شعار سال:مفهومی چون شرافت در خطابههای سیاسی، انتخاباتی و حتا تبلیغاتی را در نظر بگیرید: «نمایندهی مردم شریف...»، «خدمت ملت شریف ایران...» و... این شریف و شرافت انقدر طی این سالها تکرار شده که تبدیل به عادتی غیرقابل حذف از ادبیات سیاسی گشته. اما سوال اساسی اینجاست که آیا تمام آن مردم و ملتی که خطاب قرار داده میشوند واقعن باشرفند؟ من به خوبی آگاهم این سوال تا چه حد خطرناک است، زیرا مفاهیم مردم و ملت، پس از انقلاب مشروطه و علیالخصوص در دورهی پهلوی اول و دوم و به شکلی بسیار ویژهتر در دوره پس از انقلاب ۵۷، چنان به امری مقدس بدل شد، که به همین راحتی نمیتوان نزدیکش شد و گفت بالای چشمت ابروست! ولی واقعیت این است که مردم، تودهای انسان شریف نیستند. ما باید قبل از هر چیز بپذیریم که مفهوم ملت به امور مقدس و پاک و منزه فروکاستنی نیست. باید بیاموزیم مفهوم ملت را از معناهای شریرانهای که زیر پوستش جریان دارند، جدا نکنیم. آن بخش از ملت که از بدبختی دیگران نان میخورد، آن که احتکار میکند، آنکه گران میفروشد، آنکه شانه خالی میکند، آنکه بیتفاوت میگذرد، آنکه برابری را به پشیزی نمیخرد، آنکه دست از رانتخواری در وضعیتهای هولناک هم برنمیدارد، آنکه حتا با تشخیص بیماریاش مثل یک کالای لوکس رفتار میکند، او باشرف نیست. این نوع یکپارچهسازی، تنها تمهیدی است برای پنهان کردن همین رفتارهای مذبوحانه، تا فاصلهی میانِ خود و جماعتِ بغضکرده و فروخفته را انکار کند!
منبع: فضای مجازی