پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۵۷۵۸۱
تاریخ انتشار : ۱۴ فروردين ۱۳۹۶ - ۱۳:۲۹
اگر نمی دانیم که سابقه دعوا بر سر دکتر نامیده شدن یا نامیده نشدن به کی بر می گردد اما تاریخ سیاسی بیست و پنج سال اخیر نشان می دهد که در رقابت آقایان ناطق نوری و خاتمی در دوم خرداد 76 این موضوع بارز شد. ظاهرا به قیافه آقای خاتمی می آمد که بگویند دکتر خاتمی با حجه الاسلام دکتر خاتمی و یا حجه الاسلام و المسلمين دکتر سید محمد خاتمی اما دکتر ناطق نوری به تیپ و تاپ شیخ نمی خورد و لذا تلویزیون مرتب یاد آوری می کرد که هر دو لیسانس دارند. اما به کت کسی نمی رفت و باز همه می گفتند دکتر خاتمی و حاج آقا ناطق!.

شعار سال: اگر نمی دانیم که سابقه دعوا بر سر دکتر نامیده شدن یا نامیده نشدن به کی بر می گردد اما تاریخ سیاسی بیست و پنج سال اخیر نشان می دهد که در رقابت آقایان ناطق نوری و خاتمی در دوم خرداد 76 این موضوع بارز شد. ظاهرا به قیافه آقای خاتمی می آمد که بگویند دکتر خاتمی با حجه الاسلام دکتر خاتمی و یا حجه الاسلام و المسلمين دکتر سید محمد خاتمی اما دکتر ناطق نوری به تیپ و تاپ شیخ نمی خورد و لذا تلویزیون مرتب یاد آوری می کرد که هر دو لیسانس دارند. اما به کت کسی نمی رفت و باز همه می گفتند دکتر خاتمی و حاج آقا ناطق!.

در جلسه ای با حضور برخی اولیای امور بودیم یکی را آقای دکتر صدا کردند من که در دکتر بودن طرف تردید داشتم از بغل دستی ام که البته دکتر نبود و کسی هم دکتر صدایش نمی کرد پرسیدم: ایشان در چه رشته ای دکترا دارد؟

او هم که معلوم بود زورش آمده و هیچی نمی گوید ولی منتظر تلنگری است تا عقده اش را خالی کند گفت: شنبلیله!

در دوره لیسانس بین ما دانشجویان رشته های علوم و مهندسی و پزشکی مناسبات و تعاملاتی بود. دانشجویان پزشکی از همان ترم های اول هم را دکتر صدا می زدند و کلاس رفتارشان متفاوت می شد. مهندسان هم کم و بیش هم دیگر را یک خط در میان مهندس صدا می زدند و سر ما بی کلاه بود.

مسئول اداری قبل از من در پست اداری، فوق لیسانس بود و همکار راننده مان ایشان را حاج آقا صدا می زد روزی که تودیع و معارفه شدیم همکارمان گفت من شما را حاج آقا صدا بزنم یا دکتر. کمی فکر کردم و گفتم بگید دکتر!

در جلسه ای پر جمعیت مسئول جلسه را برخی مهندس صدا می زدند و برخی دکتر.

وجدان ها معذب بود که نکند حق ایشان را ادا نکرده باشند. من برای این که هم خودم تکلیفم را بدانم و هم معلوم شود مدرک آن مقام منیع چیست پرسیدم: آقای ...تکلیف این جمعیت را روشن کنید شما دکتر هستید یا مهندس تا وحدت رویه حاکم شود!

آن مقام ذو وجوه هم که زرنگ تر از این حرف ها بود با تواضعی ریاکارانه و زرنگی ماهرانه ای گفت: همان اسم خودم را بگویید و این یعنی این که درست است من دکتر نیستم ولی خوشم می آید که برخی دکترم می خوانند.

حاج آقایی را می شناسم که دکتر نیست اما خودش سپرده است که دکتر صدایش بزنند و مردم هم چون می دانند که دکتر در گوشش نوایی خوش تر از حاج آقا یا جناب حجه الاسلام و المسلمين دارد عمدتا دکترش می نامند یا می لقبانند و از طرز نگاهش می شود حس خوبش را درک کرد.

البته اگر آیت الله می شد بگویند شاید خوش نواتر بود و البته چه می شد اگر گفته می شد حضرت آیت الله دکتر فلانی!

برخی حوزوی ها هم که هیچ تحصیلات دانشگاهی ندارند یا چنین ظنی بر آنها نمی رود میان حجه الاسلام و آیت الله مرددند. شنیدم بزرگواری را برای سخنرانی در جایی دعوت کرده بودند و مجری به جای آیت الله، حجه الاسلام گفته بود و آقا ناراحتی خود را این گونه بروز داده بود که دیگر وقت تنگ است و زمان کافی برای سخنرانی وجود ندارد!

برخی که با دکتر بودن یا شدن فاصله ای پر نشدنی دارند وقتی به کسی دکتر می گویند و او می گوید من دکتر نیستم و مرا با این عنوان صدا نکنید آنها از فرصت استفاده می کنند تا بگویند که این عناوین دکتری که در جلسات به آدم ها داده می شود بی اعتبار است لذا می گویند:

شما سخت نگیرید این ها از پروتکل های جلسات است و به شخص شما مربوط نمی شود و به این وسیله شاخ همه دکاتر حاضر در جلسه را به ضربتی واحد در هم می شکنند.

برخی از مجریان با کلاس مراسم ها که سخت شان است آدمی غیر دکتر را برای سخن گفتن به پشت تریبون بخوانند کاری ندارند که طرف کلاس پنجم است با ششم از دم همه را با طیب خاطر دکتر می نامند و به این وسیله از کلاس کار خود حراست می کنند از نظر آنها هر کس نامش بر زبان آنها جاری می شود لاجرم دکتر است.

اوایل انقلاب می گفتند برخی بدون مدرک توانسته اند وزیر و وکیل باشند و این یک جور ارزش هم تلقی می شد چنان که آقایی وزیر شده بود که دیپلم ناقص داشت و چند سال بعد ایشان را آقای دکتر فلان صدا می کردند و این خیلی زور داشت به ویژه که شنیده بودم که در اطاق وزارت رفته و به ایشان درس داده اند.

نیاز به دکتر شدن روز به روز شدت یافت این از یک سو. از سوی دیگر کسی نبود که لیسانس و فوق لیسانس نداشته باشد لذا چنان توسعه ای در رشته و ظرفیت دوره دکتری اتفاق افتاد که به فوریت همه دکتر شدیم و این یعنی رسیدن به حداکثر عدالت!

این بکی از غایات تاسیس نظام اسلامی هم البته که بوده است.

دکتر شدن لازمه اش داشتن مدرک دکتری نیست. اولا اسم که نوشتی دکتری. ثانیا کافی است در دوسه جلسه رسمی دکتر خطاب بشوی بقیه هم وقتی ببینند با این یک کلمه آدم کلی ذوق می کند چرا دریغ کنند چرا؟ به ویژه مجریان که این امر می تواند پاکت شان را قلمبه تر هم بکند.

این لفظ دکتر لفظ خوش مزه ای است. مزه اش هم از جنس چهار مزه معروف نیست. مزه اش چیزی از جنس مزه مغز کاهو ست هیچ کس نمی داند مغز کاهو چه مزه ای می دهد اما هیچ مزه ای هم چون او !نیست.

خیلی خسته تان نکنم برگشته ایم به دوره قاجار که القاب خرید و فروش می شد فقط باید الان علاوه بر پول پرونده آموزشی هم ترتیب داده شود و انتخاب واحد هم بکنیم و یا دوسه باری دکتر خطاب شویم.

زمانی وقتی گفته می شد دکتر منظور دکتر علی شریعتی بود اما الان دیگر کار از علی و عمر گذشته است و شریعتی و تارک الشریعه همه دکتر شده اند یا قریب الدکترا هستند مثل قریب الاجتهاد که البته اوایل بیشتر شنیده می شد.

الان دیگر مهندس لفظ خوبی نیست. وقتی پدرت می خواهد بگوید یک لیوان آب بده مهندس خطابت می کند به نظرم تا چند سالی هنوز لولهنگ عنوان دکتر آب بر می دارد. تا دیر نشده و پستان این گاو خالی نشده باید لذت عنوان دکتری را چشید.

مثل درک لذت نسیمی خنک در بهار جنوب قبل از رسیدن شرجی و تش باد.

با اندكي تلخيص و اضافات برگرفته از پایگاه خبری تحلیلی پیغام بوشهر، تاریخ انتشار: 11 اسفند 1395، کد مطلب: 80958:www. peigham.ir


اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین