در این میان برخی قطبهای علمی نیز کاربردی هستند به عنوان مثال دستاوردهای قطبهای علمی در حوزه فنی - مهندسی، کشاورزی و در برخی رشتههای علوم انسانی فنی است به طوری که میتوانند یک مسئلهای از مسائل کشور را حل کنند و یا روشهای مرتفع سازی آن را پیشنهاد دهند و در این راستا به تصمیمات کشور کمک کنند؛ بنابراین در دوره چهارم مسئله ماموریت محوری قطبهای علمی در ارائه گواهی به آنها بسیار مورد توجه قرار گرفته است.
در حقیقت زمانی قطب علمی به یک مجموعه اطلاق میشود که آن مرکز در یک حوزه خاص به شدت تلاش کرده و دست آوردهایی داشته باشد. به طوری که محل رجوع پژوهشگران و دانشجویان و اعضای هیئت علمی آن رشته شناخته شود؛ بنابراین قطب علمی قبل از اینکه تشکیل و یا از سوی وزارت علوم تایید شود، مسیر قطب علمی شدن را طی کرده است و آن درجه را که یک قطب علمی باید داشته باشد را به دست آورده است و وزارت علوم تنها با تایید آن درجه را به آن قطب علمی اعطا میکند.
بنابراین اینگونه نیست که یک اقدامی انجام شود و یک قطب ساخته شود، بلکه یک مرکز از گذشته به میزانی باید فعالیت انجام داده باشد که به عنوان مرجع علمی شناخته شود؛ بنابراین وزارت علوم به شدت از این موضوع که تنها یک دانشگاه با چند عضو هیئت علمی بتواند تبدیل به قطب شود جلوگیری کرد و بیش از هر چیز پیشینه آن دانشگاه در یک رشته خاص را مورد توجه قرار داد و بر اساس آن به ارائه گواهی قطب علمی پرداخت.
مسئله دیگری که در تشکیل قطبهای علمی بسیار حائز اهمیت بود مربوط به این موضوع شد که آیا افراد معرفی شده در آن حوزه برای تشکیل قطب علمی تا کنون در موسسات دیگر فعالیت برون دانشگاهی داشته اند یا خیر و آیا توانسته اند بر مبنای این ارتباطات در آن حوزه صاحب نظر شوند؟ وزارت علوم این دو موضوع را نیز در تعیین اعضای قطبهای علمی مدنظر قرار داد.
با توجه به بند ۶ راهکارهاى اجرایى قانون برنامه سوم توسعه، وزارت علوم باید قطبهای علمی را تحت حمایت قرار میداد؟ آیا این حمایتها اتفاق افتاد؟
حمایتهای وزارت علوم برای قطب علمی شدن یک قطب نیست، زیرا یک قطب علمی باید قبل از این که گواهی قطب علمی بودن را از وزارت علوم دریافت کند، قطب علمی باشد؛ بنابراین حمایتها در راستای عملیاتی شدن برنامه پنج ساله آن قطب علمی خواهد بود؛ که وزارت علوم کم و بیش این حمایتها را انجام داده است.
اما اتفاقی که در این زمینه افتاد این است که تخصیص اعتبارات به وزارت علوم برای حمایت از قطبهای علمی مانند برخی موارد دیگر صورت نگرفت؛ بنابراین قطبها در طول این مدت بیشتر به گرنتهایی که خود جذب میکردند و یا دانشگاه در اختیار آنها قرار میداد، متکی بودند. خوشبختانه با پیگیریهای وزارت علوم طی یک سال گذشته توانستیم این بودجه را برای سال ۱۴۰۰ برگردانیم و اکنون منتظر ابلاغ آن هستیم تا ان شاء الله این اعتبار بتواند به قطبهای علمی کمک کند.
امیدوارهستیم که اگر این اعتبارات به وزارت علوم تخصیص یابد و وزارت علوم بتواند در راستای تحقق اهداف، آن را در اختیار قطبهای علمی قرار دهد، وظعیت قطبهای علمی بهبود یابد به طوری که مفید و موثر واقع شوند.
با توجه به گفتگو با مدیران قطبهای علمی پیشنهاد شد تا وزارت علوم به عنوان حلقه واسطهای میان قطبهای علمی و صنعت و مراکز تحقیقاتی و پژوهشی باشد. به طوری که در مراجعه صنعت و جامعه به وزارت علوم این وزارت خانه قطب علمی را به عنوان مرجع علمی و حل کننده مشکلات معرفی کند، به نظر شما وزارت علوم میتواند در رابطه به قطبهای علمی چنین رویکری داشته باشد؟
بله کاملا درست است، نه تنها در مورد قطبها بلکه در رابطه با ساختارهای دیگر آموزش عالی نیز وزارت علوم میتواند این گونه باشد. به عنوان مثال زمانی که صنعت اولویتی را دارد و به وزارت علوم اعلام میکند؛ ما در وزارت خانه آن مسئله را به قطبهای خود پیشنهاد میکنیم در برخی موارد هم ممکن است در آن زمینه قطب وجود نداشته باشد بنابراین ما آن مسئله را به پژوهشگاه ارائه میکنیم؛ به همین منظور است که اعلام میکنم پیشنهاد بسیار خوبی است و میتواند علاوه بر ساختار قطب علمی در سایر ساختارها نیز این حلقه واسطه وجود داشته باشد.
اما باید به این مسئله توجه شود که قطب علمی خارج از دانشگاه نیست و ما نمیتوانیم ساختار جداگانهای را برای آن در نظر بگیریم، زیرا آن قطب علمی در آن دانشگاه با تمام تجهیزات و امکاناتی که آن دانشگاه برای قطب علمی شدن دارد به عنوان قطب شناخته میشود؛ بنابراین نمیتوانیم فضای محدودی را در حد یک اتاق برای قطب علمی در نظر بگیریم.
اما ایجاد این حلقه واسطه میتواند در هماهنگی وزارت علوم با شورای عالی عتف و کمیسیونهایی که در شورای عالی وجود دارد، انجام شود. زیرا دستگاههای اجرایی، صنعت، جامعه و دانشگاه در شورا حضور دارند؛ بنابراین در وزارت علوم ما این حلقه واسط را بیشتر از طریق شورای عالی عتف و سامانه ساتع جلو میبریم؛ دانشگاهها و پژوهشگاهها میتوانند با مراجعه به آن سامانه از اولویتهای صنعت و جامعه باخبر شوند. اما لازم است این مسئله بسیار تقویت شود تا قطبها با این حلقه آشنا شوند.
پس از بررسی قطبهای علمی دانشگاه تربیت مدرس متوجه شده ایم که شما مدیر قطب علمی این دانشگاه نیز هستید، متاسفانه با جستجویی که در سایت این دانشگاه انجام شد فعالیتی از قطب علمی شما و دیگر قطبهای این دانشگاه دیده نشد؛ دلیل آن چیست؟ آیا قطب علمی شما در این دانشگاه فعال است؟
بله؛ از نظر بنده اینکه تعدادی از فعالیتهای اعضای قطبهای علمی در دانشگاه را برش بزنیم و تبدیل به فعالیت قطب علمی کنیم کار درستی نیست. تمام کارهای اعضای قطبهای علمی که اکنون در دانشگاه اعلام میشود، فعالیت قطب محسوب میشود و این افراد نیز خارج از برنامهای که دارند فعالیتی انجام نمیدهند.
وزیر علوم طی مصاحبهای در سال ۹۸ اعلام کردند که قصد دارند با توجه مشکلاتی که قطبهای علمی دارند به اجرای برنامه خاصی در جهت کارا شدن قطبهای علمی بپردازد. ایا در صدد اصلاح آیین نامه قطبهای علمی هستید؟
آیین نامه قطبهای علمی هر پنج سال یک بار بازنگری میشود. ان شاء الله این آیین نامه یک سال و نیم دیگر با کمک شورا بازنگری خواهد شد.
پیشنهادی در خصوص تغییر و اصلاح آیین نامه قطبهای علمی دارید؟
به نظر بنده کمی باید به این قطبها در حوزههای مختلف تنوع داده شود. به طوری که به همه قطبهای علمی در گروههای علوم انسانی، علوم پایه، فنی و ... نگاه یکسان نداشته باشیم. بلکه با توجه به حوزه، حیطه کاری و برنامههایی که دارند از آنها انتظار فعالیت داشته باشیم و با توجه به همان مسائل حمایتهایی را انجام دهیم.
به عنوان مثال ما نیاز داریم رویکرد برخی از قطبهای علمی را به سمت فناوری و برخی دیگر را به سمت علوم پایه ببریم؛ بنابراین نباید از انها انتظار داشته باشیم تا به تولید محصول بپردازند. بلکه باید رویکرد آنها را به گونهای تعریف کنیم که در جهت گسترش مرزهای دانش حرکت کنند.
برخی از مدیران قطبهای علمی پیشنهاد داده اند که اعضای یک قطب علمی از دانشگاهها و مراکز علمی سراسر کشور انتخاب شوند تا کیفیت یک قطب علمی افزایش یابد. نظر شما در این خصوص چیست؟
اگر این اتفاق رخ دهد دیگر ما قطب نخواهیم داشت بلکه شبکهای از اساتید را خواهیم داشت، زیرا قطب علمی به این معنا است که اعضای تشکیل دهنده آن متعلق به یک مرکز و یا دانشگاه باشند. در حقیقت زمانی میتوانیم نام قطب علمی را بر زبان آوریم که یک مکان به عنوان مثال دانشگاه به میزانی مرجعیت علمی یابد که بتوانیم بگویم آن دانشگاه در آن رشته قطب شده است. اینکه اعضای هیئت علمی دانشگاهها بایک دیگر در خصوص یک رشته در ارتباط باشند مربوط به شبکهسازی اساتید میشود که بسیار کار خوبی است، اما مسئله قطبها از این موضوع جدا است و نمیتوان این دو را با یک دیگر ادغام ساخت، زیرا ماهیت آن تغییر میکند.