پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۷۲۵۶۱
تاریخ انتشار : ۰۶ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۲۲:۵۳
روستا «نمگاز» واقع در جنوب کرمان یکی از نقاطی است که ساکنان آن دار مشکلات شدید درمانی هستند و هزینه های سرسام آور مراجعه به مراکز درمانی باعث شده تا آنها با بیماری های جسمی و بعضا روحی خود کنار بیایند.
شعارسال:روستا «نمگاز» واقع در جنوب کرمان یکی از نقاطی است که ساکنان آن دار مشکلات شدید درمانی هستند و هزینه های سرسام آور مراجعه به مراکز درمانی باعث شده تا آنها با بیماری های جسمی و بعضا روحی خود کنار بیایند.
 
«نَمگاز»، روستایی که برای رسیدن به آن در سریع ترین زمان ممکن، باید سفر دوساعته هوایی تا بندر عباس، سفر زمینی 4 ساعته تا قلعه گنج کرمان و از آنجا به مدت 4 ساعت در جاده ای نا ایمن که نیمی از آن خاکی است و بخشی هم توسط سیل تخریب شده است، طی کرد.
 
برای تهیه گزارشی ازمشکلاتی که سیل در منطقه به بارآورده بود، وارد نمگاز که یکی از بزرگترین روستاهای دهستان مارز در شهرستان قلعه گنج است، شدم اما مواجهه با مردم این دیار حائز نکته مهمی است و آن نیاز مبرم به حضور تیم پزشکی برای درمان اهالی نمگاز است که هزینه ی رساندن خود به یک مرکز درمانی بیش از هزینه درمان شان است و این در حالی است که عمده درآمد اهالی این روستا یارانه نقدی است.
 
فاصله ی بسیاز زیاد با مرکز استان کرمان و نبود مراکز درمانی مجهر در شهرستان قلعه گنج و شهرستان های اطراف، باعث سرسام آور شدن هزینه های رفت و آمد اهالی نمگاز شده است.
 
«حببیه» مادربارداری است که سه کودک 3، 5 و 8 ساله هم دارد. او که الان 24 سال سن دارد، تا کنون توسط پزشک زنان معاینه نشده است.
 
همسر حبیبه خانواده خود را رها کرده و به استان دیگری کوچ کرده است. حنانه دختر بزرگ او، دچار ریزش موی سکه ای است که یک بار توانسته به پزشکی در بندرعباس مراجعه کند اما هزینه یک میلیون تومانی آزمایش تجویز شده توسط پزشک و دست خالی مادر باعث شده که دچار کچلی شود.
 
رضا پسر کوچک حبیبه است که توده ی چربی روی شکمش جا خوش کرده است اما او هم نتوانسته برای درمان به مرکز درمانی برود.
 
حبیبه بارها به مرکز کمیته امداد شهرستان قلعه گنج مراجعه کرده است اما به دلیل رها شدگی از سوی همسر و ثبت نشدن طلاق، کمیته امداد حاضر به تحت پوشش قرار دادن وی نشده است. اکنون او و سه فرزندش در کپری فرسوده و به شدت غیربهداشتی روزگار خود را می گذرانند.
 
رها کردن خانوده از سوی سرپرست خانوار، برای تعداد قابل توجهی از زنان روستا از جمله خواهر حبیبه اتفاق افتاده است.
 
«زیبا» پیرزنی در همسایگی حبیبه است که خود دچار عارضه قلبی، درد شدید سینه و فشارخون بالا است اما هزینه سفر 6 ساعته به مرکز استان یعنی کرمان برای او حدود 600 هزار تومان است، یعنی چیزی برابر با دو برابر درآمد ماهیانه خانواده.
 

 
از سوی دیگر «عبدالله» همسر زیبا نیز دچار عارضه قلبی است که پزشکی در کرمان عمل جراحی قلب باز برای وی تجویز کرده است.
 
عبدالله می گوید هزینه ویزیت و نسخه ی پزشک به همراه هزینه رفت و آمدش چیزی حدود یک ملیون و سیصد هزار تومان شده است که برای مراجعه مجدد دیگر توان مالی ندارد.
 
«عباس» صاحب 8 فرزند است که همسرش دچار دیسک کمر و ساییدگی زانو شده است. او می گوید برای تامین هزینه رفت و آمد به پزشک متخصص در کرمان، تمام دارایی اش که 10 گوسفند بوده را فروخته است.
 
مشکلات پدید آمده مالی و ناکام ماندن عباس در تحت پوشش قرارگرفتن توسط کمیته امداد، باعث شده تا فرزندان وی که وضعیت درسی خوبی داشته اند یک به یک ترک تحصیل کنند.
 
دختر ارشد عباس بعد از سه سال گذراندن تحصیلات در دانشگاه، به خاطر فقر مالی خانواده بر اثر بیماری مادر، در آخرین سال دانشگاه انصراف داده است.
 
پسرعباس نیز در رشته حسابداری دانشگاه ملی کرمان پذیرفته شده اما عدم توانایی خانواده درپرداخت هزینه 500 هزارتومانی خوابگاه باعث شده وی دانشگاه را رها کند و اکنون به عنوان سرباز فراری از خدمت در یکی از شهرستان های جنوبی کشور مشغول کارگری شود.
 
فاطمه زنی 47 ساله با 5 فرزند است که به تازگی همسرش، خانواده را رها کرده است. ثبت نکردن طلاق به دلیل ملاحظات قومی و قبیله ای باعث شده درخواست عضویت وی نیز توسط کمیته امداد رد شود.
 
«فرهاد» جوان نمگازی است که در حین ترمیم دیواره های کپر خود می گوید خانواده ای 8 نفره ای دارد که بعد از شمارش فرزندانش متوجه می شود که خانواده اش 7 نفر جمعیت دارد. او که اکنون سی سالگی خود را می گذراند علت تعداد زیاد فرزندان خود و سایر اهالی را استفاده از یارانه آن ها می داند.
 
دو فرزند خردسال او دچار سوء تغذیه شده اند.
 
یکی از اهالی روستا دندان های خود را نشان می دهد که تقریبا چیزی از آن ها باقی نمانده و هر آنچه بود نیز سیاه و عفونی به نظر می آمد. وی می گفت برای تسکین درد خود روزی یک ورق قرص ژلوفن مصرف می کند تا مسکن ها علاوه بر استعمال تریاک باعث شود که او مقداری از روز را بتواند بخوابد.
 
مشکلات دهان و دندان البته برای بسیاری از زنان و کودکان نیز مشهود بود. اغلب اهالی اظهار می کردند که تاکنون مطب دندان پزشکی را ندیده اند.
 

 
پس از گذشت دو ساعت، کم کم اهالی با دفترچه ها، تصاویر رادیولوژی و نسخ درمانی خود به امید حل شدن مشکل جمع شدند. تقریبا می شود گفت که تمام اهالی هریک با یک بیماری دست و پنجه نرم می کردند اما در این روستا بیماری های جسمی تنها شایع نبود.
 
«زینب» دختر 19 ساله ای است که در 16 سالگی ازدواج کرده ولی سه ماه بعد از ازدواج، همسرش را در یک سانحه از دست داده بود.
 
چهره زینب همانند سایر زنان روستا بسیار مسن تر از سن واقعی شان است، او در تمام این مدت، لباس مشکی بر تن داشته، از اصلاح چهره اش خودداری کرده و متاسفانه به مشکلات اعصاب و روان نیز دچار شده است.
 
زینب می گوید مصرف قرص هایی که یک پزشک عمومی در کهنوج برای وی تجویز کرده است حالش را بدتر می کند برای همین از مصرف آنها خودداری می کنند.
 

 
نرخ بالای معلولیت و سطح پایین بهداشت نه تنها در همین روستا بلکه در تمام منطقه قلعه گنج مشهود است به طوری که بنا بر اظهارات رییس اداره بهزیستی این شهر، نرخ به دنیا آمدن کودکان معلول در قلعه گنج دوبرابر میانگین کشوری است که در این بین روستاهایی هم چون نمگاز که در دوردست قرارگرفته اند وضع بدتری دارند.
 
 معاینه زنان این روستا توسط پزشک متخصص زنان تاکنون صورت نگرفته است، اگرچه برخی اهالی خود متوجه برخی بیماری های مختص زنان در خود شده بودند اما از میزان اثرگزاری آن اظهار بی اطلاعی می کردند.
 
با این اوصاف حضور تیم پزشک متخصص در دهستان مارز و به ویژه روستای نمگاز فوری و ضروری است.
 
 
شعارسال،با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته  از  پایگاه خبری جماران  ،تاریخ انتشار: 6  اردیبهشت   1399،کدخبر:1417631  ،www.jamaran.news
اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین