ایشان با توجه به مبانی ارزشی، نگاه سیستمی و اقتضائات کشور، راهبری امور را با یک نگاه راهبردی و ناظر به افق پیش روی کشور انجام میدهند. این راهبری هم معطوف به «وضع موجود» و هم ترسیمکننده «وضع مطلوب» و هم نشاندهنده «مسیر»ی است که میبایست از وضع موجود به وضع مطلوب برسیم.
اگرچه در طول سالهای پس از انقلاب با اجرای برنامههای توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی 5 ساله در بسیاری از عرصهها توفیقات قابل توجهی داشته ایم اما در حوزه اقتصاد باوجود گسترش عمران و آبادانی در سطح ملی، هنوز به اهداف مورد نظر که مهمترین آن پیشرفت و توسعه اقتصادی همهجانبه است نایل نشدهایم.
خواسته یا ناخواسته وابستگی شدید اقتصاد ایران به نفت در یک دوره طولانی مدت، واردات بالای کالاهای مصرفی و حمایت نکردن از تولیدات داخلی یک نقطه ضعف و آسیب جدی و تهدیدی علیه منافع ملی کشور است این امر یک نقطه ضعف و آسیب برای ما شده و متأسفانه دشمن هم با فهم این مسأله، از همین دریچه با اعمال تحریمهای اقتصادی فشار بر ملت را در دستور کار خود قرار داد.
بنابراین راه برون رفت از زیر فشار این نوع تهدیدات و مخاطرات تکرارپذیر تکیه بر داشتههای خود و ظرفیتهای فراوان و به کار نگرفته داخلی است.
هر تعریفی از اقتصاد مقاومتی داشته باشیم آنها در یک مفهوم اشتراک نظر دارند، ارتقای مقاومت، تابآوری و انعطاف پذیری اقتصاد یک کشور در برابر مخاطراتی که آن را تهدید میکند. اقتصاد مقاومتی یک اقتصاد ریاضتی و ایستا نیست بلکه یک اقتصاد منعطف و چابک است میبایست در برنامهریزیهای کلان توسعهای کشور الزامات اقتصاد مقاومتی در سرلوحه اقدامات قرار گیرد و امکان عدول از این الزامات و عدم اجرای آنها وجود نداشته باشد. اما این الزامات که تضمین کننده موفقیت در تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی است کدامند؟
1- اصلاح الگوی مصرف و مدیریت مصرف.
2- حمایت از تولید محصولات داخلی.
3- اجرای بیکم و کاست سیاستهای اصل 44 قانون اساسی و مردمی کردن اقتصاد.
4- تأمین مالی بنگاههای تولیدی کوچک و متوسط توسط بازار سرمایه و بازار پول به نحوی که منابع مالی لازم برای فعالیت بخش خصوصی فراهم شود.
5- استفاده از خدمات نخبگان و افراد برجسته وکارآمد که اثرگذاری آنها در تولید علم، هنر و فناوری کشور محسوس باشد.
6- استمرار سیاست کاهش و قطع وابستگی
به درآمد نفت و اتخاذ رویکرد
اقتصاد بدون نفت.
7- فرهنگسازی در خصوص اولویت تولید بر واردات و خرید کالاهای داخلی: توجه به تولیدات داخلی و استفاده از نیروی کار و سرمایه داخلی مهمترین مؤلفههای اقتصاد مقاومتی اند. ترجیح تولید بر واردات و ترجیح خرید کالای داخلی به وارداتی باید به یک فرهنگ مؤثر مصرف تبدیل شود و جامعه ایرانی شعار مصرف کالای ایرانی را با جان و دل باور کند.
8- شفافیت نظام اطلاعرسانی یکی از وجوه تقویت ساختار اقتصاد کشور است.
9- نظام گفتمانسازی و تبدیل اقتصاد مقاومتی به یک گفتمان رایج و یک مطالبه عمومی؛ برای داشتن یک اقتصاد مقاوم و منعطف در برابر تهدیدها و مخاطرات، لازم است ادبیات مقاومتی به ارزشهای فرهنگی و اقتصادی بین مردم بویژه جوانان تبدیل شود.
با اندكي اضافه و تلخيص برگرفته از روزنامه ايران، سال بيست و يكم، شماره 6015، دوشنبه 9 شهريور 1394، صفحه 5