شعار سال: نمیدانم چقدر این فیلمها موثق است. اما اگر درست باشد؛ مصداق آویختن به مرگ است برای فرار از زندگی هراسآور.
همچنان که در سوریه، خود را به دریا میانداختند و به هر تختهپارهای میآویختند تا از سوی هراسناک و خاورمیانهای مدیترانه به ساحل آرامش و اروپایی آن برسند.
نمیدانم این هواپیما رهسپار کجاست. شاید آنهایی هم که به آن آویختند، نمیدانند. همچنان که نمیدانند حتی اگر بتوانند به آن بیاویزند و دقیقهای دیگر از آن نگسلند، حتما تا ساعتی دیگر از فشار هوا و قدرت و صدای موتور و شرایط جو، زنده نخواهند ماند. اما با اینهمه، در پی هواپیما میدوند و میخواهند به آن، پیوندند.
برای آنان مهم نیست هواپیما به کجا میرود. فقط مهم این است که از اینجا میرود و دلخوشاند که آنها را هم با خود میبرد.
هراس و وحشت از "اینجا" و "اکنون" است که هر فراری را معنا میبخشد؛ حتی با مرگآورترین محملها، حتی از پرخطرترین معبرها، حتی با نامعلومترین مقصدها. اینجا واقعا رفتن، همان مقصد است؛ و البته، فرار از اینجا و اکنون، تنها راهحلی است که مردمان جامعه توسعهنایافته برای بهبود وضع خویش میدانند و میشناسند.
فقط اشرف غنی نیست که میهن و دولت و حکومت را میگذارد و میگریزد. مردمان هم، چنیناند. او هم یکی است از همین مردمان.
همچون کشور همسایه که جز معدود نخبگاناش، بقیه راه بهبود را در فرار میجویند؛ و هر بار، بهانهای نو برای موج تازه فرار مییابند و بعد از فرار، کنش و تصمیم و کردار بازماندگان بهبودخواه را به سخره میگیرند و موج ناامیدی از کنش به جان مردمان ماندهدروطن میاندازند.
پس، اشرف غنی را به باد انتقاد نگیریم. هر یک از ما، در شرایطی بسیار کمخوفوخطرتر، با دشمنانی بسیار از طالبان مدنیتر، اشرف غنی درون خود را نشان دادهایم.
آری، ما هم وقتش برسد، اشرف غنی هستیم؛ نهچندان از او شریفتر. شاید هم، بسیار زبونتر، بسیار خودخواهتر و بسیار مدعیتر...
محمدجواد روح
پایگاه تحلیلی خبری شعار سال برگرفته از امتداد