شعار سال: مناظره ها و مقاله های گوناگونی در رسانه ها و شبکه های
اجتماعی و محافل عمومی درباره آن برگزار شده است.تا هم اکنون که کمپینی درباره آن
برپاست و مردم را دعوت به نخریدن خودروهای صفر کیلومتر می کند.
تا آنجا که صدای وزیر محترم صنعت، معدن و تجارت هم بلند می
شود و آن را محکوم می کند و می گوید که راه اندازی و تشویق به این کمپین، کار ضد
انقلاب است و این کار به صنعت و تولید داخلی زیان می رساند!
در تائید فرمایش وزیر محترم صنعت و تجارت می بایست گفت:
کاملا درست است. این حرکت به صنعت و تولید داخلی زیان می رساند، اما ضروریست عوامل
و زمینه های به وجود آورنده این حرکت را نیز شناخت و بررسی نمود تا به رفع آن
پرداخت
.
یک اصل پذیرفته شده در تولید، تجارت و فروش وجود دارد که به
آن«اصل نفع ذینفعان»می گویند. این اصل به آن اشاره دارد که هر تجارتی که می
خواهد پیروز و موفق شودمی باید به این اصل توجه نماید و به نفع تمام ذینفعان
بیندیشد و عمل کند.
اما متاسفانه در ایران و صنعت خودروسازی به آن بسیار بی
توجهی شده و فقط به نفع بخشی از ذینفعان صنعت خودرو (تولید کننده و واسطه ها) توجه
می شود،در صورتی که مشتریان، مهم ترین ذینفعان هر تجارت و خدمات محسوب می شوندکه
متاسفانه در ایران سال هاست مورد بی مهری و بی توجهی قرار گرفته اند!
هرچیزی یک پایان و نهایتی دارد.حتی جهان هستی هم روزی به
پایان خود می رسد.چطور توقع داریم که مردم صبور ایران پس از سال ها شکیبایی هنوز
هم اعتراض مسالمت آمیزی نکرده و همچنان قفل بر دهان و گوش به فرمان مجبور به خرید
خودروهای بی کیفیت داخلی باشند؟!
خودرو سازی و بسیاری از خدمات و صنایع داخل، سال هاست که
مهم ترین ذینفعان خود (مردم ومشتریان) را نادیده می گیرند و با توجه به فضای غیر
رقابتی و انحصاری که در اختیارشان قرار دارد هر نوع خدمات و محصول را با هر کیفیتی
تولید و به مشتریان می فروشند!
در صورتی که استراتژی تولید و تجارت در دنیا سال هاست که
تغییر و رشد کرده و مدیران این بخش ها به گونه ای دیگر می اندیشند و به شناسایی
نیاز و خواست مشتری می پردازند و به نفع تمام ذینفعان خود عمل می کنند.
گواه آن هم فروش محصولات و خدمات آنهاست. یکی از اساسی ترین
اصول در فروش، شناسایی نیاز، ذائقه و درخواست مشتری است و از اساسی ترین نیازهای
مشتری هم می توان به کیفیت، قیمت و خدمات اشاره کرد که دنیای پیشرفته و تولید
کننده حرفه ای، بیشترین توجه و اهمیت را به این بخش می گمارند.
گویند: دو فروشنده بودند که هر دو، کیسه قند را به یک قیمت
می خریدند.اما یک نفر با یک تومان سود و دیگری به قیمت خرید می فروخت. در پایان
روز آنکه با یک تومان سود می فروخت ۳ کیسه و آنکه به قیمت خرید می فروخت،یک صد
کیسه فروخته بود. سود آنکه سه کیسه فروخته بود ۳ تومان بود، او که یک صد
کیسه فروخته بود ۲۰ تومان. چرا که قیمت کیسه های خالی فروخته شده فروشنده دوم۲۰
تومان می شد که سود او بود و همین را در ماه و سال حساب کنید…
مهم رعایت همین نکات ریز و فوت کوزه گری است که بسیاری از
صنایع ایران با توجه به این که میلیاردها تومان هزینه کرده اند، نادیده می گیرند و
زیان می کنند.
*جناب آقای وزیر؛
متاسفانه باید گفت، کسانی که از روی سهل انگاری و بی
اهمیتی، خودخواهی یا بی دانشی به ارزش های واقعی انقلاب که همان خدمت به مردم و
توجه به خواسته آنان است بی توجهی می نمایند و جان و مال مردم برایشان اهمیتی
ندارد و محصولات بی کیفیت تولید و به خورد مردم می دهند، زمینه ساز چنین نارضایتی
هایی می شوند و بستر ساز حرکت ضد انقلابند.
اما از دید حقوق بشری، دموکراسی، مردم سالاری و دین باید
گفت اگر مردم نسبت به این قضیه ناراحت باشند که هستند،حق مسلم آنان است که اعتراض
مسالمت آمیز نمایند و جبهه گیری های سیاسی و ایجاد جو و فضای امنیتی، ظلم به حق
مردم است و نتایج ناخوشایندی را برای جامعه به بار می آورد.
به نظر بنده که این کمپین کار ضد انقلاب نیست و ربط دادن آن
به این مسائل هم چاره و درمان این درد نیست و تشکیل چنین اجتماعاتی در واقع نوعی
ابراز نارضایتی مصرف کنندگان است و می خواهند اعتراض و درخواست ندیده و نشنیده شده
خود را به نحوی به گوش مسئوولان و مدیران محترم برسانند.
اما اگر صحبت شما نیز درست باشد و این حرکت کار ضد انقلاب
باشد، آنها از نقطه ضعف و کاستی که وجود دارد استفاده نموده و هدف خود را پیش می
برند و کار انقلابیون واقعی این است که با عمل صحیح یعنی توجه به خواست
مشتریان،جلو این حرکت را بگیرند و این ضعف را به نقطه قوت تبدیل کنند.
به یاد دارم که در دوران دبیرستان در درس« بینش اسلامی»
درسی داشتیم که به خدمات متقابل اسلام و ایرانیان به هم اشاره می کرد که این فکر
را به ذهنم روانه کرد: خدمات متقابل خودروسازی داخلی و ایرانیان به هم چیست؟
مردم ایران با پرداخت دسترنج سال ها زحمت و بی خوابی های خود برای خرید
محصولات خودروسازی داخل و به خطر انداختن جانشان، خدماتشان مشخص است، اما
خودروسازی در جهت نفع ذینفعانش و نیاز آنها (ارتقا کیفیت، خدمات و قیمت عادلانه) چه کرده است؟!
گویند: شخصی نزد طبیب رفت و از بی توجهی همسرش و اینکه هر
پرسشی را می بایست چندین مرتبه تکرار کند تا به او جواب دهد شکایت کرد. طبیب گفت:
این بار که از همسرت پرسیدی و جوابی نشنیدی، هر دفعه کمی به او نزدیکتر شو و پرسشت
را دوباره تکرار کن.
در آن روز شخص از همسرش پرسید غذا چه داریم؟ اما جوابی
نشنید و کمی به همسرش نزدیکتر شد و دوباره پرسید و این روند تکرار شد تا به فاصله
یک متری همسرش رسید و دوباره پرسش را مطرح کرد و این بار همسرش گفت: برای بار
چهارم است که می گویم ماکارونی… و مرد به اصل ماجرا پی برد.
اگر آن مرد به طبیب مراجعه نمی کرد و به جای آن، همسرش را
محکوم و با وی مشاجره می کرد چه می شد؟! آیا مساله حل می شد؟ پس صنعت خودرو سازی
به جای محکوم کردن انتظار مردم، کمی در خود کاوش کرده و بیشتر مساله را کارشناسی و
تحلیل کند و با دیدن و شنیدن خواست مشتریان، به وضوح و روشنی برسد تا به حل بهتر و
سریعتر مساله کمک کند و اشتیاق مشتریان را به خرید محصولاتش برانگیزد.
اما بدانیم که کم شدن تولید و خرید، زیانی است که به هر دو طرف (تولید
کننده و مصرف کننده ) وارد می شود و به عبارتی باخت- باخت است. اگر این اصول اساسی
رعایت نشود، چرخ همان چرخ است و روزگار نیز.
با اضافات و تلخیص برگرفته از وبسايت معتدلان، تاریخ انتشار
سه شنبه ۱۷ شهریور 1394، كد مطلب 3868: www. motadelan.ir