پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۵۴۴۰۵
تاریخ انتشار : ۱۸ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۰:۲۹
یک فعال رسانه‌ای به مناسبت برگزاری مراسم نکوداشت آلبرت کوچویی، پیشسکوت رادیو، از ویژگی‌های حرفه‌ای و شخصتی او سخن گفت.

شعار سال: آیین نکوداشت آلبرت کوچویی به خاطر پنجاه سال فعالیت فرهنگی و هنری در عرصه‌های مطبوعات، هنرهای تجسمی، تئاتر، سینما، گزارشگری صدا پیشگی، به همراه رونمایی از مجموعه برنامه «گذری در تهران»، ۱۸ اسفندماه در سالن همایش‌های موزه ملی برگزار می‌شود.

به همین بهانه محمدباقر رضایی نویسنده و فعال رسانه‌ای دل نوشته‌ای اختصاصی در اختیار ما گذاشته و این پیشکسوت رادیو را با عنوان «این رادیویی خلف» چنین توصیف کرده است:

«آلبرت کوچویی، لعلی است که اگر گاهی خزف‌ها بازارش را می‌شکنند، او دوباره می‌درخشد، چون ذاتش زلال و بلوری است. همه آنها که فروتنی، اصالت و نجابت دارند اینطورند. کم رفیق‌اند، اما دوستدار فراوان دارند. ساده‌زیست و ساده رفتار، اما کمی خجالتی‌اند. با آن که کم‌حرف و گزیده‌گو هستند، خوش و بشی گرم دارند، اما اگر حرف بی‌ربط بشنوند بهانه می‌آورند و خداحافظی می‌کنند.

متعهد مطلق در انجام دادن کارهای حرفه‌ای‌اند. تمیز و مقرراتی عمل می‌کنند. نزدیک‌تر از دیگران به تفاهم و دورتر از دیگران به تخاصم هستند. صورتشان شهری، سیرتشان روستایی ست. بیگانه مطلق با اخم و پرخاشگری، نا آشنا با ادبیات سخیف و کلمات رکیک، جوان‌تر از سن شناسنامه‌ای و پیرتر از تجربه‌های ارزشمندشان هستند. از آنها که اگر خدا بخواهد صدسال را رد می‌کنند. به شدت خانواده دوستند. شوخی‌ها و وقارشان بجاست. نامرادی زیاد دیده‌اند و می‌بینند، اما عصبانیتشان را کسی نمی‌بیند. شاید گوشی همراهشان همراهشان نباشد، اما کودک درونشان همیشه با آنهاست. محتاط مطلق در مسائل ریسک‌پذیر و معتاد مطلق در کارهای فرهنگی و انسانی‌اند. غایب همیشگی در جمع‌ها و جنجال‌ها هستند. هرگز نصیحت نمی‌کنند، اما نصیحت می‌شنوند. اجازه می‌دهند هر کسی با مقتضیات سنش با آنها برخورد کند. به شدت مدرن اما به همان شدت سنتی‌اند. در ارتباط با غریبه و آشنا مهره مار دارند. جایگاه دلخواهشان نه آنقدر بالا، نه اینقدر پایین. معمولاً حقشان خورده شده، اما زبانشان برای گرفتن حق، قفل است. اگر به مراسم نکوداشتشان بیایند باید ببینی چه کسی پیششان ریش گرو گذاشته که آمده‌اند.

آلبرت کوچویی قدیمی‌ترین، هنوز هم بهترین، به روزترین و گرانترین نیروی رادیوست. من با این رادیویی خلف، بی‌نقاب و بی‌دروغ حدود پانزده سال سروکار داشته‌ام، مصاحبه مفصلی هم با او کرده‌ام (مثل راه رفتن روی تیغ) که انتشارات نگاه منتشر کرده و او را کاملاً می‌شناسند.»

کتاب «مثل راه‌رفتن روی تیغ»، دربردارنده گفتگوی محمّدباقر رضایی با آلبرت کوچویی است. موضوع محوری این گفت‌وگو درباره روزنامه‌نگاری و رسانه‌های ایرانی، قبل و بعد از انقلاب اسلامی است. کوچویی در این گفت‌وگو از خاطرات، تجربیات و نظریات خود در حوزه فرهنگی و رسانه و مطبوعات سخن گفته است.

در بخشی از این گفت‌وگو آلبرت کوچویی گفته است: «برای من همه لحظه‌های حضور در رادیو خاطره‌انگیز است. من پرپرزنان می‌آیم. باور کنید گاهی به بچه‌ها می‌گویم مثل یک پرنده می‌آیم و پشت میکروفن می‌نشینم و حس می‌کنم همه انرژی‌ام را به کار می‌برم. در واقع حس می‌کنم تمام وجودم در خدمت صداست و و اصلا احساس خستگی نمی‌کنم و تازه حس می‌کنم یک اثر هنری را به پایان رسانده‌ام. واقعیت این است که من با عشق شروع کردم، یعنی عاشقانه دلباخته این رسانه بودم. رادیو آغاز زندگی حرفه‌ای من بود و عاشقانه این رسانه را دوست دارم.اعتقادم این است کسانی که می‌خواهند وارد این حرفه بشوند، اول باید آن را دوست داشته باشند و مقاوم و صبور باشند. خود من پس از آمدن از ارومیه در اولین تست گویندگی رد شدم. البته به آنها همان زمان گفتم که من از این در می‌روم، ولی خیلی زود برمی‌گردم، چون این رسانه را خیلی دوست دارم. زمان زیادی نگذشت که گویندگی نریشن در یک برنامه تلویزیونی به من پیشنهاد شد. آن برنامه درباره هنرهای تجسمی بود .با شما زنده ام کتاب ،رادیو ،روزنامه ها و مجلات و در پایان ، تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم.»

آلبرت کوچویی متولد ۸ تیرماه ۱۳۲۲ در همدان است. ۴ ساله که بود با خانواده‌اش به آبادان رفت. پدرش در استخدام شرکت نفت بود، بنابراین تا گرفتن دیپلم در آبادان زندگی کرد. پس از دیپلم به استخدام رادیو ارومیه (رضائیه آن زمان) درآمد. پس از آن در تهران در رشته ادبیات و زبان انگلیسی مدرسه عالی پارس تحصیل و بعد چهار سال در دانشکده ترجمه کار کرد. تقریبا در فاصله یکی دو سال هر دو دانشکده را به پایان برد و بعد هم کار حرفه‌ای‌اش را آغاز کرد.

تهیه‌کنندگی و گویندگی برنامه‌های متعدد رادیویی، ترجمه‌ی کتاب «کنسرت ناتمام» (مجموعه‌ شعرهای فردریک گارسیا لورکا از انگلیسی به فارسی)، تالیف مجموعه‌ای از برنامه‌های رادیویی در قالب کتابی با عنوان «حرفی برای گفتن»، سردبیری چند نشریه فرهنگی، علمی و ورزشی، ترجمه کتاب «حماسه آشوری قاطینای پهلوان از آشوری به فارسی»، داستان خوانی و کتاب خوانی رمان ایرانی و خارجی، دوبله و صدا پیشگی برنامه های تلویزیون و مستند، نگارش مقالات متعدد در روزنامه ها و مجلات داخلی، تماشا، سینما و تئاتر، نگارش مقالات متعدد در روزنامه‌ها و مجلات خارجی همچون ایندیپندنت، گاردین و تایم، منتقد هنرهای تجسمی و نمایشی،مدرس گزارشگری و روزنامه‌نگاری، برنده جایزه‌ی اول جشنواره‌ی بین‌المللی صدا (۱۳۹۰ و ۱۳۹۱) در کارنامه‌ حرفه‌ای او دیده می‌شود.

با اندكي تلخيص و اضافات برگرفته از خبرگزاري ایسنا، تاریخ انتشار: 17 اسفند 1395، کد مطلب: 95121710942:www. isna.ir


اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین