پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۸۳۹۶۵
تاریخ انتشار : ۰۵ تير ۱۳۹۹ - ۲۳:۵۱
جامعه ما به گونه ای است که مجبوریم برای درس، شغل، امتحان و یا هزاران کار دیگر به استفاده از توصیه و معرفی مکتوب و تلفنی و رفاقتی رو بیاوریم.
شعار سال: عجیب است که پیش از اقدام به هریک از امور مذکور به شکل کاملا ناخودآگاه و حتی غیر ارادی به دنبال یک آشنا، یک مقام مسول با نفوذ و در یک کلام یک فرد هستیم که ما را به مقصد و مطلوب‌مان برساند. گویی اگر چنین نباشد اصلا کار‌ها پیش نمی‌رود که در این صورت کفش پولادین می‌خواهد و اراده‌ای راسخ و زانوانی مستحکم تا در صورت عبور از خان هفتم، به مقصد نهایی رسید. همین امر نیز سبب شده است که واسطه‌گری و اعمال نفوذ یکی از مشاغل پر طرفدار در میان ما باشد و اصولا بسیاری به شوق تصاحب مشاغل و موقعیت‌های پر نفوذ، پله‌های ترقی را در ادارات و نهاد‌ها طی می‌کنند که از قضا برای همین نیز نیاز مفرطی به آشنایی و رابطه با یک مقام صاحب نفوذ است! سر خود را که به هر طرف بچرخانیم یا همه در اندیشه تصاحب نفوذاند یا عامل نفوذ یا راه نفوذ!
قطعا این روز‌ها خبر استخدام ۸ هزار نفر در ایران خودرو با توصیه نمایندگان مجلس و نماینده‌ای که ۳۰۰ نفر را یک تنه توصیه و در آنجا استخدام کرد را شنیده‌اید. این خبر به ما می‌گوید که ویروس آشناسالاری و قانون‌گریزی در جامعه ما به شکل افسارگسیخته‌ای اپیدمی شده است. از سویی آشنا سالاری هیچ گونه سنخیتی با نخبه گرایی و شایسته سالاری ندارد و در چنین چرخه‌ای قطعا از کارگر تا مهندس و مدیران میانی و سطوح بالاتر، یکی درمیان هیچ کس در جایگاه خودش نیست و نخواهد بود و گزافه نیست اگر بگوییم این رویه در سطوح مدیرت کلان کشور نیز به الیگارشی طبقه یا جریان یا گروهی خاص منجر خواهد شد.
قطعا بسیاری از آن ۸ هزار نفر توصیه شده مثل آن دانشجویان سفارشی بورس شده و بسیاری دیگر از توصیه شدگان خود را شایسته می‌دانند و مستحق؛ البته کیست که خود را شایسته نداند؟! همانگونه که رنه دکارت می‌گوید تنها چیزی که میان انسان‌ها عادلانه تقسیم شده عقل است، چراکه هرکس فکر می‌کند به اندازه کافی از آن سهم برده است. قطعا همین انسان، خود را مستحق وشایسته‌ترین نیز می‌داند. اما شرایط غالب بر صنعت خودرو سازی تا وضعیت سایر صنایع و هرج و مرج حاکم در دیگر امور اقتصادی و اداری کشورمان گویای آن است که توصیه‌ها و معرفی‌نامه‌های این سیستم آشناسالار، در راستای استحقاق واقعی افراد نبوده است که در این صورت قرار گرفتن افراد در موقعیت‌های اشتباهی نیز از پیامد‌های تبعی آن خواهد بود.
با تامل بر واکنش جامعه ایرانی در برابر پدیده آشناسالاری، متوجه رفتار پارادوکسیکال آن خواهیم شد. بطوری که آشناسالاری میان مردم و مسولان، امری مذموم است و کمتر کسی هست که در مذمت این رویه لب به شکایت باز نکند یا دست به قلم نشود و در نقد آن ننویسد. اما از سوی دیگر آشناسالاری به یکی از رویه‌های مرسوم و معمول و حتی متعارف زندگی روزمره ما تبدیل شده است. به سخن دیگر آنگاه که پدیده آشناسالاری، نفع مستقیم برای شخص در مقام ناظر نداشته باشد یا منافع مستقیم و غیر مستقیم‌اش را تهدید کند، منتقد و مخالف همین رویه و عاملانش خواهد شد! اما در صورت اطمینان از تامین منافع فردی، قطعا از این رویه استقبال خواهد کرد. در اینجاست که باید گفت ما به مصاف آلودگی‌هایی می‌رویم که خود به آن آلوده‌ایم!
آلودگی‌های اجتماعی ما نیز عموما از میان نمی‌روند، چراکه غالبا مردم و روشنفکران ما نگاهی خطی به مسائل اجتماعی دارند. بطوری که در یک دوره همه گرفتاری‌ها را در ساختار‌های سیاسی می‌بینیم و در دوره‌ای دیگر همه مشکلات را در فرهنگ مردم و خلقیات. درحالی که چنین فرایندی را باید چرخه‌ای نگاه و تحلیل کرد؛ و تا زمانی که تحلیل خطی از رفتار‌های اجتماعی داشته باشیم قطعا دور باطل ناکامی‌ها ادامه خواهد داشت.
در این مورد خاص نیز اصلا به فرایند عرضه و تقاضا توجهی نداریم و صرفا منتقد آنهاییم که عرضه کننده این پدیده هستند و کاری نداریم که چقدر تقاضا برای اعمال نفوذ و آشناسالاری و… زیاد است. ممکن است تصور شود که عرضه کننده که در هسته تصمیم‌گیری یا نظارتی ساختار قرار دارد بطور مستقیم و غیر مستقیم موجب رشد تقاضا شده باشد؛ اگرچه این نیز هست، اما همه واقعیت نیست. در سطوح پایینی آشناسالاری‌ها عموما برای اموری، چون جریمه، خلافی خودرو، تعیین محل خدمت سربازی، وام بانکی، فرار مالیاتی، خلافی ساخت و ساز و استخدام و مسائلی از این دست مطالبه می‌شود که استفاده از آشناسالاری بجز در استخدام، که عموما راهی از سر ناچاری است، در سایر موارد بخاطر خودمداری و نفع طلبی محض فردی است! اما در سطوح بالاتر هم داستان به همین شکل است و منفعت طلبی محض است که افراد را برای ارتقاء شغلی، وام‌های نجو‌می و مجوز‌های کلان به سمت آشناسالاری سوق می‌دهد.
اگرچه در سطوح پایین کار‌های اداری ممکن است قوانین به گونه‌ای پیچیده و ناکار آمد باشد که افراد نتوانند به راحتی کارهایشان را پیش ببرند و مجبور به استفاده از رانت و نفوذ بشوند. اما همانگونه که گفته شد در اکثر موارد منفعت طلبی افراد است که مجوز چنین کاری را می‌دهد. از سوی دیگر آن‌ها که برای استخدام و… به ناچار از روی استیصال وارد این چرخه می‌شوند نیز قربانی سیستم آشناسالاری هستند که خود به آن دخیل بسته‌اند! چرا که بخش اعظم بحران اقتصادی و معیشتی و نبود فرصت شغلی و… ریشه در ناشایسته سالاریِ سیستم آشناسالار دارد!
در پایان باید گفت که آشناسالاری محصول مستقیم نفع طلبی فردی و فرهنگ خودمداری است و راه علاج این چرخه معیوب و گریز از زیر سایه سنگین خودمداری بر جامعه ما نیز؟ نگاه چرخه‌ای و جامعه محور به مسائل و مشکلات اجتماعی است. نه آنکه در تحلیلی خطی و با عینک سیاسی، یک سویه به پدیده‌ها بنگریم و به خیالمان این برود و آن دیگری بیاید مشکلات جامعه حل می‌شود و آن‌ها که عمری به خودمحوری، زرنگی می‌گفتند، ترک عادت می‌کنند و بساط آشناسالاری و …اینگونه با نگاه صرف سیاسی تغییر می‌کند!

شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت جستارها، تاریخ انتشار: ۳۱ خرداد ۱۳۹۹، کد خبر: -، jostarha.com
اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین