پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
چهارشنبه ۲۵ تير ۱۴۰۴ - 2025 July 16
کد خبر: ۶۲۰۹۱
تاریخ انتشار : ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۲۲:۱۹

فرزندان امروز؛ باهوش‌های بی‌سواد

نگاهی اجمالی به وضع سیستم آموزشی کشورمان نشان می‌دهد فرزندان امروز به زعم خانواده‌ها، افراد باهوشی هستند که البته به اندازه نسل قبل از خود سواد ندارند.

شعار سال: بیشتر پدران و مادرانی که با آنان مواجه می‌شویم، از کم شدن سطح سواد کودکانشان علی‌رغم بیشتر شدن امکانات و وسایل کمک‌ آموزشی شکایت دارند.

والدین وقتی فرزندان را با خود مقایسه می‌کنند، غلط‌های املایی بیشتری در نوشته‌هایشان می‌بینند، جدول ضرب را خوب بلد نیستند، از تقسیم عدد سه رقمی بر دو رقمی عاجزند و نمونه‌هایی از این دست؛ هر چند توافقی نانوشته و ثبت‌نشده بین همه آن‌ها وجود دارد که بچه‌های امروزی از نسل قبل باهوش‌تر شده‌اند.

تلفیق دو مورد بالا یعنی بهبود منابع آموزشی و افزایش هوش کودکان چیزی است که ابهامی بزرگ برای خانواده‌ها ایجاد کرده است؛ هر چند عده‌ای مشکل کاهش سطح سواد کودکان را مرتبط با تضعیف سیستم آموزشی کشور یا کم‌کاری معلمان می‌دانند.

کلید حل معما چیست؟

کلید حل این معما شاید در جای دیگری باشد؛ از ۱۰۰ سال قبل تا امروز توانایی خواندن و نوشتن مهارتی انکارنشدنی بود؛ مهارتی که منجر به شغل و پول می‌شد.

زمانی که صنایع تولیدی در تمام دنیا حرف اول و آخر را می‌زدند، در ساده‌ترین حالت یک کارگر برای راه‌اندازی یک دستگاه تولید باید توانایی خواندن و تشخیص کلید روشن و خاموش را داشته باشد.

کارکنان کنترل کیفیت و امور اداری باید بتوانند فرم‌های مربوطه یا چک‌های حقوق و دستمزد را تکمیل کنند؛ حسابداران توانایی محاسبه سود و زیان را داشته باشند؛ مهندسان توانایی انجام محاسبات فنی و ترسیم نقشه‌ها را با ذهن و بدن خود ارتقا دهند تا در صنعت بمانند.

در واقع توانایی خواندن، نوشتن، به خاطر سپردن، محاسبات ریاضی، رسم اشکال و ... مواردی بود که هر چقدر فرد از توانایی بالاتری در آن برخوردار بود، ثروت بیشتری برایش به ارمغان می‌آورد.

سیستم آموزشی و مدارس نیز بر همین اساس و در دو لایه طراحی می‌شدند؛ لایه اول تأکید فراوان بر افزایش توانایی‌های خواندن، نوشتن، به خاطر سپردن، محاسبات ریاضی، ترسیم اشکال و ... و در لایه زیرین، تأکید بر آموزش سه اصل اساسی اطاعت‌پذیری، دقت در زمان و انجام کارهای تکراری.

تشکیل صف در مدارس به سبک پادگان‌ها، اجبار در داشتن لباس و مدل موی یکسان، نقش معلم به شکل یک فرمانده نظامی در کلاس و همچنین ناظم و مدیر به شکل فرماندهان عالی که هیچ تمردی را نمی‌پذیرفتند و به شکل کاملاً دیکتاتورمآبانه کارها را پیش می‌بردند و هر سرپیچی را با تنبه بدنی پاسخ می‌دادند، نشانه‌هایی از سیستمی است که هدفش، آموزش اطاعت‌پذیری به کودکان است.

استفاده از زنگ برای مدارس، شروع و پایان همه کارها در یک لحظه معین به شکل جمعی، همزمانی امتحانات و ... در راستای آموزش دقت و هماهنگی با زمان به بچه‌هاست.

و اما داستان زجرآور مشق‌های بی‌پایان خاطرات تلخی است که همه از دوران مدرسه داریم؛ تکراری که پایانی برای آن نبود، تکرار روح آدمی را می‌خورد؛ اما لازمه تولید انبوه انجام کارهای تکراری توسط کارگران است و مشق نوشتن کودکان آموزشی بود که برای آینده برایشان طراحی‌ شده است.

با توجه به موارد ذکرشده، فهم این موضوع ساده‌تر می‌شود که شکل اولیه سواد (بر مبنای محاسبات، حفظ کردن) و سیستم آموزشی خشک (بر مبنای اطاعت‌پذیری، توجه به زمان و انجام کارهای تکراری) و بی‌روح قرن بیستم برای همان عصر طراحی‌ شده بود؛ مهارت‌هایی که به شکل متقابل نیاز جامعه و شخص را همزمان تأمین می‌کرد و تلقی جامعه از سعادت، خوشبختی و حتی شخصیت انسان‌ها در سطح سواد آن‌ها خلاصه می‌شد، معلمان و اساتید دانشگاه در رده بالای جامعه جای می‌گرفتند.

اما به یکباره همه چیز عوض شد

اینک که به تعریف سواد در قرن گذشته (بیستم) و همچنین کلیاتی راجع به طراحی سیستم آموزشی پرداختیم، به تغییرات به وجود آمده در عصر جدید و به‌تبع آن سواد و سیستم آموزشی موردنیاز این دوران خواهیم پرداخت.

به یکباره همه چیز عوض شد؛ با آمدن کامپیوترها، محیط بی‌جان و مرده صنعت و دستگاه‌های صنعتی نه «زنده» بلکه «هوشمند» شدند؛ با پیشرفت بیشتر تکنولوژی و در نتیجه افزایش سرعت، قدرت رایانه‌ها و کاهش قیمت، پای آن‌ها به همه‌ جا باز شد.

دیگر کاری را سراغ نداریم که در آن ردپایی از کامپیوترها و محاسبات آن‌ها در میان نباشد، از تلویزیون، ماشین لباس‌شویی و یخچال گرفته تا کفش، لباس و ساعت همه و همه در رقابتی بی‌نظیر با سرعت به‌سوی هوشمند شدن پیش می‌روند.

کامپیوترها و محیط هوشمند ناشی از آن به کمک حافظه انسان‌ها آمده‌اند؛ همه چیز را به‌دقت و با ریزترین جزئیات ثبت و ضبط می‌کنند، پیچیده‌ترین مسائل ریاضی را در عرض چند ثانیه حل و حتی با ما صحبت می‌کنند.

وقتی با مشکلی مواجه می‌شویم، به‌سرعت به دنبال علت‌های آن می‌گردیم؛ اما حتی بزرگ‌ترین متفکران جهان هم پدیده‌ها را به کمک علل معدودی تحلیل و تبیین می‌کنند، بهترین و تکامل‌یافته‌ترین مغز بشری نیز به‌سختی می‌تواند در آن واحد بیش از چند متغیر را قبول کند و به کار گیرد؛ در نتیجه در مواجهه به مسائل دارای نگاه تک‌بعدی یا چندبعدی می‌شویم.

اهمیت مهارت‌های نرم‌افزاری

کارشناسان حوزه‌های گوناگون معمولاً مطابق سلیقه و منافع خود بر علل خاصی انگشت می‌گذارند و علل دیگر را کنار می‌نهند؛ اما هیچ‌کدام نمی‌توانند وقتی در اندیشه یافتن راه‌حلی برای مشکل هستند، تمام پیچیدگی‌ها را در نظر گیرند و به‌تبع آن راه حل عملی ارائه دهند.

کامپیوترها اما به دلیل توانایی به خاطر سپردن و به هم مرتبط کردن، تعداد بی‌شماری از علت‌ها و تحلیل همزمان آن ما را از سطحی‌نگری در برخورد با پدیده‌ها نجات می‌دهد، با ترکیب متغیرهای متفاوت از علوم مختلف راه‌حل‌های کامل‌تری ارائه می‌کند و این روند روز به روز با توسعه نرم‌افزاری و سخت‌افزاری بهبود می‌یابد.

حالا دیگر کودکانی که در چنین محیطی پرورش خواهند یافت، نیاز به مهارت‌های متفاوتی دارند؛ محیطی هوشمند و حساسی که بسیاری از نیازهای آنان را با وابستگی کمتری به والدین و خانواده برآورده می‌کند.

همان‌گونه که بسیاری از نظریات علمی عنوان می‌دارند، وضع فیزیولوژیک موجودات با تغییرات محیطی تغییر می‌کند، محیط جدید فرزندان باهوش‌تر می‌طلبد.

دیگر نیاز کودکانمان به توانایی خواندن، نوشتن، حفظ کردن، محاسبات ریاضی و ... کمتر از قبل شده است، حالا به شیوه جدیدی از اندیشیدن و تفکر نیاز دارند.

نقش سواد در زندگی تغییر کرده است؛ دیگر مشق نوشتن، حفظ کردن جدول ضرب و ... پاسخگوی محیط هوشمند و کودکان باهوش نیست و حالا نیاز به جست‌وجوگری، خلاقیت و تحلیل مسائل به‌مراتب پررنگ‌تر است؛ نیازهایی برای پیشبرد، راهبری و استفاده از محیط هوشمند رایانه‌ای بیشتر به چشم می‌آید.

حالا به دلیل اتکای کمتر به والدین، کودکان دیگر آن موجودات رام و منفعل دیروز نیستند و از سنین پایین‌تر احساس استقلال می‌کنند؛ به همین خاطر، این حس در ما القا می‌شود که دانش‌آموزان امروزی در مقایسه با نسل قبل گستاخ و بی‌ادب شده‌اند، کمتر درس می‌خوانند و بیشتر سرکشی می‌کنند.

نیاز به سیستم آموزشی نوین

دو دلیلی اصلی ذکر شده در بالا یعنی وابستگی کمتر به والدین از سنین کودکی به دلیل قرار گرفتن در محیط هوشمند و کمک گرفتن از تکنولوژی و عدم نیاز به حفظ کردن و محاسبه کردن به خاطر رشد روزافزون رایانه‌ها نیاز به سیستم آموزشی نوین را عیان می‌سازد.

سیستمی که بیشتر بر پرورش روحیه کنجکاوی، افزایش قدرت خلاقیت و توانایی تحلیل تأکید داشته باشد.

سیستمی که نگاه بالا به پایین و دیکتاتورمآبانه برای کنترل این نسل نداشته باشد و به پرورش شخصیت این نسل از طریق احترام به استقلال شخصی آن‌ها احترام بگذارد.

سیستمی که نتیجه آن به وجود آمدن مدارسی باشد که دیدگاهش نسبت به سواد با مدارس قرن بیستمی متفاوت باشد.

با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از خبرگزاری فارس، تاریخ انتشار 17 اردیبهشت 1396، کد مطلب: 13960216001147 : www.farsnews.com

خبرهای مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین