شعارسال: تسلیحات ضدزره از زمان جنگ تحمیلی تا به امروز، بخش مهمی از سازمان رزم زمینی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران را تشکیل داده است. در دوران دفاع مقدس، با توجه به درگیریهای شدید بین نیروهای پیاده خودی و زرهی – مکانیزه بعثی عراق، در اختیار داشتن تسلیحات ضد زره قابل حمل توسط یگانهای پیاده همیشه یکی از مهمترین دغدغههای پرسنل و فرماندهان نظامی کشورمان بود؛ هرچند که در آن دوران، عمدتا RPG-۷ سلاح اصلی ضد زره رزمندگان ایرانی به حساب میآمد که با توجه به مشخصات و شرایط استفاده دارای محدودیتهای واضح و مشخصی بود.
به همین خاطر و در کنار آن، بررسی و تحلیل نبردهای رخ داده در منطقه و جهان در اوایل دهه ۷۰ موجب شد تا در سالهای بعد از دفاع مقدس، طراحی و تولید تسلیحات هدایت شونده ضد زره، به یکی از اولویتهای اصلی صنایع دفاعی کشور در حوزه رزم زمینی تبدیل شود که تا به امروز نیز ادامه داشته است.
آغاز مهندسی معکوس؛ از توفان تا دهلاویه
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، موشکهای ضد زره هدایت شونده سری "دراگون" و "تاو" از ایالات متحده آمریکا و سری "مالیوتکا" از شوروی سابق خریداری شده و در اختیار نیروهای مسلح قرار گرفته بود که در دوره جنگ نیز مورد استفاده قرار گرفت. این تسلیحات، خصوصا موشک ضد زره تاو از جمله قویترین و بهترین سلاحهای ضد زره ایران در طول دفاع مقدس به حساب میآمد و قادر بودند تقریبا هر تانک عراقی را منهدم کنند. متاسفانه به دلیل تحریمها و محدودیت موجودی، همیشه این مشکل بزرگ در ۸ سال دفاع مقدس رزمندگان ایرانی را آزار میداد. فلذا در دوره پس از جنگ، تولید این موشکها جزو اولویتهای اصلی قرار گرفت.
پروژه مهندسی معکوس موشک ضد زره تاو به نام " توفان " یکی از موفقترین طرحهای ضد زره صنایع دفاعی کشور تا به امروز به حساب میآید که نزدیک به ۷ مدل از آن ساخته و علاوه بر مدل هدایت سیمی، گونه هدایت لیزری این موشک نیز در داخل کشور تولید شده است. در کنار بحث تامین نیازمندی نیروهای مسلح، کمک به جبهه مقاومت نیز در نظر گرفته شده و از خودروهای انتحاری داعش در عراق تا استحکامات ارتش رژیم صهیونیستی در مناطق اشغالی جنوب لبنان با این موشک ایرانی نقره داغ شدند.
موشکهای سری مالیوتکا نیز در داخل کشور با نام رعد و سری دارگون نیز با نام صاعقه مهندسی معکوس شده و به تولید انبوه رسیدند.
اما یکی دیگر از حرکات موفق صنایع دفاعی کشورمان، مهندسی معکوس و تولید انبوه موشک ضد زره روسی سری کونکورس با نام توسن بود. این سلاح ضد زره تا حد زیادی شبیه به موشک تاو بوده و از سیستم هدایت اپتیکی در خط دید و سیستم سیمی برای ارسال فرمان به موشک بهره میبرد. اکثر این موشکها تا برد نهایی ۳۵۰۰ الی ۴۰۰۰ متر عملیات میکنند و بسته به نوع سر جنگی توان نفوذ به بیش از ۶۰۰ الی ۸۰۰ میلی متر زره فولادی که در عمده تانکها استفاده شده را دارند.
از دیگر موشکهای مهم ضد زره که در داخل ایران به تولید انبوه رسیده و خصوصا در سالهای اخیر هم در نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران و هم در جبهه مقاومت در حجم بالایی به کار رفته، مدل بومی موشک ضد زره کورنت است. این موشک ضد زره از جمله پیشرفتهترین موشکهای ضد زره جهان در کلاس هدایتی در خط دید به حساب میآید و توانایی بسیار بالایی در نفوذ به زره تانکهای پیشرفته را دارد.
در جریان جنگ ۳۳ روزه در سال ۲۰۰۶ چندین مورد آسیب شدید و انهدام تانکهای سری مرکاوا مارک ۴ ارتش رژیم صهیونیستی به این موشک نسبت داده شد و از آن زمان نام این موشک به عنوان سلاح ضد زره بسیار موثر در جهان پیچید. موشک کورنت مثل موشکهای ضد زره نسل قبلی در خط دید هدایت میشود، اما به جای سیستم هدایت سیمی از سیستمی موسوم به موج سواری لیزری بهره میبرد که کاربر با ارسال امواج لیزری به گیرندهای در پشت موشک آن را هدایت میکند. این موشک در مدل اولیه بردی بیش از ۵ کیلومتر داشته و توان نفوذ در ۱۰۰۰ الی ۱۲۰۰ میلی متر زره فولادی را دارد. این افزایش برد باعث میشود تا کاربر از هدف فاصله بیشتری داشته باشد و در نتیجه در امنیت بیشتری اقدام به شلیک کند.
این موشک به اسم "دهلاویه" در سالهای گذشته تولید شده و در اختیار یگانهای سرپنجه نیروهای مسلح قرار گرفته است. مدل جدیدتر این موشک نیز با برد بیش از ۸ کیلومتر در داخل کشور تولید شده است.
جنگ ۳۳ روزه و ورود ایران به بحث موشکهای نسل جدید
تمام موشکهای ضد زره ساخت ایران تا قبل از چند سال گذشته، موشکهای ضد زرهی بودند که در خط دید هدایت میشدند و در زبان ساده کاربر موشک باید هدف را در سیستم هدف گیری خود با چشم رصد کرده و بعد از شلیک نیز باید تا لحظه اصابت در یک نقطه ثابت حضور داشته و هدایت را ادامه میداد. با توسعه سیستمهای دفاع فعال و کشف موشک و ایضا افزایش استفاده از پرندههای بدون سرنشین باقی ماندن کاربر موشک در یک نقطه تبدیل به یک نقطه ضعف شد. یک گزینه افزایش برد برخی از موشکها بود، مثل گزینه افزایش برد در موشکی مثل کورنت، که آن هم در شرایطی خاص پاسخگو بود و بایستی فکر و حرکت دیگری انجام میشد.
در این میان بحث رفتن به سمت نسل جدید موشکهای ضد زره با قابلیت حمله از بالا و "شلیک کن – فراموش کن" مطرح میشود. موشکهایی مثل سری جاولین ساخت آمریکا و اسپایک ساخت رژیم صهیونیستی از جمله معروفترین اعضای این سری از موشکها هستند. به صورت کلی این موشکها در ابتدا به سمت نقطه حدودی هدف شلیک شده و سپس به وسیله قابلیت تشخیص اهداف روی آنها قفل کرده و البته از سمت بالا حمله میکنند. در عین حال کاربر پس از شلیک نیز نیازی به حضور و باقی ماندن در منطقه و هدایت موشک را ندارد. در برخی از موارد البته همچنان امکان هدایت یا تغییر هدف مورد نظر موجود است.
براساس برخی روایت ها، در جریان جنگ ۳۳ روزه تعدادی از موشکهای ضد زره اسپایک ساخت اسراییل به غنیمت نیروهای حزب الله لبنان درآمده و به ایران منتقل میشود و از همان زمان کار بر روی مهندسی معکوس این موشک آغاز میشود.
سامانه موشکی اسپایک و شلیک آن
در سال ۱۳۹۵ و در جریان بازدید اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس از نمایشگاه صنایع دفاعی، تصویری از یک موشک جدید به نمایش درآمد که از نظر ظاهری شباهتهای زیادی به پرتابه موشک اسپایک داشت. از همان زمان بسیاری از کارشناسان و علاقمندان با استناد به این تصویر به این مسئله اشاره کردند که بالاخره اولین نشانه دقیق و محکم از یک موشک ضد زره ایرانی بر اساس مهندسی معکوس موشک اسپایک بدست آمده است.
بازدید اعضای مجلس از نمایش صنایع دفاع و اولین تصویر از موشک الماس
در اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۹ بود که بالاخره اولین تصاویر از آزمایش موفق این موشک در مدل پرتاب شونده از پهپاد منتشر شد. موشکی که بعدا مشخص شد نام آن " الماس" است و به مرور در این سالها مدلهای مختلفی از آن برای نمونههای هوا پرتاب و زمین پرتاب تولید و به نیروهای مسلح تحویل شد.
آزمایش مدل هوا پرتاب موشک الماس در سال ۱۳۹۹
در سالهای اخیر عمدتا مدلهای بزرگتر از موشک الماس دیده شدند که در برخی از موارد بیش از ۱۰ یا ۱۲ کیلومتر هم برد دارند. نکته جالب در خصوص الماس این که اولین استفاده عملیاتی آن در اصل در جنوب لبنان اتفاق افتاد، جایی که با به غنیمت گرفته شدن چندین قبضه از موشکهای سری اسپایک داستان " الماس " آغاز شد. در جریان نبردهای بیش از یک سال اخیر رزمندگام لبنانی با رژیم صهیونیستی، موشکهای سری الماس در چندین مورد ضربات سنگینی را به تجهیزات و نفرات ارتش رژیم صهیونیستی وارد کردند و خصوصا قابلیت تصویربرداری و ارسال آن توسط این موشک و انتشار این تصاویر در فاز جنگ روانی و تبلیغاتی اثراتی شاید بسیار سنگینتر از ضربات واقعی در میدان نبرد داشت.
اما در جریان رزمایش اخیر نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران شاهد آزمایش یک موشک ضد زره هدایت شونده جدید به نام "بدر" بودیم که بنا به اعلام مسئولین در حال جایگزین شدن با سامانههای ضد زره سری RPG است. اما اول ببینیم که در خصوص این موشک جدید ایران چه میدانیم؟ بر اساس اطلاعات موجود و اطلاعات منتشر شده، برد این موشک بین ۲۰۰ الی ۲۰۰۰ متر، توان نفوذ در ۶۰۰ میلی متر فولاد زرهی و قابلیت شلیک کن – فراموش کن را دارد. موشک پرتاب شده از این سامانه به صورت واضح به موشکهای سری الماس شباهت دارد و طراحی پرتابگر نیز تا حدی الگو گرفته از نوع برد کوتاه موشک اسپایک یعنی مدل SR است.
در تصاویر مربوط به شلیک موشک بدر، شاهد هستیم که خبری از کابل فیبرنوری که معمولا در مدلهای دیگر زمین پرتاب موشک الماس بودیم، نیست. احتمالا در بحث هدایت این موشک با ترکیبی از هدایت امن رادیویی در بخش اول و ترکیبی از سیستمهای اپتیکی و تصویرساز در بخش نهایی برای کشف و تشخیص هدف رو به رو هستیم. مشخصا تعویض کردن آر پی جی با یک موشک هدایت شونده از نوع "شلیک کن - فراموش کن" و حمله از بالا گزینهای بسیار گران قیمت است، لذا این سوال مطرح میشود که چرا این تغییر در حال رخ دادن است؟
پاسخ این مسئله را باید در تغییر شرایط میدان نبرد خصوصا در چند سال اخیر در سطح جهان ارزیابی کرد. در حال حاضر تیمهای ضد زره، چه مجهز به سلاحی مثل آر پی جی ۷، چه مجهز به موشکهای ضد زره پیشرفته مثل جاولین یا اسپایک یا همین سری الماس قاعدتا جزو اهداف اولیه دشمن هستند. با استفاده از پرندههای بدون سرنشین یا دوربینهای حرارتی و بسیاری روشهای دیگر کشف این تیمها و از بین برد آنها اولویت یک بسیاری از نیروهای زمینی در میدان نبرد است.
سلاحهای سری آر پی جی (در کشور ما عمدتا آر پی جی ۷ و ۲۹) با وجود سالها خدمت عالی و شاید بتوان گفت افسانهای و انجام برخی ارتقاءها روی آنها و توسعه مهمات جدید، به جایی رسیده اند که یا باید آنها را از خدمت خارج کرد یا در واحدهای سطوح پایینتر یا در برخی سناریوهایی مثل مقابله با برخی از اشرار در مرزها و ... وارد رزم کرد. طبیعتا در یک یگان مثل نیروی زمینی ارتش که وظیفه اصلی آن رزم زمینی و بحث حفاظت از مرزها و در صورت لزوم درگیری با یک ارتش متجاوز است، سناریوهای رزمی بسیار متفاوت خواهد بود، لذا سلاحی غیر هدایت شونده مثل RPG-۷ با برد دقیق شاید به زحمت ۵۰۰ متر که به خاطر توسعه انواع سیستمهای حفاظتی و زرههای پیشرفته شانس زیادی هم برای آسیب زدن ندارد، نمیتواند کمک خاصی به رزمندگان ایرانی بکند.
میتوان این طور گفت که تسلیحاتی مثل خانواده طوفان بخصوص در مدلهای اولیه یا RPG-۷ سلاحهایی ارزانتر با قابلیت تولید بیشتر هستند که نیاز عمده واحدهای تاکتیکی را تامین کرده و به عنوان سلاح باسابقه ضد زره، بار ماموریتهای مرسوم حفاظت از مرزها را به دوش خواهند داشت و در عین حال تسلیحاتی مثل موشک سری الماس یا بدر، گزینههایی گرانتر، اما با تواناییهای بیشتر برای شرایط و نیروهای ویژه خواهند بود.
نگاهی به نبردهای سالهای اخیر بویژه درگیری اخیر روسیه و اوکراین یا نبرد حزب الله لبنان با رژیم صهیونیستی، نشان میدهد طراحی و نقشه راهی که در نیروهای مسلح و صنایع دفاعی کشورمان برای توسعه دکترین نبرد نامتقارن زمینی به دست آمده، همچنان راهگشا و موثر بوده و در این میان، موشکهای ضد زره بخش مهمی از توان رزم زمینی کشورمان را تشکیل داده اند به گونهای که هم اکنون، خانواده سلاحهای ضدزره در کشورمان بسیار متنوع بوده و از شمار انگشتان دو دست نیز فراتر میرود و با ورود آنها به سازمان رزم نیروهای زمینی ارتش و سپاه، توان ضد زره یگانهای عملیاتی و سرپنجههای این نیروها به شکل قابل توجهی افزایش پیدا کرده و اگر این توانمندی در اختیار نیروهای مقاومت نیز قرار بگیرد، یگانهای دشمن در برد کمتر از ۲ کیلومتر، شانسی برای زنده ماندن نخواهند داشت.
شعارسال با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از مشرق، تاریخ انتشار:14بهمن1403، کدخبر:1685436، www.mashreghnews.ir