پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۵۴۳۰۵
تاریخ انتشار : ۱۸ مرداد ۱۴۰۰ - ۲۳:۵۰
سپیده اشرفی اظهار کرد: به نظر من برشت فیلسوفی است که نمایشنامه می‌نویسد. ترجمه آثار او از حیث اختلاط فلسفه، هنر و علوم سیاسی و اجتماعی اندکی سخت‌تر است؛ چراکه مستلزم رمزگشایی فلسفی، اجتماعی و سیاسی می‌باشد؛ به عنوان مترجم باید بتوان هدف او از نوشتن نمایشنامه را به‌درستی در کار نشان داد.
شعار سال: انتشارات تازه‌تاسیس دایره سفید اخیرا دو نمایشنامه «بعد از آنکه جانی به جنگ رفت» اثر بردلی رند اسمیت و «نجیب‌خانه روشن شهر» نوشته برتولت برشت را با ترجمه سپیده اشرفی منتشر کرده است. با مترجم این دو اثر گفت‌وگویی انجام دادیم که در ادامه می‌خوانید.

بعضی‌ها ترجمه را به شکل اصولی خدمت که هیچ، خیانت می‌دانند. یعنی اعتقاد دارند که اگر جریان ترجمه در ایران باب نمی‌شد، بسیاری از مخاطبان مجبور به یادگرفتن زبان و خواندن آثار به زبان اصلی می‌شدند. آیا شما با این نظر موافق نیستید؟

به نظر من بحثی که مطرح کردید بسیار ایده آلیستی است؛ چراکه قطعاً نمی‌شود توقع داشت همه مردم به زبان روسی، فرانسوی، آلمانی، انگلیسی، عربی، ژاپنی و ... مسلط شوند. قطعا اگر چنین می‌شد، عالی بود؛ اما غیرممکن است؛ بنابراین باید ببینیم چه چیزی جایگزین زبان‌های بین‌المللی می‌شود و پاسخ صددرصد ترجمه است. ترجمه ممکن است تا حدی حلاوت خواندن نسخه اصلی آثار را از بین ببرد؛ اما حتی اگر این حلاوت نصف هم شود، باز هم بسیار ارزنده است. کمااینکه ما مترجمان بزرگی مثل سروش حبیبی داریم که کیفیت ترجمه‌شان برابر با نسخه اصلی است. پس اگر مترجم بتواند نسخه برگردان آثار را با همان کیفیت حتی با چند درصد تفاوت به مخاطب ارائه کند، ترجمه خدمت محسوب می‌شود؛ نه خیانت.

فکر می‌کنید در ترجمه، اثر برگردان‌شده می‌تواند بهتر و بالاتر از اثر اصلی باشد؟
چنین چیزی ممکن است؛ البته به ندرت. همه‌چیز بستگی به ذوق، قریحه، سواد و توان قلم مترجم دارد. پیش آمده که من کتابی را خواندم و بعد در ترجمه دیدم که مترجم چقدر خوب توانسته برخی از ایرادات متن اصلی را برطرف کند و به زیبایی اثر بیفزاید.

درست است. درخصوص ترجمه شعر نظر شما چیست؟ از آن جایی که شعر بسیار شخصی و الهام‌شونده است آیا به اندازه ادبیات داستانی قابلیت ترجمه دارد؟
به نظرم شعر هم درست به اندازه ادبیات داستانی ترجمه‌پذیر است و بستگی به میزان قریحه شاعری مترجم دارد. درواقع برای ترجمه شعر فقط تسلط به زبان و تکنیک‌های ترجمه کافی نیست، باید به همان اندازه شاعر هم بود. نمونه‌هایی مثل مدیا کاشیگر داریم که می‌بینیم در کتاب «ابر شلوار پوش» از خود مایاکوفسکی هم زیباتر به شعر جان بخشیده است.
 
برتولت برشت فیلسوفی است که نمایشنامه می‌نویسد

آیا در ترجمه شعر‌های فارسی به انگلیسی نیز همین اتفاق افتاده است؟ یعنی در ترجمه‌های انگلیسی یا سایر زبان‌ها از اشعار حافظ، سعدی، مولانا، خیام و باقی شعرای ایرانی شاهد چنین چیزی هستیم؟
متاسفانه نه. مثلا آنقدر که شاملو در ترجمه اشعار لورکا خوب عمل کرده، تابه‌حال در نسخه‌های برگردان‌شده اشعار کلاسیک ایرانی آن میزان فصاحت و بلاغت را ندیدیم.

اگر موافقید کمی به بحث نمایشنامه‌هایی که ترجمه کردید بپردازیم. از «نجیب‌خانه روشن شهر» اثر برتولت برشت شروع کنیم.
این اثر درخصوص فردی به نام پادوک است؛ او برای انتقام گرفتن از صاحب روسپی‌خانه‌ای که سابق براین مشتری آنجا بوده است، مکانی از شهرداری می‌گیرد و دقیقا در همسایگی آنجا، نمایشگاهی درباره بیماری‌های مقاربتی دایر می‌کند و کار و کاسبی آن‌ها را کساد می‌کند. مضمون نمایشنامه «نجیب‌خانه روشن شهر» آسیب شناسی فحشا، مخاطبین و فاعلین آن است.

نمایشنامه «نجیب‌خانه روشن شهر» از چه عنوانی برگردان شده است؟
عنوان اصلی این نمایشنامه «lux in tenebris» بود. علت این‌که من عنوان را ترجمه تحت‌اللفظی نکردم این بود که عنوان اصلی کتاب فضای ذهنی نویسنده بود و من باید آن را به شکلی ملموس و مفهومی تبدیل می‌کردم. در واقع تنبریس مکانی بود که ما نمی‌دانیم انتزاعی بود یا واقعا وجود داشت. ترجمه تحت‌الفظی عنوان می‌شد «نوری در تنبریس»؛ اما از آنجایی که تنریس وجود خارجی ندارد و در متن هیچ اشاره‌ای به چنین مکانی نمی‌شود، ترجیح دادم عنوان را به نحوی ترجمه کنم که دقیقا با محتوای نمایشنامه هم‌خوانی داشته باشد. از آنجایی که نجیب‌خانه‌ها همیشه شب‌ها دایر هستند و چراغی باید آن‌ها را روشن کند، نوری در تنبریس را به نجیب‌خانه روشن شهر تغییر دادم.

دلیل‌تان برای ترجمه این اثر چه بود؟
هدف از رفتن سراغ این نمایشنامه، مهجور و ناشناخته بودن آن در ایران بود و دیگر آن که نثر برشت در این نمایشنامه تلفیقی از ادبیات دراماتیک و داستانی بود و لفاظی‌هایی بسیار فراتر از محاوره داشت که ترجمه آن‌ها بسیار برایم چالش‌برانگیز بود.

ترجمه نمایشنامه‌ای از برشت با سایر نویسندگان چه تفاوتی دارد؟
به نظر من برشت فیلسوفی است که نمایشنامه می‌نویسد. ترجمه آثار او از حیث اختلاط فلسفه، هنر و علوم سیاسی و اجتماعی اندکی سخت‌تر است؛ چرا که مستلزم رمزگشایی فلسفی، اجتماعی و سیاسی می‌باشد. در واقع برشت در آثارش چندین دسته مخاطب دارد؛ مخاطب مباحث هنری، فرهنگی، فلسفی و اجتماعی و به عنوان مترجم باید بتوان هدف او از نوشتن نمایشنامه را به درستی در کار نشان داد.

برتولت برشت فیلسوفی است که نمایشنامه می‌نویسد

درباره نمایشنامه «بعد از آنکه جانی به جنگ رفت» صحبت کنید.
دلیل اصلی من برای ترجمه این نمایشنامه مفهوم ضدجنگ آن بود. نمایشنامه درباره انسانی است که مجبور می‌شود تمام آرزوهایش را رها کند و برای ساختن آرزو‌های یک انسان دیگر به میدان نبرد برود و متحمل رنج‌های بزرگی بشود و جوانی‌اش را بسوزاند.

درخصوص نمایشنامه «بعد از آنکه جانی به جنگ رفت» هم فکر می‌کنم همین کار را با عنوان کرده‌اید، درست است؟
سوال خوبی است. همانطور که می‌دانید این نمایشنامه اقتباسی است از رمان «Johnny got his gun» اثر دالتون ترامبو که این رمان در ایران با عنوان «جانی تفنگش را برداشت» منتشر شده است؛ یعنی دقیقا یک ترجمه تحت‌اللفظی و غلط از عنوان انگلیسی؛ چرا که این عنوان نه مفهوم و محتوای اثر را به درستی می‌رساند و نه آوای زیبایی دارد.

قطعا عمل برداشتن یا برنداشتن تفنگ برای ترامبو مهم نبوده، به میدان نبرد رفتن جانی و در کل یک انسان برای ترامبو مهم بوده است، مصائبی که فرد پس از جنگ درگیر آن می‌شود دغدغه ترامبو بوده است. به عقیده من «بعد از آنکه جانی به جنگ رفت» مناسب‌ترین عنوان برای این اثر است.

همان‌طور که خودتان هم اشاره کردید این اثر اقتباسی از رمان دالتون ترامبوا است؛ آیا شما برای ترجمه «بعد از آنکه جانی به جنگ رفت» نیازی به خواندن رمان پیدا کردید؟
نه نیازی به خواندن نبود. چرا که نمایشنامه اقتباس‌شده بسیار کامل و مستقل بود؛ اما از لحاظ حرفه‌ای موظف به خواندن رمان اصلی بودم و همچنین فیلمی را که طبق این رمان ساخته شده بود، تماشا کردم.

برتولت برشت فیلسوفی است که نمایشنامه می‌نویسد

ابتدای این نمایشنامه متن‌هایی نوشته شده است از نشریه‌ها و خبرگزاری‌های مختلف همچون تایمز و گاردین و ...؛ ارتباط آن‌ها با نمایشنامه چیست؟
این‌ها نظرات نشریه‌ها و فستیوال‌های بزرگ دنیا در ستایش از این نمایشنامه است و ما تنها به خاطر بحث تبلیغاتی و نشان‌دادن اهمیت این اثر در ابتدای کار از این نظرات استفاده کردیم.

انتشارارت دایره سفید نمایشنامه «بعد از آنکه جانی به جنگ رفت» اثر بردلی رند اسمیت را در ۲۰۰ نسخه، ۶۵ صفحه و با قیمت ۲۵۰۰۰ تومان و همچنین نمایشامه «نجیب‌خانه روشن شهر» نوشته برتولت برشت را در ۲۰۰ نسخه، ۶۱ صفحه و با قیمت ۲۵۰۰۰ تومان با ترجمه سپیده اشرفی منتشر کرده است.


شعار سال، با اندکی تلخیص واضافات برگرفته از ایبنا، تاریخ انتشار: ۱۸مرداد ۱۴۰۰، کد خبر: ibna.ir/۳۰۷۸۷۲
اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین