شعار سال: هادی برهانی، استاد مطالعات اسرائیل در دانشگاه تهران: موضوع تحریم ورزشی اسرائیل در هفتههای اخیر یکبار دیگر خبرساز شد. خبر محرومیت اندونزی از میزبانی مسابقات فوتبال جوانان جهان به دلیل مخالفت با حضور اسرائیل در این مسابقات در مطبوعات کشور و منطقه منعکس گردید. این مخالفت پس از اعتراضات مردمی در جاکارتا و شهرهای دیگری در اندونزی علیه حضور تیم اسرائیلی صورت گرفت.
اخبار تحولات تحریم ورزشی اسرائیل و تبعات آن به مورد بالا محدود نمیشود. در طول ماهها و سالهای گذشته رویدادهای متعددی در این حوزه اتفاق افتاده که بخش عمده آن توسط کشورهای اسلامی یا ورزشکاران مسلمان رقم خورده است. این اتفاقات کشورهای اسلامی متعددی از جمله اردن، عربستان، کویت، مالزی، الجزایر، مصر، لبنان و امارات را درگیر کرده است. در جریان برخی از این اتفاقات، ورزشکاران تحریم کننده تحت فشار قرار گرفته یا محروم شدند، اما تیمهای ملی این کشورها محرومیتی عمومی را تجربه نکرده اند.
اما در این دوره زمانی، مشخصا جمهوری اسلامی ایران بیشترین هزینه را پرداخته و ورزش ملی کشور به دلیل سیاست موجود به لبه پرتگاه تحریم بین المللی کشیده شده است. محرومیت تیم ملی جودو و تعدادی از ورزشکاران و مربیان کشور و سایه سنگین محرومیت بر سر سایر تیمهای ورزشی از جمله کشتی و شطرنج بخشی از این هزینه هنگفت بشمار میآید. به دنبال این تحولات دهها نفر از قهرمانان ملی به کشورهای دیگر پناهنده شده یا راه مهاجرت در پیش گرفته به تیمهای کشورهای بیگانه پیوسته اند، تا آینده و سرنوشت ورزشی خود را از تبعات منفی این مسئله دور نگاه دارند. اینک ورزش کشور با یک بحران و بن بست حقیقی روبرو شده است.
هزینههای کشور از این ناحیه به هزینههای ورزشی محدود نمیشود بلکه هزینههای سیاسی، بین المللی، روانی و حتی اقتصادی سنگینی نیز بر کشور تحمیل مینماید. از نظر بین المللی، تحریم تیمهای ورزشی کشور و اخراج آنها از مسابقات بین المللی نشانهای مشخص از انزوای کشور در جهان، ناتوانی آن در تاثیرگذاری بر محیط بین المللی و افول برند ایرانی در جهان به شمار میآید. از نظر سیاسی، این هزینههای گزاف بر نارضایتی مردم و افکار عمومی از عملکرد نظام افزوده و به ویژه نسل جوان را از نظام دور مینماید.
این سیاست پرهزینه حتی از چشم انداز حمایت از حقوق ملت فلسطین نیز قابل دفاع نیست. زیرا نه تنها فشار جدی بر اسرائیل وارد نمینماید و موجب انزوای اسرائیل نشده است بلکه نتیجهای معکوس به بار آورده، موجب جسارت اسرائیل و حمله آن به موفقیتهای ورزشی ایران شده، اسباب انزوای ایران در میادین ورزشی و بین المللی را فراهم ساخته و سیاست فلسطینی ایران را تحت فشار قرار است. یک دلیل مشخص این امر کیفیت اجرای این سیاست یعنی رفتار غیرصادقانه فدراسیونهای ورزشی کشور است که از اعلام صریح و علنی عدم شناسایی اسرائیل واهمه دارند و به بهانههای ساختگی (که ربطی به موضع شرافتمندانه عدم شناسایی اسرائیل و حمایت از حقوق مردم فلسطین ندارد) از صحنه مسابقه فرار میکنند.
رفتار خجولانه و ذلت آلود فدراسیونهای ورزشی در طفره رفتن از مسابقه با حریفان اسرائیلی از طریق تمارض و یا مجبور کردن قهرمانان ملی به باخت با اعتراض صریح و شجاعانه به حضور اسرائیل (در میادین ورزشی) به دلیل سیاستهای ضدانسانی این رژیم فرسنگها فاصله دارد. اتفاقا این سیاست ناراست و ناپسند به اسرائیل فرصت داده که تمامیت و حقانیت تحریم ورزشی اسرائیل را زیر سوال برده و آن را در چشم دیگران و جهانیان بدنام نماید.
علاوه بر آن، نارضایتی شدید قشر جوان از این رویه ناراحت کننده، آنها را به سیاست فلسطینی کشور بدبین نموده و میزان حمایت از آرمان فلسطین را در معرض فرسایش سهمگینی قرار داده است. این مهم یکی از دلایل جدی کاهش محبوبیت آرمان حمایت از حقوق ملت فلسطین در کشور و به ویژه در میان نسل جوان ارزیابی میگردد.
به رغم همه این هزینهها و خسارتها مسئولین کشور همچنان در این مسیر حرکت کرده و فکری اساسی برای متوقف کردن این خسارتها و اصلاح امور نمینمایند. شاید تصور آنها این است که راهی موفق و آبرومند برای خروج از این بن بست وجود ندارد. این فرضیهای نادرست و عمدتا ناشی از ناآگاهی نسبت به ظرفیتهای منطقهای و بین المللی موضوع (تحریم ورزشی اسرائیل) است.
کشورهایی که اسرائیل را به رسمیت نمیشناسند به ایران محدود نمیشود. حدود سی کشور که بخش عمده آنها کشورهای عربی و اسلامی هستند همچنان این موضع را حفظ کرده اند. به رغم عادی سازی روابط اسرائیل با هفت کشور عربی، پانزده کشور عرب از جمله عربستان رابطه رسمی با اسرائیل ندارند. روابط اسرائیل با هفت کشور عربی یاد شده نیز به دلیل سیاستهای افراطی کابینه جدید نتانیاهو و تحولات اخیر سرزمینهای اشغالی در معرض فرسایش قرار گرفته است. علاوه بر این کشورها، که به دلیل عدم شناسایی اسرائیل رابطه ورزشی با آن ندارند، ورزشکاران بسیار دیگری در جهان، اعم از مسلمان و غیرمسلمان، به دلیل سیاستهای اسرائیل علیه فلسطینیها و اشغال خانه و کاشانه آنها و تداوم جنایات علیه این ملت مظلوم تمایلی به روابط ورزشی یا انجام مسابقه با نمایندگان این رژیم ندارند.
مخالفت با حضور تیمهای اسرائیلی در همه جای جهان حتی در اروپا جدی است. برافراشتن پرچم فلسطین از سوی هواداران تیمهای باشگاهی اروپایی مانند تیم سلتیک انگلستان، و همچنین هواداران تیمهای ملی این قاره (مانند تیم ملی فوتبال ایرلند)، همه و همه، نشانه گستردگی مخالفت با اسرائیل و رابطه ورزشی با آن است. مبارزات مردم فلسطین همواره مورد حمایت ورزشکاران مردمی و پرآوازه ای، چون دیه گو مارادونا، محمدعلی کلی و کریستین رونالدو بوده است. نمونه اعلای این تحولات در آخرین جام جهانی فوتبال (در دوحه) تجربه شد که حمایت از فلسطین و برافراشتن پرچم آن به نمادی برای دفاع از آزادی و مخالفت با ظلم و اشغال بدل گردید.
راه خروج از تنگنای فعلی ورزش قهرمانی کشور، ترک موضع تکروانه، منزوی و بی فایده کنونی در زمینه تحریم ورزشی اسرائیل، و پیوستن به دریای مخالفت موجود با اسرائیل در سطوح منطقهای و جهانی است. در چنین فضایی، هماهنگی و هم افزایی میان کشورهای اسلامی و همکاری با سازمانهای بین المللی (که علیه اشغال، نژادپرستی، آپارتاید و نقض حقوق بشر فعالیت میکنند)، و سایر نیروهای ضداشغال میتواند جبهه واحدی علیه اسرائیل تشکیل داده و ظرفیت بزرگ و موثری برای تحریم واقعی و موثر ورزش اسرائیل و همچنین مصونیت طرفهای تحریم کننده (از تبعات منفی فعلی) فراهم نماید.
تحریم ورزشی یک کشور ناقض حقوق بشر، هم مسبوق به سابقه است (مورد آپارتاید آفریقای جنوبی) و هم اینک در دستورکار کشورهای غربی (علیه روسیه و تیمهای ورزشی آن) قرار دارد. شعار جدایی سیاست از ورزش عمدتا حربهای سیاسی برای استفاده علیه کشورهای مخالف اشغالگری اسرائیل است. در عمل قدرتهای جهان، از جمله کشورهای غربی، بارها از این اهرم استفاده کرده اند. پرونده بین المللی اسرائیل در زمینه نقض حقوق بشر، در مقایسه با روسیه (و هر کشور دیگری در جهان)، به گواهی قطعنامههای سازمان ملل بسیار سنگینتر است. بیشترین تعداد از قطعنامههای سازمان ملل متحد در باره نقض حقوق بشر علیه اسرائیل صادر شده است. تحریم ورزشی یک رژیم نژادپرست و اشغالگر راهی مشروع، مسالمت آمیز و غیرخشن برای فشار بر سیاستهای زورگویانه و جنایتکارانه آن به منظور متوقف ساختن این سیاستهاست.
در پرتو آشتی ایران و عربستان و تقویت فزاینده و مبارک روابط ایران با سایر کشورهای عربی و اسلامی، اینک زمینه هم افزایی و اقدامی دسته جمعی در زمینه تحریم ورزشی اسرائیل فراهم شده است. همه کشورهای اسلامی از ناحیه عدم شناسایی اسرائیل و تحریم ورزشی آن تحت فشار هستند، اما به دلیل عدم همکاری و هماهنگی به تنهایی با تبعات آن دست و پنجه نرم میکنند. مشورت و هماهنگی کشورهای اسلامی میتواند موضعی منزوی و تنها را به موضع دسته جمعی حداقل سی کشور مهم جهان تبدیل نماید. همراهی تعداد بسیار بیشتری از کشورها با این سیاست نیز امر بعیدی نیست. آنها ممکن است خود به تحریم نپیوندند، اما میتوانند آن را حق کشورهای تحت ستم برای مقابله با تجاوزات اسرائیل بشمار آورند. اگر چنین هماهنگی صورت پذیرد و کشورهای اسلامی موضع واحدی در این زمینه اختیار نمایند، میتوانند مانع فشار اسرائیل و حامیان غربی آن بر تحریم ورزشی اسرائیل شوند.
ایران میتواند و باید از این فرصت استفاده کرده و خود را از مخمصه موجود خلاص نماید. برای این کار، لازم است ایران از پیله تنهایی خود درآمده و به کشورهای دیگر و نیروهای ضدصهیونیستی که در سطح بین المللی فعال میباشند، بپیوندد. با آنها مشورت نماید. کشورهای اسلامی مانند قطر و سازمانهای بین المللی علاقهمند به موضوع مانند بی دی اس (جنبش بین المللی تحریم اسرائیل) یا عفو بین الملل میتوانند محل مشورت قرار گیرند. هدف از این مشورتها رسیدن به موضعی مشترک، معقول و موجه در زمینه تحریم ورزشی اسرائیل است که از بیشترین حمایت منطقهای و بین المللی برخوردار بوده و کمترین اصطکاک را با حقوق بین الملل و رویههای مورد قبول در دنیای ورزش داشته باشد. چنین سیاستی ضمن تامین منافع ملی و ورزشی کشور، میتواند بر سیاستهای استعماری اسرائیل فشاری جدی آورده و از حقوق مردم فلسطین به شکلی موثر و قابل دوام دفاع نماید.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از پایگاه خبری تحلیلی انتخاب، تاریخ انتشار: 30 اردیبهشت ۱۴۰۲، کدخبر: 726900، www.entekhab.ir