شعار سال: عباس محمدی- تردیدی نیست که منابع آبی، یعنی رودخانهها و آبخوانها و تالابها و... بخشی جداییناپذیر از محیط زیست هستند و هیچکس نمیتواند مدعی شود که محیط زیست (شامل انسان و دیگر زیستمندان) بدون آب میتواند زنده بماند! اگرچه آشکار است که آب مناسب و کافی، در یک محیط زیست سالم قابل تولید و دستیابی است، اما در این هم تقریباً شکی نیست که طراحان تشکیل «وزارت آب و محیط زیست» موضوع محیط زیست را امری فرع بر منابع آب و مزاحم اجرای «طرحهای آبی» میدانند.
هادی بیگینژاد از کمیسیون انرژی مجلس گفته مطابق این طرح، دو بخش آب و برقِ وزارت نیرو جدا میشوند و حوزهی آب زیر نظر وزارتخانهی «آب و محیط زیست» و حوزهی برقِ آن هم زیر نظر «وزارت انرژی» قرار خواهد گرفت.
کشور با مشکلات جدی در حوزه انرژی روبرو است
او به درستی اشاره کرده که «کشور با مشکلات جدی در حوزهی انرژی روبرو است که مهمترینِ این مشکلات، اسراف بسیار بالا در مصرف انرژی است». اگر هدف، کاستن از مصرف بیرویهی انرژی برقابی (که تولیدش موجب آسیبدیدگی شدید جامعههای انسانی حاشیهی رودها و تالابها و وارد شدن خسارت جبرانناشدنی به این پهنهها است) میبود، باید فقط مدیریت آب را از وزارت نیرو بگیرند تا این وزارتخانه، همانگونه که از نامش برمیآید و با سابقهی تأسیسش هماهنگی دارد، روی موضوع برق متمرکز شود. بخشهای مربوط به تولید انرژی در وزارت نفت یا جاهای دیگر هم میتواند به وزارت نیرو منتقل شود تا به یک مدیریت یکپارچه در این زمینه دست یابیم و اقدامهای اصولی در زمینه کاهش هدررفت انرژی صورت گیرد.
پارهای از این اقدامها چنیناند: بهروزرسانی سامانه نیروگاهها برای بالا بردن راندمان آنها، جلوگیری از هدررفت «گازهای فلر»، خودداری از لولهکشی گاز به هر گوشهوکنار کشور که مصرف این ماده را بیحساب بالا برده، عرضهی سوخت مناسب برای نیروگاهها، رایزنی در سطوح مختلف مدیریت کشور برای رفع تحریمها که مانع مهم ورود فناوریهای جدید برای کاهش مصرف انرژی است، سرمایهگذاری روی تولید انرژیهای نو، و خودداری از دادن برق مجانی یا بسیار ارزان به نهادهای مختلف.
بیگینژاد، در مورد ضرورت ادغام بخش آب با محیط زیست چیزی نگفته... که این، قسمتِ خطرناک طرح است. همه میدانیم که وزارت نیرو دهها میلیارد دلار و هزاران میلیارد تومان و بینهایت سرمایه طبیعی (کوه و جنگل و مرتع) را با اجرای طرحهای سدسازی و انتقال آب، به پای «تأمین آب» ریخته که البته موفق هم نبوده (همانگونه که در اصلاح الگوی مصرف برق موفق نبوده است).
سازمان محیط زیست به اندازه یک وزارتخانه بزرگ وظیفههای نظارتی و اجرایی دارد
این وزارتخانه قدَرقدرت، در صورت اجرای طرح ادغامِ یادشده، سازمانِ ضعیف نگهداشتهشدهی محیط زیست را بدل به دفتری بیخاصیت در وزارتخانه نوظهور خواهد کرد. اکنون که سازمان حفاظت محیط زیست قدرت قانونی برای جلوگیری از طرحهای آسیبزننده به طبیعت را دارد، در بسیاری موارد در برابر ساختوسازهای بیثمر و پرزیان وزارت نیرو ناتوان از اِعمال قانون است؛ مجسم کنید که محیط زیست بدل به یک معاونت در وزارتخانهای شود که میراثدار وزارت پرقدرت نیرو است! ضمن آن که سازمان حفاظت محیط زیست خود به اندازهی یک وزارتخانهی بزرگ وظیفههای نظارتی و اجرایی دارد که یکی از آنها مراقبت از تمامیت و سلامت پهنههای آبی است.
در مورد آب، کارِ بهتر آن است که این بخش با سازمان جنگلها و مراتع ادغام شود و «وزارت منابع طبیعی» شکل گیرد. سابقهی تشکیل چنین وزارتخانه هم در کشور موجود است (۵۰ - ۱۳۴۷) و اصولاً موضوع حفظ جنگل و مرتع و آبخیزها که امروزه از وظیفهها سازمان جنگلها و مراتع به شمار میرود، ملازمهی ذاتی با موضوع تأمین آب دارد و بسیاری از استادان و کارشناسان کشور هم بارها بر ضرورت تشکیل وزارت منابع طبیعی تأکید کردهاند.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرآنلاین، تاریخ انتشار: ۹ اردیبهشت ۱۴۰۰، کدخبر: ۱۵۰۷۶۰۰، www.khabaronline.ir