شعار سال: مثبت شدن تست دوپینگ المپین کاراته ایران را باید مُشتی نمونه خروار از حواشی ریز و درشتی دانست که طی دو سال گذشته تاکنون در این فدراسیون شاهد بوده ایم.
طبیعتا یک ورزشکار مسئول مستقیم مراقبت از سلامت خود و عدم استفاده از داروهایی است که آن ورزشکار را در ریسک اتهام به دوپینگ قرار میدهند، ولی این موضوع، نافی مسئولیت نظارتی کادر فنی و مدیریتی تیم ملی و فدراسیون مربوطه نیست.
اصولا هدف از تشکیل اردوهای متمرکز و بلند مدت پیش از انجام یک اعزام برون مرزی، نظارت کامل فنی نسبت به اجرای الگوی تمرینی مشخص و مطلوب توسط ورزشکاران و همزمان نظارت بر الگوی تغذیه، استراحت و آرامش روحی - روانی ورزشکار به همان اندازه و اهمیت کیفیت تمرینات است.
یک ورزشکار ملی پوش که قرار است در المپیک به عنوان بالاترین سطح یکرویداد بین المللی شرکت کند، علاوه بر حساسیتهای ویژهای که در نوع رفتار حرفهای اش باید داشته باشد، حتما باید به صورت ویژه نظارت و نسبت به مسائل مختلف توجیه شود.
فدراسیون جهانی کاراته و آژانس جهانی مبارزه با دوپینگ که جای خود، حتی یک فرد عادی نیز این استدلال را نمیپذیرد که علیرغم دسترسی یک ورزشکار المپیکی به پزشکان متخصص و خُبره، اما پزشک خانوادگی وی نسخهای را برای او تجویز کند! و داروی تجویز شده باعث مثبت شدن تست دوپینگ وی شود که به معنی بی ثمر ماندن صدها ساعت تمرین، میلیاردها تومان هزینه و از همه اینها بالاتر سوختن یک سهمیه المپیک، از دست رفتن یک شانس اصلی کسب مدال و قرار گرفتن علامت سوال در مقابل کُدهای اخلاقی کمیته بین المللی المپیک و نحوه عملکرد فدراسیون و شخص ورزشکار خواهد بود.
در شرایطی که حتما این رفتار غیر حرفهای ورزشکار دوپینگی که فرض را بر خطای سهوی وی میگذاریم، محکوم و با هیچ توجیحی پذیرفتنی نیست، اما نقدهای متعددی نیز به فدراسیون کاراته وارد است که قصد مطرح کردن آنها را پیش از المپیک نداشتیم، اما این اتفاق باعث شد در تصمیم خود تجدید نظر کنیم.
سرمربی تیم ملی که در واکنش نسبت به یک انتصاب و موضوعی غیر مرتبط با حوزه کاریاش چنان واکنش و حساسیتی نشان میدهد که بر سر تمرینات حاضر نمیشود، آن هم در حساسترین مقطع زمانی برای کاراته، ایکاش چنین حساسیتی را در نظارت به داروها و مکملهای ملی پوشان نشان میداد.
مدیریت فدراسیون کاراته از همان روزی که محسن آشوری دبیر کهنه کار و سرپرست فدراسیون پس از مجمع انتخاباتی با لحنی معنی دار و گلایه تلویحی از برخی مسائل پشت پرده از مسئولیت خود کناره گیری کرد، نشان داد نمیتواند حامی مطمئنی برای تیم مدیریتی اش باشد.
آن روزی که نایب رییس و سرمربی موفق بانوان مجبور به استعفا و یا برکنار شدند، آن روزی که انتصابهای بحث برانگیزی در سطوح نایب رییسی آقایان و بانوان، تیمهای ملی و کمیتههای مختلف انجام و همچنین کمیتههایی بدون ضرورت و توجیه فنی لازم تشکیل شدند، آن روزی که یک اقدام مثبت به لحاظ بازگشت مجدد آشوری به فدراسیون در مقابل مربی سالاری در کاراته به قهقرا رفت و آن روزی که بسیاری از وعدهها تنها در حد یک وعده باقی ماند، تمامی اینها میتوانست دورنمایی از رُخ کاراته را به تصویر بکشد و در تمامی این اتفاقات همواره رد پایی از "آقاجون" هم دیده شده است! "آقاجون"ی که با رفتن رفیق شفیقش از پست معاونت در وزارت ورزش، او نیز به اُفُق پیوست و مدت هاست حداقل در ظاهر خبری از وی نیست.
در هر صورت آنچه که رخ داده، رخ داده و زمان نیز به عقب باز نمیگردد. یک مدیر مانند شطرنج بازی است که هر تصمیم وی مانند حرکت مهره در بازی شطرنج، ترسیم کننده شرایط کلی بازی خواهد بود که میتواند منجر به برد، تساوی و یا حرکتهای اجباری از روی یک جابجایی اشتباه مهره شود و تا پایان و باخت این شطرنج باز، وی مجبور به ادامه اشتباهات مکرر خواهد بود؛ اشتباه پشت اشتباه....
اما نکته بسیار مهم و مغفول مانده در اوضاع و احوال این روزهای ورزش ایران و کاراته؛ با در نظر داشتن سوابق و کیفیت عملکرد چهار المپین کاراته ایران، پیش بینی کارشناسی ما کسب حداقل یک مدال طلا، یک نقره و یک برنز از این تیم در المپیک بود که حذف این المپین، باعث کاهش یک سهمیه و شانس مسلم کسب یک مدال شد، اما برای وی مدال طلا پیش بینی نکرده بودیم و خوشبختانه گزینه کسب مدال طلا همچنان در اوج آمادگی تمرینات خود را دنبال میکند.
محدود بودن شانس کسب طلای المپیک به چند ورزشکار از جمله المپین کاراته مورد نظر، حتما فشار روحی بالاتری را نسبت به قبل به روی وی خواهد آورد که جا دارد تمهیدات لازم از نظر حفظ آرامش روحی روانی او در اولویت قرار بگیرد.
در مورد کاراته، پس از المپیک و اتفاقات قابل پیش بینی در ساختار این فدراسیون خواهیم نوشت.
دکتر حمیدرضا حصارکی
پایگاه تحلیلی خبری شعار سال برگرفته از کانال تلگرامی بدون تعارف با ورزشهای رزمی