شعار سال: پاسخهاي مقام معظم رهبري به سؤالاتي دربارهي اقتصـاد مقاومتي
واقعيت اين است اگر همه به درستي و به طور يكسان مفهوم اقتصاد مقاومتي
را بدانيم، بهتر ميتوانيم به درك و رفتار مشترك برسيم و اين همگرايي باعث رويش و
زايش اقتصاد ما خواهد شد:
با توجه به برنامه هاي اقتصاد مقاومتي، مشکلات کنوني اقتصاد کشور حل
خواهد شد؟
در اينكه گفتيم اقتصاد مقاومتي بهترين راه حلّ مشکلات اقتصادي کشور است
شکّي نيست، امّا معناي آن اين نيست که ناظر به مشکلات کنوني کشور است ـ که يک
مقداري از آن مربوط به تحريم است، يک مقداري از آن مثلاً مربوط به غلط بودن فلان
برنامه است ـ نه، اين مال هميشه است.
اقتصاد مقاومتي يعني مقاومسازي، محکمسازي پايههاي اقتصاد؛ اين چنين اقتصادي چه در شرايط تحريم، چه در شرايط غير تحريم، بارور خواهد بود و به مردم کمک ميکند. اين سؤال اوّل.
آيا اقتصاد مقاومتي که شعار آن را ميدهيم، تحقّقپذير است، ممکن است،
يا نه، خيالات خام است؟
پاسخ اين است که نخير، کاملاً، عملاً، حتماً ممکن است؛ چرا؟ بهخاطر
ظرفيّتها؛ چون اين کشور، داراي ظرفيّتهاي فوق العاده است. من حالا چند قلم از
ظرفيّتهاي کشور را عرض ميکنم. اينها چيزهايي است که آمارهاي عجيبوغريب لازم
ندارد، جلوي چشم همه است، همه ميبينند.
ظرفيتهاي کشور ما در راستاي تحقق اقتصاد مقاومتي چه ميباشد؟
يکي از ظرفيّتهاي مهمّ ما، ظرفيّت نيروي انساني ما است. نيروي انساني
در کشور ما، يکي از بزرگترين ظرفيّتهاي کشور ما است؛ اين يک فرصت بزرگ است. عرض
کرديم، جمعيّت جوان کشور ــ از پانزده سال تا سي سال ــ يک حجم عظيم از ملّت ما را
تشکيل ميدهند؛ اين خودش يک ظرفيّت است.
تعداد ده ميليون دانشآموختهي دانشگاهها را داريم؛ ده ميليون از جوانهاي ما در طول اين سالها از دانشگاهها فارغ التّحصيل شدند. همين حالا بيش از چهار ميليون دانشجو داريم که اينها در طول چند سال آينده فارغ التّحصيل ميشوند؛ جوانان عزيز بدانند، اين چهار ميليوني که ميگويم، 25 برابر تعداد دانشجو در پايان رژيم طاغوت است؛
جمعيّت کشور نسبت به آن موقع شده دو برابر، امّا تعداد دانشجو نسبت به آن موقع شده 25 برابر؛ امروز ما اين تعداد دانشجو و فارغ التّحصيل داريم. علاوه بر اينها، ميليونها نيروي مجرّب و ماهر داريم.
ببينيد، همينهايي که در دوران جنگ به داد نيروهاي مسلّح ما رسيدند. در دوران جنگ تحميلي، يکي از مشکلات ما، از کار افتادن دستگاههاي ما، بمباران شدن مراکز گوناگون ما، تهيدست ماندن نيروهاي ما از وسايل لازم ـ مثل وسايل حمل و نقل و اين چيزها ـ بود.
يک عدّه افراد صنعتگر، ماهر، مجرّب، راه افتادند از تهران و شهرستانها ـ که بنده در اوايل جنگ خودم شاهد بودم، اينها را ميديدم؛ اخيراً هم بهحمدالله توفيق پيدا کرديم، يک جماعتي از اينها آمدند؛
آن روز جوان بودند، حالا سنّي از آنها گذشته، امّا همان انگيزه و همان شور در آنها هست ـ رفتند داخل ميدانهاي جنگ، در صفوف مقدّم، بعضيهايشان هم شهيد شدند؛ تعميرات کردند، ساختوساز کردند، ساختوسازهاي صنعتي؛ اين پلهاي عجيب وغريبي که در جنگ به درد نيروهاي مسلّح ما خورد، امکانات فراوان، خودرو، جادّه، امثال اينها، به وسيلهي همين نيروهاي مجرّب و ماهر بهوجود آمد.
امروز هم هستند، امروز هم در کشور ما الي ماشاءالله؛ تحصيلکرده نيستند،
امّا تجربه و مهارتي دارند که گاهي از تحصيلکردهها هم بسيار بيشتر و بهتر و
مفيدتر است؛ اين هم يکي از امکانات نيروهاي ما است؛ هم در کشاورزي اين را داريم،
هم در صنعت داريم.
يکي از ظرفيّتهاي مهمّ کشور ما منابع طبيعي است. من سال گذشته در همينجا
راجع به نفت و گاز گفتم که مجموع نفت و گاز ما در دنيا درجهي يک است؛ يعني هيچ
کشوري در دنيا بهقدر ايران، بر روي هم نفت و گاز ندارد.
مجموع نفت و گاز ما از همهي کشورهاي دنيا شرق و غرب عالم بيشتر است. امسال که من دارم با شما حرف ميزنم، کشفيّاتي در مورد گاز شده است که نشان ميدهد که از آن مقداري که سال گذشته در آمارهاي ما بود، از آن مقدار هم منابع گازي ما و ذخيرههاي گازي ما افزايش پيدا کرده است؛ اين وضع نفت و گاز ما است.
بيشترين ذخيرهي منابع انرژي که همهي دنيا روشني خود، گرماي خود، صنعت خود، رونق خود را از انرژي دارد، از نفت و گاز دارد. در کشور ما است. علاوهي بر اين، معادن طلا و معادن فلزّات کمياب در سرتاسر اين کشور پراکنده است و وجود دارد. سنگ آهن، سنگهاي قيمتي، انواع و اقسام فلزهاي لازم و اساسي که مادر صنايع محسوب ميشوند در کشور وجود دارد؛ اين هم يک ظرفيّت بزرگي است.
ظرفيّت ديگر موقعيّت جغرافيايي ما است؛ ما با پانزده کشور همسايه هستيم که اينها رفت و آمد دارند. حمل و نقل ترانزيت يکي از فرصتهاي بزرگ کشورها است؛ اين براي کشور ما هست و در جنوب به درياي آزاد و در شمال به آبهاي محدود منتهي ميشود.
در اين همسايههاي ما، در حدود 370 ميليون جمعيّت زندگي ميکنند که اين مقدار ارتباطات و همسايهها، براي رونق اقتصادي يک کشور يک فرصت بسيار بزرگي است. اين علاوه بر بازار داخلي خود ما است؛ يک بازار 75 ميليوني که براي هر اقتصادي، يک چنين بازاري بازار مهمّي است.
يک ظرفيّت ديگري که در کشور وجود دارد، زيرساختهاي نرم افزاري و سخت
افزاري است؛ نرم افزاري مثل اين سياستهاي اصل 44، سند چشمانداز و اين کارهايي که
در اين چند سال انجام گرفته و همچنين زيرساختهاي گوناگون مثل جاده و سدّ و پل و
کارخانه و امثال اينها؛ زمينههاي بسيار خوبي براي پيشرفت اقتصاد کشور است، اينها
ظرفيّتهاي يک کشور است.
آيا با وجود تحريمهاي اقتصادي ميتوان از ظرفيتهاي کشور استفاده کرد؟
خب، ممکن است کسي بگويد اگر تحريم نبود از اين ظرفيّتها ميتوانستيد
خوب استفاده کنيد، امّا [چون] تحريم هست نميتوانيد از اين ظرفيّتها استفاده کنيد؛
اين خطا است؛ اين حرف، درست نيست.
ما در بسياري از مسائل ديگر هم در عين تحريم توانستهايم به نقطههاي بسيار برجسته و بالا دست پيدا کنيم؛ يک مثال آن، توليد علم است؛ يک مثال آن، صنعت و فناوري است؛ در اينها ما تحريم بوديم، الان هم تحريم هستيم. در مورد دانشهاي پيشرفته و روز، الان هم درهاي مراکز علميمهم بِهروز دنيا به روي دانشمند ايراني و دانشجوي ايراني بسته است، امّا درعينحال، ما در نانو پيشرفت کرديم، در هستهاي پيشرفت کرديم، در سلّولهاي بنيادي پيشرفت کرديم، در صنايع دفاعي پيشرفت کرديم، در صنايع پهپاد و موشک، به کوري چشم دشمن، پيشرفت کرديم؛ چرا در اقتصاد نتوانيم پيشرفت کنيم؟!
ما که در اين سر صحنهها و عرصههاي گوناگون اين همه موّفقيّت به دست
آورديم، در اقتصاد هم اگر عزممان را جزم کنيم و دست به دست هم بدهيم، ميتوانيم
اقتصاد را شکوفا کنيم. چشممان به دست دشمن نباشد که کِي اين تحريم را برميدارد،
کِي فلان نقطه را موافقت ميکند؛ به درک! نگاه کنيم ببينيم خودمان چه کار ميتوانيم
بکنيم.
10. اگر تحقّق اقتصاد مقاومتي ممکن است، الزامات آن چيست، چه
کارهايي بايد انجام بگيرد؟
اوّلاً مسئولان بايد از توليد ملّي حمايت کنند. توليد ملّي، اساس و
حلقهي اساسي پيشرفت اقتصاد است. مسئولان بايد از توليد ملّي حمايت کنند. چهجوري؟ يک جا که قانون لازم دارد، حمايت قانوني
کنند؛ يک جا که حمايت قضائي لازم است، انجام بگيرد؛ يک جا که حمايت اجرايي لازم
است، بايد تشويق کنند و کارهايي بکنند؛ بايد اين کارها انجام بگيرد. توليد ملّي
بايد رونق پيدا کند.
دوّم، صاحبان سرمايه و نيروي کار که توليدگر هستند، آنها هم بايستي به
توليد ملّي اهمّيّت بدهند؛ به چه معنا؟ به اين معنا که بهرهوري را افزايش بدهند.
بهرهوري، يعني از امکاناتي که وجود دارد حدّاکثر استفادهي بهينه بشود؛ کارگر که
کار ميکند، کار را با دقّت انجام بدهد؛ رحم الله امرء عمل عملاً فأتقنه، اين
معناي بهرهوري است؛ از قول پيغمبر نقل شده است:رحمت خدا بر آن کسي است که کاري را
که انجام ميدهد، محکم انجام بدهد، متقن انجام بدهد.
آن کسي که سرمايهگذاري ميکند، سعي کند حدّاکثر استفاده از آن سرمايه انجام بگيرد؛ يعني هزينههاي توليد را کاهش بدهند؛ بعضي از بيتدبيريها، بيسياستيها موجب ميشود هزينهي توليد برود بالا، بهرهوري سرمايه و کار کم بشود.
سوّم، صاحبان سرمايه در کشور، فعّاليّت توليدي را ترجيح بدهند بر فعّاليّتهاي ديگر. ما ديديم کساني را که سرمايهاي داشتند کم يا زياد و مي توانستند اين را در يک راههايي به کار بيندازند و درآمدهاي زيادي کسب کنند، نکردند؛ رفتند سراغ توليد؛ گفتند ميخواهيم توليد کشور تقويت بشود؛ اين حسنه است، اين صدقه است، اين جزو بهترين کارها است؛ کساني که داراي سرمايه هستند چه سرمايههاي کم، چه سرمايههاي افزون ــ آن را بيشتر در خدمت توليد کشور بگذارند.
بعدي، مردم در همهي سطوح، توليد ملّي را ترويج کنند. يعني چه؟ يعني
همين مطلبي که من دو سه سال قبل از اين، در همين جا با اصرار فراوان گفتم، يک
عدّهاي هم از مردم خوشبختانه عمل کردند، امّا همه بايد عمل کنند و آن عبارت است از
«مصرف توليدات داخلي.»
عزيزان من! شما وقتي که يک جنس داخلي را خريد ميکنيد بهجاي جنس توليد خارجي، هم به همين اندازه کار و اشتغال ايجاد کردهايد، هم کارگر ايراني را وادار کردهايد به اينكه ابتکار خودش را بياورد ميدان؛ جنس داخلي که مصرف شد، آن کنندهي کار، ابتکاراتي دارد، اين ابتکارات را روزبهروز افزايش خواهد داد؛ شما وقتي که جنس داخلي مصرف ميکنيد، ثروت ملّي را افزايش دادهايد. در گذشته، در دوران طاغوت، ترجيح مصرف خارجي بهعنوان يک سنّت بود؛ سراغ جنس که ميرفتند، [ميپرسيدند] داخلي است يا خارجي؟
با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از پایگاه خبری کاسیت خبر، تاریخ انتشار 6 آذر 95 ، کد مطلب: 13504: www.kassitkhabar.ir