حال دانشگاه خوب نیست حضرت آقا و مقتدای ما ، چون: *** نظام آموزش و پرورش
دچار روزمره گی شده و مقوله تربیت و پرورش در آن بشدت تضعیف گردیده و به ظاهر گرایی و کلیشه محوری، تنزل جایگاه داده است. متاسفانه شاهدیم که کمتر تاکیدی بر پرورش فکری و تربیت اسلامی میشود. مثل حوزه تربیت بدنی که به دو ساعت زنگ ورزش تقلیل جایگاه داده است، مقوله پرورش و تربیت هم،
امری حاشیهای و سلیقه محور پنداشته میشود. الگوی تربیت دینی دانش آموزان به درس معارف تقلیل سطح یافته و بجای پرورش دانش آموزان
آماده حضور در موج چهارم شناخت بشری (توامانی دین با علم)، تاکید ابزاری بر ظاهرگراییها صورت میپذیرد. حرفهای کردن مدیریت در آموزش و پرورش و
دور کردن نهاد آموزش و پرورش از سیاسی بازیها، بنظر یک الزام تمدنی میرسد.
خروجی این نهاد، ورودیهای دانشگاه را تشکیل داده و توانمندیها و قابلیتهای پرورش یافته در فارغ التحصیلان نظام آموزش و پرورش ، قدرت دانشگاه آینده را رقم خواهد زد.
*** به هم ریختگی و
عدم توازن در بازار کار، دانش آموزان را از ادامه تحصیل دانشگاهی دلسرد کرده و به حضور در بازار بعد از اخذ دیپلم و نهایتا سربازی، تشویق نموده و بر طبق آمار
، تمایلات پسران برای حضور در دانشگاه بشدت در حال کاهش است. این در حالی است که تاکنون، وجود نیروهای تحصیل کرده و دانشگاهی، از مهمترین نقاط قوت جمهوری اسلامی در سطح جهان محسوب شده و زبانزد مجامع علمی دنیا بود. آیا مدیران اجرایی کشور و متولیان امر اشتغال، نباید به دنبال بازنگری در الگوهای اشتغال و جهت دهی روندهای شغلی به سمت جذب فارغ التحصیلان دانشگاهی و نیروهای کارشناس باشند؟ چرا باید کشوری نظیر جمهوری اسلامی ایران، با آمارهای عجیب بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی مواجه گردد؟
نوع محتوا، سطح مهارت، نظر داشت به اولویتها، خارج کردن بحث آموزش دانشگاهی از بنگاهداری (متاسفانه نظیر الگوی در پیش گرفته شده توسط برخی از دانشگاههای کشور)، کیفی گرایی، سامان دهی سهمیهها و حذف برخی از امتیازات ناعادلانه، نیازمند توصیه و تاکید آن رهبر فرزانه، به مدیران اجرایی است. *** با وجود آشکار و عیان بودن
ضعفهای کنکور ورودی دانشگاهها، بشکلی اهمال کارانه کم توجهی و بی رغبتی به امر
استعدادیابی و هدایت تحصیلی دانش آموزان ادامه دارد. گویا هیچ نهادی قصد مسئولیت پذیری و ایفای نقش برای خروجیهای دبیرستانها و ورودیهای دانشگاهها را ندارد. با وجود همه تاکیدات آن مقتدا و رهبر عزیز، شاهد تداوم کم توجهی متولیان اجرایی هستیم.
*** تقابل نادرست علم و دین و
رفتارهای تکفیری در پیش گرفته شده توسط برخی از اندیشه ورزان دو گروه، فضای تمدنی قابل پیمودن در حوزه آموزش عالی را اندکی تیره و تار نموده است. برخی از اندیشه ورزان و اصحاب حوزه، بنادرست چنان بر ریشه علم میزنند گویی که با دشمن خونی مواجه هستند و برخی از اصحاب دانشگاه، متاسفانه چنان فریاد از جدایی میزنند
تو گویی که موج چهارم شناخت بشری (ترکیب علم و دین) داستان است! شاید بتوان در میان مدت با افزایش توجه به تعمق یابیها و پارادایم ها، اسباب کاهش این تعارضات خانمان سوز را فراهم نمود. اما برخی از سطحی نگریها و فهم قشری از مسئله، بشدت سرعت تحقق این خواسته را کاهش داده است. تاکیدات جهت دهنده حضرتعالی، مسلما راهگشا برای حل این چالش و جهت دهنده به
نوعی رویکرد تمدنی برای آینده انقلاب اسلامی خواهد بود.
*** با وجود تحقق و در پیاده سازی و اجرای
ارتقا بعد منزلتی اعضای هیات علمی دانشگاهها بر اساس تاکیدات قبلی حضرتعالی (تامین شدن نسبتا مناسب مالی و جایگاه نسبتا ممتاز اجتماعی)، متاسفانه شاهد خروجیهای نه چندان قوی عملکردی از فرزانگان دانشگاهی هستیم. علت اصلی این امر را هم باید در
نظام ارزیابی و ارتقا مقاله محور استادان در دانشگاهها، جستجو کرد. بازنگری در نظام و شاخصهای ارتقا اساتید دانشگاه، مسلما تحول آفرینی جدیدی را در نظام آموزش عالی رقم زده و
این سطح از تحولات، روی رویههای آموزشی دانشجویان هم اثرگذاری معنادار خواهد داشت.
*** حساسیت ناکافی به
پرورش هویتهای سیاسی- اجتماعی- حرفهای دانشجویان در دانشگاهها، تبدیل به روندی عادی شده است ( هرچند در مقایسه با قبل از انقلاب، شاهد انقلابی در این خصوص هستیم، اما بنا بر حرکت تمدنی فرمان داده توسط حضرتعالی، بسیار عقب می باشیم) . گویا در رویهای نادرست، هدف اصلی حضور دانشجو در دانشگاه، فقط یادگیری ابعاد فنی و کارشناسی یک رشته خاص بوده و دانشجو باید از زندگی سیاسی، اجتماعی و حرفهای بدور باشد! نداشتن الگو و دستور العمل،
فضای سیاسی بازیها و اعمال سلیقهها را بشدت باز کرده و حتی با
آفت حزب و جناح بازی، خودی و غیر خودی کردن دانشجویان، برچسب زدنهای مختلف و مواردی همانند مواجه هستیم. تا حدی که بشکل معناداری روی فضای پرورش سیاسی و بینش پذیری دانشجویان، پرورش اجتماعی و سبک پذیری در زندگی و پرورش حرفهای آنها، اثرگذاری انحرافی و بازدارنده برجای گذاشته است.حضرت آقا و مقتدای ما، بنا بر امر ولایی شما حرکت تمدنی ، بدون نظر داشت به تربیت و پرورش درست، محقق نمی شود و سطح موجود ، مسلما کافی و وافی به انتظارات شما از سربازان تان ، نخواهد بود.
*** با وجود تاکیدات آن مقام معظم بر
ازدواج و تشکیل خانواده، حمایتهای لازم مادی و امکاناتی از دانشجویان صورت نمیگیرد (در طیفی از ارایه کمک هزینه، وامها و خوابگاه). این جریان، زمینه ترس اقتصادی از تشکیل خانواده و ازدواج را دامن زده و دانشجو را از
زندگی سالم اسلامی دور میکند.
*** خروجیهای لیسانس وارد شده
به دوره تحصیلات تکمیلی دانشگاهها هم گویا به حال خود رها شده اند. متاسفانه کمتر راهکار و برنامه ای برای استعدادیابی، جهت دهی به استعدادها، فراهم سازی زمینههای توانمندسازی استعدادهای برتر و مواردی همانند تعریف شده است. این سطح از رها شدگی، شرایط را برای کاهش انگیزههای دانشجویان و حتی فرار مغزها در زمان بعد از فارغ التحصیلی، تسهیل میکند. آیا روا است که در نظامی که تا به این حد برای جوانانش هزینه نموده و اسباب توانمندی شان را فراهم کرده، شاهد چنین اهمال منجر به نابودی یا کم کارآمدی سرمایهها باشیم؟ بنظر، کمترین اشاره آن امام و مقتدای ما، حلال بسیاری از مشکلات خواهد بود.
*** روش ها و رویههای
تبدیل علم به فناوری، همچنین فن آوری به محصول قابل ارایه به بازار در دانشگاهها بشدت ضعیف و به دور از بایستگیها و شایستگیهای جمهوری اسلامی ایران است و زیر چتر کلی اصطلاحاتی نظیر طرح تحقیقاتی و گرنت پژوهشی، همکاری صنعت با دانشگاه، پارکهای علم و فناوری، شرکتهای دانش بنیان و ..، قرار گرفته است. مکانیزمهایی که آسیبهای زیادی داشته و از تحول آفرینیهای لازم نیز برخوردار نیستند. این در حالی است که
در گام دوم انقلاب، کشور بشدت نیازمند تقویت این چرخه است. تاکیدات حضرتعالی در سالیان متوالی هم، بخوبی نشان دهنده اهمیت موضوع است.
از اینکه
بر ما منت نهاده و شنونده صدای ما بودید، مجددا از شما سپاسگزاریم. امید و انتظار داریم که در دیدارهای آتی حضرتعالی با دانشجویان و اصحاب علم (که ان شاالله هرچه سریعتر رخ داده و توفیق حضور داشته باشیم)، شاهد جهت دهیهای حضرتعالی و
دستور به نوعی تقسیم کار ملی در باب حل و کاهش این چالشها و مسائل باشیم.
اختصاصی پایگاه تحلیلی خبری شعار سال