پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۸۴۱۲۵
تاریخ انتشار : ۲۸ مهر ۱۴۰۱ - ۱۲:۲۶

سیاست در کف خیابان: آنچه که بود؛ هست و خواهد شد...

وقایع اخیر یک داستان دنباله‌دار با دو منشأ است. ندیدن هرکدام خطای تحلیلی ایجاد می‌کند. خطای تحلیلی موجب خطای رفتاری می‌شود. از این جهت شناخت آنچه که این روز‌ها با آن روبرو هستیم مقدم بر هر چیزی است. تحلیل زمانی می تواند درست باشد که منظومه های فکری پشتیبان آن درست تعریف شده باشد. کمیل خجسته با ارایه تحلیلی چند سطحی، بخشی از این تصویر را بشکلی نسبتا شفاف لایه برداری کرده است.

شعار سال: وقایع اخیر یک داستان دنباله‌دار با دو منشا است. ندیدن هرکدام خطای تحلیلی ایجاد می‌کند. خطای تحلیلی موجب خطای رفتاری می‌شود. از این جهت شناخت آنچه که این روز‌ها با آن روبرو هستیم مقدم بر هر چیزی است.

اعتراض؟

برای تقریب ذهنی می‌شود با یک مثال بحث را شروع کرد. جمهوری اسلامی رقیبی دارد که دائم برای تاثیرگذاری بر جامعۀ ایرانی روش‌ها و تاکتیک‌های مختلفی را پیاده می‌کند. در همین قلم حجاب، به اقدامات آن‌ها نگاه کنید. ۱. تقویت و سرمایه‌گذاری روی یک سلبریتی ضد حجاب به عنوان نقطۀ کانونی این پروژه ۲. ایجاد کمپین‌های دیجیتالی مانند آزادی‌های یواشکی و چهارشنبه‌های سفید و... ۳. ایجاد رخداد در میدان واقعی مانند دختر خیابان انقلاب

این موارد سه خط تلاش به‌هم پیوسته برای پروژۀ حجاب بود. البته آن‌ها خطوط تلاش شان را به همین اکتفا نکردند. ۴. راه‌اندازی ادبیات جهانی جنسیتی و دگرباشی با فعال‌شدن گروه‌های موسیقی غربی و شرقی، ساخت انیمیشن‌ها، فیلم‌های سینمایی و سریال‌هایی که نت‌فلیکس و آمازون پرایم و ... به پشتیبانی استودیو‌های فیلم‌سازی هالیوودی پشت سر این فیلم‌ها و انیمیشن‌ها ۵. فرش قرمز‌های سلبریتی‌های جهانی، پوشش آن‌ها و تقویت مد و فشن ۶. پرکردن ویترین مغازه‌های لباس از همان مد و لباس بند پنج. این در حالیست که بنابه گزارش مرکز آمار ایران سال ۱۳۹۹، ۴/۸۳ درصد از افراد ۱۵ ساله و بیشتر، پوشاک خود را براساس ویترین فروشگاه‌های پوشاک انتخاب می‌کنند.

در مقابل حداقل این شش خط تلاش امریکایی‌ها چه روش‌هایی را مسئول جمهوری اسلامی برگزیده است؟

الف. عدم نوآوری در روش‌ : بیش از یک دهه است که روش غالب برای ایجاد محیط امن اجتماعی استفاده از گشت ارشاد بوده است. حتی تاکتیکی هم که به این مسئله نگاه شود جمهوری اسلامی با صحنۀ از قبل باخته‌ای با استفاده از این روش روبرو بوده است. در یک محیط تقابلی برای حریفی که چنین با انگیزه علیه هویت و فرهنگ جامعۀ ایرانی کار می‌کند مانند اینست که بازیکنی با مشت باز و نقشۀ از پیش افشا شده وارد میدان رقابت شود. اجرای این روش برای امریکایی‌ها به فرصتی برای پیاده‌سازی یک «تاکتیک بدل» تبدیل می‌شود. یعنی دائم روی آن می‌تواند طرح‌های مختلف رسانه‌ای اجرا کند و افکار عمومی را با خود همراه کند. کما اینکه در همین تابستان هم بار‌ها شاهد کنش‌های رسانه‌ای آن‌ها با محوریت ون گشت ارشاد بودیم.

حالا ماجرای حجاب یک نمونه بود. در موارد مختلفی با این عدم نوآوری در روش و عدم‌به‌روز بودن موجب عدم پاسخگویی، از بین رفتن کارآمدی و در نهایت آزار جامعه می‌شود.

سیاست در کف خیابان: آنچه که بود؛ هست و خواهد شد...
ب. تصمیمات پرخطای هزینه‌ساز : کنار این عدم نوآوری در روش، تصمیم‌های خبرساز عجیب در مشهد مانند ماجرای استادیوم بازی ایران-لبنان و اسپری فلفل، ابلاغ عدم ارائۀ خدمات حاشیۀ خیابان کافی‌شاپ‌ها، عدم ارائه خدمات شهری به برخی از شهروندان و... در همین سال جاری کنش‌های اجتماعی زیادی را ایجاد کرد. جالب اینکه برخی از آن تصمیم‌ها برگردانده شد، اما اثر رسانه‌ای و اجتماعی خودش را گذاشت و این حتما در ایجاد گولۀ برفی اعتراض موثر بود.

