پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۹۷۴۷۱
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۲۳ بهمن ۱۴۰۳ - ۲۱:۱۳
درس اول قابل اخذ از تاریخ این است که هیچ دشمن خارجی به فکر آبادانی هیچ کشوری نبوده و نیست. چراغ سبزهای دشمن هم مسلما نوعی جنگ روانی برای ایجاد چند دستگی در کشور است. در این میان هوشیاری رهبر قابل ستایش است. در جایی فرمان توافق صادر می کند و در موقعیتی دیگر با صراحت ، دستور به توقف می دهد. زیاده خواهی های دشمن و تطبیق بالای پیشنهادات ارایه شده با پیشنهادات قبلی داده شده به لیبی دوره معمر قذافی و شوروی سابق قبل از فروپاشی ، سبب ساز بیانات اخیر رهبر بوده است.از طرف دیگر باید توجه داشت که تقابل با دشمن خارجی، بدون جریان اصلاح داخلی امکان پذیر نیست. موضوعی که بنظر می رسد در گام دوم انقلاب و برای گذر از شرایط پیچیده حاضر ، از الزامات باشد.باز باید دید که رهبر انقلاب چه تدبیر و عقلانیتی را منظومه کار قرار می دهند تا با در پیش گیری وحدت کلمه و ارتقا هم توانی ها ، شاهد کاهش مشکلات داخلی و خارجی و تجلی جمهوری اسلامی ایران در وزن جمهوری اسلامی باشیم.

شعارسال: رهبرانقلاب درباره مخالفت با مذاکره لحن قاطعی داشتند؛ روشن و شفاف و صریح با یک استدلال بسیار ساده؛ دلیل مخالفت: تجربه. اما چرا؟ این مخالفت یک منطق بااهمیت دارد؛ همان دلیلی که یک‌بار به‌خاطر آن در مذاکره با آمریکا همراهی کردند. بدین منظور، اجازه دهید به گذشته برگردیم. سال‌ها پیش وقتی بحث مذاکره در دولت وقت مطرح شد، رهبرانقلاب یک جمله تاریخی دارند. فرمودند که به مذاکره خوش‌بین نیستم، اما اجازه دادند تیم مذاکره‌کننده با منطق و مدل خودش عمل کند؛ با همان مدل دیپلماتیک و همان زبان دنیا و حتی همان خنده‌ها و قدم‌زدن‌ها و.... اینکه چه میزان برجام مطابق خط قرمز‌های رهبری انقلاب پیش رفت، مسئله دیگری است، اما اصل موضوع این است که مذاکره در سایه همراهی رهبری انقلاب پیش رفت. بااین حال، ثمره‌اش چه شد؟ طرف مذاکره که در طول چانه‌زنی‌های دیپلماتیک هم زورگو بود و هم زیاده‌خواهی داشت و هم نتیجه نهایی را به نفع خودش رقم زده بود، در عمل به همان تعهد حداقلی نیز پایبند نماند و زیر توافقنامه زد و عهدشکنی کرد و از این قلدری نیز هیچ‌گاه پشیمان نشد.

تعداد بازدید : 5

امروز از آن ماجرا چندسالی گذشته و حالا همراهی رهبر انقلاب به مخالفت صریح و روشن تبدیل شده است. چرا؟ یک روز با مذاکره موافقت کردند برای رشد جامعه و امروز مخالفت کردند برای تثبیت همان رشد عمومی. آن‌روز که برخلاف پیش‌بینی خود به مذاکره مجوز دادند، قصدشان یک تجربه تاریخی بود و امروز که با مذاکره مخالفت می‌کنند، غرض نهایی صیانت از همان تجربه تاریخی است. آن‌روز که از نظر خود عدول کردند، به افکار عمومی احترام گذاشتند و امروز که افکار عمومی با آن تجربه شکل گرفته است باز هم به احترام افکار عمومی مخالفت می‌کنند.

تکرار داستان لیبی و شوروی سابق با تسلیم کلید زردخانه‌های موشکی:
ورای حاشیه‌های مطرح درباره نوع درخواست‌های آمریکا از ایران و برخی از اخبار جعلی ایجاد شده (نظیر درخواست واگذاری جزایر سه گانه و.)، آمریکا دو چیز را از ایران طلب کرده است. اول کنار گذاشتن کامل چرخه هسته‌ای و دوم، کنار نهادن موشک‌های میان و بلند برد و تسلیم صنایع موشکی.
آیا این همان داستان تکراری لیبی و شوروی سابق نیست. وقتی معمر قذافی بعد از معاهده، موشک‌های خود را از لیبی خارج کرد، چه بر سر کشورش آمد؟ وقتی در شوروی سابق کلید زرادخانه موشکی کشور تسلیم شد، چه بر سر کشور شوروی آمد؟
کدام کشور بیگانه برای کشور دیگر، نفع رسان بوده که آمریکا برای ایران بوده باشد؟ باید از افکار عمومی پرسید که آیا تمنای حضور اسکندر برای نجات کشور، می‌تواند کمک کار حل مشکلات کشور باشد؟ چه اسفبار خواهد شد، تمنای حضور بیگانگان برای نجات کشور را داشته باشیم. سوال قابل تامل اینجاست که، پس چکار باید کرد؟

تعداد بازدید : 5

تقویت خودگردانی‌ها با مبارزه همزمان در جبهه خارجی و مقابله با فساد‌های داخلی:
قسمت اول داستان که مقابله با هژمونی خارجی است، جای هیچ، اما و اگری ندارد و اگر کسی خلاف آن بیندیشد، باید بر سه وضعیت جهل، نقاق و نفوذ او متمرکز شد. اما قسمت داخلی داستان، نیازمند آستین بالا زدن برای اصلاح است. کمتر کسی در وجوب و اهمیت ذاتی استقرار جمهوری اسلامی ایران (ترکیب دین با جمهوریت با رویکرد انقلابی) شک یا نقد دارد. نقد‌ها متوجه انحرافات تدریجی ایجاد شده، کم توجهی به برخی سلیقه گرایی‌ها، خودی-غیر خودی بینی ها، فسادها، بی توجهی به حضور برخی منافق صفت‌ها، کم توجهی به بحث مشارکت همگانی با رویکرد شایسته سالاری و مواردی همانند برای اصلاح امور است.
حاکمیت در ایران اسلامی می‌بایست برای تقویت جمهوری اسلامی ایران، افزایش مشارکت و حضور موثر مردم در اداره جامعه، مقابله همه جانبه با دشمن خارجی، حفظ کیان سرزمین، ارتقا جایگاه خود در سطوح بین المللی، کاهش مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم و مواردی همانند دست به تیغ جراحی برای تحقق اصلاحات داخلی برده و در گام دوم انقلاب، اقدام به مقابله جدی با مفسدین اقتصادی حاضر در بدنه مدیریتی و سیاسی کشور نماید. متذکر می‌شود که در این مرحله از برخورد‌ها باید بشکل موقت چشم بر خطا‌های مدیران عملیاتی و کوچک بست و مقابله با دانه درشت‌های سیاسی و مدیریتی در دولت و نظام سیاسی کشور را در کانون توجه قرار داد و از پیامد‌ها و صدا‌های اعتراض پی بند این موضوع هم واهمه نداشت.
در مرحله بعدی بحث شایسته سالاری، ارتقا مشارکت همگانی، تغییر در روند‌ها و جریانات، اصلاح ساخت و ساختار‌ها و ... را باید محور توجه قرار داد. یادمان نرود که پهلوی دوم محکم‌ترین ضربه منجر به از دست دادن حمایت مردمی و تشدید اعتراضات را از فساد هسته سخت (ساواک و خانواده هزار فامیل) و توسعه نامتوازن (کاخ‌ها در مقابل کوخ‌ها، ژاندارمی منطقه در برابر بی چاره گی روستا زادگان و.) خورد. گام دوم انقلاب به حمد و یاری خدا، گام تسویه حساب حاکمیت با فساد‌های موردی هسته سخت و برخی از مقامات و تقویت جریان توسعه متوازن و پرهیز از شوک درمانی‌های نسخه پیچیده شده توسط جریانات فکری کم توان در درک مختصات درون کشوری و شرایط جامعه ایرانی است.

چرا رهبر انقلاب نظرشان برای مذاکره ایران با آمریکا تغییر کرده است؟ + تقویت خودگردانی ها با مبارزه همزمان در جبهه خارجی و مقابله با فسادهای داخلی

کنار نهادن حامیان غیرهوشمند و گرایش به تکریم هوشمندی در جامعه:
به حمد خدا بعد از ۴۶ سال حضور انقلاب اسلامی و حاکمیت ولایت فقیه، پذیرش همگانی نسبت به مسئله انقلاب و ولایت حادث شده و برعکس جریانات و تضارب آرای اوایل انقلاب، نیازمندی چندانی به تثبیت موضوع وجود ندارد. انقلاب اسلامی آنقدر تثبیت شده که، ولی فقیه و رهبر جامعه، دستور به برپایی کرسی‌های آزاد اندیشی و تقویت تضارب آرا می‌دهد. آنقدر تثبیت شده که گام دوم را بعنوان حرکت اصلاحی برای چهل سال اول، در کانون توجه قرار می‌دهد. آنقدر تثبیت شده که جریانات تدبیر و تعقل را بر روایتگری و تقلید محض، ارجح می‌داند.
باید بپذیریم که در جامعه ما متاسفانه جماعتی حضور دارند که نان به نرخ روز خورده و با چهره منافق گونه یا منفعت طلبانه، صرفا کارکرد اکوی صدا‌ها را بر عهده دارند. از این جماعت و افراد در هر قشر و شغلی پیدا می‌شود و بدلیل آشکار بودن موضوع، ضرورتی به لایه برداری بیشتر و ارایه توضیح نیست.
دوستاران واقعی انقلاب و فعالان در جامعه اسلامی در نخستین حرکت با تقویت مشارکت خود در اداره فنی-اجتماعی-سیاسی کشور، باید، چون موج دریا، این جماعت نان به نرخ روز خور، منفعت طلب، منافق صفت و خود تحمیل کرده بر سفره انقلاب را کنار بزنند. انقلاب در مرحله حاضر نیازمند افراد صاحب تدبیر و تعقل از یکطرف و افراد متعهد (متعهد به کشور، حوزه حرفه ای، انقلاب، ولایت) است.

چرا رهبر انقلاب نظرشان برای مذاکره ایران با آمریکا تغییر کرده است؟ + تقویت خودگردانی ها با مبارزه همزمان در جبهه خارجی و مقابله با فسادهای داخلی

اصلاح برخی رویکرد‌ها برای تقویت انقلاب اسلامی در گام دوم حرکت (باز توانی برای مقابله همزمان با دشمن خارجی و توسعه داخلی):
در گام دوم حرکت انقلاب اسلامی، تقابل با دشمنان خارجی و سازندگی داخلی می‌بایست بشکل توامان دنباله گیری شود. در بعد داخلی، یکی از مشکل بنیادین ما در کشور، کم توجهی به دکترین سیاسی مان و برخی برداشت‌های نادرست و سلیقه محور از آن است.
* صدور انقلاب: ما بجای تاکید بر توسعه توانمندی داخلی و صدور ایدئولوژی بواسطه قابلیت‌ها و توانمندی‌های عینی و داخلی (مدل ژاپنی ها)، اقدام به انعکاس بیرونی باورداشت‌های کم و زیاد، خودمان کردیم.

* محوریت جهان اسلام: با وجود آنکه بعنوان شیعه، یک سوم تا یک چهارم جمعیت جهان اسلام را تشکیل می‌دهیم، داعیه دار محوریت هستیم. اگر در عمل، قصد پیاده سازی این مهم را داریم، باید با فقه پویا اهمیت بشدت بیشتری نشان داده، نه اینکه آن را بعنوان جزیی حاشیه‌ای در کنار فقه سنتی قرار دهیم.

* فضای سیاسی و دو قطبی خودی و غیر خودی: بدترین ضربه به انقلاب، رواج این طرز تفکر و دنباله گیری آن بود. این فضا باعث تضعیف مشارکت تعداد زیادی از مردم در اداره امور و رواج رسمی سلیقه گرایی سیاسی و خود محور بینی ایدئولوژیک توسط برخی از افراد شد.

* ورود حداکثری به اقتصاد دولتی و حوزه زندگی شخصی شهروندان: برای اداره مطلوب‌تر امور و گذر از بحران‌های جنگ و ...، بشکل ناخواسته وارد اقتصاد دولتی حداکثری شدیم. حتی بعد از جنگ تحمیلی و تفسیر‌های بعمل آمده از اصل ۴۴ قانون اساسی، تمایلی به کم رنگ کردن اقتصاد دولتی نداشتیم. با کاهش منابع در سال‌های اخیر و تحریم‌ها، تازه متوجه هزینه‌های کمرشکن دولت گرایی حداکثری شده ایم. در بحث زندگی شخصی شهروندان هم متاسفانه شاهد ورود حداکثری به حقوق اساسی به اسم سامان دهی اجتماعی هستیم (این حوزه بشدت برای جمهوری اسلامی تاکنون هزینه ایجاد کرده است). راهکار مقابله نیز بجای ورود حداکثر به حوزه شخصی، سرمایه گذاری تربیتی و فرهنگی است که بشکل تاریخی از آن غفلت نموده و آن را امری بدیهی پنداشته ایم. به گونه‌ای که هر فرد غیر صلاحیتداری می‌تواند در این حوزه حرف برای گفتن و اقدام برای اجرا داشته باشد (به آموزش و پرورش نگاه کنید. به صداوسیما نگاه کنید. به بودجه فرهنگی نگاه کنید).

* دو قطبی تعهد - تخصص: بدلیل واضح بودن، نیاز به توضیح ندارد. اما ریشه انواع سهمیه‌های دانشگاهی، استخدامی، انتصابات مدیریتی و. را در این طرز فکر جستجو کنید. این برداشت ناصحیح، ضرباتی به انقلاب زده که هیچ دشمنی نمی‌توانست بدان شدت ضربه بزند و نیازمند بازسازماندهی با قید فوریت است.

* کاهش نظارت بر هسته سخت با توجیه تقویت امنیت: هسته سخت هر حکومتی، یکی از الزامات پایداری کشور است. اما اگر نظارت بهینه بر آن نباشد، دچار سه آفت سلیقه گرایی، منفعت طلبی، نفوذ می‌شود و بتدریج تبدیل به عامل تضعیف نظام‌ها و دولت‌ها می‌گردد. طیفی از تحلیل گران معتقدند که وقت بازنگری در آرایش، تکالیف، شیوه فعالیت و تحفظات فعالیتی، ماموریت‌ها و انتظارات، از هسته سخت در گام دوم انقلاب رسیده است.

* کم اهمیتی به الگو‌های توسعه: با برداشت‌های نادرست و بعضا بدعت گونه از دین و کارکرد‌های آن، حدیث محوری و روایت گرایی را جانشین عقلانیت دینی نمودیم (بجای تاکید توامان بر کتاب، سنت، اجماع و عقل) و قدرت علم و جایگاه آن را انکار نمودیم. حتی غفلت‌ها آنقدر ادامه یافت که ترکیب علم با دین بعنوان رویکرد چهارم شناخت بشری در دنیا، دچار انحرافاتی و تقلیل گرایی‌هایی چند در کشورمان شده است. اهمیت این مهم به حدی است که رهبر، دستور به طراحی الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت و تمدن سازی اسلامی دادند.

* کم توجهی به فسادستیزی: با پیش فرض اینکه، هر که با ماست انسان سالمی است، فسادستیزی با توجیه گری مواجه گردید و جدی گرفته نشد. کشور بدلیل این غفلت از سه نوع فساد موردی، فساد سیستماتیک و فساد سلولی و فراگیر، متاسفانه بشدت در رنج است. موضوعی که بنظر می‌رسد حاکمیت بشکل خاص درصدد مقابله با آن در سال جدید است.

خلاصه کلام اینکه، ان شاالله در سال آینده، باید منتظر برخی جراحی‌های حاکمیتی جهت اصلاح امور بود. فرمایشات و کد‌های رئیس دفتر مقام معظم رهبری، گویای برخی نوید‌ها و خبر‌های خوب در این راستا است. مقابله با دشمن خارجی بدون نظر داشت به اصلاحات داخلی، چندان ثمربخش نیست. موضوع و موضعی که دشمنان خارجی به غلط از آن به ایران تضعیف شده، یاد می‌کنند در صورت نظر داشت به دشمن ستیزی همراه با تقویت داخلی، به فراموشی سپرده می‌شود.

پایگاه تحلیلی خبری شعار سال برگرفته از منابع گوناگون

اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۰:۵۱ - ۱۴۰۳/۱۲/۰۲
0
0
عالی
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین