شعارسال : چند روزی بیشتر نمانده... نگرانی در چهرهشان موج میزند باید هر چه سریعتر مجوز عبورشان را بگیرند و بروند...دیر آمدهاند و اصلا فکرش را هم نمیکردند اینطور لنگ گرفتن یک برگه عبور بمانند، از همه جا هستند اصفهان، گیلان، لرستان، همدان...
همه دفاتر صدور ویزا را که سر بزنی همهمه جمعیت است بعضی دفاتر که اصلا مدارک را قبول نمیکنند و با قطعیت میگویند که ویزای کربلا تا بعد از اربعین هم حاضر نمیشود
زائران چشم انتظار اما اصلا نمیخواهند راه آمده را بدون زیارت امامی که به عشقش کیلومترها راه آمدهاند را برگردند و این وسط به هر راهی متوسل میشوند تا مگر ویزای کربلا را بگیرند.
راههایی که شاید هرگز به کربلا ختم نشود و پایشان را به جاهایی دیگری مانند پاسگاههای مرزی باز کند!
وارد یکی از دفاتر صدور ویزا میشوم، برخلاف انتظارم تنها دو سه نفر در دفتر حضور دارند جلو میروم و از درخواستم برای گرفتن ویزای کربلا میگویم و با حرف صاحب دفتر که ویزا تا بعد از اربعین هم آمده نمیشود علت خلوتی دفتر را متوجه میشوم.
اصرار میکنم اما جز همان جواب تکراری نمیشوم، راه خروجی را که میگیرم یکی از دو نفر حاضر در دفتر آرام میگوید که میتوانم به طریق دیگری ویزا بگیرم!
"یک نفر هست به اسم "ابو حیدر" که میتوانید با دادن هر نفر 60 دلار، ظرف کمتر از یک ساعت از او ویزای کربلا بگیرید" اینها را که میگوید نفر دیگری که در دفتر حضور دارد هم حرفهایش را تایید میکند و میگوید خبر داشته که با 50 دلار برای هر نفر هم ویزا میدهد.
با تعجب از آن دو نفر چگونگی صدور ویزا توسط این فرد آن هم ظرف مدت کوتاه یک ساعت را میپرسم که نفر اول صدایش را آرامتر میکند و میگوید: "طرف کارمند کنسولگری است پول بیشتر میگیرد و ویزا را هم سریع تحویل میدهد"
به دنبال یافتن ابو حیدر راهی کنسولگری عراق میشوم و مقابل کنسولگری در میان اذحام جمعیت از چند نفر سراغش را میگیرم که اظهار بیاطلاعی میکنند.
به دفتر صدور ویزای دیگری در مقابل کنسولگری میروم و این دفتر برخلاف دفتر قبلی بسیار شلوغ است و گویا میتواند ظرف چند روز ویزای کربلا بدهد و شاید بتوان تا پیش از اربعین راهی کربلا شد...
درون دفتر غلغله است، بیرون دفتر میمانم و در گفت و گو با چند نفر از نگرانیام برای تاخیر در صدور ویزا میگویم و اینکه حاضرم پول بیشتری بابت صدور سریع ویزا بدهم
پسر جوانی که مقابل دفتر ایستاده میگوید: "اگر دیروز بودید می توانستید با دادن پول بیشتر ویزا را بگیرید"
از او چگونگی ماجرا را میپرسم و میگوید: "دیروز شخص دلالی اینجا بود که پول بیشتر میگرفت و سریع هم ویزا میداد"
نفر دیگری که حرفهایمان را میشنود نزدیک میآید و توصیه میکند به حرف این دلالها گوش نکنم و میگوید: "اینها یک مشت دلالن، پول میگیرن، اتفاقا ویزا را هم میدهند اما ویزایشان تقلبی است، بروید لب مرز گیر میافتید"
میپرسم که موردی شنیده یا اینجور اتفاقی افتاده که میگوید: "در همدان دیروز دلالی 19 هزار تا ویزای تقلبی دست زائرین داده!"
سراغ ابو حیدر را از آنها که میگیرم، پسر جوان میگوید دلالی که دیروز اینجا دیده با 20 تا 30 هزار تومان بیشتر برای هر نفر ویزا میداده اما اسم و نشانیاش را نمیداند. آن یکی که رقم ویزا را میشنود جلو میآید و میگوید: "20 تا 30 هزار تومان بیشتر که رقمی نیست، طرف دلال اینجاست از بعضیها نفری 300 هزار تومان برای دادن ویزا گرفته اما انصافا سریع ویزاها را تحویل داده!"
مرد دیگری با لهجه شمالی که دارد جلو میآید و توصیه میکند بیخود پی دلال نگردم و از راه قانونی آن اقدام کنم و میگوید: "از کجا مطمئن هستید که پول را بدهید و آنها فرار نکنند و رنگ ویزا را هم به چشم نبینید"
با گذشت مدتی ایستادن در مقابل کنسولگری و اطراف آن از یافتن ابوحیدر ناامید میشوم اما صحبتهایی که شنیده بودم نشان از بازار آشفته و سیاه رنگ ویزای کربلا دارد...
و خیلیها را که به عشق حرم میآیند، همینجا لب مرز گرفتار میکند و طعم شیرینی زیارتی که باید بچشند را نرفته به کامشان تلخ میکند.
این آشفته بازار ویزا ما را متوجه کنسولگری که تنها مرجع صدور ویزا در استان است کرد اما هرچه پیگیر شدیم نتیجه ای نگرفتیم و کنسولگری عراق جوابگوی سوالاتمان نشد...
با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) استان کرمانشاه، تاریخ انتشار شنبه 07 آذر 1394 : کد مطلب :5-6514--949 : www.kermanshah.isna.ir