ج. انباشت چالش‌های اقتصادی : «ما در این ده سال گذشته، در دهه‌ی ۹۰، در واقع مواجه بودیم با انباشت چالش‌های اقتصادی... باید ان‌شاءالله درباره‌ی مسائل اقتصادی درست فکر کرد، درست عمل کرد و حرکت کرد تا برای ملّت وسایل آسایشی در این زمینه ان‌شاءالله به وجود بیاید.» [۱]ارزیابی رهبر انقلاب اسلامی از مسیر دو دولت فعلی و سابق را در زمینۀ حل مساله اقتصادی از سه دیدار فهمید. آخرین دیدار با دولت سابق، سخنرانی اول امسال و سخنرانی با دولت در هفته دولت امسال نشان می‌دهد که:

در دولت سابق  معلوم شد که اعتماد به غرب جواب نمی دهد؛ به ما کمک نمی کنند و هر جا بتوانند ضربه می زنند؛ آنجایی که ضربه نمی زنند، آنجایی است که امکانش را ندارند؛ هر جا امکان داشته‌اند ضربه زده‌اند؛ این تجربه‌ی بسیار مهمّی است. مطلقاً نبایستی برنامه‌های داخلی را به همراهی غرب موکول کرد و منوط کرد،، چون قطعاً شکست می خورَد.

وجود رویکرد‌های رویکرد‌های جدیدی در مسئولین اجرایی انسان مشاهده می کند که انسان را دلگرم می کند... خوشبختانه سیاست‌های جدیدی که در کشور وجود دارد، نشان داد که این حرف که اقتصاد کشور را با مسئله‌ تحریم‌های آمریکا یا امثال این‌ها گره نزنند درست است و همین کار را کردند؛ با وجود تحریم‌های آمریکایی، هم میشود تجارت خارجی را رونق داد و افزایش داد که افزایش پیدا کرد، هم میشود وارد قرارداد‌های منطقه‌ای شد که بحمدالله دولت توانست و وارد شد، هم می شود در قضیّه‌ نفت و برخی دیگر از مسائل اقتصادی به پیشرفت‌ها و ارتقا‌هایی دست پیدا کرد. [۲]در باب مسائل اقتصاد چند نقطه‌ اساسی وجود دارد، روی این‌ها تمرکز بشود. خود رئیس‌جمهور محترم روی این نقاط اصلی ــ که حالا عرض می کنم ــ تکیه کنند، سؤال کنند و گزارش بخواهند، تا پیشرفت‌ها را مشاهده کنند... مجموعه‌ مدیران اصلی اقتصاد کشور باید منسجم عمل کنند.

این سه محور در حالی خودنمایی می‌کرد که هنوز اتفاقات آبان ۹۸ از ذهن‌ها فراموش نشده است. نظرسنجی ایسپا در اسفند ۹۸ نشان می‌دهد که حدود هفتاد درصد مردم معتقد بودند که در وضعیت فعلی، راه دیگری جز اقدامات اعتراضی برای مردم باقی نمانده است. دولت پیشین دولت تک گزینه‌ای بود که اصرار به این داشت که همۀ راه‌ها از مذاکره با امریکا می‌گذرد. چون تکیۀ تنها به این مسیر کارآمد نبود لذا اقدامات جبرانی برای اصلاح روند نمودار‌های نظرسنجی ایسپا نشد. از طرف دیگر هرچند دولت جدید یکسال است که بر سر کار آمده است، اما هنوز نتوانسته ایدۀ محوری خود را به مردم معرفی نماید. همان‌طور که رهبر انقلاب اسلامی در دیدار اخیر هیئت دولت به آن اشاره کردند. این دو اتفاق موجب شده مردم احساس نکنند که مسائلشان در حال رفع شدن است و به اصطلاح جامعه بدون چشم‌انداز شده است. در حالی‌که در دیدار پرستاران سال ۹۸ رهبری بر وجود اعتراض مردم تاکید کردند که «مردم یک مطالباتی دارند؛ در اغلب موارد هم حق با مردم است؛ مطالباتی دارند، توقّعاتی دارند، انتظاراتی دارند و اگر نشود اعتراض میکنند... بصیرت مردم، اینجا بود که بمجرّد اینکه دیدند حساب، حساب تخریب و زدن و آتش زدن و نابود کردن و زیربنا‌ها را خراب کردن است کنار کشیدند. مطالبات مردم، بود و هست، امّا حاضر نشدند با فتنه‌گر همراهی کنند؛ کنار کشیدند، فتنه‌گر تنها ماند؛ این مهم است.» درواقع همچنان محیط اعتراضی بر جامعه حاکم بود.

د. فشار رسانه‌ای : مرکز اعتدال سعودی، آلبانی‌نشین‌های منافق، اینترنشنال سعودی، بی‌بی‌سی انگلیس، ایندپندنت انگلیس، صدای امریکا، لشکری از سلبریتی‌های دو تابعیتی همه بخشی از ارتش آشکار رسانه‌ای امریکا است. اوباما به نوشتۀ نفیو در کتاب هنر تحریم‌ها از این ارتش توقع داشت تا مردم ایران با احساس درد از فشار تحریمی تسلیم خواستۀ او شوند.

ترامپ در کمپین فشار حداکثری‌اش به‌دنبال این بود تا با ترکیب تحریم، فشار رسانه‌ای و آشوب خیابانی مردم را به ستوه آورد و پروژۀ آشوب را رقم بزند. بایدن هم چارچوب فشار حداکثری را حفظ کرد. با این تفاوت که سه اقدام دیگر هم انجام داد. بر مذاکره همزمان تاکید کرد. به منطقه آمد تا بتواند ناتوی عربی را راه بیندازد و با تاثیر بر اوپک پلاس بر حوزۀ انرژی تاثیر بگذارد.

خلاصۀ عملکرد این ارتش رسانه‌ای این بود که بتواند در جامعه ایجاد احساس بن‌بست در کشور و حل ناشدنی بودن مسائل مردم در ایران را بوجود آورد. این فضای رسانه‌ای به همراه سه بند قبلی موجب شده تا اعتراض به وضع موجود شکل بگیرد.

سیاست در کف خیابان: آنچه که بود؛ هست و خواهد شد...
اما اعتراض، ناگهان با اغتشاش و آشوب قاطی شد. چگونه؟

اغتشاش

اغتشاش داستان امروز نیست. این مدل به همان سال ۹۸ برمی‌گردد. زمانی که اردوغان نخست وزیر ترکیه هشت روز قبل از ماجرای آبان ۹۸ در مصاحبه با میدل‌ایست‌آی ترکیه خبر غیر منتظره‌ای داد. «افرادی قصد دارند اعتراضات عراق را به ایران بکشانند.» هشت روز بعد، عملکرد دولت در ماجرای بنزین فرصت را ایجاد کرد و تهران و شهر‌های دیگری از ایران وارد آشوب سهمگین آبان شدند.

یک هفته قبل از اردوغان هم رهبر ایران در دانشگاه افسری خطاب به مردم لبنان و عراق هشدار داده بودند که مراقب باشند «مطالبات به‌حق شان فقط در چارچوب ساختار‌های قانونی، قابل تأمین است. دشمن میخواهد ساختار‌های قانونی را به هم بریزد.» رهبری در همان دیدار بعد از این موضوع خطاب به نیرو‌های مسلح تاکید کردند که «نیرو‌های مسلّح و نیرو‌های حافظ امنیّت مراقب فتنه باشند. در قرآن یک جا میفرماید: اَلفِتنَةُ اَشَدُّ مِنَ القَتل... خب اگر فتنه از قتل بدتر است، پس بایستی نیرو‌هایی که حافظ امنیّت هستند آرایش لازم را، نظم لازم را برای مقابله‌ی با فتنه هم بگیرند.»

هزار کیلومتر آنطرف‌تر، دوم آبان ماه سید حسن نصرالله در واکنش به اتفاقات مشابه عراق در لبنان گفت که «تأکید می‌کنم تحلیل در کار نیست و در روز‌های گذشته هم‌پوشانی همه‌ی اطلاعات و اسناد ما از منابع متعدد نشان می‌دهد امروز شرایط سیاسی لبنان وارد مرحله‌ای تازه شده؛ یک حمله‌ی جهانی و منطقه‌ای با به‌کارگیری طرف‌های داخلی. دیگر صحبت از جنبش‌ها و اعتراضات مردمی و بهداشت، محیط زیست، فرصت‌های شغلی، گرسنگی، فساد و... نیست. اطلاعات، اسناد، نشانه‌ها و قرائن حداقل این را نشان می‌دهند. من می‌خواهم درباره‌ی چیزی هشدار دهم که در کشور‌های دیگر هم اجرا شده است. اسرائیل و رسانه‌ها و دل‌بسته‌هایش را ببینید. من برای مقاومت نمی‌ترسم، برای کشور می‌ترسم که یک نفر بخواهد کشور ما را به اغتشاشات اجتماعی، امنیتی و سیاسی منتهی به جنگ داخلی بکشاند. امروز در چند کشور منطقه جنگ داخلی در جریان است؟ چند تا؟ فارغ از زمینه‌ها و جزئیات حوادث عراق، امروز عراق درگیر چیست؟ کشور‌های دیگر هم همین‌طور.»

حرف مشترک اردوغان، سید حسن نصرالله و آیت‌الله خامنه‌ای یک چیز بود. رخدادی خشن و با ویژگی‌های مشترک در این سه کشور در حال بروز است که اشغال خیابان، تخریب، درگیری سخت، خشن و بی‌رحمانه از مهمترین ویژگی‌های آن است.

یکی بعد از دیگری

فتنه در این سه کشور یکی بعد از دیگری بروز کرد. هر کدام از آن‌ها در مواجهه با این پدیدۀ امنیتی سرنوشتی متفاوت یافتند. ایران با وجود تحمل فشار سنگین عملیاتی توانست بر فضا مسلط شود. رحمانی فضلی وزیر وقت کشور در مجلس بیان کرد که «آن‌ها می‌خواستند در ایران جنگ داخلی راه بیندازند. از چند ماه قبل آبان، آموزش نظامی را آغاز کرده بودند و حتی ورود سلاح قاچاق در مرز‌ها بیشتر شده بود، ولی ما این اقدامات را رصد کرده بودیم. گران شدن بنزین بهانه برای ایجاد آشوب در ایران شد.»

ماجرایی که رهبر انقلاب در دی ماه همان سال تعریف می‌کنند که «یکی از مسئولان بلندپایه‌ی کشور، همین تازگی به بنده میگفت در ملاقاتی که داشتند با یک سیاستمداری از سیاستمداران خارجی، به این مسئول ما گفته بود که در روزِ اوّلِ حادثه‌ی آبان ماه که روز شنبه بود، در واشنگتن بوده؛ آمریکایی‌ها اظهار خوشحالی میکردند؛ خبر‌های ایران میرسید، به قدر [زیادی]خوشحال بودند. آن سیاستمدار میگوید آمریکایی‌ها به من گفتند: «کار ایران تمام است»؛ این سیاستمدار گفته بود: «نه، ایران قوی است؛ در مقابل این حوادث حادثه‌ای [برایش رخ نمیدهد]». گفتند: «نه، این قضیّه با قضایای قبلی فرق دارد، حالا اصلاً جور دیگر است، تمام شد دی ماه همان سال امریکایی‌ها حاج قاسم را ترور کردند. البته خون حاج قاسم مانند مرهمی شد تا جامعۀ تب‌دار آن روز‌ها زیر سایۀ پرچم ایران به هم وصل و متحد شود. ماندگارترین تصویر آن روز‌ها تابوت حاج قاسم بود که با پرچم ایران پوشیده شده بود و در دستان مردم ایران دست به دست می‌شد.

هر چند که خون حاج قاسم یک عنصر مهم در بازسازی جامعۀ ایران بود، اما نظرسنجی اسفند ۹۸ ایسپا نشان می‌داد که ۷۷.۸ درصد مردم ایران در حالیکه به حق اعتراض و انجام آن معتقد بودند، اما با این گویه که دشمنان ایران از اقدامات اعتراضی سوء استفاده می‌کنند موافق بوده‌اند. این همان گزاره‌ایست که رهبری در دیدار ۱۹ دی با پرستاران در تمجید از مردم ایران گفت: «امسال هم البتّه در آ‌بان ملاحظه کردید -که حالا یک جمله‌ی جالبی در این زمینه وجود دارد که بعد عرض میکنم- مردم مطالباتی داشتند؛ دشمنی که افرادی را آماده کرده بود، از این فرصتِ مطالبات استفاده کرد، فوراً وارد شد، شروع کرد تخریب کردن. بصیرت مردم، اینجا بود که بمجرّد اینکه دیدند حساب، حساب تخریب و زدن و آتش زدن و نابود کردن و زیربنا‌ها را خراب کردن است کنار کشیدند. مطالبات مردم، بود و هست، امّا حاضر نشدند با فتنه‌گر همراهی کنند؛ کنار کشیدند، فتنه‌گر تنها ماند؛ این مهم است. فتنه‌گر سعی میکند خود را در میان مردم پنهان کند. بصیرت و هوشیاری مردم غائله را ختم کرد.»

اثر استخوان لای زخم

هر چند پروژۀ آشوب در دو کشور عراق و لبنان هم موفق نشد، اما این ماجرا در هر دو کشور مانند استخوان لای زخم اثراتش باقی ماند. کار آنقدر در عراق و لبنان عیان بود که حتی برخی با ماسک و گریم جوکر پا به میدان گذاشته بودند و آنقدر فضا وحشیانه شده بود که آشوبگران وسط خیابان‌های بغداد، بساط چوبۀ دار را پهن کرده بودند. درست مثل جوکر. در عراق تا بهمن همان سال به دلیل همین خشونت‌ها بیش از پانصد و پنجاه نفر کشته شدند. تا چند روز پیش عراق نتوانسته بود تا دولت مستقرش را حاکم کند و از آن‌موقع با دولت موقت امور مدیریت می‌شد. دامنۀ این اتفاقات به درگیری‌های مجدد مسلحانه در خیابان‌های بغداد قبل از اربعین امسال کشیده شد. اتفاقی که منجر به کشته‌شدن بیش از سی نفر و مجروح شدن هفتصد نفر در خیابان‌های بغداد شد.

از سوی دیگر لبنان علاوه بر اینکه دولت مستقری ندارد و همچنان کابینه دولت موقت آن را مدیریت می‌کند، این روز‌ها درگیر مسئله گرسنگی و فقدان انرژی و سوخت است. سید حسن نصرالله وضع امروز لبنان را چنین توصیف می‌کند: «امریکا و اسرائیل به ملت لبنان چه می‌گویند؟ می‌گویند در مورد منطقه‌ی [مرزی]مورد اختلاف که حق ندارید صحبتی بکنید. ما می‌خواهیم [نفت]استخراج کنیم و هیچ کس حق ندارد حرفی بزند. حتی در منطقه‌ای که مورد اختلاف نیست و بی‌هیچ‌بحثی متعلق به شماست، نیز نباید حفاری، کشف و استخراجی صورت بگیرد. یعنی ما می‌خواهیم از گرسنگی بکشیمتان! می‌خواهیم از گرسنگی بکشیمتان! خب، پس به قول معروف بنشینیم عزا بگیریم؟ الآن نیازی هست که بنده بیایم بگویم ارزش لیره‌ی لبنان چقدر شده؟ حقوق افسران و سربازان و نظامیان و کارمندان حکومت که امروز دردسرساز شده، یک یا دو یا سه میلیون لیره است و چه می‌خواهند بکنند؟ قیمت نان چقدر شده؟ اجاره‌خانه چقدر است؟ و... بله. این‌ها دارند کشور را به سمت گرسنگی می‌برند. به سمت گرسنگی، نه جنگ سیاسی. ان شاءالله در لبنان جنگ داخلی نخواهد شد. به هیچ کس اجازه داده نخواهد شد در لبنان جنگ داخلی به راه بیاندازد. اما وقتی گرسنگی به این شیوه گسترش یابد، خطر بزرگی برای امنیت اجتماعی پیش خواهد آمد که شاید بدتر از جنگ داخلی باشد. در جنگ داخلی بالاخره برخی خیابان‌ها، خط تماس [و خط مقدم درگیری]است، ولی پشت خطوط تماس، امن است. اما وقتی امنیت اجتماعی از بین رفت، شخص، دانشجو، خانم، زن، مادر، پدر و... هیچ کس نمی‌تواند در خیابان راه برود، چون نمی‌داند کی می‌خواهند بیایند بدزدندش، غارتش کنند و اسلحه روی سرش بگذارند. پس امریکا و اسرائیل در سیاستی که تا این لحظه در قبال لبنان به کار بسته‌اند، می‌خواهند این کشور را به گرسنگی و فروپاشی بکشانند.»

استراتژی فشار حداکثری

پروژۀ فشار حداکثری که ترامپ از آن رونمایی کرده بود همچنان در دولت بایدن در حال پیاده‌سازی است. جان بولتون در نشست منافقین که دو سال قبل از بروز آشوب آبان برگزار شد؛ در تمجید از سیاست‌های دولت ترامپ گفت که «انقلاب سال ۱۹۷۹ آیت‌الله خمینی تا جشن چهل‌سالگی‌اش دوام نخواهد آورد.» آمریکایی‌ها برای این کار تلاش کردند تا آرایش صحنه را تغییر دهند. به همین منظور آنجور که گاردین گزارش داد «امریکا اینترنشنال را به پشتوانۀ پول سعودی راه انداخت» [۳]. بخشی از کارمندان من‌و‌تو و بی‌بی‌سی به این رسانه آوردند. جریان نفاق را در آلبانی مستقر کردند. مرکز اعتدال را ترامپ در عربستان سعودی افتتاح کرد. هر سه این‌ها در حوزۀ سایبر و شبکه‌های اجتماعی فعالیتشان متمرکز بود. از طرف دیگر توجه ویژۀ دولت ترامپ به منافقین و سلطنت‌طلبان در حوزۀ میدان عملیاتی صورت گرفت. آن‌ها کار میدان را به دو گروهی سپردند که سابقۀ ترور و خشونت‌های بی‌حد و مرز و شکنجه‌های ساواکی داشتند. در واقع میدان عملیات حقیقی را به دست جوکر‌های ذاتی سپردند.

بعد از شکل‌گیری این آرایش، ترامپ حرف از تابستان داغ ایران می‌زد. البته تابستان داغ ۹۷ گذشت و در ایران اتفاقی نیفتاد. بعد از آن بود که ترامپ پوستری از خودش در اکانت شبکه اجتماعی اش منتشر کرد. تیتر این پوستر که به تقلید از فیلم «بازی تاج و تخت» درست شده بود؛ «تحریم‌ها می‌آیند» بود. این تحریم‌های جدید بخش‌های کشتیرانی، مالی و انرژی ایران را هدف قرار می‌داد. بعد از این بود که داستان توقیف نفت‌کش ایران در جبل‌الطارق توسط انگلیسی‌ها اتفاق افتاد و بعد از آن با اقدام متقابل ایرانی کشتی انگلیسی توقیف شد و نتیجۀ آن این بود که نفت‌کش ایرانی آزاد شد و بار خود را به مقصدش رساند. فشار‌های مالی و ممانعت از فروش نفت ایران بعد از میدان دادن به منافقین و پهلوی‌ها سومین خط تلاش امریکایی‌ها برای تکمیل پروژۀ فشار حداکثری به مردم ایران بود.

