شعار سال: میثم موسایی، عضو هیأت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران اعتقاد دارد که ریشه بسیاری از مشکلات اقتصادی و اجتماعی ما به مهاجرت گسترده به شهرها و حاشیه نشینی برمی گردد. معکوس شدن این روند، تنها با حمایت از بخش کشاورزی ممکن خواهد بود. موسایی پای گفتوگو با «ایران» نشسته و از الزامات مهاجرت معکوس به روستاها و مزایای آن صحبت کرده است.
فرآیند مهاجرت معکوس چطور شکل میگیرد؟
باید با بحث مهاجرت ابتدایی شروع کنیم. مهاجرت از روستا به شهر یا از شهر به روستا، از شهرهای کوچک به بزرگتر یا از کشوری به کشور دیگر، تابع عوامل مشخصی است. اولین مسأله در مهاجرت این است که فرد مهاجرتکننده چه چیزهایی را از دست میدهد و چه چیزی را به دست میآورد. این عوامل هم اقتصادی و هم غیراقتصادی هستند. در حالت مهاجرت از روستا به شهر، روستایی کشاورزی اش را از دست میدهد و درآمد کشاورزی را دیگر نخواهد داشت. به انتظار اینکه در شهر درآمد بیشتری داشته باشد، مهاجرت میکند. افراد با در نظر گرفتن خطا و احتمال نسبت به صرفه اقتصادی دست به مهاجرت میزنند. وقتی مهاجرت از روستا به شهر باشد، هزینههای جدیدی اضافه میشود. مهمترین عامل مهاجرت، اشتغال است. فرض کنیم که فردی حساب میکند که با فرض کار پیدا کردن در شهر میتوان سالی 100 میلیون تومان درآمد داشت. اگر در روستا سالی 50 میلیون تومان هم درآمد داشته باشد، به طور طبیعی احتمال مهاجرت افزایش پیدا میکند. البته هزینههای شهر و روستا متفاوت است و بخش زیادی از عایدی فرد صرف تأمین هزینههای زندگی میشود اما ممکن است که بتواند مقداری هرچند اندک هم پسانداز کند. در روستاها اقتصاد تقریباً معیشتی است و معمولاً افراد همه درآمدشان را مصرف میکنند. این شرایط مهاجرت از روستا به شهر را مساعد میکند.
شرایطی را در نظر بگیرید که وقتی فرد وارد شهر میشود، این فاکتورها بهم میخورد. درست است که در شهر درآمد 100میلیون ولی هزینههای زندگی 120 میلیون تومان است و کم دارد. در عین حال سایر امکانات شهری هم تعیینکننده است. ممکن است برای یک شهروند مهم باشد که بچهاش در شهر درس بخواند، در این صورت با وجود ضرر کردن باز هم میماند. اگر همین امکانات به روستاها رفته باشد، افراد در روستا ماندگار میشوند. در حال حاضر روستاهای ما تقریباً چیزی از شهر کم ندارند. معلمان خوبی در روستا هستند. از نظرآموزش، تغدیه، بهداشت و فناوری روستاها و شهرهای ما خیلی فرقی ندارند. کمبود شهرها در روستاها هم هست و امکانات شهرها جز برخی موارد در روستاها هم وجود دارد. مواردی مانند دانشگاه و بیمارستان که هزینه ثابت سنگینی دارد، در روستاها وجود ندارد.
در این شرایط ممکن است فرد ببیند که در دو سه جا مشغول کار است ولی باز در آخر ماه با کمبود مواجه است، دغدغههای زیادی دارد وهیچ امیدی هم به آینده ندارد. در عین حال در روستا میبیند که زمین و ملک دارد، درآمد قبلی موجود است و میتواند زندگی ساده و در عین حال آرامی داشته باشد. در این شرایط اگر عایدی خانواده بیشتر باشد، مهاجرت معکوس صورت میگیرد.
با مشکلات اقتصادی اخیر، برخی ادعا دارند که مهاجرت معکوس شدت گرفته است.
بهنظر در حال حاضر روند مهاجرت معکوس شروع شده ولی باید رشد بیشتری داشته باشد. میزان آن بسیار کم است. دلیل اصلی هم بیکاری گسترده در روستاهاست. چرا که در روستا، امکان شغلهای دلالی و واسطه گری صفر است. امکان دستفروشی، با وانت ایستادن کنار خیابانها، کارگری و... صفر است. ما باید برای مهاجرت معکوس به روستاها برنامه داشته باشیم. اگر مهاجران به شهرهای بزرگ، می خواهند که به شهرهای خودشان یا روستاها برگردند، باید برایشان تشویقی در نظر بگیریم.
چه برنامهها و تشویقیهایی میتوان داشت؟
برای مثال اگر کارمندی در تهران در سازمانی کار میکند که در شهر و روستای خودش هم شعبه دارد، باید راحت منتقل شود. هم باید با تقاضای انتقال آنها سریع موافقت کرد و هم با تشویقی در حقوق باعث شد که سریع به شهر و روستای خودشان برگردند. یک مسأله مهم در اینجا یارانه هاست. یارانهها نباید به همه اقشار جامعه تعلق گیرد، باید به اقشار کمتر برخوردار جامعه مثل روستاییها برسد تا فضا برای بازگشت آنها هم مساعد شود. اگر به کیفیت امکانات آموزشی و بهداشتی افزوده شود و به بخش کشاورزی ما توجه شود، مردم برای مهاجرت معکوس انگیزه میگیرند. بخش کشاورزی ما بسیار مهم است. هم اشتغال زاست و هم نیاز کمتری به ارز دارد. هم مستقل است و هم از نظر امنیت اهمیت بالایی دارد. این بخش اگر تشویق نشود، بیکاری بیشترمی شود. از طرفی دیگر اما اگر کشاورزی را حمایت کنیم، بسیاری از مشکلات کاهش پیدا میکند.
بخش کشاورزی چطور میتواند در این مسأله اثرگذار باشد؟
در سالهای اخیر بخش عمدهای از یارانههای کشاورزی کم شده است. کود، سم، با قیمت خیلی مناسب باید در اختیار کشاورز قرار بگیرد. باید برای افراد زندگی در روستا صرف داشته باشد تا امکان برگشت به روستاها افزایش پیدا کند. روستاهایی را داریم که امکان بوم گردی در آنها بسیار زیاد است. کسانی که میخواهند خانههای قدیمی را به اقامتگاه تبدیل کنند، باید وام در اختیارشان قرار بگیرد. باید بخش بومی، بخشی که کمک به حفظ محیط زیست میکند، بخش اشتغال زا و بخشی که میتواند مانع مهاجرت به شهرها و افزایش هزینهها شود، در اولویت دولت قرار بگیرد. مجموعهای از این برنامههای هماهنگ اگر در روستاها انجام شود، حتماً مهاجرت معکوس انجام میشود.
بخش مهمی از این مسأله به کوتاهی رسانههای ما چه مطبوعات، چه سینما، چه رادیو و تلویزیون و چه منبرها برمی گردد. کشاورزی باید در چشم مردم شغل با ارزشی باشد. همانگونه که در گذشته بوده است. افراد باید تشویق شوند که اگر در دانشگاه کشاورزی خواندند، به روستاهایشان برگردند. در حال حاضر 95 درصد فارغالتحصیلان کشاورزی به کار غیر کشاورزی مشغولند.
به نظر شما در صورت شدت گرفتن مهاجرت معکوس، اقتصاد کلان و جامعه ما چه تغییراتی خواهد داشت؟
از اساس مشکلات کشور ما با مهاجرت از روستا به شهرها آغاز میشود. وقتی مهاجرت انجام میشود، بار عظیمی هزینه برای دولت و دستگاههای عمومی دارد. معمولاً افراد، حاشیه نشین میشوند و از همان جا انواع آسیبهای اجتماعی اتفاق میافتد. در شهرها با افزایش آسیبهای اجتماعی، سرقت، رشوه و دزدی مواجه هستیم. همه اینها برای جامعه هزینه دارد. این بخش کوچکی از قضیه است.
راه حل این مشکلات، خلق شغل و ایجاد درآمد در روستاست. راه آن هم این است که کشاورزی بهطور جدی مورد حمایت دولت قرار بگیرد. در حال حاضر هم با سیلهای اخیر، خسارت بسیار زیادی به کشاورزی ما وارد شده و این مسأله میتواند بحرانهای بعدی اجتماعی و موج مهاجرت جدید به بار آورد. دولت چند سال قبل به خودروسازان 120 هزار میلیارد تومان وام داد، این به اندازه 4 برابر کل خسارت سیل هاست. اگر قرار باشد وامی به روستاها داده شود، بلافاصله سرو صدا میشود که این مسأله تزریق پول است و بار تورمی برای کشور ایجاد میکند. تسهیلات را به جای خرج کردن در قسمتهایی که برای جامعه عایدی و برگشت ندارد، باید در بخشهایی مثل روستا هزینه کرد که از همه نظر میتواند سود داشته باشد.
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت خبری ایران آنلاین ، تاریخ انتشار 19خرداد 98، کد خبر: 476525، www.ion.ir