پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۵۱۵۵۲
تاریخ انتشار : ۳۰ تير ۱۴۰۰ - ۱۸:۵۵
نقد فوکو از ساختار قدرت و تلاشی که این نظام، بشکلی مهندسی شده در جهت بازتولید نظام بردگی انسان با بهره گیری از شبکه دانش و سیطره فناوری انجام می‌هد، آن موضوعی است که در سراسر نظام فکری و ساختار نظام‌مند آثارش جریان دارد. وجه همت فوکو همواره بر این قرار گرفته که به ما بگوید چگونه ساختار‌ها با نوعی نظم پیچیده، آنگونه که توده انسان‌ها کمترین درکی از آن نداشته باشند، خود آن‌ها را به بردگی می‌کشد.
شعار سال: فوکو در زمره آن متفکران پُست مدرنیستی است که نظامِ نابِ اندیشگی او را بشدت می‌پسندم. آنجا که در قالب کلماتی مسحور کننده و استوار، کل ساختار یک جامعه را با همه زشتی‌های آن بگونه‌ای ترسیم می‌کند که با تک تک رگ و پی خود آن را لمس می‌کنیم.

نقد فوکو از ساختار قدرت و تلاشی که این نظام، بشکلی مهندسی شده در جهت بازتولید نظام بردگی انسان با بهره گیری از شبکه دانش و سیطره فناوری انجام می‌هد، آن موضوعی است که در سراسر نظام فکری و ساختار نظام‌مند آثارش جریان دارد. وجه همت فوکو همواره بر این قرار گرفته که به ما بگوید چگونه ساختار‌ها با نوعی نظم پیچیده، آنگونه که توده انسان‌ها کمترین درکی از آن نداشته باشند، خود آن‌ها را به بردگی می‌کشد. پیشتر البته متفکرانی، چون مارکوزه با بهره گیری از روانشناسی فرویدی، این سیطره نظام قدرت بر مغز انسان‌ها و ماشینی کردن زندگی امروزی را به نوعی دیگر بازگو کرده بودند.

آنجایی که فوکو در «مراقبت و تنبیه» از چگونگی شکل گیری نظام مراقبت و گذر از تنبیهات سفت و سخت بدنی در گذشته به سوی نوعِ بدیعی از تنبیهات و مراقبت‌ها سخن می‌گوید؛ در واقع شما را پیشاروی ساختاری به غایت پیچیده می‌گذارد که شما را به این نکته ظریف رهنمون سازد که در نظام سلطه کنونی یک بزهکار تنها یک بزهکار نیست؛ بلکه مهره‌ای است در چرخ دنده‌های نظام سلطه؛ در جهت ایفاء وظایفی که پیشتر برایش تعریف شده و باید به آن وظایف بخوبی عمل نماید.
 
چگونه ساختار‌ها انسان را به بردگی می‌کشد
 
این وجه انتقادی نسبت به مدرنیته و کل ساختار نظام سرمایه داری را متفکران دیگر مکاتب انتقادی نیز به نوعی بازگو کرده اند؛ اما در وجه تمایز اندیشه‌های فوکو و دیگر منتقدین شاید ذکر این نکته حائز اهمیت باشد که فوکو نه تنها بدنبال نقد وضع موجود است (یعنی همان کاری که دیگر منتقدین نیز می‌کنند)؛ بلکه این هشدار را به ما می‌دهد که چنانچه کل این نظام برساختگی اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و ... را امروز برهم نزدید و حتی در بدیهی‌ترین اموری که با آن روبرو هستید شک نکنید؛ به صِرف انتقاد و تحولات اندک، ساختار سلطه همچنان باقیست. حماقت و بردگی بازتولید می‌شود، شاید احمقانه‌تر و وحشیانه‌تر از گذشته. به همین دلیل تفکر فوکو نه بدنبال اصلاح بلکه بدنبال انقلاب است.

شاید عدم تحقق پیش بینی‌های مارکس درخصوص فراگیر شدن انقلاب پرولتری و حاکم شدن دیکتاتوری پرولتاریا، نسل بعدی اندیشمندانی که هم دل در گرو مارکس داشتند و هم شیفته اندیشه‌های هگل بودند را به این باور رسانید که ضمن پذیرفتن ساختار نظام سرمایه داری کنونی، تنها به نقد‌های سازنده در جهت بهبود وضع جاری بپردازند. فی الواقع وجه اندیشگی «برنشتاینی» در ساختار مارکسیسم جدید بر وجه «لوکزامبورگی» آن فائق آمده و به راه می‌افتد و بهبود اوضاع را پی می‌گیرد. آن‌ها باور دارند که در ساختار تئوری اقتصادی خشک مارکسیسم اُرتدکس هیچ راه رهایی را نمی‌توان جستجو نمود.

اما برای آن اندیشمندی که به دقت و موشکافی عمیق پیوستگی نظام فوکو را می‌خواند همواره آنچه که پیش روی او است نوعی پیاده سازی تفکرات میشل فوکو با واقعیت‌های جامعه خود است. اینکه دقیقا در مواجهه با کدامین امر سیاسی، چیرگی نظام فکری فوکو را می‌توان یافت. البته برای این موضوع کار چندان سختی پیش روی مخاطبِ فوکو خوانده قرار ندارد.

یک نمونه بدیهی از آن بهره فکری برای آنانی که رویداد‌های اهم روز و پروسه‌های سرنوشت ساز کشور را دنبال می‌کنند این موضوع می‌تواند باشد که هرگاه مشاهده نمودید که در مواجهه با رویدادی که هزینه‌های مثبت و منفی بسیاری برای ساختار‌های حکومت دارند، با پدیده‌ای از جامعهِ نخبگانی روبرو می‌شوید که گاه گُداری از لانه خود بیرون آمده و بذر امیدی واهی را در دل می‌پراکنند و به شکلی سراسر مشمئزکننده درصدد حفظ وضع موجود هستند و دوباره به لانه خود می‌خزند، این همان نقطه‌ای است که فوکو در سراسر اندیشه هایش از آن یاد می‌کند.

نمونه‌ها بسیارند، روانپزشکی که به جای ریشه کن کردن بحران روحی بیمارش با تجویز چهار عدد قرص او را وارد نظام اعتیاد دارویی می‌کند؛ روانشناسی که به بحران زناشویی با یک کلام ساده «شما به درد هم نمی‌خورید» خاتمه می‌دهد تا زودتر به پول خود برسد؛ پزشک متخصصی که برای هر عمل خود له له می‌زند؛ استاد دانشگاهی که تنها دل نگران حقوق سر برج خود است و در لحظات بحرانی بجای آنکه جامعه‌ای را از نظام ناب اندیشه خود سیراب نماید، به عکس گل و بوته و چمنزار اکتفا می‌کند تا مبادا آب باریکه اش را مسدود نمایند. همه و همه این‌ها نشان از آن دارد که چرخ دنده‌های دستگاه عریض و طویل نظام سلطه حاکم، کارش را بخوبی به پیش می‌برد.
 
تعداد بازدید : 1
 
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از برخط، تاریخ انتشار: ۲۸ تیر ۱۴۰۰، barkhatbook.com
اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین