بعد از آن امادر دهه 70، شرایط برای دانشآموزان پسر و دختری که در مقاطع راهنمایی و دبیرستان درس میخواندند و با پدیدهای به اسم بلوغ جنسی مواجه میشدند، بهتر شد. بچهها اطلاعات بیشتری درباره آناتومی بدن و چگونگی فعل و انفعالات هورمونی و در نهایت، بلوغ جنسی دریافت کردند و کمکم با استفاده از درسهایی که بیشتر جنبه شناختی و زیستی داشت، با ابعاد مختلف بلوغ جنسی آشنا شدند. (اگرچه لازم به توضیح نیست که کیفیت ارائه خدمات آموزشی در پایتخت با سایر نقاط یکسان نبود) درواقع، متوجه شدند که با این تغییرات هورمونی، دیگر «لکلکی در کار نیست» و تغییراتی که در نتیجه بلوغ جنسی اتفاق میافتد، میتواند در صورت رابطه با جنس مخالف، زمینه تولد یک کودک را ایجاد کند؛ تا اینجا همچنان پرسش و پاسخها مربوط به چرایی این تغییرات فیزیولوژیک و شناخت هرچه بیشتر از آناتومی بدن میشد.
این درحالی بود که مربیان آموزشی در مدارس ایران، بهدلیل برخی تابوهای آموزشی و فرهنگی، قید پاسخگویی به موارد جزئیتر را میزده و تلاش میکردند موضوع را منحصر به همان فعل و انفعالات جنسی و جسمی دوران بلوغ کنند اما با گستردهشدن دامنه نفوذ اینترنت و ورود حجم گستردهای از دادههای خام درباره مسائل جنسی، نگاه دانشآموزان به مقوله تغییر و تحولات جنسی و تبعات ناشی از این تغییر و تحولات تغییر کرد. تا اینکه در اواسط دهه 80، رشد و سرعت انتقال دادهها درباره تحولات جنسی و تنوع و گوناگونی انواع و اقسام روابط جنسی در دسترس افراد مختلفی قرار گرفت؛ مسئلهای که تا به امروز هم تداوم دارد.
بسیاری از دانشآموزان نسل جدید (متولدین دهه 80) با مفاهیم نو و تازهای آشنا شدند که تا پیشازاین نه در مدرسه و نه در خانه درباره آن صحبت نشده است. انتقال بیماریهای مقاربتی به وسیله تعدد روابط و رابطه جنسی محافظتنشده، خشونت و سوءاستفاده جنسی و مواردی از این دست، دانشآموزان را در وضعیتی قرار داده که میان دادههای دنیای مجازی با آنچه در دنیای واقعی مثل مدرسه و خانه میگذرد، دچار تعارض و دوگانگی و در نهایت، خودسانسوری شوند.
امروز دانشآموزانی که در مقاطع مختلف تحصیلی (بهخصوص مقاطع اول و دوم متوسطه) تحصیل میکنند از خود میپرسند چه نیازی است وقتی همه چیز را میدانیم، به سراغ معلم، پدر و مادر برویم و از آنها بپرسیم که سلامت و بهداشت جنسی یعنی چه؟!
**بچهای که سؤال جنسی نپرسه، بچه سالمیه
برای طرح این پرسش لازم بود سری به چند مدرسه بزنیم و ببینیم آیا دانشآموزان برای طرح پرسشهای جنسی خود به مشاوران یا مربیان بهداشت مدرسه سر میزنند. وارد یک مدرسه دخترانه در منطقه «3» کرج میشویم و سراغ مربی بهداشت یا مشاور مدرسه را میگیریم. موضوع را که مطرح میکنیم با لحنی که نشان از تابوبودن سؤال ماست، میگویند اصلا نمیتوانیم درباره این مسئله حرف بزنیم.
«راستش اداره بهمون گفته در این موارد، اگه بچهها سؤالی داشتن، جواب بدیم. یه مدت هم درباره ایدز یهسری اطلاعات بهشون دادیم ولی بچههای ما خیلی سالمن، خانم اصلا دنبال این چیزا نیستن! توی مناطقی که خانوادهها بازتر رفتار میکنن، این مسائل بیشتر وجود داره و بچهها بیشتر میرن دنبال این چیزا...». یکی از دانشآموزان همین مدرسه که برای استراحت به اتاق مربی بهداشت آمده است، بیرون در حرفهای متفاوتی به ما میزند. اسمش فرانک و کلاس دهم تجربی است.
او میگوید: «نه خانم اینجوری که خانم بهداشتمون میگه، نیست. پارسال یکی از بچهها توی دستشویی مدرسه سقط کرده بود، پدر و مادرش اومدن اینجا کلی داد و هوار کردن سر مدیر که ما بچمون رو به شما سپردیم و این حرفا. آخرشم اینا تقصیر رو میندازن گردن پدر و مادرها، اونها هم گردن اینها... بچههای خیلی چیزارو تو اینترنت میبینن. سر کلاس نمیگن یا نمیپرسن جلوی معلم که یه وقت فکر نکنن اینا مشکلی دارن.»
در پاسخ به این پرسشم که خودت فکر میکنی اینکه بچهها میبینند و میدانند به معنی آگاهبودن آنها نسبت به عواقب و خطرات احتمالیاش هست، میگوید: «راستش نه؛ مسئله که فقط رابطه جنسی نیست. مسئله اینه که باید این مسائل باز بشه که راحت رابطه برقرار نکنیم. غیر از این، خیلی از بچهها اصلا نمیدونن سوءاستفاده چیه. عکسشو میذاره توی تلگرام و اینستا، بعدش کلی هم خوشحال میشه وقتی تعداد دوستاش بیشتر میشن. توی یکی از جلسهها وقتی مادر یکی از بچهها به مدیرمون گفته بود چیکار کنم که این کار رو نکنه، از عکساش سوءاستفاده میکنن، گفته اینترنت خونه تو قطع کن. نذار بره پای لپتاپ و گوشی...؛ به نظر شما اینطوری اون بچه بیخیال میشه؟!»
**وقتی که سرمان را زیر برف کردهایم
مادر 45،46 سالهای نشسته، روبهروی مشاور مدرسه و با حالت مضطربی که ناشی از حضور ما در اتاق مشاوره است، شروع به صحبت میکند: «خانم فدائی، من که نمیدونم چهکار میکنه، از بعدازظهر که میاد خونه تا آخر شب، سرش یهسره توی این گوشیه یا داره از خودش عکس میگیره یا با دوستاش در حال چت کردنه. نمیدونم از این چیز میزا هم میبینه یا نه، ولی همین چند روز پیش، برگشت به دخترخالهش که داره طلاق میگیره، گفت اگه یه کم میرفتی کانالهای... تلگرام رو میدیدی، الان وضعیتت این نبود. دخترخالهش، 10 سال ازش بزرگتره؛ اونوقت این واسش نسخه میپیچه... .»
خانم مشاور میگوید: «خب اینها خاصیت سنشان است. زمان ما هم... .»
مادر دانشآموز صحبتش را قطع میکند: «نه خانم، زمان ما کی از این چیزا بود؟ من خودم همش تو این کانالها میچرخم میبینیم، چه خبره. یه جاهاییش اصلا مناسب بچهها نیست. بهتره شما بگین؛ منو باباش که نمیتونیم همهچیزو توضیح بدیم...»
مشاور، حرفش را ادامه میدهد: «این دیگه به ما مربوط نیست. ما فقط میتونیم به شکل استفاده از این ابزارها، جهت بدیم. اونم باید دستورالعملش از آموزشوپرورش بیاد. اینجوری بخوایم یه دفعه به بچه بگیم، بدتر میندازیمش تو این خطها... خیلیهاشون نمیدونن رابطه جنسی چیه... اگه بپرسن، خب بهشون میگیم ولی بچهها هیچی از ما نمیپرسن. حالا میدونن یا نه، دیگه اونش به ما مربوط نیست... .»
**شبکههای مجازی و گسترده شدن مفاهیم جنسی
آنچه در شبکههای اجتماعی اتفاق میافتد، اعجاببرانگیز است. تا همین چند سال پیش، کسی تصورش را نمیکرد، فروش ابزارآلات جنسی در ایران بهصورت زیرزمینی اتفاق بیفتد. حالا کانالهایی در شبکههای اجتماعی فعال هستند که تفاوتی نمیکند مخاطبشان چه کسی باشد. زن خانهدار، کارمند ساده یک ارگان دولتی، خانم مدیرعامل یک شرکت موادغذایی یا دختر و پسر دانشآموز مقطع متوسطه. وارد یکی از کانالها که میشوید با کامنتهایی از ایندست مواجه میشوید که مثلا این چیه گذاشتین؟ به چه دردی میخوره؟ اسباب بازیه یا چی؟! از بین این همه سؤال، یکی که عکس پروفایلش نشان میدهد، سن و سال زیادی ندارد، پرسیده است: «اینا رو تو فیلمای پورن استفاده میکنن؟» و بعد، بلافاصله فرد دیگری جواب داده است: «نه؛ اینها برای استفاده افراد معمولی که مشکلات جنسی دارند هم کاربرد دارد.»
با همان فرد کم سن و سالی که کامنت گذاشته است، وارد مکالمه میشویم. 14 ساله است و کلاس نهم متوسطه. میپرسیم: «قبلا هم چنین وسایلی را دیده بودی؟» میگوید: «نه؛ ولی از یکی از بچههای مدرسه شنیدم که تو فیلمهای پورن، از این وسایل استفاده میشه. یه بارم یکی از بچهها از یکی از معلمامون پرسید ولی اون جواب نداد. گفت همچین چیزایی، واسه آدماییه که مشکل اخلاقی دارن. آدمحسابی از این چیزا استفاده نمیکنه... راستش، منم فکر میکنم معلممون درست گفت. آخه مثلا که چی؟» میپرسم: «در مدرسه، درباره رابطه جنسی و سوءاستفاده جنسی هم با شما حرف میزنن؟»
میگوید: «آره؛ وقتایی که بعضی از فیلمهای سینمایی رو برامون تو وقتای بیکاری میذارن که مثلا به دختره تجاوز شده، بهمون میگن اگه بیشتر مراقب خودش بود، این اتفاق واسش نمیفتاد.» میگوید: «توی مدرسه با بچهها خیلی راجع به این چیزا حرف میزنیم ولی سر کلاس و جلوی معلم نه. بعضی وقتا مثلا یکی میپرسه، خانم پرده بکارت یعنی چی؟ بعد دو تا دیگه از بچهها جوابشو میدن... یعنی میخوام بگم، تعداد اونایی که هیچی نمیدونن، خیلی کمه. فقط دونستنشون بهدرد نمیخوره...» میپرسم: «چرا به درد نمیخوره؟» جواب میدهد: «هرچی که عکس و تصویر باشه، میبینن ولی خوندنی، چیزی نمیخونن. اینارو باید مدرسه بگه یا حداقل کتاب براش بذارن... .»
**ورود صحیح خانوادهها و سیستم آموزشی به مسائل جنسی
آشنایی با مسائل جنسی، معمولا مساوی با آگاه بودن از زیر و بم آن نیست. فقط زمانیکه تابوهای جنسی شکسته شود هم پدر و مادرها راحتتر درباره مسائل و بحرانهای درونی نوجوانان با آنها سخن میگویند و هم مدرسه، پرده حجب و حیا را پس میزند و با زبانِ آگاهیبخشی، جلوی عواقب خطرناک آسیبپذیرشدن دانشآموزان را میگیرد. آمار جرایم جنسی در میان بزرگسالان رو به افزایش است و مدتهاست محققان و کارشناسان مسائل اجتماعی و آموزشی بر این امر تأکید میکنند که میتوان با گنجاندن برنامهها آموزشی در راستای آگاهیبخشی به نوجوانان، گامهای مؤثری برداشت.
امروزه سرعت انتقال دادهها و اطلاعات جنسی از طریق شبکههای مجازی، به حدی است که ساختار آموزشی حتی در کشورهایی مثل آلمان و کشورهای حوزه اسکاندیناوی که صاحب برنامهریزی مدون در زمینه آموزش جنسی هستند، احساس خطر میکنند که شاید نتوانند به نحو مطلوبی به ارائه آموزشهایی مناسب بپردازند؛ در این میان، نظام آموزشی ایران، همچنان به حرکت کُند خود در زمینه آموزش جنسی در مدارس ادامه میدهد و این مسئله با توجه به رشد آمار بیماریها و مشکلات ناشی از اختلالات جنسی در جامعه، نوعی زنگ خطر است که نمیتوان از آن غافل شد.
با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا)، تاریخ انتشار: 1 دی 1395 ، کدخبر: 82354888 (5731959)، www.irna.ir