هر چند ند پرایس سخنگوی کاخ سفید اعلام کرد که فشار حداکثری شکست خورده است. اما دولت بایدن همان مسیر فشار حداکثری را با تغییری ادامه داد. آن‌ها همان آرایش سه‌گانۀ ترکیبی دوره ترامپ را با سه تغییر ادامه دادند. این فشار سه رکن داشت: ۱. فشار رسانه‌ای ۲. فشار تحریمی ۳. آشوب‌سازی خیابانی به همراه و رکن جدید متفاوت با فشار حدکثری ۴. مذاکره برای بازگشت به برجام ۵. تلاش برای ایجاد ناتوی عربی ۶. تلاش برای تاثیرگذاری راهبردی بر اوپک پلاس

رهبر انقلاب در دیدار ۱۹ بهمن ۱۴۰۰ طراحی امریکایی‌ها را اینگونه بیان کردند که «دشمن امروز دست زده به یک تهاجم ترکیبی؛ تهاجم دشمن یک تهاجم ترکیبی است؛ یعنی جنبه‌ی اقتصادی در آن هست، جنبه‌ی سیاسی در آن هست، جنبه‌ی امنیّتی در آن هست، جنبه‌ی رسانه‌ای در آن هست، جنبه‌ی دیپلماسی در آن هست -از همه جهت یک حمله‌ی ترکیبیِ دسته‌جمعی را شروع کرده‌اند.» و چهار ماه قبل از اغتشاشات آبان ماه از مهم‌ترین امید دشمنان پرده برداشتند که «امروز مهم‌ترین امید دشمنان برای ضربه زدن به کشور، امید بستن به اعتراضات مردمی است. امیدشان به این است که بلکه بتوانند با کار روانی، با فعّالیّتهای اینترنتی و فضای مجازی و انواع و اقسام اینها، با پول، با مزدور‌پروری، مردم را در مقابل نظام اسلامی و جمهوری اسلامی قرار بدهند.» ۱۴/۳/۱۴۰۱

سیاست در کف خیابان: آنچه که بود؛ هست و خواهد شد...
مهندسی معکوس

صحنۀ درگیری‌های خیابان، محیط رسانه‌ای فعال، کنش‌های سیاسی امریکایی‌ها در حمایت از اغتشاشات نشان می‌دهد پروژۀ فشار حداکثری با همان آرایش خودش را بازتولید کرده است. بیانیه وزارت اطلاعات در هشتم مهرماه بیان می‌کند که در اغتشاشات تا آن تاریخ ۴۹ نفر از عوامل و مرتبطین گروهک منافقین، ۷۷ نفر از گروهک‌های کومله، دمکرات، پاک، پژاک، ۵ عضو داعش همراه با ۳۶ کیلوگرم مواد منفجره، سه نفر از سران بهاییت و دو نفر از تیم رسانه‌ای آن‌ها، ۹۲ نفر از وابستگان پهلوی، ۹ تبعۀ بیگانه از اتباع آلمان، لهستان، ایتالیا، فرانسه، هلند، سوئد و...، ۲۸ نفر از اراذل و اوباش سابقه‌دار و... بازداشت شده‌اند.

اینترنشنال و من‌وتو و بی‌بی‌سی محور حرکت رسانه‌ای هستند و همان مرکز اعتدال و آلبانی مشغول انواع اقدامات هکری و بات و ایجاد فشار‌های مصنوعی در محیط سایبری است. به‌طوریکه سی‌ان‌ان در گزارشی نوشت [۴]«موج هشتگی مهسا امینی در فضای توییتر، مصنوعی و بات محور است. چه کسی پشت این همه فعالیت توییتری برای هشتگ مهسا امینی است؟ سی‌ان‌ان به دسته بندی کاربران پشت این هشتگ می‌پردازد. این دسته‌ها شامل مهاجران، حامیان تغییر نظام از جناح راست و محافظه‌کار امریکا تا اسرائیل و در نهایت مجاهدین خلق (منافقین) ساکن در آلبانی هستند. کنشگران این انقلاب رباتیکی چه سابقه‌ای دارند؟ سی‌ان‌ان با تمرکز بر سازمان مجاهدین خلق (منافقین) می‌نویسد: این گروه، قطعا قبل از درگذشت مهسا امینی، در دستکاری رسانه‌های اجتماعی فعال بوده است. فیس‌بوک، سال گذشته صد‌ها حساب جعلی مرتبط با مزرعه ترول‌ها در آلبانی را حذف کرد و گفت به این سازمان مرتبط هستند.»

آرایش همان آرایش است. صحنه همان قدر خشن است و تلاش برای تسخیر و تخریب خیابان به همان الگوی ۹۸ جوکر برقرار است. بیخود نیست که ترامپ چند روز پیش خطاب به آشوبگران گفت «در کنار شما هستم و همیشه با شما خواهم بود.»

اغتشاش و آشوب با مرزبندی آن پایان می‌پذیرد. اما این همۀ پایان ماجرا نیست...

