شعار سال: سید امیر حسینی سالها در ورزش ایران در سمتهای مختلف ایفای نقش کرده است. مردی که با زیر و بم مدیریتی و کم و کیف آن در ورزش ایران بخوبی آشناست و برای همین در یک ارزیابی دقیق از عملکرد مدیران ورزش از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون، قاطعانه از دوره مدیریتی مهندس سید مصطفی هاشمی طبا واحمد درگاهی بعنوان موفقترین دوره مدیریت در ورزش ایران نام میبرد.
دبیر کل پیشین کمیته ملی المپیک و رییس فعلی انجمن ورزشی شرکتها، دلیل این رویکرد خود را نیز برنامه محوری و توسعه زیر ساختهای ورزش قهرمانی در دوره مدیریتی هاشمی طبا ذکر میکند.
گفت و گوی “فرهنگ ایرانیان ” با سید امیر حسینی حاوی نکاتی است که میتواند در ارزیابی راه طی شده در ورزش ایران مورد توجه کسانی قرار گیرد که از منظر مدیریتی به ورزش ایران توجه دارند. اینکه از چه زمانی انحرافاتی در ورزش ایران شکل گرفت و مسیر درست ورزش را تحت تاثیر امواج منفی خود قرار داد، از جمله مباحثی است که در پاسخ امیر حسینی به این سوال فرهنگ ایرانیان که ارزیابی اش از فرار و نشیبهای مدیریتی ورزش بعد از انقلاب اسلامی چیست، منعکس شده است.
مسیر رو به رشد ورزش
ورزش کشور طی یکصد سال گذشته همواره حرکتی رو به رشد داشته است. یعنی از نخستین رقابتهای ورزشی که در سال۱۳۰۳ توسط تیمسار ایزدپناه بعنوان رییس ستاد ارتش در دوره نخست وزیری رضاخان پهلوی در رشتههای مختلف برگزار شد و بعد از آن در شهریورسال ۱۳۰۶ که قانون اجباری شدن ورزش توسط مجلس به تصویب رسید. متعاقب آن نیز تشکیل انجمن ملی تربیت بدنی در سال ۱۳۱۳ و شکل گیری رشتههای های جدید، ورزش را در مسیری رو به رشد قرار داد. این فعالیتها تا قبل ازپیروزی انقلاب اسلامی به عضویت و حضور در بازیهای المپیک ۱۹۴۸ لندن، برگزاری بازیهای آسیایی تهران در سال ۱۹۷۴ و تا ۱۹۷۶ حضور در بازیهای المپیک مونترال کانادا را در بر میگیرد.
تجدید بنا ساختار ورزش در دوره مرحوم شاه حسینی
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مرحوم حسین شاه حسینی، از ورزشکاران رشته بسکتبال و والیبال و انقلابی و از اعضای جبهه ملی ونهضت مقاومت ملی واز نزدیکان آیت الله طالقانی، طی حکمی از سوی مرحوم مهندس بازرگان نخست وزیر دولت موقت سرپرستی سازمان تربیت بدنی را عهده دار شد. مهمترین دستاورد مرحوم شاه حسینی در دوره کمتر از دو ساله اش (۱۳۵۷ تا ۵۹) ساماندهی و تجدید ساختار ورزش بود. در حقیقت ایشان شرایطی را بوجود آورد که روسای فدراسیونها به صورت انتخابی از سوی مجمع پیشکسوتان هر
رشته برگزیده شوند. همچنین گنجاندن ورزش در اصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مبنی براینک دولت موظف است برای آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان در تمام سطوح جامعه، همه امکانات خود را به کار گیرد، وظیفهای که تاکنون به کلی محقق نشده است. ملی شدن باشگاهها براساس مصوبه شورای انقلاب ونام گذاری باشگاه استقلال و استاد یوم آزادی و تغییرات مدیریتی از جمله کارهایی بود که در دوره مرحوم شاه حسینی صورت گرفت.
تزریق نیروهای جوان و آموزش دیده به ورزش در دوره مرحوم مصطفی داودی
بعد از مرحوم شاه حسینی، مرحوم حاج مصطفی داودی (۱۳۵۹ تا ۶۱) از سوی شهید رجایی نخست وزیر وقت به سرپرستی سازمان تربیت بدنی منصوب شد. داودی سال ۵۹ به عنوان معاون نخستوزیر در امور ورزش، ریاست سازمان تربیت بدنی را بر عهده گرفت و دو سال بعد از آن به عنوان رئیس کمیته ملی المپیک انتخاب شد. در دوران مدیریت داودی سیاست تعطیلی رشتههای شطرنج، تنیس، بوکس و شمشیربازی، ورکود تدریجی مسابقات رشتههای ورزشی بانوان، محدودیت رشتههای ورزشی اعزامی به بازیهای آسیایی ۱۹۸۲ دهلی نو و تحریم بازیهای المپیک ۱۹۸۴ لس آنجلس رخ داد. طی بیش از سه سال مسئولیت سازمان در تربیت بدنی وکمیته ملی المپیک که با تعلیق کمیته ملی المپیک وحواشی طرح جوانگرایی در ورزش معروف به طرح ۲۷سالهها همراه بود، مرحوم داودی اهتمام ویژهای در جهت بر روی کار آوردن مدیران انقلابی جوان در ورزش داشت. پس از برکناری مرحوم شاه حسینی ازریاست کمیته ملی المپیک، مصطفی داودی به عنوان رئیس، سید نصراله سجادی واینجانب به عنوان نواب رئیس، دکتر خیام باشی دبیرکل و افشار زاده خزانه دار انتخاب شدند. در این دوره نسبت به رفع تعلیق وتصویب اساسنامه جدید کمیته ملی المپیک اقدام ومقدمات حضور در بازیهای آسیایی دهلی نو فراهم گشت. اهتمام در جهت تربیت و آموزش نیروی انسانی در بخش ورزش، طرح اردوهای آموزشی ورزشی وحدت به منظور تربیت مریبان آموزش دیده در سراسر کشور و همینطور طرح یکپارچگی ورزش در استفاده مشترک از امکانات ورزشی سازمان از سوی وزارت آموزش و پرورش و نهادهای دیگر، از جمله برنامههایی بود که مرحوم داودی مورد توجه قرار داد. افزون بر آن و از آنجا که سازمان تربیت بدنی فاقد نیروهای انسانی لازم بود مسوولان تربیت بدنی آموزشگاهها در طرح یکپارچگی ورزش بعنوان مسوولان تربیت بدنی مناطق و شهرستانهای سازمان تربیت بدنی مشغول بکار شدند. به سخن دیگر در این دوره بسیاری از فارغ التخصیلان تربیت بدنی از مدرسه عالی ورزش جذب سازمان تربیت بدنی شدند.
طرح شورای هماهنگی ورزش در دوره داودی شمسی
بعد از مرحوم حاج مصطفی داودی، مهندس اسماعیل داودی شمسی (۱۲۶۱ تا ۶۴) که بعنوان معاون نخست وزیر در امور نهادها انجام وظیفه میکرد رییس سازمان تربیت بدنی شد. وی در دوره کاری خود تلاش نمود روابط تشکیلات ورزش را با دولت تقویت کند. طرح شورای هماهنگی نهادهای ورزشی و تشکیل کمیتههای ورزش همگانی و بانوان در دوره ایشان شکل گرفت.
احمد درگاهی و حضور پر رنگ فارغ التحصیلان تربیت بدنی در تشکیلات ورزش
بعد از دوره مدیریت آقای داودی شمسی، دروه مدیریت احمد درگاهی (۱۳۶۴ تا ۶۸) آغاز شد. در دوره درگاهی فارغ التحصیلان تربیت بدنی حضوری پر رنگ در مدیریت ورزش یافته و در فدراسیونهای ورزشی مسوولیت گرفتند. تدوین اولین برنامه پنجساله ورزش با مسوولیت دکتر محمد حسین رضوی، ایجاد معاونت فرهنگی و آموزشی، ایجاد انستیتو ورزش و توسعه دبیرستانهای ورزش، ایجاد مدیریت ورزش همگانی و بانوان و تدارکات شرکت در بازیهای آسیایی ۱۹۸۶ سئول و المپیک ۱۹۸۸ سئول و انتخاب روسای فدراسیونهای ورزشی از بین فارغ التحصیلان ورزشی، وانتخاب مهندس هاشمی طبا مشاور نخست وزیر ومسئول طرحهای دهه انقلاب به عنوان رئیس کمیته ملی المپیک، موجب تحول بنیادی در ساختار مالی واداری کمیته ملی المپیک وافتتاح ساختمان جدید کمیته المپیک توسط آقای “آنتونیوسامارانش “رئیس کمیته بین المللی المپیک شد. در این دوره بودجه و اعتبارات ورزش بواسطه دفاع مقدس بسیار محدود بود، اما همه مدیران دهه شصت با اخلاص وتمام وجود کار میکردند. دراین دوره حضور مرحوم پرویز دهداری در راس تیم ملی فوتبال در بازیهای آسیایی سئول نقطه عطف بود که منجربه کناره گیری برخی از بازیکنان تیم ملی فوتبال و معرفی نسل تازه و جوانی به فوتبال کشور شد. نسلی که بعدها به ستارههای بزرگی تبدیل شدند و در عرصه فوتبال باشگاهی و ملی درخشیدند. همچنین تربیت یافتگان انستیتوی ورزش رفته رفته در آینده مدیریت بخشهای مختلف ورزش تا ریاست کمیته ملی المپیک (کیومرث هاشمی) را بر عهده گرفتند.
ارتقای جایگاه ورزش در دوره دکتر غفوری فرد
بعد از احمد درگاهی، دکتر حسن غفوری فرد (۱۳۶۸ تا ۷۲) سکاندار ورزش کشور شد. ایشان شخصیتی سیاسی بود و در سفری هم که به کوبا داشتند وقتی “فیدل کاسترو” رهبر این کشور از تحصیلاتشان میپرسد و جواب میشنود فیزیک هستهای، میگوید مگر در کشور شما چند نفر دارای این دانش هستند که ترجیح داده اند از شما در راس ورزش استفاده کنند. اما به هر حال دکتر غفوری فرد عاشق ورزش بود و در دوره ایشان جایگاه رییس سازمان تربیت بدنی به عنوان معاون رییس جمهور و رییس سازمان ارتقا یافت. در دوره او نقش دبیرستانهای ورزش، انستیتو ورزش و کارهای زیر بنایی که در دوره درگاهی و دکتر محمد حسین رضوی مورد توجه قرار گرفته بود کمرنگ شد و از توسعه آنها جلوگیری بعمل آمد. این در شرایطی بود که طرح دبیرستانهای ورزش الگوی خوبی بود که پس از عزیمت هیاتی به سرپرستی دکتر محمد حسین رضوی از کشور چین الگوبرداری شده بود و در صورت تداوم فعالیت میتوانست در توسعه ورزش قهرمانی نقش زیر بنایی ایفا کند. اختلاف سازمان تربیت بدنی وکمیته ملی المپیک و برخورد جناحی وسیاسی منجر به مشکلات عدیدهای شد. در نهایت از سوی آقای هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور، کمیتهای به ریاست مرحوم نوربخش تشکیل شد و حسب نظر رئیس جمهور صلاح دانستند مهندس هاشمی طبا به ریاست مرکز توسعه صادرات ونمایشگاههای بین المللی به خدمات خود ادامه دهد که در آن زمان بنده نیز به عنوان مشاور فرهنگی مرکز توسعه صادرات شاهد دوران طلایی مرکز توسعه صادرات درکنار مهندس فائقی بودم.
موفقترین مدیریت ورزش را مربوط به دوره مهندس هاشمی طبا میدانم
بعد از دکتر غفوری فرد، مهندس هاشمی طبا (۱۳۷۲ تا ۱۳۸۰) هدایت ورزش را عهده دار شد. معتقدم این دوره موفقترین دوره ورزش کشور است. حضور همزمان ۷ ساله ایشان در راس سازمان تربیت بدنی و کمیته ملی المپیک، برنامه محوری، اولویت بندی برنامهها و اهداف از جمله مواردی بود تا بر مبنای آن بهره وری لازم حاصل شود. توسعه زیر ساختهای ورزش و تداوم طرح ساخت ۱۳۷۷ سالن ورزشی که بعدها منجر به ساخت ۳۰۰۰ سالن و مکان ورزشی وطرح استادیومهای پنج و۱۵ هزار نفره و رفع مشکلات تملیکی زمین استادیوم نقش جهان در دوره مدیریت رضا رحیمی واستادیوم یادگار امام از دیگرهای کارهای انجام شده بود. علاوه بر آن طرح نهضت علمی شدن ورزش یک کار بسیار بزرگی بود که در زمان هاشمی طبا با جدیت دنبال گردید و برای اولین بار بعد از افتتاح مرکز سنجش و آمادگیهای جسمانی در کمیته ملی المپیک در راه شناسایی استعدادها و توسعه زیر ساختها، در استانهای مختلف کشور پایگاههای قهرمانی ایجاد شد. همچنین اعتبارات لازم نیز در این خصوص در بودجه سالیانه اختصاص یافت. دیپلماسی عمومی از طریق ورزش و کسب کرسیهای بین المللی از سوی فدراسیونها و کمیته ملی المپیک، تاسیس فدراسیونهای بانوان کشورهای اسلامی و غرب آسیا و ارتباط بسیار خوب با فدراسیون همبستگی کشورهای اسلامی در عربستان و حضور در مسابقههای جام جهانی فوتبال ۹۸ فرانسه، از دیگر دلایلی است که برای دوره موفق هاشمی طبا در ورزش باید مورد توجه قرار داد.
شروع انحرافات در ورزش و حذف IOC ممبری!
بعد از هاشمی طبا، نوبت به مهندس محسن مهرعلیزاده (۱۳۸۰ تا ۸۴) رسید. ایشان که فردی غیر ورزشی و سیاسی بود برخی مصوبات طرح پنجساله مثل طرح جامع ورزش کشور را مورد توجه قرار داد. البته طرح جامع ورزش در حد مطالعات باقی ماند و به قولی در قفسهها جا خوش کرد. در این دوره متاسفانه در ورزش انحرافاتی صورت گرفت و به تبع آن نیز دچارمشکلات زیادی شد. برای مثال اساسنامه فدراسیونهای ورزشی مورد تجدید نظر قرار گرفت تا با اضافه کردن بند ده، رییس سازمان تربیت بدنی از این حق برخوردار شود که به جای مجمع، روسای فدراسیونها را شخصا عزل کند. در حقیقت در دولت اصلاحات که با شعار توسعه نهادهای مدنی سر کار آمده بود با اقتدارگرایی شخصی رییس سازمان، نقض غرض آشکاری مشاهده شد. از سوی دیگر و با توجه به کاندیدا شدن مهندس مهرعلیزاده در انتخابات ریاست جمهوری، امکانات شرکت توسعه و تجهیز اماکن ورزشی و تغییرات روسای فدراسیونهای ورزشی غیر همسو مورد توجه قرارگرفت. از جمله باید به برکناری آقای علی غلامی مدیر کل تربیت بدنی استان سیستان و بلوچستان اشاره کرد. البته دیوان عدالت اداری بعدها احقاق حق کرد و او را دوباره به سر کار خود در حوزه ورزش بازگرداند. به هر حال حسابها در شرکت توسعه و تجهیز قابل بررسی است و قراردادها بعضا با مشکلات عدم شفافیت روبرو بود که این روندها در مدیریت بعدی ورزش نیز ادامه یافت. جدا از برکناری ۱۷ رییس فدراسیون، بزرگترین مشکل در دوره مهرعلیزاده حذف کرسی IOC ممبری ایران در کمیته بین المللی المپیک بود. مقامی که با تلاشهای بسیار برای ایران بدست آمده بود متاسفانه با خام اندیشی و برخوردهای جناحی و گروهی در جهت حذف مهندس هاشمی طبا از کمیته ملی المپیک بر باد رفت. موضوعی که حتی باعث تعجب اعضای کمیته بین المللی المپیک شد که چرا باید در ورزش ایران چنین اتفاقاتی رقم بخورد. به هر حال با حذف وتغییرات روسای فدراسیونهای غیر همسو با حذف مهندس هاشمی طبا، ریاست کمیته ملی المپیک به آقای دکتر قراخانلو رسید تا بدترین نتیجه حضور در عرصه المپیکها دردوره مدیریت مهندس علی آبادی در المپیک پکن رقم بخورد.
در اوایل حضور مهندس مهرعلیزاده بنده مسئولیت معاون فرهنگی وآموزش را در سازمان تربیت بدنی عهده دار بودم. حسب مسئولیت طرحهای حمایت از ورزشهای ملی که از زمان هاشمی طبا آغاز شده بود را پیش میبردم. مثل طرح فراملی کردن ورزش باستانی وایجاد فدراسیونهای تیروکمان وچوگان و توجه به ورزش تیراندازی بعنوان رشتهای مدال آور که مورد قبول وحمایت مهندس مهرعلیزاده قرارگرفت و بعدها طی حکمی که از مهندس هاشمی طبا مبنی بر راه اندازی آکادمی ملی المپیک گرفتم این طرحها را با استفاده از امکانات آکادمی ملی المپیک وپارالیمپیک به جد دنبال کردم. گفتنی اینکه آکادمی ملی المپیک در زمان مسئولیت هاشمی طبا در کمیته ملی المپیک و حمایت هیات اجرایی با حضور دکتر” ژاک روگ” رییس کمیته بین المللی المپیک افتتاح شد.
تصمیمهای عجولانه و مدیریتی غیر حرفهای
در دولت اول دکتر احمدی نژاد مهندس محمد علی آبادی (۱۳۸۴ تا ۸۸) سکاندار ورزش شد. مدیری اجرایی که بیشتر تمرکزش را به کارهای عمرانی در ورزش معطوف نمود تا با توجه به گشایش صورت گرفته در بودجههای عمرانی، توسعه فضاهای ورزشی در سطح کشور و مطابق برنامه پنجساله محقق شود. در این دوره و در حضور دکتر قراخانلو در راس کمیته ملی المپیک بدترین نتیجه تاریخ ورزش ایران در عرصه بازیهای المپیک پکن با یک مدال برنز رقم خورد. همچنین و با وجود صعود به جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان، دکتر دادکان غیر حرفهای از کار برکنار شد تا این برکناری زمینه تعلیق فدراسیون فوتبال ایران را فراهم آورد. از سوی دیگر و با برخوردهای سیاسی و جناحی جلوی فعالیت فدراسیون بانوان کشورهای اسلامی گرفته شد و با مدیریت غیر حرفهای نتوانستیم دومین دوره بازیهای همبستگی کشورهای اسلامی را که میزبانی آن به کشورمان داده شده بود، برگزار کنیم. در این دوره با مهندسی اساسنامه وانتخابات، مهندس علی آبادی به ریاست کمیته ملی المپیک رسید.
حضور اشتباه در ورزش
بعد از علی آبادی نوبت به دکتر علی سعید لو (۱۳۸۸ تا ۸۹) رسید. فعالیتهای ورزشی در این دوره کوتاه بیشتر سیاسی بود و کار برجستهای را از این دوره به یاد ندارم و به نظرم ایشان اشتباهی به ورزش آمده بود. اختلاف سازمان تربیت بدنی با کمیته ملی المپیک خیلی بالا گرفت ودخالت در فدراسیون فوتبال وکاندیدا شدن سعید لو به جای کفاشیان وشکست در انتخابات AFC وبروز رفتارهای غیر حرفهای در بازیهای آسیایی از خاطرات تلخ این دوره است.
درخشانترین نتیجه ورزش ایران در المپیک لندن
در دوره محمدعباسی (۱۳۸۹ تا ۹۲) و با توجه به سابقه کار مدیریتی و فرهنگی ایشان در آموزش و پروزش و مجلس، تلاش خوبی در جهت انسجام مدیریتی در ورزش با حضور سید حمید سجادی در معاونت قهرمانی ورزش صورت گرفت. نتیجه همین سیاست اصولی اولین وزیر ورزش ایران بود که در المپیک لندن بهترین نتیجه تاریخ ورزش ایران را رقم زد. آن هم البته با توجه به افزایش درآمدهای ارزی کشور و امکانات و اعتباری که به ورزش اختصاص یافت روند رو به رشدی را در ورزش کشور شاهد بودیم که نتیجه آن را در المپیک ۲۰۱۲ لندن شاهد بودیم.
شخصیت آکادمیک دکتر گودرزی و ضعف در تعامل
در دولت یازدهم محمود گودرزی (۱۳۹۲ تا ۹۵) وزیر ورزش شد. البته در دولت اول آقای روحانی، ابتدا رضا صالحی امیری برای تصدی وزارت ورزش به مجلس معرفی شد که مجلس رای اعتماد نداد. این رای عدم اعتماد مشمول دکتر نصرااله سجادی ومسعود سلطانی فر نیز شد تا اینکه در نهایت دکتر محمود گودرزی بعنوان عنصری دانشگاهی از مجلس رای اعتماد گرفت. در دوره دکتر گودرزی تلاش شد بدنه تخصصی ورزش تقویت شود، اما به جهت اینکه ایشان شخصیت علمی و دانشگاهی بود تا سیاسی، وعدم حمایت لازم از سوی دولت و برخی دخالتهای مدیریتی در دو باشگاه استقلال و پرسپولیس پاشنه آشیل وی شد و نتوانست دوره موفقی را پشت سر بگذارد. در نهایت دکتر گودرزی در ۲۷ مهر ماه ۹۵ از مسوولیت خود استعفا داد. البته گودرزی یک جاهایی هم مجبور به مماشات بود. کما اینکه در مورد فدراسیون جهانی ورزشهای زورخانهای که تخلفات عدیدهای در آنجا بود مجبور شد از کنار مساله بگذرد.
تمرکز بر خصوصی سازی استقلال و پرسپولیس
در حالی که انتظار میرفت افراد ورزشی بعنوان وزیر ورزش معرفی شوند، این بار نوبت به آقای مسعود سلطانی فر (۱۳۹۵ تاکنون) رسید که بر خلاف بار اول، از مجلس رای اعتماد بگیرد. او طی این مدت تلاش کرده در جهت تعهداتی که برنامه پنجساله برایشان تعریف کرده ودر حد امکانات فعالیت نماید، اما بیشترین وقت این دروه نیز بیشتر به بحث دو باشگاه پرسپولیس و استقلال و واگذاری آنها به بخش خصوصی اختصاص یافته است که البته تا اینجا نیز ره به جایی نبرده است.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از دیده بان ایران، تاریخ انتشار: ۱۶ آذر ۱۳۹۹، کد خبر: ۹۶۹۲۸، didbaniran.ir