شعار سال: بیو گرافی خودتان را بفرمایید؟
اکوانی: حمدالله اکوانی، عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه یاسوج هستم.
قوم گرایی از کجا شروع شد و تا کجا ادامه دارد؟ و آیا این موضوع نسبت به گذشته کم رنگ شده است؟
اکوانی: هر جامعه ای یک ساختار فرهنگی و اجتماعی دارد، بخش زیادی از مناطق کشور ما دارای فرهنگ مرسوم محلی یا عشیره ای است که این موضوع به صورت ذاتی بد نیست، در این فرهنگ مجموعه عناصر خوب مانند محبت، دوستی با خویشاوندان و ارتباط عاطفی و همبستگی عشیره ای وجود دارد، این محاسن در زمان وجود منافع جمعی به نقطه ضعف تبدیل می شوند.
در دوره های مختلف و با وجود اتفاقات مختلف عناصر خوب فرهنگ عشیره ای کارکرد بد پیدا کرده است، به عنوان مثال ریش سفیدی یا بزرگی به عنوان یکی از عناصر خوب فرهنگ عشیره ای بوده و می تواند در خانواده یا جمع یا عرصه اجتماعی به مدیریت روابط اجتماعی و روابط بین فردی در نظام اجتماعی کمک کند، این موضوع اگر در عرصه سیاسی به نفع یک گروه یا فرد حرکت کند می تواند آثار منفی داشته باشد.
همینطور خویشاوندی یا ارتباط و احترام به خویشاوندان و صله رحم در فرهنگ عشیره ای یک فرهنگ خوب است، اما این موضوعات در عرصه اجتماعی و سیاسی و عرصه انتخاباتی می تواند نتایج پرهزینه داشته باشد، در سال های گذشته این بخش از عناصر فرهنگی به سمت کارکرد های نامناسب حرکت کرده است.
در عرصه انتخابات به دنبال مشارکت خوب هستیم، به هر اندازه مشارکت بالا باشد یک نقطه و متغیر مثبت است، اما صرف افزایش مشارکت بالا، آن مشارکت سیاسی و اجتماعی را تبدیل به یک مشارکت خوب نمی کند، بعضی از مشارکت ها اگر بالا باشد خوب هستند اما برخی دیگر مشارکت های بالا بد بوده، در خصوص مشارکت های بالای بد تاثیر گذاری مولفه های طایفه و قوم گرایانه است، هرچند در استان بحث قومیت مطرح نیست و در استان موضوع طایفه گرایی وجود دارد، زیرا قومیت یک مفهوم سیاسی بوده که با نظام حاکم ضدیت دارد، اما طایفه نوعی از شکاف های اجتماعی بوده که در استان وجود دارد و ممکن است کارکرد بد داشته باشد.
با نگاه به دوره های گذشته انتخابات، هم کاندیداها و هم افراد عضو طایفه به این جمع بندی رسیده اند که با تحریک عناصر طایفه ای می تواننند در انتخابات موفق شوند، یعنی کاندیداها عامدانه این موضوع را تحریک کردند و همچنین افرادی در دورن سیستم طایفه این کار را انجام دادند و هر دو گروه برای منافع گروهی، فردی یا طایفه ای این موضوع را تحریک کردند و هیچکدام به فکر منافع جمعی نبودند.
سیستم نظارتی نه با نمایندگان متخلف تحریک کننده سیستم طایفه برخوردی داشته، و نه با افرادی که در سیستم طایفه ای و عشیره ای عامدانه مولفه های طایفه ای را در جهت منافع شخصی خود بسیج کردند، گام برداشته است.
قانون مشهور انگیزش، داستان معروفی که وقتی یک روانشناس، زمانی که رفتاری یک میمون انجام می داد به او یک موزه می داد، و در ادامه وقتی می خواست موز را به او بدهد یک شیشه و حائل گذاشت، و وقتی میمون می خواست موز را دریافت کند به شیشه می خورد و اتفاق سابق رخ نمی داد، بنابراین وقتی نمایندگان و افراد ذی نفوذ در طایفه ها مشاهده می کردند منافع و نفوذ آنها در موضوعات عشیره ای تقویت می شد هر دو همدیگر را تقویت کردند، یعنی در سیستم طایفه ای و عشیره ای این شکاف و روش و ظرفیت را در جهت منافع انتخاباتی به کار بردند و هم اینکه برخی نمایندگان در طول سالیان گذشه این روش را فعال کردند که منجر به ایجاد یک مثلث فساد شده آنها را به رسمیت نشناخته است.
مثلث فساد شامل سه عنصر است، در ابتدا باید گفت فساد یعنی راهکارهایی که قانون آنها را به رسمیت نشناخته و منافع عمومی را دور می زند و از ظرفیت ها برای منافع شخصی استفاده می کند، بنابراین این مثلث که شامل سه ضلع است و یک ضلع مهم آن مدیران ارشد دستگاه های اداری است.
مثلث فساد صورت گرفته و به طور مرتب چرخه سیستم عناصر عشیره ای را در جهت منافع شخصی قرار می دهد، از طرفی زمانی که طایفه حرکت کند و به سمت منافع عموم باشد این موضوع اشکالی ندارد، اما وقتی چرخ فسادی را ایجاد کرده است و سه ضلع دارد، مدیران دستگاه اجرایی است.
نماینده ای که طایفه ای انتخاب می شود،بعد از پست گرفتن اطراف طایفه را فعال می کند به نفع کاندیدا و کاندیدا هم زمانی که پیروز شد به این افراد پست و منصب می دهد،این ضلع اول فساد است که ما اگر بخواهیم مسئله حل شود باید نفوذ نمایندگان را در دولت خاتمه دهیم این موضوع را قانون به رسمیت نشناخته است هر چند نظارت نمایندگان بر رفتار دولت به رسمت شناخته شده است. توزیع مناصب باید دست دولت باشد و قوه مقننه نباید نقشی در این راستا داشته باشد.در استان ما اگر سوال کنید می گویند این مدیر متعلق به فلانی و فلان معاون متعلق به بهمانی است و این افراد مستقل نیستند .
ضلع دوم بخش خصوصی و در راس آن پیمانکاران هستند که در استان ما وجود دارند تا نماینده بعدا آنها را حمایت کند و پروژه های عمرانی را به آنها واگذار کند دست به توزیع پول،امکانات و تحریک افراد مختلف به نفع کاندیدای خاص می کنند.
خوشبختانه کاری که شورای نگهبان امسال کرد،بخش زیادی از آنها موضوع بده بستان های مالی بوده که دو طیف مدیران و پیمانکاران در سیستم اجرایی،اداری و نظام بانکداری در قالب های مختلف در این سالها اتفاق افتاد.
ضلع سوم که به نظر بنده متاسفانه به اشتباه افتادند،افراد با شرف و ذی نفوذ، خوشنام و معتمدی است که در طوایف ما هستند و واقعا دوست دارند کمک و مشارکت کنند که متاسفانه مورد سوء استفاده کاندیداها واقع می شوند این افراد که طایفه را جمع می کنند،بسیج می کنند و زمانی که نماینده ای که اینگونه هم انتخاب می شود،اتفاقا هیچ توجهی به خواسته ها و مطالبات این طوایف ندارد.
علت این است که ما مسیر را اشتباه رفتیم ما یک ایل و طایفه را برای رای دادن به شخصی خاص بسیج کردیم و قول دادیم که فلان کارها را می کند بعد مشخص می شود که این فرد توانمند نیست.این ضلع سوم ناخواسته در وادی فساد می افتد منظور از فساد یک مفهومی است که شاید در افکار عمومی شاخ و دم داشته باشد اما واقعا ندارد،فساد یعنی دور زدن قانون به اشکال مختلف ،استفاده از راه هایی که منافع عمومی را تامین نمی کند.
این سه ضلع در سالهای گذشته باعث فعال شدن طوایف نه در جهت منافع ملی و عمومی،حتی منافع طایفه بلکه در نهایت برندگان این بازی فساد تعداد انگشت شماری اشراف سالار و افراد برگزیده ای هستند که به نام نخبه از این سوءاستفاده ها بهره مند می شود بنابراین مردم را به نوعی فریب دادند و این کار فریب در افکار عمومی است.
چنین نمایندگانی در مواقعی که باید استیضاح یا سوال کنند،این کار قانونی را انجام نمی دهند چرا که می خواهد از مسئول مورد نظر امتیاز بگیرد،دو امتیازی که اساسا در اختیار نماینده مجلس شورای اسلامی از لحاظ قانونی نیست،یکی توزیع پست ها و مناصب برای کسانی که در انتخابات همراهی کردند که این کار نوعی تبعیض در جامعه ایجاد می شود و دیگری توزیع منابع مادی است؛ در این شرایط می بینیم شهری در مناطق مختلف استان منابع بیشتری برده است و علت هم این است که مسئول توزیع کننده اعتبارات از طرف نمایندگان طایفه ای تحت فشار قرار گرفته تا اینگونه منابع ناعادلانه توزیع شود.وام به یکی می دهند،به یکی نه.در چنین شرایطی دولت به عنوان کارگزار جمهوری اسلامی عملا کارگزار نیست و صدای مسئولان هم در می آید.
اگر توزیع جغرافیایی پست ها را در مناطق مختلف نگاه کنید می بینید متعلق به نماینده ای است که بیشتر نفوذ دارد ،می توانید در هر استانی این فاکتور را تست بزنید که به میزان قدرت نماینده در سیستم توزیع بودجه و فشار بر وزارت خانه ها میزان کسب منابع مادی و مناصب هم بیشتر می شود.
آسیب سوم هم که خیلی مهم است اینکه در توزیع پست ها و منابع به یک طایفه،افراد و یا گروه تاثیرگذار توجه ویژه و بیشتری می شود ؛چرخه کاملا فساد زا.
خود ما رای دهندگان از پایین ظرفیت های عشیره ای را که یکی از ظرفیت های بسیار خوب و انسانی هستند که باید به آن افتخار هم کنیم از آنها استفاده اشتباه می کنیم و همانگونه که عناصر یک فرهنگ تیغ دو لبه هستند اگر خوب هدایت نشوند، می تواند نتیجه عکس دهند و عده ای که تعداد آنها زیاد است به ناحق از منابع مختلف مادی و انسانی بهره مند نمی شود در صورتی که منابع متعلق به همه شهروندان است.که می بینیم با نفوذ یک نماینده به یک نفر 10 میلیارد تومان وام می دهند و به آن روستایی بی کس،به طایفه ای که نفوذ کمتری دارد و یا در انتخابات شکست خورده است، حتی یک میلیون هم نمی دهند.
همه ما در قالب طایفه تعریف می شویم، وقتی ما خودمان را معرفی می کنیم چه خوب یا بد بعد از معرفی هویتی بلافاصله از طایفه هم سوال می شود ؛هر چند اصل قضیه خوب است اما طایفه ای که ائتلافی نداشت انتفاع کمتری می برد.
آسیب چهارم از اینجا شروع می شود که طوایفی که از این امکانات بهره مند نشدند، احساس محرومیت نسبی ایجاد می شود،احساس می کنند که نسبت به سایر اعضای جامعه بهره ای نبردند با اینکه شهروند این جامعه هستند در این حال افراد علت عدم بهره مندی را در بی عدالتی سیستم می داند که اینجا آسیب پنج ایجاد می شود.فرد فراموش کرده است که در بسیاری از موارد خود افراد و طوایف عامل این کار شدند و نظام مقدس جمهوری اسلامی که هیچ تقصیری در این سیستم ندارد،باعث و بانی این تبعیض ایجاد شده است.
در ادامه این چرخه دو اتفاق در دراز مدت می افتد که هنوز در استان ما یکی از این اتفاقات رخ نداده است،یکی بدبینی به کلیت نظام است، در حالتی که خیلی آشکار نیست و در حالت دوم کاهش انگیزه مشارکت و بی تفاوتی سیاسی است،افراد محروم از خدمات نمایندگان طایفه ای می گویند که چرا ما باید مشارکت کنیم.برای ایجاد مشارکت چنین سیستمی ناچار است دوباره ظرفیت های عشیره ای را فعال کند و در طایفه گرایی بدمد تا در مجامع بین الملی نگویند مشارکت پایین آمد ما را در چرخه فسادی قرار دادند که ناچاریم برای حفظ مشارکت فضا را باز کنیم تا شکاف های طایفه ای و عشیره ای همچنان فعال باشند.
اتفاقی که در دراز مدت رخ می دهد نوعی خشم در افراد جامعه است که در افراد محروم از خدمات طایفه گرایی شکل می گیرد و در قالب شرکت در تجمعات غیرقانونی،راهپیمائی ها غیر قانونی،حمله به بانکها،حمله به امکان عمومی که در سالهای مختلف شاهد برخی از این اتفاقات بودیم.همه این اتفاقات نتیجه فسادی است که در رکن مهمی از نظام سیاسی ما یعنی مجلس شورای اسلامی ایجاد شده است،عامل آن هم خود مردم هستیم در سطح خُرد.در سطح کلان اساس جمهوری اسلامی و اسلام بر طایفه گرایی،تبعیض و بی عدالتی و تحمیل محرومیت بر یک عده ای نیست و اتفاقا عکس این مباحث از اصول نظام و انقلاب است.شعار اصلی انقلاب اسلامی احیای اسلام برای عدالت اجتماعی بوده و غیر از این چیز دیگری نبود اما سیستم و شکاف های طایفه ای ما در نهایت منجر به چرخه ای با ده ها آسیب می شود که در نهایت این آسیب ها همه متوجه مردم به عنوان انتخاب کننده ها به مولفه های انتخاب توجهی نکردند.
آیا افرادی که با انتخاب طایفه ای به مجلس می روند، می توانند چهره های تاثیرگذاری در سطح ملی باشند؟
اکوانی: ما به صورت طبیعی از درخت گیلاس میوه هلو را انتظار نداریم، از بوته خار انتظار گل نداریم ؛نکته دوم اینکه با هر ابزاری که بر سر کار برویم رفتارها متناسب با همان ابزار است.نمایندگانی که با رفتار مبتنی بر مولفه های طایفه گرایی انتخاب می شوند به جز موارد استثنا که ممکن است فردی خوب باشد اما با توجه به مولفه های ساختاری موجود که آگاهی ایجاد نمی شد این فرد هم به ناچار از این ظرفیت ها استفاده کرد،بقیه خود را برای تامین منافع طایفه آماده می کنند و ناچارند در رفتارهای خود در مجلس بیشتر دنبال منافع افرادی باشند که به آنها قول دادند نه منافع ملی و جمعی جامعه.اگر رفتار نمایندگان خود را در سالهای گذشته بررسی کنیم می بینم در سطح ملی اثر گذار نبودند، در توزیع منابع عدالت را رعایت نکردند و عمدتا به گروه های خاصی توجه کردند هر چند استثناهایی هم وجود دارد.
نکته بعد اینکه معمولا افرادی که با این مولفه ها انتخاب می شوند، افراد توانمندی هم نیستند در صورتی که افراد توانمند با سابقه بالا و سوابق اجرایی عالی فارغ از وابستگی های گروهی،باندی و طایفه ای هست که امکان انتخاب نهایی در جامعه ندارند به دلیل اینکه افراد رای آور در شرایط کنونی کسانی هستند که با فاکتورهایی مانند پله طایفه گرایانه انتخاب می شوند و شانس برای افراد شایسته کمتر است.حاصل کار چنین نمایندگانی هم بی توجهی به منافع عمومی است اگر مجلس شورای اسلامی را نگاه کنیم در آنها به تعداد انگشتان دستمان نماینده ای که بتواند دو وظیفه مهم قانون گذاری مناسب و نظارت را انجام بدهد نمی توانیم شناسایی کنیم که دلیل اصلی آن به انتخاب های اشتباه ما به خصوص در حوزه های انتخابیه تک کرسی وجود دارد.
طایفه گرایی چه آسیب هایی در حوزه مهاجرت و انزوای نخبگانی در استان ما ایجاد کرده است؟
اکوانی: در قانون اساسی یکی از محورهای مهم مورد تاکید ایجاد فرصت های برابر برای همگان در دسترسی به آموزش، بهداشت و شغل مناسب است اما طبیعی است وقتی نهاد مهمی مثل مجلس شورای اسلامی که این فرصت برابر باید از مجرای قانون گذاری های مناسب و نظارت های مستمر شروع شود،وقتی خود این نهاد به تسخیر اکثریتی از نمایندگانی درآید که اساسا با نوعی رانت و سوء استفاده از افکار عمومی و مکانیزم های نادرست،عشیره ای و واپس گرایانه به اینجا رسیده اند نمی توانند فرصت های برابر ایجاد کنند.نبود فرصت های برابر منجر به یاس،سرگشتگی،نا امیدی به دنبال مفر گشتن ایجاد می شود.
روزانه افرادی به ما مراجعه می کنند و می گویند که می خواهیم شاغل شویم،ما می گوییم در فلان آزمون شرکت کنید، می گویند آن آزمون که از قبلا مشخص است،دوستان و وفاداران به نماینده از قبل قول استخدام خود را در اینجا گرفتند.این پاسخی است که ما می شنویم؛بخشی از چرخه فساد همین است که نخبگان و افراد توانمند به حاشیه می روند.
در رابطه با رفتار افراد توانمند دو حالت ایجاد می شود، یکی اینکه به مرحله ای از دانایی و ادارک رسیده اند که اساسا حتی اگر بتوانند هم وارد مراودات طایفه گرایانه با کاندیداها نمی شوند ؛در بیشتر موارد این افراد ممکن است از ایل و تبار برخوردار نباشد که منجر به بی علاقگی نخبگان در سطوح استانی و ملی برای خدمت در جامعه ناشی از تبعیض هایی است که در نتیجه انتخاب طایفه گرایانه در مجلس ما انجام دادیم.
آیا انتخاب کاندیداها با شاخص طایفه گرایی می تواند یک وجهه منفی از استان در افکار عمومی در سطح کشور ایجاد کند؟
اکوانی: ما بحثی در ادبیات توسعه به نام سرمایه نمادین و سرمایه اجتماعی داریم،مجموعه تصورات از رفتارها،باورها،کردارها و سوابق تاریخی یک منطقه و استان وجود دارد ؛یکی از سرمایه های ما مهمان نوازی است اما با چنین انتخاب هایی ذهنیتی از ما به وجود آمد که این استان رفتار جانب گرایانه دارند و مسائل طایفه ای برای آنها اولویت دارد که نمود این کار در انتخابات مجلس شورای اسلامی است.
زمانی که نماینده انتخاب می شود به طور کامل درگیر مسائل طایفه خود است اینها همه مصداق عینی دارند، شناختی از مسائل ملی ندارند، در دوره های عضویت خود حتی یک نطق ملی یا بین المللی نداشتند، نکته بعد این است که برای یک انتصاب کوچک در شرایطی که منافع استان آنها در خطر بود یک وزیر،یک مسئول یک شخصی که نماینده می توانست وی را به دلیل خطا استیضاح کند به دلیل پست گرفتن هم باندی و هم طایفه ای خود این کار را نداردنمونه این بی تفاوتی ها در رسانه ها هست که به ایجاد ذهنیت های طایفه گرایی نسبت به نمایندگان ما در سطح ملی می شود.
سرمایه نمادین مثبت استان اصفهان است؛وقتی از اصفهان سخن می گوییم، پیشینه فرهنگی و تاریخی بالا و مردمی سخت کوش و نمایندگانی که دارای همبستگی و همدلی برای پیگیری منافع عمومی استان خود دارند در ذهن ما ایجاد می شود.نماد منفی عکس این قضیه است بنابراین حاصل عملکرد جمعی ما سرمایه های اجتماعی ما را شکل می دهند که نمودی از آن را در مجلس می بینیم.
من خاطرات زیادی دارم یکی از معاونان رئیس جمهور به شوخی به یکی از استانداران ما گفت این که در شهر شما می گویند "خین و خین ریزی" می شود، یعنی چه؟این ناشی از تصور مدیر ملی از رفتاهارهایی که در فرهنگ عشیره ای آن را انجام دادیم هر چند رفتار همه مردم نیست باید ما آن را اصلاح کنیم،اصلاح رفتار کلان از فرهنگ خرد شروع می شود ، از مهدکودکها،خانواده ها تا دیگر مجامع.
مصداق های زیادی از استخدام طایفه ای، به عنوان نمونه استخدام در بیمارستان شهید جلیل در استان ما هست،در این زمینه هم راهکار شما چیست؟
اکوانی: اینجا تلاش نظام را می طلبد که اصل تفکیک نسبی قوا رعایت شود،باید به طور قطع شورای نگهبان، نظام بازرسی و قوه قضائیه با منشأ این استخدام ها نه آمرین برخورد کند.با توجه به اینکه عامل و بانی این نوع استخدام های غیرقانونی نمایندگان مجلس شورای اسلامی است باید با این افراد برخورد قاطع قانونی شود.باید دولت در انتصاب مدیران به طور کامل مختار باشد،نظام شایسته سالاری و ارتقای رتبه در سیستم اداری و اجرایی به درستی اجرا شود، تا این موضوع حل نشود ما این مصداق های فساد را داریم.عامل فساد اینها نیستند،عامل فساد تداخل قواست ، نمایندگان حق هیچگونه دخالتی در سیستم اجرایی و انتصابات ندارند،در دوران انتخابات همین مدیران اجرایی هستند که تلاش می کنند که طوایف و هم باندی های خود را برای کسب پست در آینده برای فلان نماینده بسیج می کنند اگر همین موضوع را دولت و نظام از نمایندگان بگیرد بخش زیادی از چرخه فساد حذف می شود.
عنصر دوم توزیع منابع مالی است، نمایندگان باید به طور کامل جز تدوین بودجه نباید در توزیع میدانی و هزینه کرد بودجه نقشی داشته باشند متاسفانه امروز نماینده مجلس در افتتاحیه طرح های عمرانی حضور پیدا می کند و می گوید من اینکار را کردم و یا قول می دهد که من در سال آینده این بودجه را برای شما می آورم،این باعث ایجاد فساد می شود که باید حل شود.یکی از مواردی که باعث سرخوردگی مردم و از موارد اعتراض جدی آنهاست دقیقا همین دو عنصر توزیع فساد آمیز و تبعیض آمیز منابع مادی و توزیع فساد آمیز منابع استخدامی و جذب در دستگاه های اداری است که باید حل شود.
توصیه به مردم برای انتخاب بین طایفه گرایی و شایسته سالاری؟
اکوانی: هر چه بکاریم همان را درو می کنیم،این یک قانون طبیعی در نظام جهان است.در قرآن کریم هم داریم که "تا زمانی که مردم خودشان نخواهند سرنوشت خود را تغییر دهند،سرنوشت آنها تغییر نمی کند"اگر مردم از این چرخه فساد آگاه و خارج نشوند،چشم انداز آینده ما همین هست که هست،از هر کس بپرسیم ناراضی است چون در محیط اطراف خود احساس تبعیض می کنند که ناشی از این است که ما می دانیم که پشت پرده بسیاری از تصمیمات و توزیع منابع یک دست قدرتمندی به نام نماینده های طایفه گرای مجلس شورای اسلامی است.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری ایسنا، تاریخ 22 بهمن 98، کد مطلب: 142638: www.sobhezagros.ir