر: ۶۱۹۹۱۱، www.hamshahrionline.ir
اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین