
شعار سال: سیدناصر موسوی لارگانی متولد ۵ شهریور ۱۳۴۲ و نماینده مردم فلاورجان در مجلس شورای اسلامی است که در سه دوره هشتم، نهم و دهم مجلس فعالیت داشته است. وی در گذشته در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و به عنوان دبیر نیز در آموزش و پرورش فعالیت داشته است. موسوی لارگانی که در کمیسیون اقتصادی مجلس عضویت دارد در تمام واکنشهایی که نسبت به موضوعات مختلف در حوزه اقتصادی کشور داشته چه در دولتهای گذشته و چه دولت تدبیر و امید پیوسته فعال بوده است. وی در رابطه با افزایش قیمت بنزین که در مجلس مطرح بوده معتقد است که این اقدام عقلانی نیست و مجلس شورای اسلامی این آمادگی را برای افزایش قیمت بنزین ندارد و بعید است که چنین طرحی در خانه ملت تصویب شود، همچنین در انتقاد نسبت به افزایش لجام گسیخته قیمت کالاهای اساسی در بازار گفته: « قشر پائین جامعه امروز توانایی خرید ۳۵۰ قلم کالا ندارد و سفرهشان روز به روز خالیتر میشود. چرا قیمت یک کیلو گوجه فرنگی باید سرسام آور باشد؟ قطعا با ماهی صد هزار تومان مشکل مردم حل نمیشود. مشکلات اقتصادی کنونی که به دلیل نبود نظارت کافی برای مردم ایجاد شده است نه ربطی به تحریم دارد و نه به ارز، بلکه به دلیل نبود برخورد با متخلفین، سودجویان، دلالان و واسطههاست که هرکسی به هر طریقی که دوست دارد کالا را به مردم میفروشد. در شرایط امروز بسیاری از طبقات جامعه به خصوص کارمندان و کارگران و دهکهای کم درآمد در فشار اقتصادی قرار دارند.» این نماینده ولایت مدار فعال در عرصه قانونگذاری اجرای طرح هدفمندی یارانهها را نیز ناموفق دانسته و معتقد است که اجرای سلیقهای این قانون در فاز اول و نبود کنترل نقدینگی در بازار از عوامل مهمی بود که منجر به افزایش سرسام آور گرانی شد. همچنین دولت را مسبب اصلی افزایش نرخ ارز در بازار میداند و معتقد است که فقط دولت میتواند در این بازار تاثیر بگذارد.
به مناسبت ایام نوروز مصاحبه تفصیلی پیرامون فعالیت های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و زندگی شخصی و خانوادگی ایشان انجام دادیم که تقدیم شما می شود.
قبل از انقلاب چه نوع فعالیتهای سیاسی داشتید؟از سال 55 که نوجوانی 15- 16 بودم در حوزه علمیه اصفهان مشغول تحصیل شدم و از سال 56- 57 که اوج انقلاب بود همراه با بقیه طلاب حوزه علمیه اصفهان در راهپیماییهایی که در اصفهان شروع شد، حضور داشتم. کمااینکه در روزهای اول در حد 50 نفر در بازار راه میافتادند و من به یاد دارم اولین شهید انقلاب را وقتی که بدنش را تشییعکنندگان در بازار روی دست گرفته بودند و فریاد میزدند مسلمان بپا خیز، برادرت کشته شد؛ در این حین که این شعار را میدادند، خیلی از مغازهداران بازار را تعطیل کردند و دنبال تشییعکنندگان که بیشتر از طلاب بودند، به مدرسه صدر بازار آمدند و آنجا هم یکی از گویندگان سخنرانی کرد، نماز بر جنازه شهید خوانده شد، مادر شهید صورت پسرش را بوسید و گفت من تو را در راه خدا دادم و هیچگونه جزع و فزع و ناله و گریهای نیز نکرد، چرا که اعتقادش بر این بود که برای نظام مقدس جمهوری اسلامی که آن روزها خیلیها تصور نمیکردند به پیروزی برسد، جان فرزندش را فدا کرده بود. شاید این اولین شهید بود و برای افرادی که آنجا بودند، تأثیرگذار بود، البته سن من اقتضاء نمیکرد، فعالیتهای سیاسی دیگری داشته باشم، چرا که متولد 42 هستم و در سال 57 حدودا 15- 16 سال داشتم، ولی در همه راهپیماییهای اصفهان حضور داشتم. من در تمام مراسمهایی که در دانشگاه اصفهان، مسجد حکیم، مسجد سید اصفهان، در میدان حضرت امام(ره)، در جاهایی که محل تجمع بود، در راهپیماییها حضور داشتم . مرحوم آیتالله فلسفی، مرحوم حجت الاسلام احمدی؛ امام جمعه فقید خمینیشهر که جزو نمایندگان ادوار هم بودند، جناب آقای پرورش از سخنرانان آن دوره بودند و اولین شهری که در آن حکومت نظامی اعلام شد، اصفهان بود و شبها مردم در منزل حضرت آیتالله خادمی حضور پیدا میکردند، همین حرکتها و راهپیماییها موجب پیروزی انقلاب اسلامی شد.
بعد از انقلاب هم با توجه به سن کمتان در جبههها حضور داشتید ؟بعد از انقلاب در سال 61 یک مرتبه به عنوان نیروی بسیج در تهران در یکی از پادگانها جهت حفاظت از پادگانها مشغول خدمت بودم، سه ماه تهران بودم و در سال 61 به استخدام سپاه درآمدم و قبل از استخدام در سپاه، دو مرتبه به جبهه رفتم، یک مرتبه در والفجر 8 و یک مرتبه در فتح فاو بود که دو مرحله در حد 6 ماه زمان برد، ولی این توفیق را داشتم که وقتی در سپاه بودم 6 ماه در بیت حضرت امام (ره) وظیفه حفاظت از بیت ایشان را برعهده داشتم و اواخر سال 63 از سپاه استعفا دادم و تصمیم گرفتم به حوزه علمیه برگردم و ادامه تحصیل دهم و در سال 70 هم به استخدام آموزش و پرورش درآمدم و بعد از آن هم در حوزه و هم در دانشگاه ادامه تحصیل دادم و در دانشگاه توانستم مدرک فوقلیسانس در رشته تاریخ اسلام اخذ کنم.
نظرتان در مورد همکاری دولت و مجلس چیست چه در دوره های قبل و چه در این دوره؟هر زمانی که دولت و مجلس در کنار همدیگر بودند و با همافزایی بین دولت و مجلس، مشکلات کشور و مردم کمتر میشد، اما ایرادی که در کشور ما وجود دارد و باعث ایجاد فاصله بین دولت و مجلس شده، این است که افراد وقتی به قدرت میرسند، بیشتر مسائل سیاسی را مد نظر دارند تا فعالیت و خدمت به مردم. همه افراد از نظر عقیده سیاسی با هم متفاوت هستند، حتی خانوادههایی داریم که پدر و پسر از نظر عقیده سیاسی با هم اختلاف دارند، اما به نظر من در مسئله کار نباید مسائل سیاسی را دخیل کنیم و کسانی که توانمندی زیاد دارند تنها به دلیل اینکه از نظر عقیده سیاسی مخالف ما هستند، آنها را برکنار کنیم که در دو طیفی که در کشور ما هستند متأسفانه این موضوع را شاهد هستیم، اصولگرا میخواهد اصلاحطلب را قلع و قمع کند و بالعکس حتی ما شاهد بودیم آقای رئیس جمهور فعلی رسما اعلام کرد که کسانی که خارج از 24 میلیون نفر یعنی کسانی که به وی رای داده بودند، حق دخالت در امور نداشته و جایی در دولت ندارند که این صحبت حقیقتا جای تعجب دارد، یعنی کاری به توانمندی افراد ندارند و فقط به دلیل اینکه خارج از 24 میلیون نفر هستند میگویند جایی در دولت ندارند. البته متأسفانه اصولگراها هم چنین نگاههایی دارند و این باعث عقبماندگی کشور میشود و نتوانیم در بسیاری از مسائل پیشرفت کنیم. باید مسئولان نظام روی این موضوع کار کنند و مخصوصا بحث سیاست را در فعالیتهای اجتماعی و اجرایی دخیل ندانند، مواقعی در مجلس افراد پیشنهادی میدهند و خیلیها اذعان دارند پیشنهاد خوبی است ولی چون فلان شخص مطرح کرده، رأی نمیدهیم. وقتی پیشنهاد خوبی داده میشود و حرف خوبی زده میشود و طرح خوبی به مجلس میآید به اینکه چه کسی پیشنهاد داده و طراح است و صحبت میکند، نگاه نکنند و باید از او حمایت کنند تا مشکل مردم برطرف شود.
