شعارسال:ششمین بانوی سکاندار ورزش زنان وزارت ورزش زنان معتقد است: هنوز مربیان زن ما به اندازه مربیان مرد دستمزد نمیگیرند و باید این تبعیض برداشته شود و از سوی دیگر مربیان و داوران زن باید توانمندی خودشان را به سطحی برسانند که نتایج آنها جایگاهشان را تعریف کند.
«مهین فرهادیزاد» در زمره یکی دیگر از چهرههای ماندگار ورزش زنان ایران بهشمار میرود که بیش از ۳۰ سال عمر خود را صرف ورزش دختران و زنان در مدارس و دانشگاهها کرده است. بانویی که از سنین نوجوانی و جوانی در مدارس، ورزش را تنها به عنوان فعالیت روزانه خود شروع کرده بود و گمان نمیکرد به طور حرفهای وارد این عرصه شود، اما فعالیت رسمی خود را از معلمی ورزش پس از انقلاب آغاز میکند و سپس با ترفیع سمتهای کارشناس تربیتبدنی، کارشناس مسوول ورزش زنان در آموزش و پرورش، رییس گروه ورزش دختران در آموزش و پرورش، معاون اداره کل ورزش دختران، نخستین مدیرکل تربیت بدنی دختران دانشآموز، امروز در جایگاه معاونت ورزش زنان وزارت ورزش و جوانان قرار میگیرد.
وی که جزو نسل اولی دانشجویان تربیت بدنی پس از انقلاب ایران است تا ترم ششم نمیدانسته که شاگرد اول دوره است تا اینکه یکی از استادان به او میگوید.
فرهادیزاد که هفتمین فرزند خانواده پرجمعیت است در خاطرات خود از دوران نوجوانی میگوید: من فقط میتوانستم تا سطح منطقهای در مسابقات رشته مورد علاقهام (والیبال) شرکت کنم و چون جزو تیمهای برتر اول و دوم میشدیم در آن مقطع به سطح استانی هم راه مییافتم. اما مادرم اجازه شرکت در آن مسابقه را نمیداد، زیرا حجاب دختران در آن برهه آزاد بود و من چادری. ولی چون حیاط منزل پدری بزرگ بود، دختران منطقه در منزل ما جمع می شدند و بازیهای مختلف را آنجا برگزار میکردیم.
دومین دختر خانواده فرهادیزاد که از نخستین معلمهای ورزش پس از انقلاب است، با مروری بر آن دوران بیان میکند: نخستین باری که وارد مدرسه برای تدریس رشته تربیتبدنی شدم، به دلیل اختلاف سنی کم با دانشآموزان بارها با این پرسش روبرو شدم که خانم شما چند سالتونه؟ و من هم برای اینکه متفاوت نشان دهم، سن خودم را غیر واقعی عنوان کردم ( باخنده).
البته شاید کمتر کسی بداند که وی متبکر و خالق طرحهای ورزشی دختران در حوزه آموزش و پرورش بوده است که با جسارت تمام توانست المپیادهای ورزشی دختران، طرح سنجش ساختار قامتی در بین دانشآموزان دختر کشور، طرح ساخت ۸۶ سالن ورزشی در کنار مدارس دختران در ۲ سال و طرحهای مختلفی را در حوزه ورزش تعلیم و تربیتی در کنار کوچک کردن المپیادهای هفت هزار نفره انجام دهد.
در ادامه گفت و گوی خبرنگار ایرنا، با ششمین بانوی سکاندار ورزش زنان ایران به چالشها و تبعیضها و ورزش زنان در دهه پنجم انقلاب در این حوزه را خواهید خواند.
خانم فرهادیزاد کمی از زندگی شخصی خودتون بگید؟ متولد تهران هستم و در خانواده پرجمعیت هشت نفره با پنج برادر و سه خواهر در محله سرچشمه تهران بدنیا آمدم که هنوز هم به منزل پدری رفت و آمد داریم. البته سه برادرم در قید حیات نیستند و پدرم را در سن چهار سالگی از دست دادم و مادرم هم پنج سال پیش از دنیا رفت.
شما تنها وارد عرصه ورزش شدید؟ خیر، یکی از برادرهایم فوتبالیست بود که در مدرسه دارالفنون هم جزو بهترینها بهشمار میرفت و برادر دیگرم والیبالیست و از برترینهای منطقه ۱۲ تهران و عضو تیم جوانان استان بود. به غیر ازمن ۲ خواهر دیگرم یکی معلم ورزش بود و البته جزو برترینهای این حرفه هم انتخاب شد و خواهر دیگرم به عنوان مدیر دبیرستان تربیت بدنی سالها مسوولیت داشت.
دوره دبستان و متوسطه را کجا گذراندید؟ دوره دبستان در مدرسه ایراننو و دبیرستان هم در مدرسه ابن سینا منطقه ۱۲ تهران درس خواندم.
شما که قبل از انقلاب در سن نوجوانی و جوانی قرار داشتید، آیا همین پوششی که امروز دارید قبل از انقلاب هم همین پوشش بوده؟ بله. در خانواده ما پدر در سنین جوانی حدود ۴۰ سالگی فوت کرد و مدیریت خانواده به دست مادرم بود و از طرفی ما در منطقه ۱۲ و محله سرچشمه یکی از محلههای اصیل و سنتی که اعتقادات دینی قوی هم داشت رشد کردیم و مادر حجاب را برای ما به گونهای تبیین میکرد که هر کدام از ما دخترها وقتی به سن شرعی میرسیدیم، حجاب داشتیم. در واقع از کلاس چهارم دبستان حجاب داشتیم.
به عنوان دانشآموز دیروز، شرایط ورزش زنان قبل از انقلاب برای دخترانی مانند شما که پوشش اسلامی داشته، چگونه بود؟ دختران در رشتههای محدود فعالیت میکردند و از طرفی ساعت درس تربیتبدنی در آموزش و پرورش قبل از انقلاب هم به معنای واقعی فعال نبود و در مدرسه ما تنها در ۲ رشته شرکت میکردیم. حتی در آن مقطع یادم هست از طرف خانواده تنها میتوانستم در رقابتهای منطقهای شرکت کنم و با توجه به اینکه عضو تیم والیبال بودم و همیشه اول یا دوم میشدیم و به مرحله استانی هم راه مییافتم، اما مادرم اجازه نمیداد در سطح استانی شرکت کنم. زیرا حجاب در آن دوران وجود نداشت و من هم حجاب داشتم. از این منظر شرایط برای من در رقابتهای استانی فراهم نبود. ولی چون حیاط بزرگی داشتیم و تعداد دختران منطقه با توجه به نوع شرایطی که مانند ما پوشش داشتند، زیاد بودند در حیاط ما جمع میشدیم و بازیهای متعددی انجام میدادیم که این بازیها در آمادگی فردی و جسمی ما تاثیر بسزایی داشت.
در کدام رشته تخصص دارید؟ در والیبال و شنا.
هنوز هم ورزش میکنید؟ بله ورزش میکنم. اما در حال حاضر هرروز از ساعت ۷ و به مدت ۵۰ دقیقه در جاده سلامتی پیادهروی تند میکنم.
با توجه به فعالیت ورزشی شما در دوران دبستان و متوسطه، در دوران دانشگاه هم رشته تربیت بدنی را انتخاب کردید؟ در سال ۵۸ دیپلم گرفتم و حسابداری اصفهان قبول شدم که رشته مورد علاقه من بود. اما مادرم اجازه نداد به اصفهان بروم. به همین دلیل در مرحله بعدی آزمون دانشگاهها در رشته تربیتبدنی قبول و کمکم به این رشته علاقهمند شدم و با توجه به اینکه سال ۵۸ حجاب هنوز اجباری نبود و ۹۹ درصد هم حجاب نداشتند، من با چادر رفتم و از بین آن همه شرکت کننده شانزدهم شدم. جالب تر اینکه در ترم ششم یکی از استادان دانشگاه به من گفت؛ فرهادیزاد میدانی شاگرد اول دوره هستی که در جواب گفتم نه (با خنده) و بدین ترتیب تا پایان دوره کارشناسی در دانشگاه خوارزمی شاگرد اول بودم. بعد هم دوره کارشناسی ارشد این رشته را در دانشگاه تهران و دکترا هم در دانشگاه خوارزمی تحصیل کردم.
حال با تحصیلات آکادمی در رشته تربیت بدنی، نخستین فعالیت کاری خود را در همین رشته آغاز کردید؟
از وقتی که به دانشگاه راه یافتم و با رشتههای مختلف آشنا و عضو برخی از تیمهای ورزشی دانشگاه هم شدم و در کلاسهای عملی بسیاری از رشتهها نفر اول و دوم بودم، کم کم به این رشته علاقه یافتم و معلم ورزش شدم. در واقع نخستین کارم را در دبیرستان نوشیروان منطقه ۶ تهران و در حین تحصیل به صورت حقالتدریس آغاز کردم.
پس شما نسل اول دانشجوی تربیت بدنی و معلم ورزش پس از انقلاب هستید؟ بله. یادم هست وقتی وارد مدرسه متوسطه شدم، اختلاف سنی بین شاگردان دبیرستان و من کم بود و بارها با این پرسش که خانم شما چند سالتونه روبرو میشدم و با این اختلاف سنی کم به ناچار، سن خودم را متفاوت عنوان میکردم. اما با همان بچهها رشد کردم، کار کردم. در این مدرسه من و خانم «زهره پاکیزه» تنها معلمان ورزش بودیم که با تقسیمبندی کارها در رشتههای مختلف کار میکردیم. البته کار کردن در این دوران برای من خیلی لذت بخش بود.
هنوز هم دوست دارید حسابداری بخوانید؟ الان نه (با خنده). فعالیت در حوزه ورزشی را دوست دارم.
جزو کارمندان رسمی سازمان تربیت بدنی وقت هستید؟ من از سال ۶۸ تاکنون هم در آموزش و پرورش، هم در وزارت ورزش و هم در دانشگاه الزهرا فعالیت داشتم و اکنون به وزارت ورزش مامور شدم.
در مجموع چند سال سابقه فعالیت در این حوزه را دارید؟ حدود ۳۵ سال.
بازنشسته شدید؟ نه، من در دانشگاه و دربین دانشجویان زندگی میکنم و اکنون مامور در پست معاونت ورزش زنان وزارت ورزش و جوانان هستم.
برگردیم به آن دوران، شما در دهه نخست انقلاب فعالیت کاری خود را شروع کردید، دههای که ورزش زنان کمی در حالت رکود بسر می بُرد؟ دهه نخست، دهه سخت کار کردن در ورزش زنان بود. دههای که باید فرهنگسازی عمیقی برای خود زنها انجام میدادیم. در آن مقطع من مربی برخی رشتههای ورزشی همسران مسوولان کشور شدم و به این دلیل که همسران میتوانستند تاثیر مثبتی در نگاه همسرانشان به ورزش داشته باشند تا فضای ورزشی را در داخل دستگاههای مختلف به زنها اختصاص دهند. در واقع این نقطه شروع ورزش زنان شد و یکی از موثرترین زنها در این عرصه خانم «طاهره طاهریان» و «فائزه هاشمی» رییس وقت فدراسیون اسلامی ورزش زنان بود که به واسطه پدرش در استانهای مختلف و با کمک ائمه جمعه فضاسازی خوبی را برای ورزش زن و مرد انجام دادند.