ابهام در اجرای طرح‌های نیمه تمام هلدینگ خلیج فارس و اقدام برای اجرایی جدید

هلدینگ خلیج فارس سال گذشته با کلنگ زنی‌های بی پشتوانه، خود را بر سر زبان‌ها انداخت و امسال بازهم این هلدینگ با تعریف ۲ مگاپروژه جدید آنهم در شرایطی که این شرکت بیش از ۱۰ پروژه نیمه تمام را در پرونده خود به ثبت رسانده که برخی از آنان بعضا بیش از ۱۰ سال از زمان تقریبی افتتاحشان گذشته و همچنان در بلاتکلیفی به سر می‌برند؛ باعث تعجب بسیاری از کارشناسان شد.

شعار سال: هلدینگ خلیج فارس سال گذشته با کلنگ زنی‌های بی پشتوانه، خود را بر سر زبان‌ها انداخت و امسال بازهم این هلدینگ با تعریف ۲ مگاپروژه جدید آنهم در شرایطی که این شرکت بیش از ۱۰ پروژه نیمه تمام را در پرونده خود به ثبت رسانده که برخی از آنان بعضا بیش از ۱۰ سال از زمان تقریبی افتتاحشان گذشته و همچنان در بلاتکلیفی به سر می‌برند؛ باعث تعجب بسیاری از کارشناسان شد. تا جاییکه برخی از کارشناسان در بدبینانه ترین حالت، این امر را در تلاش مسوولان این شرکت در جهت عقب نماندن از بحث داغ روز صنعت پتروشیمی در راستای تولید پروپیلن جستجو می‌کنند.

چراکه تحلیل‌ها حکایت از آن دارد که طی چند سال آینده هلدینگ خلیج فارس از دیگر هلدینگ‌های فعال در عرصه پتروشیمی عقب خواهد ماند و قدرت اول خود در این صنعت را از دست خواهد داد. در حال حاضر یکی از هلدینگ‌های فعال در عرصه پتروشیمی به شدت در بحث تولید پروپیلن از محل متانول‌های تولیدی شرکت‌های خود فعال گشته و براین اساس پیش بینی می‌شود طی چند سال آینده هلدینگ مذکور به بزرگترین تولیدکننده پروپیلن کشور بدل گردد. امری که به دلیل قیمت بالای پروپیلن در بازار به نسبت دیگر محصولات پتروشیمی و البته کمبود آن حتی در بازار داخلی می‌تواند منجر به سود قابل قبولی برای این هلدینگ گردد.

براین اساس به نظر می‌رسد هلدینگ خلیج فارس این روزها فراتر از کمبود منابع مالی برای اجرای پروژه های نیمه تمام خود در تلاش است تا با اجرای ۲ مگاپروژه جدید که یکی از آنان در عسلویه قراراست اجرا شود سوددهی خود را افزایش دهد. در نگاه اول این اقدامی بسیار موثر تلقی می‌گردد اما از نگاهی دیگر بنابر ایجاد توقع منطقه ای برای پروژه های نیمه تمام این شرکت که همچنان به دلیل کمبود منابع مالی بلاتکلیف باقی مانده و یا با پیشرفت بسیار کمی در حال اجرا هستند، باید گفت این اقدام هلدینگ خلیج فارس باید با تامل بیشتری بررسی گردد.

چراکه در اولین قدم این شرکت می‌بایست تکلیف طرح های نیمه تمام خود را که سال‌ها سهامداران آنان که اغلب از مردم شریف و اقشار متوسط این مناطق همچون پتروشیمی های دهدشت ، ممسنی ، کازرون ، گچساران و ....محسوب می‌گردند را روشن کند و پس از به سرانجام رساندن آنان، به فکر تعریف پروژه هایی دیگر باشد. چراکه به اذعان برخی از کارشناسان، همین امروز نیز این شرکت همچنان با پروژه‌های دستوری دست به گریبان است که طی چند سال گذشته اجرای آنان بدون هیچگونه بررسی صرفه اقتصادی کلنگ زنی شده است. طرح‌هایی چون پتروشیمی اندیمشک از جمله این طرح های بلاتکلیفی است که باید دید آیا واقعا از اساس ورود هلدینگ خلیج فارس به این پروژه بنابر مصلحتهای اقتصادی بوده است؟

چراکه داریم پروژه هایی که هنوز پس از ۱۴ سال ایجاد دلخوشی و حتی خرید سهام آن توسط مردم بازهم به افتتاح نزدیک نشده و این روزها وزارت نفت به دنبال راهکاری برای رفع مشکلات آن پروژه و در نهایت به سرانجام رساندن آن است.

برهمین اساس بسیاری از کارشناسان نسبت به تعریف پروژه های بی‌پشتوانه در صنعت پتروشیمی ابراز نگرانی می‌کنند و معتقدند اگر منابع مالی وجود دارد باید صرف توسعه طرح های زمین مانده شود و پس از توسعه آنان به فکر ایجاد طرح‌هایی دیگر بود. چراکه ایجاد انتظار در جامعه و دلسرد کردن آنان می‌تواند منجر به بی اعتمادی جامعه نسبت به سرمایه گذاری در صنعتی شود که این روزها بیش از هر چیز دیگری به اتحاد و همدلی مردم و البته سرمایه های خرد دارد.

اما دراین بین باید دید هدف هلدینگ خلیج فارس از برگزاری مراسم کلنگ زنی‌های بی پشتوانه و این روزها تعریف ۲ مگاپروژه جدید آن‌هم با این همه طرح نیمه تمام چیست؟

شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت خبری تحلیلی نفتی ها ، تاریخ انتشار: 9 آذر 1399 ، کدخبر:39641 ،www.naftiha.ir