سیدناصر موسوی لارگانی
ارزیابی شما از اصولگرایان مجلس و عملکردشان چگونه است؟اینکه اصولگرایان در اقلیت هستند تردیدی ندارم، اما اینکه فعالیت ندارند حقیقتا قابل قبول نیست، چرا که نمایندگان در یکی از جلسات اخیر صحن علنی وقتی یکی از اعضای هیأت رئیسه که شاید به حقم هم نبود و سابقه هم ندارد در نطقها کسی حرفی بزند یا تذکر 75 بدهد و از جایگاه هیأت رئیسه استفاده کند، تذکر داد، خیلی از نمایندگان صدای فریادشان بلند شد و اعتراض کردند و حتی به جایگاه هیأت رئیسه رفتند و اعتراض خودشان را علنا اعلام کردند، اما در بعضی مواقع در بحث رأی شاید تعدادشان به حدی نرسد که بتوانند سرنوشتی را تغییر دهند، به طور مثال در مباحث رأیگیری، وقتی فراکسیونهای امید و مستقلین با همدیگر متحد شوند، رأی فراکسیون ولایی نمیتواند تأثیر لازم در تغییر سرنوشت رأی را داشته باشد، ولی بنده شاهد هستم در همه زمینهها همچون بحث پالرمو، پولشویی و FATF نمایندگان اصولگرا به واسطه فرمایشات مقام معظم رهبری یا در برجام که مقام معظم رهبری بارها به تیم مذاکرهکننده تاکید کردند و بارها هم گفتند آمریکاییها قابل اعتماد نبوده و بدعهد و پیمانشکن هستند و نمایندگان ولایی، هم در دوره گذشته و هم در این دوره در مقابل زیادهخواهیهای طرف مقابل ایستادهاند و اظهار نظر کردهاند و مخالفت خودشان را رسما اعلام کردهاند و این دلیل بر این نمیشود که بگوییم فعالیت ندارند، ولی شاید نتوانستهاند نتیجه مطلوب را بگیرند.
شما خودتان جزو افرادی بودند که با FATF مخالفت کردید؟من مخالف صد درصد FATF هستم، به این دلیل که نوعی خودتحریمی و اطلاعات کشور را به دشمن دادن است. ما بعد از برجام که نتیجهای برای کشور نداشت و تمام داشتههایمان را از دست دادیم و آن چه که خون شهدای هستهای به پایش ریخته شده بود، بدون به دستآوردن چیزی از دست دادیم، حتی یکسری راههایی که رفته بودیم را برای دیگران افشا کردیم، مثل دور زدن تحریمها آمدیم و گفتیم بله شما ما را تحریم کردید، ولی ما از این طریق میتوانستیم نفتمان را بفروشیم و واردات انجام دهیم و آنها هم در حال حاضر 4 لایحه و لوایحی مثل FATF و CFT را آوردند تا آن منافذ بسته شود، در برجام آقای ظریف و دکتر صالحی قسم جلاله خوردند و فریاد زدند که ما مطمئینم که برجام مشکلات کشور را برطرف میکند، شخص آقا رئیس جمهورفرمودند بالمره (به یکباره) تمامی تحریمها برداشته میشود، اما ما شاهد وقوع هیچ کدام از این موارد نبودیم و در حال حاضر برای بحث FATF و CFT آقای ظریف و رئیس جمهور رسما اعلام کردهاند که ما هیچ تضمینی نمیدهیم که اگر این لوایح تصویب شد، مشکلات اقتصادی برطرف شود یا تحریم بانکها برداشته شود، پس شما برای چه تا این اندازه فشار میآوردید و بر روی این 4 لایحه تأکید میکنید، در بحث کنوانسیون اعلام میکنند ما میخواهیم بهانه به دست آمریکا ندهیم. آمریکا چه کاری میتوانست بر علیه کشور ما انجام بدهد که تاکنون آن کار را انجام نداده که ما به آمریکا بهانه بدهیم یا ندهیم و یا حتی بهانه هم بدهیم، آمریکا چه کاری میخواهد بکند و چه کاری از دستش برمیآید که علیه نظام انجام دهد. مسئولان باید دقت نظر بیشتری در این زمینه داشته باشند که چه چیزی را میخواهند تصویب کنند، وقتی بانک رسما اعلام میکند که سپاه باید حسابش را بیرون ببرد، در غیر این صورت مورد تحریم قرار میگیریم، این یکی از موارد پذیرش FATF است، میگویند اگر ما FATF را بپذیریم باید سپاه در بانک ما حسابی نداشته باشد و نکته دیگر اینکه ما در گذشته برای واردات کالاها از طرق دیگر پول جابهجا میکردیم و میتوانستیم کالاهای مورد نیاز را برای کشور فراهم کنیم، در حال حاضر تمام رد و بدل حساب بانکی ما زیر نظر آنهاست، حتی اگر صد هزار تومان از فروشگاهی خرید کنید به صورت آنلاین در اختیار آمریکا قرار میگیرد، بنابراین پذیرش این 4 لایحه به نوعی خودتحریمی و فشار بر خودمان آوردن است.
