شعارسال: در چند روز اخیر موضع گیری امیرحسین بانکی پور (نماینده مجلس) در خصوص حجاب و فساد مردهای ترکیه، مورد نقد شدید قرار گرفته است. موضع گیریهایی که در مباحث مختلف و از قبل هم از ایشان سراغ داشته، دیده و شنیده بودیم. صحبت اینجاست که علل گرایش این افراد به چنین موضع گیریهای تندرو و افراطی چگونه ایجاد شده و به چه روشی و مکانیزمی، میتوان جلوی این گونه تندرویها را گرفت.
آیا تقابل میتواند ممانعت کننده باشد؟ اگر ماهیت این نوع موضع گیریها درونی باشد، آیا میتوان با صرف انتقاد از این گونه افراد، آنها را از مواضع تند خود دور نمود؟ چه قشری از جامعه خریدار موضع گیریهای بعضا افراطی آقای بانکی پور هستند؟ متن زیر با بررسی ریشههای انقلاب اسلامی و با تاکید بر اصلاح و بهبود مطرح و مورد تاکید در فرمایشات مقام معظم رهبری برای گام دوم انقلاب، به این مسئله میپردازد.
انقلاب اسلامی بر سه پایه جمهوریت مبتی بر قانون اساسی (قانون تحت نظر شریعت)، اسلامیت مبتنی بر دین مبین و انقلابی گری مبتنی بر آرای امامین انقلاب بنا شده است. آنچه که این انقلاب را پایدار میکند، همجوشی و تعادل بین سه رکن مورد اشاره است. تفاوت انقلاب اسلامی ایران با سایر انقلابها، نه بر پایه استثمارزدایی داخلی و استعمار ستیزی خارجی (این دو مورد در تمام انقلابها، وجود دارد و حتی بعضا تبدیل به نظام سرکوب جدید میشود)، بلکه بر پایه ادعای جمهوریت (تاکید بر حوزه حکمرانی یا تعادل بین سیاستگذاری دولتی، منافع بخش خصوصی و رعایت حقوق عامه) و ادعای تمدن سازی آن بوده است.
سایر انقلابها بدلیل تمرکز بالا بر ابعاد استثمارزدایی داخلی و استعمارستیزی خارجی، دچار نوعی قطبی گرایی بین دموکراسی لیبرال پایه تا کمونیست گرایی داعیه دار عدالت خلق شده اند. انقلاب ایران با محوریت دهی همزمان به جمهوریت و اسلامیت در کنار انقلابی گری خود، رسالت تحقق حکمرانی اسلامی (تعادل دولت، بازار و حقوق عامه) و تمدن سازی برای خود قائل شد.
در گام اول انقلاب بدلیل انواع مشکلات ایجاد شده برای انقلاب و عدم جا افتادن قرائت تعادلی بین ارکان سه گانه جمهوریت، اسلامیت و انقلابی گری، بعضا شاهد تندروییها حول دین و حول روحیه انقلابی گری بودیم. اما در گام دوم انقلاب، با توجه به ضرورت توسعه درون زا با راهبرد برونگرا، همچنین تغییر میدان عمل دشمن از جنگ نظامی به جنگ ترکیبی، ضرورت تقویت سرمایه گذاریها و اعمال حساسیتها برای تعادل سه رکن جمهوریت، اسلامیت و انقلابی گری، بیشتر از گذشته احساس شد.
اما در این بین، عزیزانی بودند و هستند که توان توسعه انقلاب حول جمهوریت مبتنی بر قانون اساسی و توان نظریه پردازی و اقدام تمدنی را نداشته و بعضا با نیاتی پاک، استثمارزدایی ظاهری و استعمارستیزی شعارگونه را عاملی برای موفقیت انقلاب و حمایت از آن میبینند.
نیروهای تندرو و نیروهای معقول وفادار به انقلاب هم در چنین فضایی، تقسیم بندی شده و رفتار شناسی میشوند. تندروها با تصوراتی آرمانی، هنوز قصد ستیز با طاغوتهای داخلی را داشته و به دنبال صدور انقلاب با رویکرد تقابلی هستند. اما نیروهای معقول انقلاب، قصد توسعه توانمندیها برای مقابله با جنگ ترکیبی و جبهههای فرهنگی و فناورانه دشمن با رعایت چارچوبهای جمهوریت، چارچوبهای توسعهای، چارچوبهای تمدنی را دارند. نیروهای معقول انقلاب حتی بنا بر ضرورت زمانه ناچار به فاصله گیری تدریجی از فقه سنتی به سمت فقه پویا میشوند. در حالی که نیروهای تندرو، اصرار زیاد بر تداوم فقه سنتی داشته و عدول از آن را نوعی ضدیت با انقلاب تفسیر میکنند.
ریشههای گرایش به تندروی و یا عقلانیت انقلابی کجاست؟
ریشههای گرایش به تندروی یا عقلانیت انقلابی را باید در نظام تعلیم و تربیتی که فرد گذرانده و بسترهای زمینهای رشد و بالندگی فرد از کودکی تا بزرگسالی جستجو کرد.
نظام تعلیم تاکید کننده بر مدرک (در مقابل نظام تعلیماتی تاکید کننده توامان بر ایجاد تفکر، درک اشتغال، توسعه دهنده و خالق ثروت و توانمندساز برای ورود به سیاست) و نظام تربیت تاکید کننده بر تابع بودگی (در مقابل نظام تربیتی تاکید کننده بر توان شکست خوردن و بلند شدن، توسعه دهنده قدرت و حق انتخاب گری)، همچنین شیوه ترکیب نهاد تعلیم و تربیت با نهاد دین (دین تقدیرگرا و سنتی و مناسک پسند در مقابل دین تعهدافزا و تحلیل گر و تمدن ساز)، مختصات فکری افراد را از کودکی میسازد. موضوعی که حضرت امام ره، تاکیدات خاصی بر آن داشتند و بارها در فرمایشات مقام معظم رهبری، بدان حساسیت نشان داده شده است. این سامانه شناختی وقتی در شرایط مختلف محیطی (محیط حمایت گر و روادار در مقابل محیط ستیز کننده برای بقا) قرار میگیرد. شکل دهنده رفتار افراد در طیفی از تندروی تا عقلانیت است.
چه کنیم از حجم بانکی پورهای تندرو کم شود و بر حجم بانکی پورهای دارای عقلانیت انقلابی اضافه گردد:
همانگونه که در ابتدا مطرح گردید، ریشه را در تقویت نهاد تعلیم و تربیت باید قرار داد. پاسداری از این نهال است که کشور اسلامی توسعه گرای توانمند در تمدن سازی، را شکل میدهد و کم توجهی بدان، میتواند بسترهای تندروی به ظاهر انقلابی با آرمانهای ناکجا آبادی را تقویت کند. حضرت علی (ع) در فرمایشات خود، از تربیت بعنوان نیکوترین میراث پدران برای فرزندان خود یاد کرده است.
کاهش فقر و توسعه حمایت و تامین اجتماعی است که سبب تقویت حس تعلق آحاد جامعه شده و فرد را در برابر دین و سرزمین و حاکمیت ملی خود، متعهد و وفادار میکند.
دو موضوع بالا، موضوعاتی زمانبر برای تحقق هستند، در کوتاه مدت، وظیفه نیروهای عقل گرا و متعهد موجود است که با نظریه پردازی و اقدام انقلابی حول محور جمهوریت نظام و تلاش برای تحقق توسعه و ارتقا تمدن سازی اسلامی-ایرانی، سکه تندروی را از رونق بیندازند.
در این متن قصد هیچگونه بی احترامی به آقای بانکی پور وجود نداشته و ندارد و نخواهد داشت. بانکی پور یعنی من نویسنده متن. بانکی پور یعنی مای فعال در جامعه. بانکی پور یعنی همه حدود ۹۰ میلیون جمعیت کشور. ما میتوانیم تندرو باشیم یا دارای عقلانیت انقلابی باشیم. چرا و چگونگی ایجاد و روشهای مقابله و اصلاح و کنترل من نویسنده تندرو، در متن آورده شده است. امیدواریم که بنیادهای این نظریه پردازی توسعهای، مورد توجه قرار گرفته و شاهد کشوری تمدن ساز با نیروهایی توانمند و متعهد باشیم. همان کشوری که باید باشیم و آرزو داریم که باشیم.
اختصاصی پایگاه تحلیلی خبری شعار سال