پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
شنبه ۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 27
کد خبر: ۳۹۲۸۲۲
تاریخ انتشار : ۲۴ آبان ۱۴۰۲ - ۱۱:۰۷
معاونت بررسی‌های اقتصادی اتاق بازرگانی تهران با بررسی داده‌های هزینه و درآمد خانوار مرکز آمار ایران که هر ساله از طریق نمونه‌گیری و تکمیل پرسشنامه به دست می‌آید، وضعیت هزینه و درآمد خانوارها را توصیف کرده و تغییر ترکیب هزینه‌های مصرفی و درآمدی را نشان داده است.نتایج حاصل از وضعیت هزینه و درآمد خانوارها نشان می‌دهد که در طول سال‌های گذشته سهم مسکن و خوراک از کل هزینه‌ها افزایش یافته و در مقابل از سایر هزینه‌ها مثل بهداشت، تفریح، آموزش و پوشاک کم شده است. سوال اینجاست که آیا به تداوم این وضع و کم توجهی به ایجاد شرایط تحول آفرین منجر به گذر از بحران، اندیشیده ایم؟

شعارسال: معاونت بررسی‌های اقتصادی اتاق بازرگانی تهران با بررسی داده‌های هزینه و درآمد خانوار مرکز آمار ایران که هر ساله از طریق نمونه‌گیری و تکمیل پرسشنامه به دست می‌آید، وضعیت هزینه و درآمد خانوار‌ها را توصیف کرده و تغییر ترکیب هزینه‌های مصرفی و درآمدی را نشان داده است.

افول رفاه ایرانیان + آیا به پیامدها اندیشیده ایم؟

نتایج حاصل از وضعیت هزینه و درآمد خانوار‌ها نشان می‌دهد که در طول سال‌های گذشته سهم مسکن و خوراک از کل هزینه‌ها افزایش یافته و در مقابل از سایر هزینه‌ها مثل بهداشت، تفریح، آموزش و پوشاک کم شده است، به طوری که بین سال‌های ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۱ حدود ۱۰ درصد به مجموع هزینه‌های مسکن و خوراک خانوار‌های شهری و روستایی افزوده شده و در مقابل از سایر هزینه‌ها کاسته شده است. این موضوع به نظر می‌رسد نشان‌دهنده فشار اقتصادی ناشی از تورم و گران شدن مخارج خانوار به خصوص کالا‌های ضروری باشد؛ بنابراین سیاستگذاری برای بهبود وضعیت اقتصاد کلان و کنترل تورم از یک سو و مدیریت عرضه کالا‌های ضروری همچون خوراک و مسکن می‌تواند از تغییر الگوی مصرف خانوار‌ها جلوگیری کنند. با توجه به افزایش شدید سهم مسکن، حمایت از مستاجران می‌تواند فشار ناشی از افزایش قیمت‌ها را جبران کند.

روند بازار این‌گونه است که با افزایش عرضه و تقاضا قیمت‌ها شکسته شده و کاهش پیدا کند، اما این امر طبیعی برای بازار ایران برعکس است. در حالی که برخی اقلام عرضه و تقاضای مناسبی دارند، اما به همان نسبت قیمت‌ها صعودی شده و گویا تولیدکننده به دنبال سود مورد انتظار در نیمه اول سال خود، قرار است آن را در این بازه زمانی که بازار تقاضا افزایش یافته کسب کند. افزایش قیمت محصولات متناسب با سطح درآمد جامعه نبوده از این رو بازار تقاضا در برخی اقلام ریزش ۳۰ تا ۵۰ درصدی داشته است. هزینه مسکن، خانوار ایرانی را ملزم کرده تا حتی از بسیاری از مایحتاج روزانه خود کم کند تا بتواند سایر بخش‌ها را پوشش دهد. تحریم، کیفیت نامناسب برای بازار جهانی و… سبب شده تا این کالا‌ها فرصت صادراتی کمی داشته باشند از این رو کم‌کم شاهد خروج تولیدکنندگان متوسط از میدان رقابت هستیم و فقط تولیدکنندگان بزرگ فعالیت خواهند داشت. تن‌ماهی و انواع لبنیات از جمله کالا‌هایی هستند که بازارشان ریزش زیادی داشته و زنگ هشدار تعطیلی برخی کارخانجات به صدا درآمده است.

شناخت الگو‌های مصرف خانوار‌ها از چندین جنبه دارای اهمیت است؛ مصرف مستقیما بر رشد اقتصادی و رفاه خانوار اثر می‌گذارد و کاهش مصرف خانوار‌ها می‌تواند پیامد‌های اقتصادی و اجتماعی گسترده و غیرقابل جبرانی به همراه داشته باشد. از طرف دیگر، مصرف اثرگذارترین جزء تقاضای کل اقتصاد محسوب می‌شود و اگر تولید ملی را به عنوان نمادی از ابعاد اقتصاد فرض کنیم، به طور معمول در یک کشور، حدود ۶۰ درصد تولید ناخالص داخلی مربوط به مصرف خانوارهاست. از این رو کاهش مصرف می‌تواند به معنای کوچک شدن اقتصاد ملی باشد. علاوه بر اینها، برنامه‌ریزان اقتصادی با آگاهی از الگو‌های مصرف و درآمدی خانوار‌ها می‌توانند درک بهتری از سیاستگذاری‌های خود در زمینه‌های تولید، توزیع، واردات، حمایت‌های اجتماعی و مالیات داشته باشند.

وضعیت کلی هزینه و درآمد خانوار‌ها

با هدف مقایسه وضعیت هزینه و درآمد خانوار‌های شهری و روستایی کل کشور و استان تهران، متوسط درآمد یک خانوار شهری در ایران در طول سال ۱۴۰۱ معادل ۱۶۷ میلیون تومان و هزینه‌های آن ۱۳۷ میلیون تومان بوده است. درآمد متوسط برای خانوار شهری در تهران نیز برابر ۲۳۰ و مصرف برابر ۱۹۶ میلیون تومان بوده است. این ارقام مسلما برای خانوار روستایی پایین‌تر است به نحوی که متوسط درآمد یک خانوار روستایی در ایران در سال ۱۴۰۱ معادل ۹۷ میلیون تومان و هزینه‌های آن ۷۹ میلیون تومان بوده است. همچنین درآمد متوسط برای خانوار روستایی در تهران برابر ۱۴۷ و مصرف برابر ۱۱۳ میلیون تومان بوده است؛ باوجود اینکه درآمد‌های خانوار‌های استان تهران بالاتر از کشور است، اما هزینه‌ها به همین نسبت بالاست به نحوی که حتی رشد هزینه و درآمد در سال‌های اخیر برای استان تهران کمتر از کشور بوده است. همین‌طور اختلاف درآمد و هزینه متوسط در برخی سال‌ها بسیار پایین است که می‌تواند نشان‌دهنده پس‌انداز کم خانوار‌ها باشد. در این خصوص با استناد به داده‌های خالصه هزینه درآمد خانوارها، ۲/۲۸ درصد خانوار‌های شهری و ۵/۳۲ درصد خانوار‌های روستایی کشور هزینه‌های زندگی‌شان از درآمدشان کمتر بوده است.

الگوی مصرف خانوار‌ها

ترکیب هزینه‌ها در کشور شامل ۰۳/۳۸ درصد مربوط به مسکن، سوخت و روشنایی، ۵/۲۶ درصد هزینه‌های خوراکی و دخانی، ۵۹/۱۱ درصد هزینه‌های متفرقه، ۴۵/۷ درصد حمل‌و‌نقل و ارتباطات، ۸/۵ درصد بهداشت و درمان، ۵۶/۳ درصد پوشاک و کفش، ۱۲/۳ درصد لوازم خانگی و هزینه نگهداری آن، ۰۸/۱ درصد غذا‌های آماده، رستوران و هتل، ۸۸/۰ درصد مربوط به تحصیل و آموزش، ۸۸/۰ درصد تفریحات و سرگرمی و ۱۱/۱ درصد مربوط فروش کالا‌های بادوام و سایر هزینه‌هاست. در مقایسه، این ترکیب هزینه برای یک خانوار شهری در استان تهران شامل ۷۲/۵۰ درصد مربوط به مسکن، سوخت و روشنایی، ۲۰/۲۱ درصد هزینه‌های خوراکی و دخانی، ۵۹/۱۰ درصد هزینه‌های متفرقه، ۸۶/۵ درصد حمل‌و‌نقل و ارتباطات، ۸/۴ درصد بهداشت و درمان، ۷۱/۱ درصد پوشاک و کفش، ۷۵/۱ درصد لوازم خانگی و هزینه نگهداری آن، ۱۴/۱ درصد غذا‌های آماده، رستوران و هتل ۰۲/۱ درصد، مربوط به تحصیل و آموزش، ۵۴/۰ درصد تفریحات و سرگرمی و ۸۴/۰ درصد مربوط فروش کالا‌های بادوام و سایر هزینه‌هاست. در این الگوی مصرف آنچه بیشتر از همه برجسته است سهم بالای مربوط به مسکن و هزینه‌های خوراکی است، به طوری که این مقدار در خانوار‌های تهرانی حدود ۷۳ درصد کل هزینه‌ها را شامل می‌شود. همچنین سهم تفریح و سرگرمی بسیار ناچیز و کمتر از یک درصد برای خانوار‌های تهرانی است.

سهم هزینه‌های یک خانوار روستایی

سهم هزینه‌ها در کشور شامل ۱/۱۹ درصد مربوط به مسکن، سوخت و روشنایی، ۴۱ درصد هزینه‌های خوراکی و دخانی، ۱/۱۰ درصد هزینه‌های متفرقه، ۴/۹ درصد حمل‌و‌نقل و ارتباطات، ۶/۶ درصد بهداشت و درمان، ۶/۵ درصد پوشاک و کفش، ۸/۴ درصد لوازم خانگی و هزینه نگهداری آن، ۷/۰ درصد غذا‌های آماده، رستوران و هتل، یک درصد مربوط به تحصیل و آموزش، ۱۸ درصد تفریحات و سرگرمی و ۴۵/۰ درصد مربوط فروش کالا‌های بادوام و سایر هزینه‌هاست. در مقایسه این ترکیب هزینه برای یک خانوار روستایی تهران شامل ۸۸/۳۷ درصد مربوط به مسکن، سوخت و روشنایی، ۴۶/۳۲ درصد هزینه‌های خوراکی و دخانی، ۷۶/۹ درصد هزینه‌های متفرقه، ۳۹/۸ درصد حمل‌و‌نقل و ارتباطات، ۹۶/۳ درصد بهداشت و درمان، ۸۴/۱ درصد پوشاک و کفش، ۴۶/۲ درصد لوازم خانگی و هزینه نگهداری آن، ۷/۱ درصد غذا‌های آماده، رستوران و هتل، ۵۴/۰ درصد مربوط به تحصیل و آموزش، ۷۲/۰ درصد تفریحات و سرگرمی و ۳۰/۰ درصد مربوط فروش کالا‌های بادوام و سایر هزینه‌هاست. آنچه در ترکیب هزینه‌ها اهمیت بیشتری دارد جانشینی اقلام مصرفی در طول زمان است. در طول سال‌های گذشته سهم مسکن و خوراک افزایش یافته و در مقابل از سایر هزینه‌ها کم شده است، به طوری که بین سال‌های ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۱ حدود ده درصد به مجموع هزینه‌های مسکن و خوراک خانوار‌های شهری و روستایی افزوده شده و در مقابل از سایر هزینه‌ها کاسته شده است. این موضوع به نظر می‌رسد نشان‌دهنده فشار اقتصادی ناشی از تورم و گران شدن مخارج خانوار به خصوص کالا‌های ضروری باشد.

متوسط درآمد خانوار‌های شهری کل کشور نشان می‌دهد ۳۳ درصد کل درآمد مربوط به حقوق و دستمزد، ۱۴ درصد بخش غیرکشاورزی، ۲ درصد مربوط به بخش کشاورزی، ۴۶/۰ درصد از محل یارانه و اکثر سهم یعنی ۵۱ درصد مربوط به درآمد‌های غیرشغلی است؛ درآمد‌های غیرشغلی از حقوق بازنشستگی، برآورد اجاره‌بهای مسکن شخصی و سایر منابع درآمدی نظیر اجاره از محل کسب، ملک و زمین، درآمد حاصل از سود سپرده، دریافتی از بیمه و کمک‌هزینه‌های تحصیلی و… تشکیل شده است. همچنین این ترکیب درآمدی برای خانوار شهری استان تهران نشان می‌دهد که ۳۰ درصد کل درآمد مربوط به حقوق و دستمزد، ۱۵ درصد بخش غیرکشاورزی، ۳/۰ درصد مربوط به بخش کشاورزی، ۲۱/۰ درصد از محل یارانه و اکثر سهم یعنی ۵۵ درصد مربوط به درآمد‌های غیرشغلی است.

متوسط درآمد خانوار‌های روستایی کل کشور نشان می‌دهد که ۳۲ درصد کل درآمد خانوار مربوط به حقوق و دستمزد، ۱۷ درصد بخش غیرکشاورزی، ۱۳ درصد مربوط به بخش کشاورزی، یک درصد از محل یارانه و اکثر سهم یعنی۳۷ درصد مربوط به درآمد‌های غیرشغلی است. همچنین این ترکیب درآمدی برای خانوار روستایی استان تهران گویای این است که ۳۶ درصد کل درآمد خانوار مربوط به حقوق و دستمزد، ۱۹ درصد بخش غیرکشاورزی، ۳ درصد مربوط به بخش کشاورزی، ۲۱/۰ درصد از محل یارانه و اکثر سهم یعنی ۴۲ درصد مربوط به درآمد‌های غیرشغلی است.

آنچه در این ترکیب حائزاهمیت است سهم بسیار پایین درآمد بخش کشاورزی حتی در خانوار‌های روستایی است و سهم بالای درآمد‌های غیرشغلی شامل حقوق بازنشستگی، برآورد اجاره‌بهای مسکن شخصی و سایر منابع درآمدی نظیر اجاره از محل کسب، ملک و زمین، درآمد حاصل از سود سپرده، دریافتی از بیمه و کمک‌هزینه‌های تحصیلی است. اطلاعات موجود نشان می‌دهد که درآمد حاصل از یارانه بسیار ناچیز و نزدیک به صفر است. این الگوی درآمدی می‌تواند نشان‌دهنده این موضوع باشد که اکثر درآمد خانوار از بخش‌هایی به دست می‌آید که به نظر می‌رسد مولد نیستند. گفتنی است به مرور زمان و با بی‌ثبات‌تر شدن وضعیت اقتصاد کلان ترکیب درآمد از درآمد‌های مولد حقوق و دستمزد، بخش کشاورزی و غیر‌کشاورزی به سمت درآمد‌های غیر‌شغلی سوق پیدا کرده است.

وضعیت دهک‌های درآمدی

تفاوت در هزینه و درآمد خانوار‌های شهری کل کشور نشان می‌دهد که درآمد برای دهک اول ۸/۱۹ و هزینه این دهک ۴/۲۵ میلیون تومان در سال است. برای دهک دهم ۸/۵۸۴ و هزینه ۸/۴۳۲ میلیون تومان است. در این خصوص درآمد دهک دهم حدود ۳۰ برابر بیشتر از دهک اول است. درآمد برای دو دهک اول نیز کمتر از هزینه است. همچنین تفاوت در هزینه و درآمد خانوار‌های شهری استان تهران نشان می‌دهد که درآمد برای دهک اول ۶/۷۱ و هزینه این دهک ۵/۶۸ میلیون تومان در سال است. برای دهک دهم ۸۳/۶۱۶ و هزینه ۶/۵۰۵ میلیون تومان است. در این خصوص درآمد دهک دهم حدود ۶/۸ برابر بیشتر از دهک اول است. گفتنی است درآمد برای دهک اول ۴/۱۵ و هزینه این دهک ۴/۲۴ میلیون تومان در سال است. برای دهک دهم ۹/۲۸۱ و هزینه ۴/۱۷۳ میلیون تومان است. در این خصوص درآمد دهک دهم حدود ۳/۱۸ برابر بیشتر از دهک اول است.

مقایسه سهم خانوار‌های شهری و روستایی کل کشور برای دهک‌های مختلف درآمدی از مصرف برای دو سال ۱۳۹۶ و ۱۴۰۱ نشان‌دهنده آن است که هر چه از سمت خانوار‌های دهک یک به سمت خانوار‌های دهک دهم حرکت می‌کنیم سهم مصرف خوراکی کم می‌شود و سهم غیرخوراکی افزایش پیدا می‌کند. روند تغییر از سال ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۱ نیز نشان می‌دهد که مصرف خوراکی افزایش و غیر‌خوراکی کاهش یافته است. در واقع می‌توان گفت جانشینی کالا‌های غیرخوراکی با کالا‌های خوراکی می‌تواند نشان‌دهنده فقر باشد؛ این تغییرات که در دهک‌های پایین درآمدی نسبت به دهک‌های بالا واضح بوده در طول سال‌های اخیر نیز شدت پیدا کرده است.