بر کسی پوشیده نیست که وضعیت اقتصادی کشور در شرایط خاصی قرار دارد،اگر بگوییم مجلس نقشی ندارد، دروغ گفتهایم. یکسری قوانین را مجلس تصویب میکند و در اختیار دولت قرار میدهد که بعضی از این قوانین مشکلساز است. نظر شخصی بنده این است با ادلهای که خدمتتان عرض میکنم که در بحث نابسامانی ارز و در مبحث افزایش قیمت الان مقصر اصلی دولت است، عدهای در دولت و مجلس هستند که هدفشان کشاندن مردم به خیابانها و نارضایتی مردم است. زمانی که دکتر همتی؛ به ریاست بانک مرکزی منصوب شد، رئیس جمهور در تلویزیون اعلام کرد که آقای همتی میگوید ما ارز را در سامانه نیما عرضه کردیم و کسی نمیخرد و من هم گفتم کمی ارزان کنید تا بخرند. چه کسی میتواند ارز را ارزان کند؟ اگر گران شدن ارز در اثر تحریمهای خارجی و فشارهای خارجی و خروج ترامپ و آمریکا از برجام است، پس آقای رئیس جمهور چه کاره است که میگوید من گفتم ارزانش کنید، بنابراین این امر بیانگر این است که دستور گرانی ارز را خودشان صادر کردهاند و دومین دلیل هم این است که وقتی رئیس جمهور به مجلس آمد تا به سوالات نمایندگان پاسخ دهند، گفت من میتوانم دستور دهم از هفته آینده ارز به قیمت سال قبل برگردد. چه کسی دستور میدهد؟ کسی که دستور گران شدن ارز را هم خودش داده باشد، نکته بعد آقای اژهای معاون اول قوه قضائیه و سخنگوی قوه قضائیه در نشست خبری عنوان کرد که ما چند اخلالگر بازار ارز را دستگیر کردیم و بانک مرکزی میگوید این اخلالگران از ما هستند، چرا بانک مرکزی باید ارز در اختیار عدهای قرار دهد که در بازار اخلال و نابسامانی ایجاد کنند و باعث افزایش نرخ ارز در بازار شوند.
نکته چهارم اینکه در یکی از شبها شبکه خبر برنامه زندهای پخش میکرد که مردم به خیابان آمده بودند تا ارز بفروشند چون قیمتش پایین آمده بود. داد میزدند 8 هزار تومان فروشندهام، اگر کسی خریدار باشد. فردا صبح بانک مرکزی دستور داد که بانکها موظفند ارز مردم را 11 هزار و 400 تومان خریداری کنند، چه کسی از گران شدن ارز سود میبرد؟ در بحث خودرو مثال میزنم. بنا به گفته مدیرعامل اسبق سایپا میگفتند 85 درصد قطعات پراید در ایران تولید میشود، چه شد که یک مرتبه قیمت 18 میلیونی پراید به به 45 میلیون رسید و بعد وزیر عنوان کند که 5 درصد زیر قیمت بازار و با قیمت کارخانه یعنی اگر امروز دلالان در بازار اخلال ایجاد کردند و پراید را به 80 میلیون رساندند کارخانه 5 درصد زیر قیمت بازار بفروشد؟ کیلویی چند؟ روی چه حسابی؟ چه دلیلی دارد که کارخانه که پول آن از بیتالمال است و مواد اولیهاش در کشور تأمین میشود، پراید را با این قیمت بفروشد، در بحث شکر و گوشت هم اگر دقت کنید جای پای دولت در گرانی را مشاهده میکنید.
وزیر دادگستری در نشست خبری اشاره کرد که دولت حامی خودروسازان است، تحلیل شما از این جمله چیست؟ما نمیگوییم دولت حامی خودروسازان نباشد، اما سوال اینجاست که دولت که این همه از خودروسازان حمایت کرده، خودروسازان چه کاری انجام دادهاند؟ چه گلی به سر مردم زدهاند؟ 40 سال از انقلاب میگذرد و خودروسازان همواره وامهای ارزان قیمت و کمکهای بلاعوض از دولتها گرفتهاند، ولی کیفیت خودروها به جای اینکه ارتقاء یابد، پایین آمده است. یک زمانی پراید را تولید میکردند زه بغل ، رادیو ضبط و یکسری امکانات دیگر داشت، اما در شرایط کنونی قیمت زه بغل و رادیو ضبط جزو آپشن خودرو شده و باید پول بیشتری را پرداخت کنید. دولت باید به خودروساز بگوید من به شرطی کمک میکنم که سیستم ترمز پراید تغییر کند، ایربگ به خودرو اضافه شود، من حدود دو سال قبل تصادفی با پژو پارس کردم، ماشین له شد، ولی ایربگ باز نشد. وقتی از ایران خودرو دلیل را جویا میشوم میگوید ضربه سنگین به ایربگ وارد نشده است. وقتی ما فقط از خودروساز حمایت میکنیم و در مقابل از او کیفیت بالای خودرو را نمیخواهیم، باعث میشود که جلوی رقابت گرفته شود و خودروسازان به فکر کیفیت و کمیت خودروها نباشند.
نظرتان راجع به بسته حمایتی که دولت برای حمایت از اقشار کم درآمد در نظر گرفته است، چیست؟بسته حمایتی نمیتواند جبران کاهش ارزش پول ملی ما را بکند، از سال گذشته تا به الان ارزش پول ملی به یک چهارم رسیده است. در بسته حمایتی میخواهیم مبلغ 600 هزار تومان به کارمندان و افراد تحت حمایت سازمانهای حمایتی پرداخت کنیم. اولا این مبلغ جبران نمیکند و در ثانی اقشاری هستند که در این طرح دیده نشدهاند، به طور مثال شخصی که 3 میلیون تومان حقوق میگرفته، ارزش این پول به یک چهارم رسیده و اگر بخواهند 600هزار تومان را در 3 مرحله بدهند، قیمت گوشت یک مرتبه از سال گذشته تا به الان 5 برابر شده است و این مبلغ نمیتواند جوابگو باشد یا کارگران ساختمانی و کشاورزان که هیچ درآمدی ندارند و خشکسالی آنها را نابود کرده، در این بسته دیده نشدهاند، بنابراین نباید فقط افرادی که حقوقبگیر هستند، مشمول دریافت این بسته حمایتی باشند.
اولا مبلغ این بسته حمایتی خیلی کم است و جوابگو نیست زیرا درآمد دولت از تسهیل نرخ ارز خیلی بیشتر از این مبلغ 600 هزار تومان است که میخواهد کمک کند، چرا که یک قلم از ارز 4200 تومانی که دولت در اختیار واردکنندگان کالا قرار داده 20میلیارد دلار بوده است. من نمیگویم با 18، 15 و 12 هزار تومان فعلی، بلکه میگویم فقط با 4200 تومان و 3750 تومان بودجه مقایسه کنند. در بودجه 97 ارز 3750 بوده و از اول سال 97 آقای جهانگیری اعلام کردند قیمت ارز 4200 تومان. هر دلار 450 تومان فقط یک قلم از این موارد بوده و شما ببینید یک عدد نجومی میشود. این تفاوت را کجا دیدهاند؟ آیا دولت برای افزایش درآمدش متمم بودجهای آورده است؟ آیا مشخصا میگوید این پول را برای اینجا هزینه کردهام؟ درآمد خیلی بیشتر بوده و ضرر برای مردم خیلی بیشتر از اینها بوده است. پس چرا فقط مبلغ 600 هزار تومان؟ درآمد دولت از هدفمندی یارانهها که قرار بوده 50 درصد آن به مردم به صورت یارانه نقدی پرداخت شود که آن هم نه همه مردم بلکه به قشر آسیبدیده، به آن 70 درصدی که 30 درصد انرژی را مصرف میکنند و 30 درصد آن برای تولید و صنعت باشد. تا به الان به کدام تولید و صنعت از هدفمندی یارانه پول پرداخت شده است؟ قرار بوده 20 درصد آن هم صرف زیرساختها شود. دولت طبق گفته خودش در بودجه 98، 140 هزار میلیارد تومان درآمد دارد که 50 درصد آن 70 هزار میلیارد تومان میشود اما در خوشبینانهترین حالت فقط 40 هزار میلیارد به مردم یارانه نقدی میدهد. پس بقیه این مبلغ کجا صرف میشود؟ قبض برقی که مردم پرداخت میکنند و عوارض آن جدای از قیمت مصرف محاسبه میشود و مبلغش بیشتر از قیمت خود برق است، مردم این پول را از کجا بیاورند؟ آن زمان که 45 هزار تومان میدادند نسبت به الان 10 هزار تومان ارزش دارد. لذا مردم گلهمند هستند و این بسته حمایتی برای کسانی هم که این مبلغ را دریافت میکنند قابل جبران نیست و عدهای هم که کلا در این طرح نادیده گرفته شدهاند.
در بین دولتها کدام یک در مبارزه با مفاسد اقتصادی موفقتر بودهاند؟دولتهایی که رصد کردم بیشتر شعار دادند تا عمل. طی 2- 3 سال گذشته قرار بود همایشی در ارتباط با مفاسد اقتصادی برگزار شود، مقام معظم رهبری فرمودند همایش خیلی خوب است، اما این همایشها چه نتیجه و سودی دارد، دولت نهم و دهم میگفت اسامی مفسدان اقتصادی در جیب من است و اسامی را منتشر میکنم، ولی درنهایت هم این اسامی را از جیبش درنیاورد. در مورد نجومیبگیران و مفسدان اقتصادی هم به همین شکل رفتار شد. به تازگی قوه قضائیه ورود کرده و با تعدادی از مفسدان برخورد میکند، اما اگر برخورد جدی صورت میگرفت، خیلی از این مفاسد به وجود نمیآمد. برخورد جدی صورت نگرفت و موجب شد مفسدان پرو شدند و از آنجا که دیدند با مفسدان قبلی برخورد جدی نشد، به طور مثال میگونید کسی که هزار میلیارد تومان اختلاس کرد چه کاری با او کردند، نهایتا پول را پس میگیرند، پس ما هم دو هزار میلیارد برمیداریم. اگر شخصی در سال 96، هزار میلیارد اختلاس کرده باشد و از او بخواهند همین مبلغ را برگرداند، برای او مسئلهای نیست، چرا که هزار میلیارد را در سال جاری ارزشیابی کنید، به اندازه 300 میلیارد هم ارزش ندارد و سوء استفادهای هم که میخواسته کرده و پول را هم برمیگرداند. باید به صورت جدیتر با مفسدان اقتصادی برخورد شود. در سالهای اول انقلاب به این شکل مفسد اقتصادی وجود نداشت که بخواهند بگویند دولت حضرت آقا با مفسدان مبارزه کرده یا نه، فردی به نام رفیق دوست و فاضل خداداد 127 میلیارد تومان آن زمان اختلاس کردند، ولی موارد دیگری مثل الان که باب شده و هر دم از این باغ بری میرسد تازهتر از تازهتری میرسد، یک روز میگویند از صندوق ذخیره فرهنگیان اختلاس شده، یک روز میگویند بانک سرمایه و بانکهای دیگر اختلاس شده و یا پتروشیمی که الان در صدر اخبار قرار دارد. این موضوع با نظام ما تطبیق ندارد و دلیل آن هم عدم قاطعیت و برخورد قاطع بود که باعث شد عدهای این تخلفات را انجام دهند.
این مشکلات مربوط به جناح خاصی است؟خیر، هر دو جناح چنین مشکلاتی دارند.
سیاستمدار مورد علاقه شما کیست؟مقام معظم رهبری که با تیزبینی، تیزهوشی، و سیاستی که دارند، آرامشی به دلها و قلبها میدهند که هیچکس دیگر این توانایی را ندارد.
یکی از مسائل بسیار پررنگی که اتفاق افتاد استعفای دسته جمعی اعضای مجمع نمایندگان استان اصفهان بود. چه شد که به این نتیجه رسیدید که برای حل مشکل بحران آب اصفهان استعفا بدهید؟استان اصفهان یک استان استراتژیک برای کشور است، من حتی نمیگویم استان کشور، اصفهان استان بینالمللی است. هر رئیسجمهور، وزیر، نخست وزیر و نمایندهای که از دیگر کشورها به تهران سفر میکند، اولین جایی که بعد از تهران میخواهد از آن بازدید کند، استان اصفهان است و چون آب زایندهرود موجب زیبایی و طراوت این استان شده و گردشگران خارجی تمایل دارند به آنجا سفر کنند. استان اصفهان بودجه 11 کشور را تأمین میکند، مجتمع فولاد مبارکه سال گذشته 6 هزار میلیارد تومان سود داشته که در سال 96 و 97 از محل مالیات و عوارض حدود 8 هزار و 500 میلیارد تومان به خزانه واریز کردیم. در خوشبیانهترین حالت از این مبلغ هزار و 100 میلیارد تومان به استان اصفهان تعلق میگیرد یعنی حدود 7 برابر آنچه که به خودش میرسد، خرج کشور را میدهد. با این شرایط اگر مشکل آب اصفهان برطرف نشود که طبق پیشبینیها با ادامه این وضعیت در سال 2025 اصفهان خالی از سکنه میشود و وقتی خالی از سکنه شود دیگر درآمد 8 هزار و 500 تومانی وجود ندارد، و دیگر گردشگران و میهمان ویژه که به تهران میآیند و میخواهند از اصفهان بازدید کنند، وجود ندارد. به همین دلیل مجمع نمایندگان استان اصفهان از ابتدای دوره دهم جلسات متعددی را با مسئولان برگزار کردند یعنی پیش از استعفای دسته جمعی بیش از 25 جلسه با مسئولین تراز اول کشور اعم از معاون اول رئیس جمهور، رئیس قوه مقننه، معاون اول قوه قضائیه، وزرای نیروی دولت یازدهم و دوازدهم برگزار شد و خواستههای نمایندگان این بود که به اصفهان هم نگاه ویژه کنید. تالاب گاوخونی، تالاب ملی است اگر گرد و غبارش بلند شود فقط اصفهان را تهدید نمیکند، بلکه تا تهران هم تهدید میشود. گرد و غبار این تالاب سمی است چرا که فاضلاب هم وارد تالاب شده که جدای از سمی بودن بیماریهای دیگر را نیز هم به همراه دارد.
ما درخواست کردیم ستاد احیا برای زاینده رود و تالاب گاوخونی برگزار شود که وعده و قول آن را دادند، شخص آقای رئیس جمهور در سال 92 که به اصفهان آمد به مردم قول داد که آب در زایندهرود جاری شود، بین سالهای 92 تا 96 و در دولت یازدهم باز به مردم قول داد که آب زایندهرود کم میشود، ولی قطع نمیشود. در سال 96 رسما اعلام کرد که این مرتبه نوبت اصفهان است. ما در دولت قبل مشکل دریاچه ارومیه را حل کردیم و در این دولت هدفمان احیای زایندهرود است. این وعدهها عملیاتی نشد و جلسات متعدد هم گذاشتیم و نتیجه نگرفتیم و نهایتا تصمیم به استعفای دسته جمعی گرفتیم، استعفا سیاسی نبود که اگر سیاسی بود اصلاحطلبان یا مستقلین نباید استعفا میدادند که ما خدای نکرده با دولت مخالف باشیم. کارد به استخوان رسیده بود و وضعیت غیرقابل تحمل بود. در طبقات فوقانی آب نبود، مردم آب آشامیدنی نداشتند، بعضی از همکاران نظرشان این بود که استعفا بدهیم ولی در جلسات حضور داشته باشیم تا به نتیجه برسیم و بعضیها مخالف بودند که در نهایت بعد از دستور رئیس جمهور به آقای جهانگیری که ستاد احیای زایندهرود در دولت مطرح شود روز اول 7- 8 نماینده استان در جلسه رفتند و روز بعد همه نمایندگان در جلسه حاضر شدند و بلافاصله بعد از 2- 3 روز در دستور کار دولت قرار گرفت و دستور ستاد احیا را دادند و تصویب شد، ولی هنوز نتیجهای گرفته نشده با این حال این استعفا صرفا برای رفع مشکل آب بوده و هیچ هدف دیگری هم وجود نداشته است.
طرح ممانعت از ازدواج کودکان در مجلس مطرح شد که نتیجه مطلوبی را به همراه نداشت، نظرتان شما در مورد این طرح چیست؟برای مردم بسیار اهمیت دارد که مشکلات معیشتی و اقتصادی در مجلس پیگیری شود که بارها مقام معظم رهبری به این نکته تأکید کردند. قطعا هیچ کس موافق ازدواج کودکان نیست و باید به سن رشد و بلوغ برسند، مفهوم زندگی و شوهرداری و بچه داری را درک کند و بعد ازدواج کند. اسلام سن بلوغ را برای دختران 9 سال و برای پسران 15 سال مشخص کرده است. من نمیگویم دختر 9 ساله ازدواج کند. در قبل از انقلاب هم اگر دختری از نظر جسمانی رشد خوبی داشت به دادگاه مراجعه میکرد و دادگاه اجازه ازدواج را به ایشان میداد و قبل از انقلاب هم سن مشخصی را برای ازدواج قرار داده بودند، ما نمیتوانیم برای سن ازدواج در کل ایران یک قانون بنویسیم، چون رشد افراد در استانهای مختلف متفاوت است و اگر به این موضوع منحصر کنیم، موجب میشود برخی استانها با مشکل روبهرو شوند، بنابراین اولا زمان طرح این موضوع مناسب نبود، چرا که مردم با مشکلات جدی اقتصادی از قبیل افزایش نرخ کالاهای اساسی روبهرو هستند، کمااینکه شاهد هستیم در یک روز نرخ شکر از 3 هزار تومان به 7 هزار تومان میرسد به همین دلیل مسئولان باید به این مشکلات رسیدگی کنند و در ثانی بعضی طرحها پیامی برای خارج از کشور است که به فریاد برسید که در ایران کودک آزاری میکنند که اگر کودک آزاری نیست پس چرا میخواهند قانون تصویب کنند. طرحی که به تازگی در مجلس مطرح بود بحث کودکآزاری و جلوگیری از ازدواج دختران خردسال بود. این طرحها بد نیست و اینطور نیست که ما به این قوانین نیاز نداریم، اما پرداختن به این موارد در حال حاضر باعث میشود که دیگران آل سعود خبیث را که همواره جنایت میکند و چندین سال است مردم بیگناه یمن را به خاک و خون کشانده، رها کنند و از طرف دیگر اگر یک قاچاقچی در ایران اعدام شد میگویند حقوق بشر در ایران زیر پا گذاشته شده یا اگر در مدرسه معلمی خطا کرد که من هم مخالف تنبیه در مدارس هستم، آنها میگویند حقوق بشر در ایران نادیده گرفته شده است. بعضی مواقع طرح این مسائل در مرکز قانونگذاری بهانه به دست دیگران میدهد. من موافق ازدواج کودکان خردسال نیستم.
شما در چه سنی ازدواج کردید؟ چند فرزند دارید و به چه کاری مشغولند؟من در سن 19 سالگی ازدواج کردم و اولین فرزندم در سال 65 و دومی در سال 69 متولد شدند و سومین فرزندم نیز در سال 72 متولد شد، اما به دلیل مشکل قلبی از دنیا رفت و فرزند آخرم در سال 80 به دنیا آمد و هر سه هم پسر هستند. پسر اولم در رشته مکانیک تحصیل کرده، دوره کارشناسی را در دانشگاه شریف و کارشناسی ارشد را در دانشگاه خواجه نصیر گذرانده و مدتی هم در مقطع دکترا تحصیل کرد ولی آن را رها کرد و به دنبال فوق لیسانس علوم سیاسی رفت. پسر دومم مهندسی صنایع خوانده و سومین پسرم هم مدت دو سال است که حوزه علمیه مشغول به تحصیل است.
برنامه تان برای پس از نمایندگی چیست؟بنده قبل از نمایندگی در مجلس، دبیر آموزش و پرورش بودم. هر تصمیمی وزارت آموزش و پرورش در مورد ما بگیرد، قطعا آماده اجرا هستیم. اگر بخواهم با مقطع کارشناسی بازنشسته شوم حدود یک سال دیگر پس از این دوره نیاز به فعالیت ندارم و 30 سال کاریام تمام میشود و اگر طبق قانون که کسانی که کارشناسی ارشد خواندهاند، میتوانند تا 35 سال ادامه فعالیت دهند 5 – 6 سال دیگر تا بازنشستگی باقی مانده است. هر تصمیمی که وزارت آموزش و پرورش بگیرد، آماده اجرای آن هستم.
شعار سال،با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری خانه ملت،تاریخ انتشار:10 فروردین 1398،کدخبر:421544،www.icana.ir