چه می‌شود؟

اینجور نیست که با این مرزبندی ماجرا پایان می‌پذیرد. بله لایه اغتشاش پایان می‌پذیرد، لایه اعتراض هم پایان بپذیرد. تجربۀ دیرین انقلاب هم نشان داده است که مردم رابطۀ امام و امت را از رابطۀ دیوانسالاری جدا می‌بینند. اینکه این‌بار صف اغتشاش شعارش بلافاصله و از همان روز اول تند و بدون عفت کلامی خطاب به رهبری و ولایت فقیه بود این بود که احتمالا بتواند این رابطه را با بهره از بستر اعتراض بشکند.

اعتراض مثل درد است. درد برای انسان حکیم به تعبیر شهید مطهری موجب می‌شود تا «انسان از بیماری اطلاع پیدا کند و نسبت به آن آگاه شود و به دنبال درمان برود.» مسئول جمهوری اسلامی باید به این توجه کند که در عصر جدیدی مسئولیت حکمرانی به او واگذار شده است. در این دوره دیجیتالیسم ابزار قدرت، توسعه و کارآمدی دیوانسالاری است و از سوی دیگر موجب شده تا رابطۀ با خود مردم هم تحت تاثیر این عصر، نگاه و توقعاتشان تغییر کند. اینکه رهبر انقلاب اسلامی در سال ۱۳۹۹ ش در حرم امام خمینی (ره) بر حیاتی بودن تحول و نوآوری در روش‌ها تاکید کردند؛ یک توصیۀ زودگذر همین‌جوری نبود. خلأ عدم توجه به آن توصیه‌ها این‌روز‌ها خود را نشان می‌دهد. «در این سی سال، حرکت کشور، حرکت تحوّلی‌ای که امام به وجود آورده‌اند، متوقّف نشده است و پیش رفته؛ در بعضی از موارد هم زیرساخت‌های تحوّلی‌ای به وجود آمده است لکن هنوز به فعلیّت و به تحقّق نرسیده است؛ این‌ها هست لکن کافی نیست. آنچه من عرض میکنم این است که ما در یک مواردی تحوّل نداشتیم -در موارد مهمّی تحوّل نداشتیم- و در مواردی عقب‌گرد داشتیم، که این خیلی موضوع تأسّف‌بار و ناپسند و غیر قابل قبولی است، و برخلاف طبیعت انقلاب است. زنده ماندن انقلاب به این است که پی‌درپی نوآوری داشته باشد، تحوّل داشته باشد، پیشرفت داشته باشد؛ تحوّل یعنی به حال برتری با شکل واضحی دست یافتن.» رهبری یکسال بعد در دیدار دانشجویان در سال ۱۴۰۰ تاکید می‌کنند که «مشکلات کشور  را با یک حرکت عادّی نمیشود برطرف کرد، با این حرکت معمولیِ عادّی که در کار اداره‌ی حکمرانی کشور هست نمیشود، یک حرکت فوق‌العاده لازم است، یک حرکت جهشی لازم است، یک حرکت ابتکاری لازم است. باید نوآوری وجود داشته باشد و این کار باید انجام بگیرد. این جزو مسلّماتِ این دوره‌ی از انقلاب است برای گام دوّم.»

چند پیشنهاد

به نظر می‌رسد مهم‌ترین کار‌های پیش روی جمهوری اسلامی عبارت باشد از:

ترسیم چشم‌انداز برای جامعه: جامعه به چشم‌انداز واقعی برای خود احتیاج دارد. امارات چشم‌انداز خود را بر اقتصاد خلاق قرار داده است و برای جامعۀ خود چشم‌انداز ایجاد کرده است. ایران راهبرد کلان خود را بر اقتصاد دانش‌بنیان و صنایع خلاق به‌عنوان مکمل آن قرار داده است. اما هنوز نتوانسته این راهبرد مترقی و پیشرو را به چشم‌انداز تبدیل کند.

این مهم مخصوصا در جامعه‌ای که زیر بمباران رسانه‌های دشمن قرار دارد اهمیتش بیشتر و بیشتر می‌شود. وجود چشم‌انداز، ایستادگی جامعه را به صبر تبدیل می‌کند. در حالیکه نبودش ایستادگی را به تحمل تغییر می‌دهد. در اولی پیشرفت وجود دارد و در دومی سکون و ایستادن و تولید نارضایتی.

رونمایی از وعدۀ محوری اقتصادی دولت: دولت باید وعده محوری اقتصادی‌اش را زودتر رونمایی کند. همان چیزی که رهبری در دیدار آخر با هیئت دولت به آن‌ها فرمودند و روند رسیدن به آن وعده را با همراهی مردم پیش ببرد.

تمرکز بر حل گره‌ها و مسائل بلاتکلیف و زیان‌آور: جمهوری اسلامی از یک‌سو با سوالات و گزاره‌هایی در داخل خود و از سوی دیگر با مسئله‌ساخته‌هایی از سوی دشمن در مسیر حکمرانی‌اش و پاسخ به مردم روبرو است. باید آن‌ها را تعیین تکلیف کند.

عقلانیت این مکتب توان پاسخگویی به آن را دارد. از این جهت لازم است هر مسئولی به آن توجه کند. شاید یکی ازکار‌هایی که دولت باید بر عهده بگیرد اینست که با تشکیل کمیته‌ای با مسائل پیش‌رو زودتر مواجه شود و برای آن‌ها راه حل ارائه کند و انجامش دهد.

تعیین تکلیف مدیریت سایبر: رسانه و محیط سایبر از حیث مدیریت و تحولات فناوری باید به‌روز شود. نمی‌شود با شمشیر به جنگ توپ و سلاح آتشین رفت. زمانی در ایران علما حکم جهاد دادند. مردم و علما و عباس میرزا جان فدای ملت شدند و در مقابل اجنبی ایستادند، اما چون سلاح و تاکتیکشان به‌روز نبود شد آنچه که نباید می‌شد و ترکمنچای و گلستان تنهای بر زمین افتاده بر کشور تحمیل شد. این سنت الهی است که کلا نمد هولا و هولا. کسی که زحمت بکشد همو اجرش را می‌برد. نمی‌شود با این آرایش مرکز اعتدال و... جهاد تبیین موفق شود. تبیین برای موفقیت خود احتیاج دارد تا فناوری و روش‌هایش به‌روز شود.

ملت ایران، ملت نجیبی است. حکمرانی هم به‌خاطر تحولات فناورانه، برخورد‌ها و جنگ‌های سخت قدرت‌ها در سطح جهانی، بروز مشکلات غذایی در جهان، تغییرات آب و هوایی و چالش انرژی در جهان و... در کل عالم پیچیده شده است. فعالیت شبانه‌روزی دشمن علیه ملت و جمهوری اسلامی هم بر انباشت مسائل مزید بر علت شده است.

این یک طرف ماجراست. طرف دیگر اینست که جامعۀ ایرانی همان جامعه‌ایست که از دل آتش آبان ۹۸، گلستان تشییع جنازۀ حاج قاسم را آفرید و... بهترین اتفاق اینست که معترض به همراه فعال تبدیل شود و این مهم با عزم جدی مسئولین و همراه‌سازی مردم صورت خواهد گرفت. اینگونه است که محیط اعتراضی به محیط تعاون و همکاری تبدیل می‌شود.

[۱]۰۱/۰۱/۱۴۰۱

[۲]۰۱/۰۱/۱۴۰۱

[۳]https://www.theguardian.com/world/۲۰۱۸/oct/۳۱/concern-over-uk-based-iranian-tv-channels-links-to-saudi-arabia

[۴]به‌نقل از فرهیختگان

https://edition.cnn.com/۲۰۲۲/۱۰/۰۵/middleeast/social-media-disinformation-mime-intl/index.html

 
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری فارس، تاریخ انتشار:۲۷ مهر ۱۴۰۱، کدخبر: ۱۴۰۱۰۷۲۷۰۰۰۸۶۴، www.farsnews.ir
خبرهای مرتبط
برچسب ها: ایجاد کمپین‌های دیجیتالی ، دختر خیابان انقلاب ، راه اندازی پروژه حجاب در ایران توسط معاندین ، راه‌اندازی ادبیات جهانی جنسیتی ، تلاش امریکایی ها برای اغتشاش در ایران ، راهکارهای مقابله ایران با روش های فرهنگی تجاوز امریکا ، راهکار گشت ارشاد برای مقابله با بدحجابی ، عدم نوآوری در مقابله با تکنیک های ایجاد اغتشاش در کشور ، تصمیمات پرخطای هزینه‌ساز مسئولین در جامعه ، انباشت چالش‌های اقتصادی در کشور ، اتفاقات آبان98 ، مدیریت منسجم اقتصاد کشور ، محیط اعتراضی حاکم بر جامعه ، نقش فشار حداکثری بر جامعه ایران ، پروژه آشوب امریکا علیه ایران ، مهم‌ترین کار‌های پیش روی جمهوری اسلامی در شرایط حاضر ، لزوم ترسیم چشم‌انداز برای جامعه ایرانی ، رونمایی از وعده محوری اقتصادی دولت ، تمرکز بر حل گره‌ها و مسائل بلاتکلیف و زیان‌آور ، تعیین تکلیف مدیریت سایبر ، سنارویی پروژه آشوب در ایران ، راهکارهای مقابله با پروژه آشوب در ایران ، همراهی رسانه های غربی فارسی زبان با اغتشاشات داخل ایران ، اعتراضات مردمی 1401 ناشی از چه عواملی است؟ ، چگونه می توان به اعتراضات مردمی پاسخ داد ، شعار علیه رهبر جمهوری اسلامی ایران ، شعار علیه ولایت فقیه ، نشانه گرفتن اصل نظام در اعتراضات اخیر ، پروژه براندازی در اعتراضات اخیر ایران ، کاسبان اعتراضات اخیر ایران ، مرزبندی اغتشاش و آشوب ، ریشه یابی اعتراضات اخیر در ایران ، سناریوی اغتشاشات شهریور1401 ، سناریوی اغتشاشات بعد از مرگ مهسا امینی
خواندنیها-دانستنیها
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین