پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۹۸۲۲۰
تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱۴۰۴ - ۲۰:۵۰
در چند ماه اخیر به کرات با تهدید اسرائیلی -امریکایی برای حمله به تاسیسات هسته ای ایران مواجه بوده ایم. تهدیداتی که بسیاری از تحلیل گران آن را بنوعی غلو می دانند. آلودگی منطقه ای ناشی از حمله های احتمالی، شیوه استقرار تاسیسات و استقرار در عمق زمین ، پیامدهای حمله متقابل ایران ، کمترین ادله بازدارنده برای وقوع این حمله است. تحلیل گران معتقدند که شیوه جنگ اسرائیلی ها از تهاجم مستقیم به سمت خرابکاری یا ضربه زدن پنهان منجر به ایجاد بحران در زیرساخت های کلیدی ، تغییر یافته است. همچنین اسرائیل خوب می داند که در صورت حمله ، بهانه کافی به جمهوری اسلامی ایران برای ورود به فاز نظامی صنعت اتمی و عدول از سیاست های ممنوعیت شرعی ادعا شده، داده خواهد شد. اسرائیل همچنین نباید تهدید کلاهک های موجود را دست کم بگیرد. موضوعی که هم سیستم امنیتی ایالات متحده و هم موساد ، بخوبی از آن آگاه هستند و مطمئن هستند که در صورت حمله، بی درنگ مورد حمله متقابل قرار خواهند گرفت. تاسیسات هسته ای خاورمیانه خصوصا تاسیسات هسته ای ایران، مسلما تابع قواعد خاص خودش بوده و با خاورمیانه هسته ای دهه های 1990 و 2000 میلادی ، بشدت متفاوت است.

شعارسال: از زمان حمله موشکی ایران به اسرائیل در اول اکتبر، گمانه زنی‌های زیادی در مورد چگونگی واکنش تل آویو وجود داشته است. برخی از ناظران تأسیسات نفتی و برخی دیگر تأسیسات هسته‌ای را به عنوان هدف اهداف بلقوه معرفی کرده‌اند.

تاریخچه حمله اسرائیل به تاسیسات هسته‌ای در خاورمیانه + آیا ادعای حمله به تاسیسات اتمی ایران می تواند درست باشد؟

به نظر می‌رسد دولت جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا با هر دو گزینه مخالف است، اما استقرار سامانه دفاع موشکی ترمینال دفاعی در ارتفاع بالا (THAAD) و نیرو‌های ایالات متحده در اسرائیل را تایید کرده است، که نشان می‌دهد انتظار پاسخ ایران به حمله اسرائیل را دارد.

در همین حال، رقیب سیاسی بایدن، نامزد جمهوری خواه ریاست جمهوری، دونالد ترامپ، از اسرائیل خواسته است که «ابتدا به [برنامه]هسته‌ای ضربه بزند». جرد کوشنر، داماد ترامپ نیز همین پیشنهاد را مطرح کرده است.

به نوشته الجزیره، در حالی که ترامپ، کوشنر و دیگر حامیان سرسخت اسرائیل، تل‌آویو را برای حمله علیه تأسیسات هسته‌ای ایران تشویق می‌کنند، آن‌ها احتمالاً اطلاعات کمی در مورد عواقب حمله مشابه اسرائیل به یک سایت هسته‌ای عراق دارند.

نابودی رآکتور هسته‌ای اوسیراک توسط اسرائیل در سال ۱۹۸۱ یک برنامه هسته‌ای عمدتاً صلح‌آمیز را به زیرِ زمین سوق داد و صدام حسین، رهبر عراق را تحریک به سرمایه‌گذاری برای دستیابی به سلاح هسته‌ای کرد. یک اقدام تهاجمی علیه برنامه هسته‌ای ایران احتمالاً تأثیر مشابهی خواهد داشت.

یک حمله «پیشگیرانه»؟
برنامه هسته‌ای عراق در دهه ۱۹۶۰ با ساخت یک رآکتور تحقیقاتی هسته‌ای کوچک توسط اتحاد جماهیر شوروی و ارائه سطحی از دانش فنی به بغداد آغاز شد. در دهه ۱۹۷۰، عراق یک راکتور بزرگتر از فرانسه به نام اوسیراک خریداری کرد و برنامه هسته‌ای غیرنظامی خود را با کمک فرانسه و ایتالیا گسترش داد.

دولت فرانسه اطمینان حاصل کرده بود که اقدامات فنی لازم را برای جلوگیری از هرگونه استفاده دوگانه (نظامی) احتمالی از این راکتور انجام داده است و این اطلاعات را با ایالات متحده، نزدیکترین متحد اسرائیل، در میان گذاشت. عراق که پیمان منع گسترش تسلیحات هسته‌ای را امضا کرده بود و آژانس بین المللی انرژی اتمی به طور مرتب سایت‌های هسته‌ای آن را مورد بازرسی قرار می‌داد، آن طور که اسرائیل به دروغ ادعا می‌کرد در آستانه تولید سلاح هسته‌ای نبود.

با این وجود، کابینه اسرائیل که با نارضایتی فزاینده داخلی و شکست احتمالی در انتخابات پارلمانی مواجه بود، تصمیم گرفت تا این حمله «پیشگیرانه» را انجام دهد.

در ۷ ژوئن ۱۹۸۱، جنگنده‌های اف-۱۵ و اف-۱۶ ساخت ایالات متحده از اسرائیل پرواز کردند، در هوا سوخت گیری کردند، به راکتور اوسیراک حمله کردند و آن را کاملا منهدم کردند و سه غیرنظامی عراقی و یک مهندس فرانسوی را کشتند.

این حمله شور ناسیونالیستی را در میان اسرائیلی‌ها برانگیخت و به مناخیم بگین، نخست وزیر، کمک کرد تا سه هفته بعد در انتخابات پیروز شود.

مجموعه‌ای از اسناد از طبقه بندی خارج شده ایالات متحده که در سال ۲۰۲۱ منتشر شد نشان می‌دهد که حمله اسرائیل برنامه هسته‌ای عراق را از بین نبرد، بلکه صدام را برای دستیابی به سلاح هسته‌ای مصمم‌تر کرد.

این حمله همچنین به دانشمندان عراقی بیشتری انگیزه داد تا برای کار بر روی برنامه هسته‌ای کشورشان ثبت نام کنند. همانطور که جعفر ضیا جعفر، دانشمند هسته‌ای عراقی در خاطرات خود می‌نویسد: «بمباران تموز [اوسیراک]توسط اسرائیل بسیاری را خشمگین کرده بود و آن‌ها عملاً در حال صف کشیدن برای مشارکت در پایان دادن به انحصار تسلیحات هسته‌ای اسرائیل در خاورمیانه بودند. آن‌ها ثابت کردند که برای صدام از سخت افزار - راکتوری - که در حمله از دست داده بود، ارزشمندتر هستند.

در سال‌های بعد، رژیم صدام فعالیت‌های هسته‌ای خود را مخفیانه کرد و شروع به تماس با قدرت‌های هسته‌ای مانند پاکستان کرد تا برای توسعه قابلیت‌هایی که می‌توان از آن‌ها برای تولید سلاح هسته‌ای استفاده کرد، کمک بگیرد. آن‌ها همچنین تلاش کردند تا راکتور تخریب شده را بازسازی کنند.

این تلاش‌ها تنها در اوایل دهه ۱۹۹۰ به دلیل جنگ اول خلیج فارس که زیرساخت‌های عراق را نابود کرد و تحریم‌های پس از آن که خزانه دولت را تخلیه کرد، کاهش یافت.

پیامد‌های حمله به ایران
در سال‌های گذشته تعدادی از دانشمندان هسته‌ای ایران ترور شده‌اند. اخیراً، در نوامبر ۲۰۲۰، محسن فخری زاده، فیزیکدان هسته‌ای و عضو ارشد برنامه هسته‌ای هدف قرار گرفت.

در حالی که این ترور‌ها ممکن است افراد کلیدی را حذف کرده باشند، اما الهام بخش نسل دیگری برای دنبال کردن علوم هسته‌ای بوده است، که می‌توان آن را بخشی از یک «ناسیونالیسم هسته‌ای» در نتیجه حملات مداوم به برنامه هسته‌ای ایران دانست.

وقایع پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ بیشتر به این احساسات دامن زد. یک نظرسنجی که بین فوریه و می‌سال جاری انجام شد نشان داد که حمایت از برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای و حتی گریز هسته‌ای بیشتر شده است.

واضح است که اقدامات اسرائیل تاکنون تنها عزم ایران را برای ادامه برنامه هسته‌ای خود افزایش داده است. حمله به هر یک از تاسیسات هسته‌ای این کشور این عزم را حتی قوی‌تر خواهد کرد؛ و اگر بخواهیم از مثال عراق استفاده کنیم، ممکن است برنامه هسته‌ای ایران را از حالت علنی خارج و آن را به سمت توسعه نظامی سوق دهد.

امروز، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، خود را جای بگین می‌بیند. او نیز رهبری کابینه‌ای را برعهده دارد که به طور گسترده به دلیل شکست‌های مختلف مورد انتقاد قرار گرفته است، از جمله شکست در ۷ اکتبر. او همچنین نیاز دارد که به مردم اسرائیل یک «پیروزی» نشان دهد.

اما کاری که نتانیاهو اکنون در لبنان انجام می‌دهد و ممکن است بخواهد در ایران هم انجام دهد، برای اسرائیل پیروزی به ارمغان نخواهد آورد. استراتژی او باعث ایجاد خشم و نفرت در این کشور‌ها و در سراسر خاورمیانه می‌شود، که به ایران و متحدانش کمک می‌کند هر گونه قابلیتی را که در اثر حملات بی‌پروای اسرائیل از دست می‌دهند، به سرعت بازسازی کنند.

توضیحات تکمیلی برای بهره برداری بیشتر از خبر:
عراق برنامهٔ هسته‌ای خود را در دههٔ ۱۹۶۰ آغاز کرده بود و در اواسط دههٔ ۱۹۷۰ به‌دنبال توسعهٔ آن از طریق دستیابی به یک رآکتور هسته‌ای بود. عراق پس از ناکامی در متقاعد کردن دولت فرانسه برای فروش یک رآکتور تولید پلوتونیم و کارخانهٔ بازفرآوری و همچنین ناتوانی در متقاعد کردن دولت ایتالیا برای فروش یک رآکتور هسته‌ای سایرن (CIRENE)، دولت فرانسه را متقاعد کرد که یک رآکتور تحقیقاتی کلاس اوسایریس (Osiris) به آن‌ها بفروشد. قرارداد خرید این رآکتور تحقیقاتی همچنین شامل یک رآکتور کوچک‌تر از نوع Isis و فروش ۷۲ کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده ۹۳ درصد و آموزش پرسنل بود. هزینهٔ کل این قرارداد، ۳۰۰ میلیون دلار اعلام شد. در نوامبر ۱۹۷۵ عراق و فرانسه توافقنامهٔ همکاری هسته‌ای را امضا کردند و در سال ۱۹۷۶ فروش رآکتور، نهایی شد. عراق از ۱۳۵۶ با کمک فرانسوی‌ها ساخت اولین رآکتورش رو در ۱۸ کیلومتری بغداد آغاز کرد که "اوسیراک" نامیده می‌شد. در هنگامه شروع جنگ ایران و عراق، سیاستمداران ایران به شدت نگران بلندپروازی‌های اتمی صدام بودند لذا در همان روز‌های نخست جنگ (۱۳۵۹/۷/۸) در قالب عملیاتی به نام شمشیر سوزان حمله به تاسیسات اتمی اوسیراک عراق در دستور کار نیروی هوایی ایران قرار گرفت، در این عملیات فقط چهار فروند فانتوم توانستند به مدت کمتر از شش ثانیه بر فراز اوسیراک جولان بدهند و با پرتاب چند بمب سایز کوچک شروع مرحله تزریق مواد غنی شده به تاسیسات اوسیراک چند ماه عقب افتاد.

عملیات اُپرا که گا‌ها با نام عملیات بابِل نیز شناخته می‌شود، در ۱۷ خرداد ۱۳۶۰ توسط نیروی هوایی اسراییل علیه تأسیسات اتمی اوسیراک عراق با موفقیت کامل به اجرا درآمد. این نخستین‌بار در تاریخ بود که یک مرکز اتمی در طی یک حمله نظامی تماما منهدم می‌شد، هدف از این عملیات که از تاییدیه پنهان و آشکار اغلب قدرت‌های جهانی نیز برخوردار بود جلوگیری از دستیابی صدام به سلاح هسته‌ای اعلام گشت.

عملیات اپرا با مشارکت ۸ فروند جنگنده F۱۶ و حدود ۹ ماه پس از حمله ناموفق نیروی هوایی ایران به نیروگاه هسته‌ای اوسیراک به اجرا درآمد. اف ۱۶‌هایی که اسراییل در عملیات آپرا از آن‌ها استفاده کرد در واقع همانانی بودند که حکومت پهلوی از آمریکا پیش خرید کرده بود، اما پس از انقلاب ۵۷ و لغو قرارداد نظامی متبوع از سوی حاکمان جدید ایران، جنگنده‌های مزبور تحویل اسرائیل شدند. عراق به این حمله هیچ پاسخی نداد و فقط شورای امنیت در قطعنامه‌ای اون رو محکوم کرد.

از دلایل برتری عملیات آپرای اسراییل نسبت به عملیات شمشیر سوزان ایران می‌توان به سطح تکنولوژی اف۱۶‌های اسراییل در قیاس با اف۴‌های ایرانی و نیز حمله آزمایشی جنگنده‌های اسراییل به ماکت تاسیسات اوسیراک عراق ساخته شده در صحرای نقب اسراییل برشمرد.

شعارسال با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از اکو ایران، تاریخ انتشار: 26مهر1403، کدخبر:73676، ecoiran.com

اخبار مرتبط
برگزیده ها
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین