شعار سال: کوچ حیاتوحش و رانده شدن حیواناتی چون پلنگ و خرس قهوهای تنها یک مورد از این معدنکاوی محسوب میشود و حتی جادهسازی تا ارتفاع سههزار و ۶۰۰ متری کوه پای شکارچیان را در این منطقه بازکرده است. به گفته مسئولان معدن درختی در این منطقه قطع نشده و هیچ مشکل زیستمحیطیتاشو شاهرود را تهدید نمیکند؛ اما شواهد و مستندات گواه چیز دیگری است. بخشی از معدنکاوی که بسیار مورد توجه فعالان زیستمحیطی قرار دارد شائبه نابودی کانونهای آبساز منطقه است. شاهوار به منبع ذخیره آب شاهرود و یخچالهای طبیعی شهرت دارد که به گفته کارشناسان در شرایط خشکسالی استفاده از این منبع میتواند حیات منطقه را تداومبخشد؛اما با توجه به اینکه این معدن بهصورت روباز برداشت میشود، چشمهها، کانونهایآبسازو در نهایت حیات منطقه را در معرض تهدید قرار داده است. در ادامه برای بررسی بیشتر موضوع، باحنیفرضا گلزار، کارشناس ارشد آبوخاک جهاد کشاورزی و عضو کارگروه ستاد مردمی نجات شاهوار، به گفتوگو نشستهایم.
استفاده ازآلومینادر کشورهای اطراف ایران چگونه است؟
نکته قبل توجه این است که برای تولیدآلومیناهمیشه مجبور به بهرهبرداری از منابعبوکسیتبه بهای نابودی ثروتهای طبیعی و ملی و زیستی خود نیستیم. کمی به این موضوع بیندیشیم چگونه میشود که برخی کشورهای حاشیه خلیجفارس مانند عمان، قطر، امارات و بحرین که همواره مصرفکننده و وابسته تلقی میشوند با اینکه اصلاً معدنبوکسیت ندارند، اما تولید و صادرات ۱۰ درصد آلومینیوم جهان را در اختیار دارند؟ پاسخ اینجاست که این کشورها تمامآلومینیوم مصرفی خود را وارد کرده و با استفاده از منابع انرژی فراوان آن را به شمش آلومینیوم تبدیل میکنند.
تولید آلومینیوم در ایران چگونه است؟
شرکتهای «صحار» در عمان، «قطـ آلوم» در قطر، «دوبال» و «امال» در امارات متحده عربی و «آلبا» در بحرین، سالانه 5/3 میلیون تن آلومینیوم تولید میکنند که این مقدار ۱۰ برابر آلومینیوم تولیدی در ایران است. صنعت آلومینیوم در این کشورها بین چهار تا ۱۲ درصد تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص داده و ۱۱ هزار شغل مستقیم و ۳۰ هزار فرصت شغلی غیرمستقیم ایجاد کرده است. تولید ۱۰ درصد آلومینیوم مصرفی جهان یعنی یک اهرم اعمال فشار سیاسی. یعنی اگر این چند شرکت عرب به کارکنان خود تنها یکماه مرخصی بدهند بسیاری از کارخانجات هواپیماسازی و خودروسازی و حتی اسلحهسازی در غرب تعطیل خواهند شد. در حال حاضر و براساس شیوه رایج و مورد پذیرش بیشتر کشورهای تولید و مصرفکننده، هر یکهزار تنآلومینابا ۳۵۰ تن شمش آلومینیوم مبادله میشود. چرا در کشور ما چنین الگویی پیادهسازی نمیشود؟ چرا برای تولید و اشتغال حتماً باید مناطقی را برای همیشه نابود کنیم؟ نمیتوان گفت فعالیتهای معدنی باید از اساس متوقف شود، بلکه باید روی بهرهبرداری اصولی و متناسب با زیستبوم و نگاهی به آینده، فرآیند بهرهبرداری از معادن صورت گیرد؛ ولی متأسفانه این مسائل در بهرهبرداری از معدنبوکسیت تاشبه هیچ روی مورد توجه بهرهبردار قرار نگرفت و این فرآیند بهرهبرداری به بهرهکشی و تاراج تبدیلشده است.
آیا معدنبوکسیتشاهوار از محیطزیست مجوز دارد؟
اصولاً این معدن براساس اظهارات مکرر مدیران محیطزیست استان فاقد مجوزهای لازم از محیط زیست است و این یعنی که این معدن طرح پیوست زیستمحیطی ندارد. حتی اگر هم داشت یا در این پنج سال چنین چیزی را درست کرده باشند، قضاوت کارکرد درست یا نادرست این معدن را باید براساس آنچه در عرصه رخ داد انجام دهیم نه آنچه روی کاغذ قید شده است. این معدن بخشی از نیازهای کشور به ماده خامبوکسیترا تولید میکند و در کارخانه جاجرم اشتغالزایی هم دارد؛ ولی در آیندهای نه چندان دور آثار زیانبار زیستی آن متوجه مردم شاهرود و بسطام خواهد بود، چراکه شاهوار بزرگترین کانونآبسازمنطقه است.
معدنکاوی شاهوار را چطور میبینید؟
اصولاً تولید آب شیرین در فلات مرکزی ایران وابسته به حضور کوههایی با بلندی بیشاز سههزار و ۵۰۰ متر است که خوشبختانه این موهبت الهی به شاهرود نیز ارزانی شده است. برفچالهای شاهوار سهم غیرقابل انکاری در تقویت آبخوانهای دشت بسطام و شاهرود بهعنوان قطب جمعیتی استان دارند. از این روی بدون اغراق و بزرگنمایی شاهوار راجزومناطق استراتژیک کشور میدانم. باید با توجه به شرایط بحرانی آبی امروز کشور، واژه استراتژیک را خارج از دانش سیاسی و دفاعی باز تعریف کنیم. مناطقی که آب تولید میکنند حتماً باید در تعریف جدید ارائه شده از واژه استراتژیک گنجانده شوند. بر این اساس با توجه به بحران ملی و منطقهای آب، باید از این کانون استراتژیک آبساز حراست ویژه میشد؛ ولی افسوس که به نام صنعت و معدن در حال نابودی آن هستیم. تصویربرداری هوایی ستاد مردمی حفاظت از طبیعت شاهرود بیانگر کاهش چشمگیر سطوح پوشیده از برف در بلندیهای شاهوار است. سطوحی که پس از حذف پوشش گیاهی، یا تبدیل به جاده شد یا بار کامیون شده و به جاجرم ارسال شد. این موضوع ضریب نفوذ آب در خاک و بستر کوه را متوقف ساخته و خطر سیلگیریروستایتاشرا هم بهشدت افزایش میدهد.
با توجه به خشکسالیهای اخیر شرایط را در شاهوار چطور میبینید؟
متأسفانه برنامهریزان و تصمیمگیران از یکسو منابع و کانونهای طبیعی تولید آب شیرین را از بین میبرند و از سوی دیگر با صرف هزاران میلیارد پول و ایجاد تنشهای اجتماعی در پی انتقال آب از استانهای شمالی به سمنان هستند که اینها با هم جور درنمیآید. در سال آبی گذشته شاهرود دستکم ۵۰ میلیمتر کمتر از میانگین نرمال بارش دریافت کرد و برهمین اساس تابستان بسیار سختی را به لحاظ آبی پیشرو داریم؛ ولی با این وصف نابودی بزرگترین کانون آبساز منطقه همچنان ادامه دارد. شاید بیتوجهی به شاهوار بهعنوان کانون استراتژیک آبساز منطقه ناشی از این باشد که هنوز در کشور ما ارزش آب برای مردم و مسئولان به روشنی تبیین نشده است، اما در دیگر کشورها اینگونه نیست؛ برای مثال کشور همسایه ترکیه با کمکهای فنی و مالی رژیم صهیونیستی تا سال ۲۰۲۵ بیش از ۱۳۰ میلیارد مترمکعب از آب جریان یافته در دجله و فرات (معادل آب ذخیرهشده در ۶۵۰ سد به بزرگی سد امیرکبیر کرج) را که حق مسلم عراق و سوریه است در خاک خود ذخیره خواهد کرد تا از آب بهعنواناستراتژیکترینکالای موجود در خاورمیانه و قویترین سلاح بیولوژیکی علیه کشورهای همسایه و کل خاورمیانه درگیر بحران خشکسالی استفاده کند، ولی با این وصف در کشور ما هنوز جایگاه آب و کانونهای آبساز تعریف نشده و اهمیتی ندارند.
آیا امکان تأمینآلومینااز منطقه دیگری غیر ازتاشوجود دارد؟
نیاز کارخانهآلومینایجاجرم بهبوکسیترا میتوان از دیگر معادن متعلق به شرکتآلومینایایران نیز فراهم ساخت. در کرمان، یزد و کهگیلویهوبویراحمد نیز معادن مشابهی وجود دارد که میتوان با آسیب کمتر به محیطزیست مورد بهرهبرداری قرار گیرند و شعار اشتغالزایی هم محقق شود. در خود جاجرم و در حاشیه کارخانه سه معدن بزرگبوکسیت شناساییشده است که یکی از آنها زیرزمینی است و بدون هیچگونه اثر زیانباری میتواند مورد بهرهبرداری قرار گیرد و هزینههای حملونقل هم ندارد.
نهالکاری معدنتاشتوانست کاری انجام دهد؟
مراسم درختکاری در هفته منابع طبیعی سال گذشته شاید محکمترین سند بر کارکرد نادرست و دانش گریز این معدن باشد. خبرنگاران بروند و از وضعیت نهالهای کاشته شده با هزینههای چند دهمیلیونی از محل بیتالمال گزارش تهیه کنند. بدون اغراق میگویم که این مراسم درختکاری حیثیت شاهرود را در سطح کشور لکهدار کرد. از این بابت میگوییم که حیثیت شاهرود در سطح کشور لکهدار شد که این موضوع ساده و پیشپا افتاده در دانش اکولوژی عمداً یا سهواً نادیده گرفته شد. برای احیای مناطق آسیبدیده باید حتماً از گونههای بومی همان منطقه استفاده کرد، نه از گونههای زینتی که در پارکها یا در شهرها استفاده میشود. نهالهای کاشته شده از نوع سرو نقرهای بود که گونهای زینتی بهشمار میرود و مجری طرح نهال سرو نقرهای را بهجای نهال گونه ارس که بومی منطقه شاهوار و رویشگاههای ایرانـ تورانی هست جا زدند و در اقدامی نمایشی روی سطح شیبدار و بسترکائولنکه اصولاً فاقد خاک هست کاشتند، بازدید اعضای ستاد هم نشان داد که بیشتر این نهالها کمتر از دوماه پس از کاشته شدن کاملاً خشکشده و از بین رفتند. رسانهها باید هزینههایی که به نام خرید نهال گرانقیمت ارس از محل بیتالمال انجام شد؛ ولی درنهایت منابع مالی تخصیصیافته صرف خرید نهال ارزان و غیربومی سرو نقرهای شد را برای مردم تبیین کنند.
نقش سمنهای زیستمحیطی را چطور دیدید؟
سازمانهای مردمنهاد بهویژه در شاهرود تمام تلاش خود را برای جلوگیری از نابودی بزرگترین کانون آبساز منطقه انجام دادهاند. به مدت یکسال و نیم در دفتر خانه ملت کارگروه تخصصی تشکیل دادیم و مشاورههایی به نماینده محترم مردم شاهرود در مجلس ارائه شد. پس از دفاع جانانه و 10 ساله از جنگل ابر، موضوع صیانت از شاهوار به بزرگترین دغدغه مردم و البته به عامل وحدت و همدلی میان سازمانهای مردمنهاد ومسئولانشهرستان تبدیلشده است. با فرماندار محترم هم جلسه داشتیم و مواردی را یادآور شدیم، حتی با شخص وزیر صنعت، معدن و تجارت هم گفتوگو کردیم که ثمرهای نداشت. با امام جمعه محترم در جلسهای و تصاویر و اسناد تخریب شاهوار را خدمت ایشان ارائه کردیم. همه بزرگان شهر تنها روی ضرورت حفظ محیطزیست تأکید دارند؛ ولی در عمل تخریب و نابودی زیستبوم شاهوار ادامه دارد.
نظر مردم بومی در اینخصوص چیست؟
باید پذیرفت که سازمانهای مردمنهاد از آنجاییکه قدرت اجرایی ندارند باید بیشتر روی تنویر افکار عمومی و آگاهیرسانی به مردم «البته اگر به تشویش اذهان عمومی تعبیر نگردد»، متمرکز شوند. سمنهای شاهرود خوشبختانه در این بخش سربلند هستند. رسانهها در این بخش بهخوبی دغدغههای ما را که تنها حفظ منافع ملی است پوشش دادند و امروز دیگر در شاهرود و حتی در خودتاشکه تصور میرود مردم آن ذینفع در این معدن هستند، کسی را نمییابید که از شیوه بهرهکشی از شاهوار نگران نباشد. جوانان روستایتاشحتی حاضر به پذیرفتن ساخت ورزشگاه در ازای آنچه بر شاهوار میرود نشدند و این نشانه خوبی از رشد اجتماعی و آگاهیهای زیستمحیطی مردم منطقه است.
این تقابل محیطزیست و معدن در نهایت به کجا خواهد رفت؟
اگر این تقابل بین بهرهکشی از معادن و آسیب به زیستبوم همچنان ادامه یابد که روند نیز حاکی از این میباشد، شکست نهایی نه با محیطزیست بلکه با خود انسان است؛ چراکه برای رفاه ظاهری و آسایش، زیستگاههای خود را نابود خواهیم کرد. این آسایش پایدار نخواهد بود؛ چراکه هرگز با آرامش همراه نیست. باید عطش مصرف بیرویه در همه چیز را کنترل و کاهش دهیم. عطش مصرف انرژی، سوخت، آب، فلزات، پلاستیک، چوب و حتی منابع غذایی هیچ دلیل منطقی وجود ندارد که همه بشریت بخواهد صاحب و مالک خودروی شخصی باشد. هیچ دلیلی وجود ندارد که انسانها هر سال گوشی تلفن همراه خود را در حالی که سالم است، عوض کنند. در مورد وسایل زندگی شخصی همچنین است. دلیلی ندارد که مبلمان، فرش، پرده، لوازم الکترونیک، پوشاک و... هر سال یا حتی هر چند سال از مدار مصرف و بهرهگیری خارج سازیم یا به بیان دیگر آنها را تبدیل به زباله و سپس کالاهای نو و لوکس و مدلهای جدیدتر را جایگزین آنها کنیم. این یعنی عطش مصرف بیشتر، یعنی هجمه و آسیب بیشتر به محیطزیست و منابعطبیعی؛ چراکه تولید هر کالایی نیازمند مواد اولیه موجود در طبیعت است.
سخن آخر؟
باید در هنگام خرید هر کالایی این تصور را در ذهن خود بپرورانیم که برای تولید این کالا چقدر انرژی، فلز، آب، چوب یا مواد نفتی استفاده شده، البته کار بسیار مشکلی است؛ چراکه بشر امروز در محاصره تبلیغات فریبنده کمپانیها قرار دارد. همهجا برای مصرف بیشتر و خرید بیشتر تبلیغ میشود و این امر روی اندیشه مردم جهان اثر گذاشته است. اگر نسل بشر میخواهد روی کرهزمین ادامه یابد باید این عطش را در خود به هر شکل ممکن خاموش کند.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه سبزینه، تاریخ انتشار 18 اسفند 97، شماره: 63813