شعار سال:
فاطمه باقیپور (مترجم و کارشناس ارشد ادبیات فارسی): بی شک، ما در عصری زندگی می کنیم که عصر فشردگی اطلاعات است. عصری که چنان حرکت سریع رو به پیشرفتی دارد که نمیتوان از هرکسی انتظار داشت که ساعتها وقتش را به مطالعه بگذراند، کتابهای کاغذی در دست بگیرد و زیر نور چراغ و در سکوت و آرامش بخواند و بنویسد!
عصر ما عصر شتاب است! عصری که منتظر هیچکس نمیماند. اما، در همین عصر شتاب و پیشرفت و تکنولوژی ضروریترین نکته مطالعه است! زیرا، دانش و فهم و شعور فرزندان مطالعه هستند.
از این رو، مردم با گذر از کتابهای حجیم و وقتگیر به خواندن مطالب بیشتر در قالب نوشتههای کوتاهتری مثل مقاله روی میآورند. اینجاست که میتوان گفت نوشتن و خواندن مقالات علمی و تخصصی و نیز بازتاب و انعکاس آنها از جمله نشانهای دنیای مدرن و حرکت به سوی پیشرفت است.
نکته اینجاست که سیر مقالاتی که در کشورهای جهان سوم نوشته و چاپ و منتشر و حتی خوانده میشود، شتاب فراوان داشته و دارد. اما، آیا کشورهای جهان سوم رو به پیشرفت و توسعه و فرهنگ جهانی حرکت میکنند؟
کمی به اطراف خود نگاه منصفانهای داشته باشیم، پاسخ این سؤال کاملا مشخص است!
یکی از مهمترین دلایل عدم پیشرفت و رو به توسعه نرفتن کشورهای جهان سوم آن است که مردم این کشورها علائم و نشانههای پیشرفت را به خود پذیرفته و در میان جامعه بروز میدهند، ولی هرگز نتیجهای را که کشورهای پیشرفته به دست آوردهاند، به دست نمیآورند! چرا؟
پاسخ ساده است، ما همچون مردمان کشورهای پیشرفته مقاله مینویسیم و از خواندن کتابهای حجیم روی میگردانیم، ولی نمیتوانیم اثر این مقالات و این مطالعات را در جامعه بازتاب داده، منعکس کنیم. حقیقت امر آن است که ما به چند نکته اساسی توجه نمیکنیم؛ از جمله:
1- مطالعه را نمیتوان با مقاله شروع کرد. برعکس، مطالعه را باید از دوران کودکی و با نکات پایه و اساسی که معمولاً در کتابهای حجیم شرح داده میشوند، عادت ذهن و رفتار خود ساخت. جوانانی که در تمام عمر خود بیش از انگشتان دست خود کتابهای پایه و اساسی را مطالعه نکردهاند، توقع دارند با خواندن تنها چند مقاله به فهم و شعور و دانشی که از مطالعه زاده میشود، دست یابند!
2- مقالات علمی که در مجلات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر میشوند، با ساختاری خشک تنها به بیان نکات تکراری و مقدماتی میپردازند که هیچ نتیجهای در بر نداشته و هیچ نکته تازهای برای ارائه ندارند.
در واقع، مقالات علمی در جامعه ما بیشتر برای کسب امتیازات علمی، به دست آوردن شهرت، بالا رفتن مقام و منصب علمی ـ پژوهشی و ... کاربرد دارند، نه برای بیان و طرح مسئلهای یا ارائه راه حل برای مشکلی! مسلماً این ایراد از عدم آشنایی ما با مفهوم علوم انسانی و نیز تعریف صحیح آن باز میگردد.
3- چاپ آواری (1) مقالات در مجلات حجیم که به گمان خود در هر بخش، اطلاعات و مقالهای مفید فایده برای خوانندگان خود در نظر گرفتهاند. برای نمونه، به مجلات مهرنامه، صدا، اخیراً سیاستنامه و ... دقت کنید.
این مجلات به بخشهای گوناگون تقسیم شده، در هر بخش (فصل، پرونده و ...) مقالات ارائه میکنند تا هرکس به باب میل خود به یک یا چند بخش (فصل، پرونده و ...) مراجعه کند. اما، این مجلات که معمولاً در اختیار کادر یکسانی میباشند، هیچ درد، مسئله یا مشکلی را حتی مطرح نمیکنند، چه برسد به این که برای آن راه حلی ارائه کنند.
این مجلات لقمههای جویده شده را به صورت آماده در دهان خوانندگان خود گذاشته، به جای ارائه دانش و فهم و شعور، هرچه بیشتر در مسیر نادانی و عدم فهم مخاطبین خود میکوشند.
مخاطب چنین مجلاتی تنها با خواندن چند صفحه حرفهای تکراری و اطلاعاتی که هیچ دردی را دوا نمیکنند، خود را دچار توهم دانایی و خوددانشمندپنداری میکنند. به نحوی که خوانندگان چنین نوشتهها و مقالاتی در انتهای آنها به جای این که از خود بپرسند، مقالهای که این همه وقت مرا برای مطالعه خویش تلف کرد، قرار است چه کند و با خواندن آن چه اتفاقی بیفتد؟ بادی به غبغب انداخته، در مجالس خودی و غیرخودی بلندگوی نادانی و توهم خویش را به دست میگیرند.
اینک، در قرن بیست و یکم، وقت آن رسیده است با گذر از مرحله توهم ورود به دنیای مدرن، به راستی قدم در راه پیشرفت گذاشته، سروسامانی به علوم انسانی خویش و در نتیجه به اوضاع آشفته فکری و فرهنگی جامعه بدهیم.
پینوشت:
[1] - واژه آواری در مورد اطلاعات و مقالات مجلهها را اولین بار دکتر سیدیحیی یثربی به کار بردهاند.
با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از خبرگزاری فارس، تاریخ
انتشار 10 مهر 1395، کد مطلب: 13950710000280 : www farsnews.com