گذر ایران از مرزهای دانش و فناوری هستهای و موشک بالستیک قاره پیما، از چند منظر بازدارندگی فعال و دفاع راهبردی، اثرات هشدار آمیز این توانمندی دفاعی برای متخاصمان فرا قارهای و درون قارهای دور از مرزهای فیزیکی، استفاده از فناوریهای تولیدی در سایر حوزههای مرتبط و حرکت در مرز فناوریهای پیشران، وجود تهدیدات بالقوه بالا درون قارهای و استراتژی تهاجمی آمریکا در پایگاه سازیهای منطقهای (دور و نزدیک)، ملاحظه نمود. ایران به زودی وارد بازدارندگی فعال ترکیبی شده (در مقابل جنگ ترکیبی با مصداق تحریمهای همه جانبه) و در آیندهای نزدیک، روش ها، الگوها، اثرات و پیامدهای آن بشکلی ملموس مشاهده خواهد گردید. کد راست آزمایی موضوع را هم در صحبت اخیر بایدن و فرصت ده ساله درخواستی برای تعیین آینده جهان جستجو کنید.
شعار سال: منطق محوری جنگهای جدید، جنگ ترکیبی و توامانی فضای نظامی با فضای دیپلماتیک و سیاسی، اقتصادی، حقوقی، اجتماعی- فرهنگی، سایبر و رسانهای و نظایر آنها است. اما این منطق ترکیبی اهمیت پیشرانی و مزیت داشتن در یک حوزه نظیر نظامی را انکار نمیکند. بشکل خاص، تاکید ما بر موشک قاره پیمای ایرانی و ورق تغییر دهنده موازنه بازی ایران قرار دارد.
برخی از منابع معتقدند که جمهوری اسلامی ایران در زمان شهادت سردار طهرانی مقدم به قابلیت تولید موشکهای قاره پیما دست یافته بود. اخیرا نیز (اردیبهشت ۱۴۰۱) سردار کوثری در همایش "پنجه شکسته" بدون ذکر جزئیات، این واقعیت را مورد تاکید مجدد قرار داد.
موشک قارهپیما یا
موشک بالستیک قارهپیما به موشکهای بالستیکی گفته میشود که برد مفید آنها بیش از ۵٬۵۰۰ کیلومتر (۳۴۰۰ مایل) بوده، قادر به حمل کلاهکهای جنگی متعارف و یا نامتعارف نظیر کلاهکهای هسته ای، شیمیایی و میکروبی هستند و دارای
دو نوع «زمینپایه» و «زیردریاییپایه» میباشند. ایران در ابتدا اقدام به ساخت موشکهای بالستیک میان برد (۲۰۰۰ تا ۲۵۰۰ نظیر سجیل) زمینبهزمین دو مرحلهای، دارای دو موتور سوخت جامد مرکب نمود. سپس با توسعه دانش فنی و آزمایش عملیاتی، موشکهای بالستیک قاره پیما را تولید نمود و موشکهای بالستیک قاره پیمای ایرانی از نوع زمین پایه میباشند.
لازم به توضیح است که پیشتر انواع اولیه موشکهای بالستیک قارهپیما، دقت بسیار پائینی داشتند و فقط علیه هدفهای بزرگی مانند شهرها قابل استفاده بودند و تنها امتیاز آنها قابلیت قرارگیری در محلی کاملاً امن در خاک خودی بود. اما
نسلهای دوم و سوم موشکهای قارهپیما به طرز قابل توجهی دقیقتر شدهاند. به طوریکه علیه کوچکترین اهداف نظامی هم، قابل استفاده میباشند. توسعه پرتابه، افزایش دقت در هدف گزینی و توان افزایی راهبری موشک، از جمله اقدامات موفق انجام شده در این مرحله بود. تبادل تجارب بعمل آمده نیز، فضای آزمون و خطای احتمالی و افزایش سرعت اجرای کارها را افزایش داد.

غالب موشکهای بالستیک قارهپیمای امروزی از
قابلیت هدفگیری مستقل چندگانه بهرهمند هستند؛ یعنی به چندین کلاهک مسلح میشوند که هر یک از آنها میتواند به هدف جداگانهای برخورد کند. بطور رسمی چند کشور روسیه، ایالات متحده آمریکا، چین، هند و کره شمالی جزو کشورهایی هستند که قطعا از توان تولید و استفاده از موشکهای قارهپیمای زمینپایه برخوردار هستند. رژیم صیهونیستی هم این نوع موشکها را آزمایش کرده و گزارشاتی از فعال کردن تعدادی از این موشک ها، به گوش میرسد.
سوال اینجاست که
نیازمندی جمهوری اسلامی ایران به تولید چنین سلاحی با وجود حرام بودن استفاده از سلاحهای کشتار جمعی غیر متعارف، برای چیست؟ پاسخ را بشکلی کاملا خلاصه باید در چند بعد بازدارندگی فعال و دفاع راهبردی، اثرات هشدار آمیز این توانمندی دفاعی برای متخاصمان فرا قارهای و درون قارهای دور از مرزهای فیزیکی، استفاده از فناوریهای تولیدی در سایر حوزههای مرتبط و حرکت در مرز فناوریهای پیشران، وجود تهدیدات بالقوه بالا درون قارهای و استراتژی تهاجمی آمریکا در پایگاه سازیهای منطقهای (دور و نزدیک)، باید جستجو کرد.
با تصویب یا بدون تصویب برجام، ایران از مرز دانش و فناوریهای هستهای و موشکی (بالستیک قاره ای) عبور نموده و الزامات اثرگذاریهای برون قارهای خود را دنباله گیری خواهد نمود. هشدار اینکه، ایران در مقابل برخی از کشورها نظیر ایالات متحده امریکا به زودی وارد بازدارندگی فعال ترکیبی شده و بشکلی خاص، پاسخگو به جنگ تحریمی ده ساله اخیر خواهد بود.
شاید این هشدار، امروز شنیده نشود، اما در آیندهای نزدیک، روش ها، الگوها، اثرات و پیامدهای آن بشکلی ملموس مشاهده خواهد گردید. کد راست آزمایی موضوع را هم در صحبت اخیر بایدن و فرصت ده ساله درخواستی برای تعیین آینده جهان جستجو کنید.
اختصاصی پایگاه تحلیلی خبری شعار سال، برگرفته از منابع گوناگون