شعار سال: فرشاد مومنی استاد دانشگاه علامه و اقتصاددان در نشست مجازی موسسه دین و اقتصاد با موضوع «نقد و بررسی کتاب چگونه چین از شوک درمانی گریخت؟» با بیان اینکه ساده انگاری افراطی و دم دستی کردن واقعیات پیچیده، ریشه اصلی فاجعه سازیهای ناشی از شوک درمانی در سطح دنیا است، گفت: باید حواسمان باشد که شوک درمانی یک مشترک لفظی است. ما با گونههای پرشماری از شوک روبرو هستیم که بعضی از آنها میتواند نیروی محرکه نجات هم باشد. آن شوکهایی که نیروی محرکه جهشهای توسعهای است، اقتصاد را از یک وضعیت تعادلی موجود به یک سطح بالاتر هدایت میکند، اما آن چیزی که به عنوان یک پدیده مضموم در این خصوص معرفی شده، کادر برنامه تعدیل ساختاری با فشار برخی سازمانهای بین المللی در برخی کشورهای در حال توسعه است. به اسم اصلاح بزرگترین فساد را رقم میزنند به این صورت که به شرایط اولیه جامعه بی اعتنایی میکنند، نسبت به مسئولیتهای حکومت در تمهید بستر نهادی برای پیشبرد آن اهداف توجه نمیکنند و فقط با تمسک با تغییرات قیمتی ناگهانی و بی مقدمه بسنده میکنند. برای اینکه جلوی این فریبها گرفته شود باید سطح شعور و دانایی نظام تصمیم گیری را بالا برد. ما باید یک شاقول برای سنجش ادعاها و وعدههای آنها لحاظ کنیم. آن شاقول چیست؟ اینها باید بفهمند اگر واقعا قرار است اصلاحی صورت بگیرد، ما باید شاهد تعادل و توازن بیشتر نیروهای اقتصادی و اجتماعی و بخشهای مختلف اقتصادی باشیم و به ویژه باید شاهد بهبود و ارتقای کیفیت مردم هم باشیم. عدم تعادلهایی مانند تورم و بیکاری باید مرتبا جای خود را به رشد مستمر بدهد. باید با این فریبهایی که مافیاها با دستکاری ذهن مخاطبان شان در ساختار قدرت انجام میدهند، مبارزه کرد.
وی افزود: بالغ بر ۱۰۰سال است که اقتصاد ایران در اسارت نااطمینانیها با منشا طبیعت و شوکهای برون زا بوده است. تا زمانی که این نااطمینانیها حل و فصل نشود ایران از چمبره توسعه نیافتگی خارج نخواهد شد. این نااطمینانیهای برون زا با مناسبات اقتصاد سیاسی بین المللی پیوند خورده است. در صدساله اخیر که اقتصاد ایران به نفت آلوده شده، با پدیده شوک برون زا و نوسانات قیمت نفت هم روبرو بوده ایم. نوسانات قیمت نفت بیش از ۲برابر نوسانات همه کالاها و خدماتی است که در بازارهای جهانی مبادله میشود.
استاد دانشگاه علامه خاطرنشان کرد: چرا با اینکه در گزارشهای رسمی نوشته شده ایران از نظر نااطمینانیهای با منشا طبیعت یکی از آسیب پذیرترین کشورهای دنیا است، در هیچکدام از برنامههای توسعه، تمهید بایستهای نداریم و نسبت به آبا و نیاکان خود پس رفت داشته ایم؟ متاسفانه قبل ازینکه ما به مصرف کننده فرآوردههای مادی کشورهای پیشرفته صنعتی تبدیل شویم، بخش اعظمی از نظام آموزش و پرورش مان مصرف کننده فرآوردههای اندیشهای آنها بوده است. چون در این نظام آموزشی روش شناسی جایگاهی ندارد، ما مسائل آنها را به عنوان مسائل خود شناسایی میکنیم و مسائل خود را هم تبیین نمیکنیم. بزرگترین فاجعه سازی ناشی از رواج بازارگرایی در کشورهای در حال توسعه، حساسیت زدایی از مسئله خطیر نااطمینانیها است. کتوله پسندی ساختار قدرت در گزینش افراد به تداوم این مناسبات کمک میکند. اندیشه کارشناسی و علم از جنس قدرت است بنابراین یکه تازی، علم را بر نمیتابد. ما دچار دو توهم بزرگ در ساختار قدرت و بخشهایی از بدنه کارشناسی هستیم. یک توهم این است که هرچه چپها بگویند غلط است در حالیکه اندیشه مارکسیستی مانند هر اندیشه بشری در عین حال که کاستیهایی دارد نقاط قوتی هم دارد. توهم دیگر این است که، چون بلوک شرق سابق فروپاشیده، بگوییم هرچه راست گراها میگویند درست است.
وی در ادامه بیان کرد: جامعه یک کل بهم پیوسته است بنابراین توهم متحول کردن جامعه با ابزار پول و قیمت فاجعه میسازد. مساله قیمت و بازار تابع کیفیت و ماهیت دولت است. در صورت بندی نظری شوک درمانی باید بپرسیم کدام دولت و تحت چه شرایطی میخواهد دست به شوک درمانی بزند؟ شوک درمانی روی سه رکن آزادسازی قیمت ها، خصوصی سازی و آزادسازی تجاری استوار است، اما در کشورهای در حال توسعه آزادسازی و خصوصی سازی در غیاب نهادهای پشتیبان بازار و برنامه توانمند سازی دولت و بخش خصوصی صورت میگیرد. توانمند سازی بخش دولتی حیاتیتر است، چون اگر شما یک دولت ضعیف داشته باشید، با بهای اندک به صورت رشوه خودفروشی میکند. همه باید فهمیده باشند مقام نظارت بالاتر از مقام اجرا است و اگر حکومت بخواهد تنظیم گری کند سطح مهارت و تسلط او بر اقتصاد باید بالاتر از بخش خصوصی باشد.
مومنی با بیان اینکه توصیه به آزادسازی تجاری قبل از تمهید یک برنامه مبتنی بر ارتقا بنیه تولید ملی فاجعه ساز خواهد شد، گفت: در دهه ۱۳۷۰شوک قیمت ارز را با این توهم که انگیزه واردات کاهش پیدا کنند اجرا کردند، اما در ۵ساله اول بعد از شوک نرخ ارز، اندازهی واردات کالاهای لوکس در ایران ۵۳برابر رشد کرد. هر کس میخواهد آزادسازی تجاری کند اول باید برنامه ارتقای بنیه تولیدی را اجرا کند وگرنه تو کاری میکنی منابع ارزی اندکی که داری صرف واردات لوکس شود که کینه و خشم را بسترسازی میکند. حیاتیترین رمز نجات چین از شوک درمانی این است که راه حل غلبه بر بحران کمیابی در یک کشور با فقر گسترده و عقب ماندگی مزمن تاریخی، ارتقای بنیه تولیدی و راه اندازی بستر نهادی مشوق تحقق صرفههای ناشی از مقیاس است درحالیکه بازارگرایی مبتذل و برنامه تعدیل ساختاری به جای ارتقای بنیه ملی کنترل، تقاضای محرومترین گروههای اجتماعی را در دستور کار قرار میدهد.
در اقتصادی که دولت بزرگترین مصرف کننده و بزرگترین سرمایه گذار باشد، شوکهای قیمتی حکومت را دچار افلاس مالی کرده و آن را به یک موجود خطرناک تبدیل میکند که برای تامین نیازهای مالی به صورت مردم و تولیدکنندهها چنگ میاندازد. حکومت مفلس قادر نیست از عهده تعهدات خود بر بیابد. صندوق بین المللی پول گزارشی منتشر کرد که در آن میگوید فقط ۵کشور هستند که در زمینه مسئولیت پذیری حکومت در زیرساختهای فیزیکی و انسانی توسعه اش نسبت به تولید ناخالص داخلی شان از ایران کوچکتر است. از جهتی شوک درمانی به ورشکستگی مولدها هم منجر میشود. گزارشهای رسمی میگوید در ۱۵سال گذشته حدود ۱۰هزار واحد صنعتی در ایران ورشکسته شده و ۶۱درصد ظرفیتهای صنعتی در ایران بلااستفاده است. آنهایی که برای ما ژست اسلامی میگیرند چطور میتوانند به این همه اسراف حساس نشوند؟ این بلااستفاده ماندن یعنی دولت انسان تربیت کرده است، همه چیز را فراهم کرده و ماشین آلات را وارد کرده، اما به خاطر شوک درمانی ۶۱درصد ظرفیت هایش بلااستفاده شده است. چرا برای مسببین این ماجراها تنبیهی در نظر گرفته نمیشود؟ قانون فقط برای زلف خانمها وجود دارد؟ این همه تخطی از قانون مجازات ندارد یا فقط یک دانشجویی که میگوید این چه بساطی است، باید تنبیه شود؟
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از گسترش نیوز، تاریخ انتشار: ۱۷ دی ۱۴۰۱، کدخبر: ۲۸۳۹۷۹، www.gostaresh.news