شعار سال: بازگشت علی کفاشیان یک سناریوی محتمل، اما غیرممکن بود که توسط افراد بالادستی و با تجدیدنظر مصلحتی کمیته اخلاق به یک امر طبیعی و ممکن تبدیل شد. همه دومینوهای بازگشت مرد خندان به پستهای مدیریتی و حتی کرسی ریاست فدراسیون فوتبال چیده شد، اما دودستگیها در فدراسیون کار دست تیم کفاشیان و هواخواهان انگشتشمارش داد. مخالفت هیئترئیسه فدراسیون فوتبال بهشکل علنی و غیرعلنی، حتی با تنظیم شکایتنامهای به کنفدراسیون فوتبال آسیا –که بعدها تکذیب! شد- نشان از عدم علاقه تیم برجای مانده از مهدی تاج به ریاست کفاشیان میداد. رئیس و نایبرئیس سابق که بین خود پستهای مدیریتی و کرسیهای تصمیمگیرنده را جابهجا میکردند، حالا بدل به دو قطب مقابل هم شده اند.
هنوز یادمان نرفته که چرا کفاشیان به تبعید اجباری و محرومیت از حضور در فوتبال محکوم شد. رئیس سابق فدراسیون فوتبال که در پرونده مفقود شدن مبلغ قرارداد حق پخش بازیهای تیم ملی در انتخابی جام جهانی متهم شناخته شده شد و از سوی کمیته اخلاق با محرومیت ۵ ساله مواجه شد، با گذر تنها یک سال از زمان محکومیت به فدراسیون بازگشت و هرگز مشخص نشد مبلغ فوق را چه کسانی به جیب زده اند.
کفاشیان بلافاصله پس از بالاگرفتن تب اصلاح اساسنامه و احتمال ورود کمیته انتقالی فیفا به فدراسیون برای اصلاح و تعیین اساسنامه به طرزی کاملا مشکوک و عجیب وارد گود شد تا هم نص صریح قانون را نقض کند و درعین بیقانونی و ساختارشکنی، به شکل چراغ خاموش دوباره عهده دار مسئولیت این فوتبال ورشکسته شود و با بازگشت دوباره به فوتبال به ریش قانون بخندد.
محتمل بود که دوستان رئیس سابق فدراسیون فوتبال با بازگشت کفاشیان مخالف باشند و حضورش در ساختمان فدراسیون را برای حتی یک لحظه هم برنتابند. مهدی تاج اگرچه پس از افتضاح و رسوایی در قرارداد ویلموتس به یکباره بیماری قلبیاش عود کرد و تصمیم به استعفا گرفت، اما هنوز بازوهای قدرتش در مهمترین نهاد اجرایی فوتبال را از دست نداده و شاید حتی خودش پدرخوانده این ماجراها باشد. بدیهی بود که حضور کفاشیان با آن وتوی رای و آن گردش نظر توسط کمیته اخلاق یک خطر جدی برای تیم حمایتی از تاج باشد، چرا که در صورت بیخیالی و ادامه دادن با این شرایط قطعاً علی کفاشیان بازهم به ریاست فدراسیون بازمیگشت و پستها را برای دوستان خودش خالی میکرد، نه رفقای تاج. کفاشیان با علم به اینکه در فدراسیونِ تاج هیچ هواخواهی ندارد و ماندنش بیشتر از این در فوتبال برایش مخاطرهانگیز است، در هفتههای اخیر بارها گفته هیچ نگاهی به ریاست طمعانگیز فدراسیون ندارد و حتی برای هیئترئیسه نیز قصد کاندیداتوری را ندارد.
کفاشیان آمده تا با دبیرکل فدراسیون و اندک دوستان باقیماندهاش کارها را پیش ببرد و اصلاح اساسنامه را به پایان برساند. کفاشیان که بیشتر از تاج مورد وثوق فیفا و AFC است، توسط بالادستیها وارد گود شده تا این دندان همیشه لق را با «تو بمیری، من بمیرم» هایش از دهان فدراسیون بکند و رئیس جدید را نیز به فوتبال معرفی کند. بر کسی پوشیده نیست که کفاشیان بیشتر از هرکسی دوست داشت در پستهای اصلی اجرایی فدراسیون پست بگیرد و حتی با دور زدن قانون عنواندار ریاست نیز بشود، اما حرکات بازماندگان فدراسیون قبلی و آشوب در راهروهای ساختمان فدراسیون آرزوهای پیرمرد خندان فوتبال را برباد داد تا هنوز قدرت در دست اصفهانیها بماند.
کفاشیان درباره بازگشت به فوتبال و اینکه چرا سرپرست فدراسیون فوتبال نشد، گفت: من بازنشسته هستم و مجوز ندارم. طبق قانون نمیتوانم سرپرست فدراسیون فوتبال شوم. البته بودن در هیئت رئیسه بلامانع است، چون اعضا کار اجرایی نمیکنند و تنها ماهی یک بار یا دو بار به فدراسیون فوتبال میآیند. منتهی سرپرست فدراسیون یا دبیر کل که کار اجرایی میکنند، نباید بازنشسته باشند. به همین خاطر بنده هم نمیتوانم. این را هم در نظر بگیرید اگر من سرپرست شوم، با توجه به اینکه بازنشسته هستم، حق امضا ندارم. به هر حال رئیس در فدراسیون باید چک بدهد و تعهدنامه امضا کند. وقتی این کارها را کند و بازنشسته باشد، کار خلاف میشود. من هم که دنبال کار خلاف نیستم. بهاروند بازگشت به کار گرفته و به همین خاطر توانسته برای سرپرستی مجوز بگیرد، ولی من نمیتوانم این کار را کنم. او تاکید کرد که دیگر تحت هیچ شرایطی به فوتبال باز نمیگردد و حتی در انتخابات برای نه ریاست و نه هیئت رئیسه کاندیدا نخواهد شد.
از صحبتهای کفاشیان میتوان برداشت کرد که دوست داشته به فدراسیون برگردد و زمام امور را در دست بگیرد، اما با وجود مثلث یاران تاج در فدراسیون و همچنین دودستگی و شکاف شدید بین کفاشیان، بهاروند، اسلامیان و ساکت هرگز این اتفاق نمیافتد. کفاشیان نیز که رویای خود را برباد رفته میدید، با گفتن جمله: نمیخواهم به فوتبال برگردم داغ دلش را تسلی داد و با قدرتطلبی اصفهانیهای فدراسیون کنار آمد. او دونده ایست که در روزهای آخر حیات ورزشی اش دوباره به پیست قدرت پا گذاشت تا بلکه بتواند در این رقابت نابرابر زودرت از بقیه به صندلی برسد، اما موازنه قدرت در فدراسیون فوتبال به اندازهای پیچیده بود که جایی برای رئیس خندان سابق نگذاشت تا دونده کهنه کار حتی به خط پایان هم نرسد.
حیدر بهاروند کماکان سرپرست فدراسیون فوتبال است و مهمترین سمت اجرایی فدراسیون را داراست، محمود اسلامیان هنوز عضو موظف هیئترئیسه و سرپرست نایبرئیسی فدراسیون است و محمدرضا ساکت نیز دورادور هوای کار را دارد تا دستان قدرتمند مهدی تاج هنوز بهطور کامل از فدراسیون قطع نشده باشد.
کفاشیان رنگ میز ریاست فدراسیون فوتبال را نخواهد دید، نه، چون دوست ندارد؛ اتفاقا رئیس خندان همیشه شوق و میل به نشستن روی آن صندلی داغ را دارد، اما دیگر نمیتواند ساختمان سئول را تحت اختیار خود ببیند. فدراسیون فوتبال اصلاً یکدست نیست و کسی دوست ندارد زیرنظر علی کفاشیان کار کند. همه کُدها و دستورهایشان را از فردی که خارج از فدراسیون است و دوستانی قدرتمند در فدراسیون دارد، میگیرند، چرا که مسیر بازگشت همیشه باز است؛ حتی با بیماری قلبی، حتی با بازنشستگی!
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از شبکه اطلاع رسانی راه دانا، تاریخ انتشار: ۱۱ مرداد ۱۳۹۹، کدخبر: ۱۶۳۲۵۷۸، www.dana.ir