کاهش سطح رفاه جامعه

الگوی مصرف دهک‌های مختلف درآمدی خانوار‌های شهری و روستایی کشور نشان می‌دهد که در طول سال‌های گذشته سهم درآمد‌های غیرشغلی افزایش و سهم درآمد‌های مشاغل آزاد کاهش پیدا کرده، همچنین تغییرات سهم یارانه نشان می‌دهد که در طول سال‌های گذشته به شدت کاهش پیدا کرده است و حتی برای دهک‌های پایین درآمدی این سهم بسیار ناچیز شده، به نحوی که می‌توان گفت تاثیر چندانی در بودجه خانوار ندارد.

یکی از شاخص‌های سنجش رفاه خانوار سهم هزینه‌های خوراک نسبت به کل هزینه‌هاست که هرچه از دهک اول به سمت دهک آخر درآمدی حرکت می‌کنیم این سهم کم می‌شود، به این معنی که رفاه دهک‌های بالای درآمدی بیشتر است. در فاصله سال‌های ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۱ این سهم برای تمام دهک‌ها زیاد شده و در واقع سطح رفاه برای تمام جامعه کاهش یافته است. کالا‌های خوراکی و مسکن به عنوان کالا‌های ضروری محسوب می‌شوند و سهم آن‌ها از مجموع کل هزینه‌ها در طول سال‌های گذشته برای تمام گروه‌های درآمدی زیاد شده که به معنای کاهش رفاه خانوارهاست. در واقع در طول سال‌های گذشته مسکن و خوراک جایگزین پوشاک، سلامت و بهداشت، حمل‌و‌نقل و ارتباطات، تفریح و سرگرمی و لوازم خانگی شده است. این جایگزینی برای دهک‌های پایین درآمدی بسیار بیشتر است که می‌تواند نشان‌دهنده فشار اقتصادی بیشتر روی گروه‌های آسیب‌پذیر باشد.

فقر بین‌نسلی

سهم آموزش در طول سال‌های گذشته از کل هزینه‌های مصرف خانوار به شدت کم شده است. این کاهش به جز دهک دهم برای تمام دهک‌های درآمدی اتفاق افتاده و برای دهک‌های پایین درآمدی بسیار بیشتر است، به طوری که برای دهک اول حدود ۷۳ درصد کاهش داشته است؛ این موضوع می‌تواند منجر به فقر بین‌نسلی شود.

سهم سرگرمی، تفریحات، رستوران، هتل و غذا‌های آماده به عنوان شاخص دیگری برای سنجش رفاه در طول سال‌های گذشته کاهش یافته و گویای این است که خانوار‌ها برای تامین هزینه‌های ضروری خود ناگزیرند از سایر مصارفی که منجر به رفاه آن‌ها می‌شود، بکاهند. سهم درآمد‌های غیر‌شغلی از مجموع کل درآمد‌ها در طول زمان افزایش یافته و در مقابل درآمد‌های مشاغل آزاد شامل بخش کشاورزی و غیر‌کشاورزی کاهش پیدا کرده است. به نظر می‌رسد این شواهد نشان‌دهنده افزایش سهم درآمد‌های غیرمولد به جای درآمد مولد ناشی از شغل باشد.

سهم یارانه از کل درآمد خانوار در سال ۱۳۹۶ در دهک‌های پایین درآمدی چشمگیر بوده، اما در سال ۱۴۰۰ این سهم بسیار کم و نزدیک به صفر شده است، به این معنی که تاثیر چندانی در بودجه خانوار حتی دهک‌های پایین درآمدی ندارد. براساس این شواهد به نظر می‌رسد هدفمندی یارانه‌ها به مرور زمان از اهداف خود برای حمایت از اقشار آسیب‌پذیر و کم‌درآمد دور شده است.

شعارسال با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از سایت جهان صنعت، تاریخ انتشار: 23آبان1402، کدخبر: 414916، jahanesanat.ir

اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین