شعار سال: این تاکید تلاش دارد تا توجه جهانی را به تاثیر کرونا بر بازار کار و وضعیت معیشت و به دنبال آن احتمال سوق دادن کودکان بیشتری به سمت کار جلب کند. در بخشی از بیانیه این سازمان آمده بود: «پاندمی کووید ۱۹ و در نتیجه شوکی که به بازار کار و اقتصاد وارد کرد، تاثیر عظیمی روی زندگی و معیشت مردم داشته است. شوربختانه، کودکان اغلب جزو اولین گروهی هستند که (از عواقب چنین موضوعی) رنج میبرند. این بحران میتواند میلیونها کودک گروه آسیبپذیر را به سمت کار کودک سوق دهد. تا همین حالا هم برآوردها نشان میدهد که حدود ۱۵۲ میلیون کودک کار در سراسر دنیا وجود دارند که از این میان ۷۲ میلیون نفرشان درگیر کارهای سخت و زیانآورند. این کودکان حالا به خاطر شرایط پیشآمده که کارهای سختتر و ساعات بیشتری از کار را پیش روی آنها قرار داده، در خطر بزرگتری هم قرار گرفتهاند.» حالا سوال اینجاست: آیا ایران هم جزو کشورهایی است که باید نگران این عوارض احتمالی روی زندگی بخشی از کودکانش باشد؟ «به هر حال یکی از پیامدهای کرونا، عوارضی است که به لحاظ اقتصادی در کشورهای مختلف (و با درجهای از تفاوت) پیش میآید. واقعیت این است که نه تنها حالا و در زمان کرونا، بلکه پیش از آن هم قشر آسیبپذیر ما وضعیت خوبی نداشتند. الان هم که کرونا تاثیر گذاشته یعنی وضعیتشان بدتر شده. البته در این میان بخشی از بچههای کار به کشورشان برگشتند، چون وقتی در مورد کودکان کار صحبت میکنیم یک بعد مساله این است که درصدی از آنها بهخصوص در حوزه زبالهگردی، بچههایی هستند که از افغانستان به ایران میآیند. اما همین که سازمان جهانی کار هم دارد هشدار میدهد یعنی اینکه این خطر وجود دارد که وضعیت کرونا بر افزایش کودکان کار تاثیر بگذارد و من فکر میکنم که با شواهدی که هست، این وضعیت شامل حال کشور ما هم میشود.» این پاسخ فاطمه قاسمزاده، رییس شبکه یاری کودکان کار و خیابان به سوال «اعتماد» است. وضعیت اقتصادی آشفتهای که حالا شاید بیشتر از هر زمانی در سالهای اخیر به چشم میآید سبب شده تا طیف وسیعی درگیر وضعیت معیشت و تغییرات گاه بنیادین در نحوه کسب درآمد و گذران زندگی باشند و بیشک در این میان زندگی کودکان بسیاری هم دستخوش تحولات منفی میشود. قاسمزاده در توضیح این وضعیت مساله خودکشیهایی که در چند روز گذشته خبرساز شدند، اشاره میکند و میگوید: «از لحاظ اقتصادی مشکلات در میان اقشار مختلف دیده میشود و این موضوع تنها به کودکان کار هم محدود نمیشود. دیدید که در چند روز اخیر خودکشیهایی داشتیم که به نظر میرسد با منشا اقتصادی بودند. اینها نشان میدهد که در کشور ما متاسفانه این مشکلات هم در قبل وجود داشته و حالا هم با تاثیری که کرونا بر وضعیت اقتصادی گذاشته، عوارضش را بیشتر میبینیم.» یکی از عوارضی که این فعال مدنی و حقوق کودک به وضوح دیده است میزان کمکهایی است که به انجمنها و نهادهای مدنی و خیریه ارایه میشود: «آن گروههایی که قبلا به قشر آسیبپذیر کمک میکردند، اگر در حال حاضر خودشان محتاج کمک نشده باشند، دستکم دیگر توان این کمکرسانی را ندارند، چون باید زندگی خود را بگذرانند.» در وضعیتی که اقتصاد و معیشت مردم میان دو اهرم فشار تحریم و کرونا قرار گرفته است و عوارض این فشارهای سنگین ممکن است کودکان بیشتری را برای کار روانه خیابانها و کارگاههای زیرزمینی کند آیا با تصویب لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان میتوان کاری از پیش برد؟ این لایحه معطل مانده آیا توان این را دارد که قانون را تبدیل به طناب نجات برای کودکانی کند که ممکن است زودتر از آنچه باید سر از محیط کار درآورند؟ قاسمزاده به توان این لایحه چندان خوشبین نیست: «یک اشکالی که آن لایحه دارد، اشکالی است که ما در تمامی مسائل مرتبط با کودکان کار با آن مواجه میشویم؛ نگاه حاکمیت تنها کودکان کار در خیابان را میبیند و خیلی عظیم کودکانی که در هر جایی جز خیابان کار میکنند انگار اصولا وجود خارجی ندارند. انگار اصلا خبر ندارند که در این کشور چه میگذرد.» این نواقص و ندیدنها از نظر قاسمزاده در قوانین و آییننامههای دیگر هم دیده میشود. یک نمونهاش آییننامه حمایت اجتماعی کودکان است که بهزیستی تدوین و ابلاغ کرده است: «یکی از اشکالات این آییننامه هم این است که سایر بچههای کار را مدنظر نگرفته و یک اشکال دیگر اینکه باز هم به موضوع جمعآوری تاکید داشته است، کاری که سیوچند دوره انجام شده و معلوم است که جواب نمیدهد. فقط یک تفاوت دارد و آن هم اینکه اینبار بچهها را در گروههای سنی مختلف تقسیمبندی کرده است؛ بچههای زیر ۷ سال جدا، ۷ تا ۱۲ سال، ۱۲ تا ۱۵ سال و بعد ۱۵ تا ۱۸ سال، چون متاسفانه سن قانونی کار در کشور ما ۱۵ سال است. یک جداسازی دیگر هم مهاجران از کودکان دیگر هستند که حالا باید ببینیم در عمل چه میشود، چون پارسال هم که طرح جمعآوری را شروع کردند گفتند ما امکاناتمان خوب است در حالی که با آن مرکز فوریتهای اجتماعی که قرار بود دایر شود و مجهز باشد و بچهها از امکانات بیشتری برخوردار باشند نهایتا موافقت نشد و شهرداری امکانات لازم را به بهزیستی نداد و به خاطر همین اختلافات بچهها نهایتا به همان قرنطینههایی منتقل شدند که سالهاست بهزیستی دارد و واقعا شرایط سختی را تحمل کردند.» از آنجایی که بخش قابلتوجهی از این کودکان که با نام کودکان کار شناخته میشوند، کودکان مهاجر هستند به نظر او ساماندهی قوانین مهاجرت است که قرار است تاثیری بزرگتر روی این کودکان داشته باشد. اما اینکه این سیاستها کی و چگونه قرار است تغییر کند موضوعی است که به تغییراتی بنیادینتر میانجامد و شاید نتوان به این زودیها شاهدش بود. هشدار سازمان جهانی کار ناظر بر اتفاقاتی است که با موج کرونا قرار است رخ دهند. در ایران سابقه فشارهای اقتصادی و تحریم را میتوان عامل سرعتدهنده به این موج بزرگ دانست که شاید همین حالا هم بتوانیم تاثیراتش را ببینیم. اوایل خرداد ماه بود که رضوان حکیمزاده، معاون ابتدایی وزارت آموزش و پرورش در گفتگو با «اعتماد» به سوالات ما در مورد خطر گسترش ترک تحصیل میان دانشآموزان باتوجه به شرایط به وجود آمده پس از شیوع کرونا پاسخ داد. او در بخشی از صحبتهایش گفت که همین حالا هم ارتباط بخشی از دانشآموزان با مدارس قطع شده است و هیچ خبری از آنها نیست: «همین حالا در شهرهای مختلف حتی در شهر تهران بالای هزار نفر دانشآموز داریم که بعد از اتفاق کرونا، هر قدر که گشتهاند آنها را پیدا نکردهاند. اکثر اینها احتمالا مربوط به خانوادههایی هستند که بچههایشان را برداشتهاند و رفتهاند به روستایی، جایی و هیچ ارتباطی هم دیگر با مدرسه نگرفتهاند.» این قطع ارتباط ناگهانی و دشواری در پیگیری وضعیت درس و زندگی کودکان زنگ خطری است که به صدا درآمده است. تجربه نشان داده دوری از تحصیل و مدرسه (جدا از عواقب ناشی از ترک تحصیل) تا حد زیادی با مشغول شدن کودکان و نوجوانان در محیطهای کاری مختلف از خیابان گرفته تا کارگاههای دور از چشم، ارتباط بسیار دارد.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه اعتماد، تاریخ انتشار: ۲۵ خرداد ۱۳۹۹، کد خبر: ۱۴۹۱۵۴، www.etemadnewspaper.ir