شعار سال: یک سو مهار شده است و سوی دیگر هنوز آتش شعله میکشد. اگر آتش در تنگه علمدار، حوالی بهبهان مهار نشود، آتش همچنان سنجابها، کبکها و توهیها، بلوطها و کنارها را خواهد سوزاند، در این میان گرمای هوا، وزش باد و خشکی علفزارها مزید بر علت است. گرچه آخرین خبرها حاکی از اطفای حریق در کهگیلویه و بویراحمد و خوزستان را دارد، با این حال همچنان وزش باد میتواند به گسترش آتش دامن بزند. گفتگو با فعالان محیطزیستی استان بوشهر نشان میدهد که منطقه کوهسیاه بوشهر با عزم مردم محلی، نیروهای امدادی، فعالان محیطزیست، نیروهای جهادی و تلاش یگان حفاظت سازمان جنگلها حالا از آتش در امان است، با این حال «مهتا بذرافکن»، پژوهشگر حوزه اجتماعی آب و فعال محیطزیستی از خاموشی این آتش با دستهای خالی میگوید. به گواه تصاویر و فیلمهای منتشر شده از بوشهر، تا پیش از روز شنبه، مردم محلی با مدیریت سازمان جنگلها، با بطریهای آب معدنی، با شاخههایتر درختان، با دستهای خالی و دمندههای سمنهای محیطزیستی به مصاف آتش سوزان رفته بودند. به گفته این فعال محیطزیستی، تا پیش از روز شنبه، دو فروند بالگرد آبپاش از مرکز استان فارس برای امدادرسانی حرکت کرده بودند، اما هر دو بالگرد با نقص فنی مواجه شده و نتوانسته بودند عملیات آبپاشی را انجام دهند. تا پیش از روز شنبه، مردم محلی در خاموش کردن آتش با جنازههای سوخته جوجه و تخمهای تیهو زیر علفها مواجه میشدند، فصل بهار، فصل تخمریزی تیهوها و کبکهاست، اما آتش جوجههای این پرندگان را در نطفه خفه و سوزانده است و تنها تعدادی از این پرندگان توانستند با دست مردم نجات پیدا کنند که البته تعدادی از آنها بعد از نجات پیدا کردن هم جان میسپردند. تا ساعت چهارصبح روز شنبه که نهایتا بالگرد آبپاش بدون نقصفنی از استان فارس رسید، آتش با تلاش مردم به خاموشی رفته بود. به گفته بذرافکن، این آبپاش از پایگاه هوایی بوشهر آب گرفت و تا خاموششدن نهایی آتش در منطقه کنار مردم بوشکان، بوشهر و شهرستانهای مجاور حضور داشت. حضور بالگرد در لحظات آخر آتشسوزی همراه با حضور نمایشی مسوولان مدیریت بحران استان بود، به تایید این فعال محیطزیستی، بزرگترین جای خالی در اطفای آتش، جای مسوولان ستاد مدیریت بحران بود که به گواه مردم، این مسوولان در لحظات آخر تنها توقفی کوتاه در منطقه کردند، عکس گرفتند و رفتند. مدیریت اطفای حریق، اما به عهده یگان حفاظت سازمان جنگلها بود. حالا آتش خاموش شده است؟ «بله، اما همچنان نیروهای مردمی و سمنها آماده هستند، با توجه به گرمای هوا و ازدحام علفهای خشک، ما همچنان وقوع آتش را پیشبینی میکنیم.» آتش بوشهر، اما میتوانست در همان دقایق ابتدایی خاموش شود، این گفته به تایید این فعال محیطزیستی میرسد، شنبه شب نیز آتش در خاییز خوزستان مهار شده بود، اما وزش باد همچنان گدازههای آتش را سرخ میکند، این درحالی است که اگر در همان ساعات اولیه آبپاشها میآمدند و آتش را مهار میکردند، خسارتها تا مرز کنونی نمیرسید. با این حال پس از نشر اولین خبرهای آتشسوزی در خاییز، پیش از صدور دستور پرواز هلیکوپترها و آبپاشها، درگیری میان مدیران سر معوقه سازمان جنگلها به وزارت دفاع بیشتر مورد توجه قرار گرفت تا رسیدگی به خود بحران. این فعال محیطزیستی میگوید که رسیدگی به آتشسوزی در استان کهگیلویه و بویر احمد با دشواریهای بیشتری روبهرو بود، زیرا بهرغم مصوبه دولت، این استان در جنگلهای خود ایستگاه اطفای حریق ندارد. استان کهگیلویه و بویراحمد که بیشترین سهم پوشش جنگلی زاگرس را درون خود جا داده است و بهرغم تمام ارزشهای اکولوژیکی، تامینکننده سرچشمههای آبهای شیرین زاگرس است، در نبود تنها یک مرکز اطفای حریق رنج میبرد. فقدان تجهیزات و امکانات این استان تا حدی است که در روزهای آتشسوزی، برخی فعالان محیطزیستی اقدام به جمعآوری کمکهای مردمی کردهاند و تا روز شنبه، ۱۱۵ میلیون تومان برای خرید دمنده هوا برای استان کهگیلویه و بویراحمد جمعآوری شده است. بهرغم ضعف امکانات و تجهیزات اطفای حریق در استان کهگیلویه و بویراحمد و بوشهر، این فعال محیطزیستی به منابع غنی نفتی در استان خوزستان و بوشهر اشاره میکند و میپرسد که در چنین شرایط دشواری، این دستگاههای عظیم نفتی آیا برای مسوولیتاجتماعی خود نیز حاضر به همکاری نیستند؟ از طرفی دیگر، گلایههای افرادی که با دستان خالی به مصاف آتش رفتهاند، از استانهایی است که زاگرس را به آب میشناسند و سدها را بر شانههای آن میگذارند و آب خود را تامین میکنند، اما در کمکرسانی به آتشسوزی این منبع تولید آب شیرین دست یاری نمیرسانند.
آخرین وضعیت آتش
غلامرضا شریعتی، استاندارخوزستان نیز روز یکشنبه، در نشست ستاد پیشگیری، هماهنگی و فرماندهی عملیات بحران خوزستان به عمدی بودن آتشسوزی در منطقه خاییز خوزستان اشاره کرده و گفته است: «ضرورت دارد که دادستانی اطلاعیه بدهد و اعلام کند با کسانی که موجب آتشسوزی جنگلها میشوند بهشدت برخورد خواهد شد؛ بیشترین مجازاتی که قانون اجازه میدهد برای متخلفان در نظر گرفته خواهد شد و در این زمینه بنا شد هیچ مسامحهای نشود.» شریعتی در این گفتگو اشاره کرده است که برای اطفای آتش در استان کهگیلویه و بویراحمد، از استان خوزستان دو فروند بالگرد هوانیروز اعزام شده است، این درحالی است که به گفته سیداسدالله هاشمی، مدیرکل حفاظت محیطزیست استان کهگیلویه و بویر احمد و به نقل از «ایلنا»، این دو فروند آبپاش در ارتفاعات درگیر آتشسوزی، در حال آبپاشی هستند و برای خاموشی شعلههای آتش، به بالگرد ترابری نیاز است و هرچه بالگرد بیشتری در منطقه حضور داشته باشد، آتشسوزی زودتر مهار میشود. با اینکه به گفته مدیرکل حفاظت از محیطزیست استان کهگیلویه و بویراحمد، آتش در این استان به نسبت روزهای گذشته شدت کمتری پیدا کرده است، اما آتشسوزی بیشتر در بخش خاییز استان خوزستان شعلهور است. پیش از این شنبهشب خبر اطفای کامل آتش در بهبهان منتشر شده بود، اما وزش باد شدید دوباره حریق را توسعه داده بود. خبر توقف آتشسوزی در زاگرس در حالی پس از یک هفته آتشسوزی به گوش میرسد که مجموعه این اتفاقات دست به دست هم جای خالی وجود بالگردهای مخصوص اطفای حریق، کمبود تجهیزات و نیروی انسانی و عدم هماهنگی دستگاهها برای رسیدگی به موقع را بیش از پیش عیان کردند.
معضلی به نام بالگرد
«سال ۹۶ با نهادها و سازمانهایی که بالگرد و هلیکوپتر دارند، قراردادی عقد کردیم، اما این قراردادها تامین اعتبار نشدند.» حالا سرهنگ قاسم سبزعلی، فرمانده پیشین یگان حفاظت از سازمانها، جنگلها و مراتع و آبخیزداری میگوید که اطفای حریق تا سال ۹۷ بدون مشکل پیش میرفت، اما از سال ۹۸ به بعد مسائل مالی بالا گرفت، هزینه سوخت پرواز این بالگردها به گفته او، حالا در هر پرواز به ۱۲ میلیون تومان نیز میرسد و کمکگرفتن از این بالگردها بدون تامین مالی و اعتبار دولت ممکن نیست. از طرفی دیگر، سرهنگ سبزعلی معتقد است که بضاعت سازمان جنگلها و حتی سازمان محیطزیست برای تامین تجهیزات اطفای حریق کم است و به همین دلیل او به ضرورت طرحریزی برای تشکیل ناوگان اطفای حریق و تامین تجهیزات اشاره میکند تا به محض وقوع آتشسوزی، آبپاشها بتوانند به محض آتشسوزی با تجهیزات کامل به محل حادثه برسند. به گفته او، هلیکوپترها توان انجام عملیات در مناطق صعبالعبور را ندارند و گرمای هوا استفاده از این هلیکوپترها را در سطح پایین و نزدیک به آتش ناممکن میکند، اما بالگردها میتوانند در سبد آب خود سه هزار لیتر آب حمل کنند. این درحالی است که به گفته فرمانده پیشین یگان حفاظت از سازمانها، جنگلها و مراتع کشورهای دیگر از بالگردهای مخصوص آبپاش استفاده میکنند که میتوانند در یک پرواز حدود پنجاه هزار لیتر آب را با خود حمل کنند و بر فراز مناطق صعبالعبور نیز عملیات انجام دهند. درکنار ضعف تجهیزات برای اطفای حریق، سرهنگ سبزعلی به کمبود آموزشهای تخصصی اطفای حریق اشاره میکند و میگوید که وقوع آتشسوزی و گستردهشدن آن به علتهای مختلفی وابسته است، متاسفانه مردم محلی که در جوار جنگلها زندگی میکنند، آموزشهای لازم را ندیدهاند و در زمان وقوع بحران به صورت تخصصی نحوه مقابله با آتش را نمیدانند، از طرفی دیگر گرچه در سالهای گذشته کارگاههایی برای آموزش اطفای حریق در جنگلها برگزار شده است، اما به تاکید این سرهنگ، تا زمانی که برنامهای جامع برای اطفای حریق در نظر گرفته نشود، این تصمیمها و برنامهریزیها مقطعی باقی خواهند ماند. اشاره به کمبود تجهیزات و تعلل در کمکرسانی در گفتههای این سرهنگ محدود نمیشود. سرهنگ علی عباسنژاد، فرمانده وقت یگان حفاظت از سازمانها، جنگلها، مراتع و آبخیزداری پیش از این درمورد آتشسوزی جنگلهای گچساران اشاره کرده بود که آسیبهای وارد بر این جنگل متاثر از صعبالعبور بودن این منطقه و نیاز به حضور بالگرد بود. اما به گفته او، «بالگردها دو روز و نیم پس از آتشسوزی به منطقه رسیدند که این موضوع خسارتها را تشدید کرد، زیرا اگر تجهیزات هوایی زودتر به منطقه اعزام شده بودند، همان روز اول امکان اطفای حریق ممکن بود.» به گفته سرهنگ عباسنژاد، پیش از این وزارت دفاع بالگردهای اطفای حریق را برای سازمان تامین میکرد، اما، چون دولت اعتباری برای این کار در اختیار این سازمان قرار نداده است، دو سال است که این وزارتخانه با سازمان همکاری ندارد. جمشید محبخانی، فرمانده یگان حفاظت محیطزیست نیز پس از سوختن جنگلهای کهگیلویه و بویراحمد در آتش به ایلنا گفته بود: «اینکه سازمان محیطزیست باید برای هر حریق معطل بماند تا هلیکوپتر دریافت کند، فرصت اولیه اطفای حریق را از دست میدهیم.» به گفته او، سازمان حفاظت محیطزیست چه از لحاظ نیروی انسانی و چه از لحاظ تجهیزات اطفای حریق، کفاف کنترل شرایط را ندارد، دو بالگردی که به این سازمان برای اطفای حریق فرستاده شده بود، تنها توانایی جابهجایی نفرات را داشتند، درصورتیکه نیاز این سازمان برای اطفای حریق به بالگردی است که بتواند سبد آب را جابهجا و تخلیه کند. سرهنگ محبخانی با اشاره به اینکه این بالگردهای مجهز به آبپاش را سپاه در اختیار سازمان گذاشته، گفته بود: «اینکه سازمان محیط زیست باید برای هر حریق معطل بماند تا هلیکوپتر دریافت کند، فرصت اولیه اطفای حریق را از دست میدهیم. اگر این هلیکوپترها به سازمان محیط زیست واگذار شود، میتوانیم از اتلاف وقت و گسترش آتش در لحظات اولیه و شکلگیری حریق جلوگیری کنیم.»، اما آیا سازمان محیطزیست و سازمان جنگلها توان تهیه این تجهیزات را دارند؟ کافینبودن تجهیزات اطفای حریق و نبود بالگردهای مخصوص آبپاش در میان سخنان ناصر اسفندی، کارشناس سازمان جنگلها در امور حفاظت و اطفای حریق به چشم میخورد. این کارشناس اشاره میکند که پیش از این، نهادها و سازمانهای مسوول هنگام وقوع حادثه و فارغ از هر موضوعی، به دلیل اینکه مراتع و جنگلهای کشور حائز اهمیت و ارزشهای فراوانی هستند همکاری کامل را میکردند. با این حال تعداد ناکافی نیروی انسانی سازمان جنگلها وکمبود تجهیزات این سازمان را برای اطفای حریق وابسته به سایر نهادها میگذارد. از طرفی دیگر، بالگردهایی که در وضعیت فعلی اقدام به آبپاشی میکنند، به گفته این کارشناس، مخصوص اطفای حریق جنگلها طراحی نشدهاند، در واقع با تجهیز بالگردها به یک سبد آبپاش عملیات اطفای حریق جنگلها توسط این آبپاشها به صورت «نقطهای» صورت میگیرد، در صورتی که کشورهای دیگر، مثل ترکیه، برای اطفای حریق جنگلها از بالگردهای مخصوص استفاده میکنند، اما متاسفانه در کشور بالگردی مخصوص این کار وجود ندارد. اسفندی به بودجه صد میلیاردی برای تامین تجهیزات اطفای حریقدر فاصله سالهای ۹۵ و ۹۷ اشاره میکند و میگوید که این بودجه خرج خرید تجهیزات شخصی، ماشینهای آبپاش و ابزارهایی از این دست برای کل کشور صرف شد، اما درنظر گرفتن چنین بودجههایی، با توجه به نوسانات ارزی، نمیتواند پاسخگوی خرید یک دستگاه هلیکوپتر مخصوص اطفای حریق باشد. نگاهی به وسعت پوشش جنگلی کشور و قیاس آن با امکانات و تجهیزات اطفای حریق عددهایی نامتوازن را نشان میدهد، شاید آتشسوزی زاگرس فرصتی باشد تا بالاخره تهیه بالگرد مخصوص اطفای حریق جنگل برای کشور به امری ضروری بدل شود. تغییرات اقلیمی پیش از این زنگ حضور خود را به صدا درآوردهاند و در صورتی که کمبود آب یکی از اساسیترین مسائل پیش روی کشور در سالهای آتی خواهد بود، توجه نکردن به آتش جنگلها، علاوه بر از دست دادن منابع غنی و ارزشمند محیطزیستی، به معنای از دست دادن منابع آبی و عمیقشدن بحران کمآبی کشور نیز خواهد بود، حالا که یک چشم ما با اشک و دیگری با خون ناظر سوختن تیهوها، کبکها، بلوطها و سنجابهای زاگرس است، یک چشم ما با خون باید نظارهگر رنجهای بی پایان بیآبی در صورت ادامه سوختن زاگرس باشد.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامکه اعتماد، کد خبر:148469، تاریخ انتشار: 12خرداد 1399، www.etemadnewspaper.ir