پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۱۰۳۳
تاریخ انتشار : ۲۰ مهر ۱۳۹۴ - ۰۸:۴۶
هر گوشه منطقه لاشه‌ای افتاده، برخی لاشه‌ها تازه هستند و برخی رو به اضمحلال رفته و بو گرفته‌اند. هر از چند گاهی هم بز و بزغاله‌ای نحیف و لاغر و در حال جان دادن بدون اینکه توانی برای حرکت و فرار داشته باشد گوشه و کنار منطقه کز کرده، دیده می‌شود.
شعارسال:محیطبان با چشمانی مرطوب و صورتی آفتاب سوخته می‌گوید: «چه کنم که 27 سال با این زبان بسته‌ها در سرما و گرما سر کردم، به عشق‌شان با کمترین حقوق و درآمد زندگی کردم و حالا باید لاشه بی‌جان‌شان را جمع کنم و بسوزانم تا شاید جلو شیوع بیماری گرفته شودمی‌پرسم علت بیماری چیست؟ می‌گوید:«دام! پدر مناطق‌مان را دام و چرای غیر مجاز در آورده، نه چیزی از مرتع مانده نه گله‌های کل و بز، همه آنچه را که از چنگ شکارچیان در امان نگه داشته‌ایم، حضور دام به خطر انداخته است، چیزی از گیاهان دشت و کوهستان باقی نگذاشته‌اند و هرسال هم تعدادشان بیشتر می‌شود و حالا هم که بیماری طاعون نشخوار‌کننده‌ها را به حیات وحش منتقل کرده‌اند...»

نابودی حیات وحش ایران حکایت تلخی دارد. شکار غیر مجاز و تکه تکه شدن زیستگاه‌ها در سه دهه گذشته بیشتر جمعیت‌های جانوری کشور را تا ورطه نابودی کامل در برخی مناطق پیش برد و حالا چندسالی است که شیوع انواع بیماری‌ها، بلای جان همین اندک جمعیت‌های باقی مانده شده است. بر اساس آمار دفتر حیات وحش سازمان محیط زیست، در یک سال گذشته لاشه 936 کل و بز و قوچ و میش در مناطق تحت حفاظت سازمان یافت شده که علت آن بیماری طاعون نشخوار‌کنندگان عنوان شده است. 400 قوچ و میش در پارک ملی «بمو» در سال 93 و امسال نیز در چهار ماه گذشته حدود 536 لاشه کل و بز در مناطق حفاظت شده اراک، زنجان و طالقان جمع‌آوری شده است. احتمال شیوع بیماری به استان‌های همجوار در تهران و قزوین نیز وجود دارد اما مقصر کیست؟ مسئولان می‌گویند دام‌های آلوده و تردد این دام‌ها در مناطق تحت حفاظت، علت شیوع بیماری است. محیط زیست می‌گوید: دام‌ها واکسینه نمی‌شوند و پروانه چرای دام در مناطق حفاظت شده را هم سازمان جنگل‌ها صادر می‌کند و ما نیز توان مالی خرید پروانه‌های چرا و قرق کامل مناطق‌مان را نداریم. سازمان دامپزشکی می‌گوید: مؤسسه سرم‌سازی رازی توان تولید همه نیاز داخلی به واکسن طاعون نشخوارکنندگان را ندارد و برای خرید واکسن از خارج هم پول نداریم. سازمان جنگل‌ها و مراتع هم می‌گوید: «پروانه‌های چرای دام مربوط به سال‌های قبل است و بسیاری از دامداران نیز دارای حقوق عرفی هستند اما برای نظارت بر نحوه چرای دام و ممیزی پروانه‌های چرای دام هم بودجه کافی نداریم».

و اینچنین است که اندوخته‌های ژنی ارزشمند کشور اعم از گیاهی و جانوری، بتدریج از بین رفته و نابود می‌شوند، به همین سادگی!

* نخستین گزارش بیماری در حیات وحش

11 سال پیش، نخستین اپیدمی طاعون نشخوارکنندگان در بین حیات وحش ایران موسوم به ppr در مناطق حفاظت شده گزارش شد. تا آن زمان شیوع این بیماری در حیات وحش برخی کشورهای افریقایی بسیار شایع بود که با گذشت زمان با اقدامات پیشگیرانه مدیران حیات وحش در جلوگیری از تماس دام‌های اهلی با حیات وحش، شیوع این بیماری بتدریج کنترل و کم و کمتر شد. اما در ایران و عراق به دلیل گسترش چرای بی‌رویه دام، ppr در مدت زمان کمی بین جمعیت‌های وحشی نشخوارکنندگان شیوع یافت. در نتیجه شیوع این بیماری در پارک ملی کویر در سال 1383، بیش از 1500 لاشه کل و بز توسط مأموران گارد محیط زیست کشف و سوزانده شد. طاعون نزدیک به 75 درصد جمعیت را در این منطقه از بین برد، تا سال 1390 با وجود شایع شدن برخی دیگر از بیماری‌ها در بین حیات وحش، تلفات سنگین، دیگر گزارش نشد تا اینکه در اواخر تابستان این سال، در استان خراسان شمالی لاشه‌های قوچ و میش اوریال بتدریج در منطقه حفاظت شده و پارک ملی ساریگل مشاهده و گزارش شدند. با گذشت زمان لاشه‌ها بیشتر و نهایتاً علت تلفات طاعون نشخوارکنندگان اعلام شد. بیماری بیش از 700 قوچ و میش را در این منطقه از پا‌درآورد که البته مدیرکل دفتر حیات وحش سازمان می‌گوید: «این 700 تا فقط لاشه‌هایی بودند که ما کشف کردیم و می‌تواند تعداد تلفات بیشتر از این باشد.» سال گذشته نیز 400 قوچ و میش در پارک ملی بمو در یک قدمی شیراز در اثر طاعون جان باختند و امسال 536 کل و بز. مجید خرازیان مقدم، مدیرکل دفتر تنوع زیستی و حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست در گفت‌و‌گو با «ایران» می‌افزاید: از نیمه خرداد تاکنون 410 لاشه کل و بز در منطقه حفاظت شده هفتاد قله اراک، 43 لاشه در غرب شهرستان طالقان در البرز و 83 لاشه هم در منطقه شکار ممنوع خرمنه سر طارم در زنجان یافت شده که در اثر بیماری طاعون نشخوارکنندگان تلف شده‌اند.

این مقام مسئول در توضیح این بیماری می‌گوید: بیماری ppr یک بیماری ویروسی است که قابلیت انتقال از نشخوارکنندگان کوچک اهلی به وحشی و بالعکس را دارد، ولی در کشور ما عمدتاً از گوسفند و بز اهلی به گونه‌های وحشی منتقل شده و تاکنون بیشتر جمعیت‌های کل و بز را درگیر کرده است. اما با‌وجود تلفات زیاد در سال‌جاری باید بگویم اگر همکاری‌های لازم بین سازمان حفاظت محیط زیست و دامپزشکی و ادارات استانی صورت نمی‌گرفت تلفات خیلی بیشتر از این می‌شد.

به گفته او «بر اساس گزارش‌های تأیید نشده در اطراف شهرستان فیروزکوه این بیماری در دام‌های اهلی هم مشاهده شده است» در استان قزوین هم دو رأس تلفات در دام اهلی گزارش شده که البته بیماری هنوز تأیید نشده است و چون این استان هم‌مرز با زنجان و البرز است باید مراقبت‌ها و اقدامات پیشگیرانه صورت پذیرد. در فارس هم در منطقه بوانات ابتلای یک بزغاله وحشی به طاعون تأیید شد ولی لاشه دیگری هنوز مشاهده نشده است.

خرازیان مقدم در پاسخ به اینکه چرا در سال‌های اخیر ناگهان شیوع این بیماری بیشتر شده است، می‌گوید: اینکه چرا قبلاً این بیماری به چشم نمی‌آمد، باید بگویم بر اساس اظهارات مسئولان سازمان دامپزشکی در سال‌های گذشته یک برنامه ریشه کنی برای بیماری طاعون گاوی وجود داشته است. واکسن این بیماری بعد از تزریق به دام‌های اهلی به صورت خود به خود علیه طاعون نشخوار‌کنندگان هم ایمنی نسبی ایجاد می‌کرد اما الان چند سالی است که بیماری طاعون گاوی در کشور ریشه کن شده و دیگر سازمان دامپزشکی نمی‌تواند واکسن طاعون گاوی را استفاده کند. بنابراین طاعون نشخوار‌کنندگان با دامنه گسترش بیشتری خودش را نشان داده است.

او می‌افزاید: خیلی‌ها سازمان را متهم به کم کاری می‌کنند در حالی که سازمان حفاظت محیط زیست در این قضیه هیچ تقصیری ندارد، چرا که شرط مقابله با این بیماری این است که تمامی دام‌های اهلی سبک علیه ppr باید واکسینه شوند ولی سازمان دامپزشکی واکسن به مقدار کافی ندارد. حالا این واکسن بنا به هر دلیلی - که باید از سازمان دامپزشکی بپرسید- از خارج وارد نمی‌شود و ظرفیت تولید داخلی‌اش هم ظرفیت محدودی است. بنابراین چون واکسن ندارند تا در زمان لازم و به تعداد لازم، دام‌ها را واکسینه کنند برنامه واکسیناسیون هدفمند را در پیش گرفته‌اند. یعنی چطور؟ اینکه صبر می‌کنند هر جا کانون بیماری در دام اهلی دیده شد اقدام به واکسیناسیون می‌کنند. حالا این چه ایرادی دارد؟ خب اگر کانون بیماری در مجاورت حیات وحش باشد تا اینها بخواهند اقدام کنند بخشی از حیات وحش ما از بین می‌رود. مدیرکل دفتر حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست در تشریح راه‌های مقابله با این بیماری می‌گوید: مقابله با بیماری از دو راه امکان پذیر است؛نخست واکسیناسیون تمامی دام‌های سبک و دیگری خروج دام از مناطق تحت حفاظت سازمان محیط زیست که در مورد اول کمبود واکسن را عنوان می‌کنند.

* درخواست ابتکار از حجتی اجرایی نشده است

رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در 4 مرداد ماه سال‌جاری در نامه‌ای به وزیر جهاد کشاورزی با اعلام مناطق حائز اهمیت محیط زیست خواستار واکسیناسیون دام‌های کوچک در حاشیه مناطق حفاظت شده این استان‌ها شد. ابتکار در این نامه خاطرنشان کرد: حدود 70 درصد جمعیت قوچ و میش، کل و بز و آهو و جبیر کشور در 10 استان خراسان شمالی، رضوی، فارس، یزد، کرمان، سمنان، مرکزی، زنجان، اصفهان و چهارمحال و بختیاری است که ضروری است واکسیناسیون دام‌ها با اولویت این مناطق در پیرامون زیستگاه‌های حیات وحش صورت پذیرد تا آسیب کمتری در اثر شیوع احتمالی به حیات وحش وارد شود. مدیرکل دفتر حیات وحش سازمان می‌گوید: سازمان دامپزشکی در پاسخ این نامه از ما خواست به جای معرفی استان‌ها، با توجه به محدودیت واکسن، مناطق اولویت دار را به آنها معرفی کنیم که ما نیز بر اساس سه شاخص جمعیت وحوش، میزان تعارض حیات وحش با دام و سابقه بیماری ppr در منطقه، مناطق دارای اولویت را تعیین و با ارسال نامه‌ای دیگر که به امضای ریاست سازمان رسیده به وزیر جهاد کشاورزی مجدداً اعلام کردیم.

او می‌گوید: من از سازمان دامپزشکی تشکر می‌کنم، چون در سه استانی که بیماری گزارش شده سازمان دامپزشکی نسبت به واکسیناسیون دام‌های اهلی مجاور مناطق حفاظت شده اقدام کرده است، مثلاً در استان البرز تا الان 5000 رأس گوسفند و بز واکسینه شده‌اند. اما خواهش ما این است که سازمان دامپزشکی نگذارد بیماری بدواً اعلام شود، بعد واکسیناسیون را انجام دهد. حالا که ما هم مناطق‌مان را اولویت‌بندی کرده‌ایم قبل از اینکه بیماری گزارش شود واکسیناسیون را شروع کنند که این کار هنوز صورت نگرفته است. ما می‌گوییم اقدام باید پیشگیرانه باشد. ضمن اهمیتی که برای دام اهلی قائل هستم اما قیمت هر گوسفند یا بز نهایتاً 500 هزار تومان است در حالی که وقتی ظرف سه ماه 410 تا کل و بز فقط در یک منطقه تلف می‌شود یعنی زحمت 20 سال سازمان حفاظت محیط زیست از بین رفته است و جمعیت دچار مشکل اساسی شده است. ما این همه زحمت می‌کشیم و برای گونه هایمان برنامه عمل تهیه می‌کنیم. حفاظت و تحقیقات می‌کنیم و بعد یک مرتبه این‌طوری جمعیت نابود می‌شود. به همین دلیل انجام ندادن واکسیناسیون بموقع دام در مجاورت مناطق حفاظت شده یکی از مشکلات اصلی ماست.

* دامپزشکی بودجه خرید واکسن ندارد

دکتر داریوش جهان پیما، مدیرکل دفتر بهداشت و بیماری‌های دامی سازمان دامپزشکی نیز در گفت‌و‌گو با «ایران» می‌گوید: در حال حاضر در قالب طرح کنترل ملی طاعون نشخوارکنندگان کانون‌های پرخطر بیماری را شناسایی کرده‌ و اعلام کرده‌ایم نیاز سالانه‌مان به واکسن 26 میلیون دوز است، اما مؤسسه سرم‌سازی رازی می‌گوید توان تولید 15 میلیون دوز واکسن را دارد بنابراین قراردادی را برای خرید 15 میلیون واکسن ppr امضا کردیم که در عمل 7 میلیون واکسن در اختیار ما گذاشته اندکه از این میزان نیز فقط 3 میلیون دوز در زمان لازم یعنی قبل از شروع فصل کوچ به دست ما رسیده است. با این حال با همین سه میلیون واکسن موفق شدیم حدود 60 درصد کانون‌های بیماری را درسال 94 بموقع کنترل کنیم و دام‌ها را زیر پوشش واکسیناسیون ببریم.

او در پاسخ به اینکه چرا خواسته سازمان حفاظت محیط زیست را تأمین نمی‌کنند، می‌گوید: ما محدودیت واکسن داریم. بنابراین هر کجا گزارش شود که بیماری دیده شده و اگر مورد تأیید قرار گیرد نسبت به واکسیناسیون دام‌های آن منطقه اقدام می‌کنیم. ضمن اینکه بر اساس مطالعاتی که انجام داده‌ایم می‌دانیم مناطق پرخطر کجاها هستند و مثلاً کدام قبیله از عشایر در کدام مسیرها می‌توانند مسأله ساز باشند، لذا نسبت به واکسیناسیون دام هایشان اقدام می‌کنیم. اگر همین اقدامات را هم انجام نمی‌دادیم به دلیل حرکت دام‌ها در مسیرها و مناطق مختلف امروز می‌بایست وضعیت به مراتب بدتر می‌بود. اگرچه من نیز کاملاً بر ضرورت حفظ گونه‌های وحشی جانوری آگاه هستم و می‌دانم که ارزش ژنتیکی این گونه‌ها به هیچ وجه با دام اهلی قابل مقایسه نیست اما توجه داشته باشید حتی اگر فرض را بر این بگذاریم که 15 میلیون واکسن مورد نیاز سازمان دامپزشکی از طریق داخل تأمین شود باز هم 11 میلیون واکسن دیگر کم داریم که باید از خارج خریداری شود ولی بودجه لازم برای این کار را که حدود 6 میلیارد تومان در سال است نداریم.

* تداوم حضور دام در مناطق حفاظت شده

مدیرکل دفتر حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست می‌گوید: مشکل دوم ما خارج نشدن دام‌های اهلی از مناطق تحت مدیریت است که می‌بایست با محوریت ادارات کل منابع طبیعی استان صورت بگیرد اما من بیش از 20 سال است که می‌بینم دفتر زیستگاه‌های سازمان دارد تلاش می‌کند ولی واقعیت این است که زور سازمان نمی‌رسد. برخی دامداران پروانه تعلیف و حقوق عرفی هم دارند که اگر بخواهیم دام‌شان از منطقه بیرون رود باید حق و حقوق‌شان را پرداخت کنیم که امکان پذیر نیست. با این حال حدود دو ماه قبل ما یک نامه‌ای به ادارات کل استانی‌مان ارسال و ابلاغ کردیم که محیط زیست استان با همکاری اداره کل منابع طبیعی استان پروانه‌های تعلیف را ممیزی کنند چون برخی از این پروانه‌ها سال‌هاست منقضی شده‌اند حتی خبرهای غیر تأیید شده‌ای داریم که طرف اصلاً دامی ندارد و پروانه‌اش را می‌فروشد و دیگری با چند برابر ظرفیت موجود در پروانه، دامش را وارد مرتع می‌کند.

حسن نیک‌نژاد، معاون دفتر فنی مرتع در سازمان جنگل‌ها و مراتع کشور نیز در گفت‌و‌گو با «ایران» درباره خارج نشدن دام از مناطق می‌گوید: بر اساس تبصره ماده 3 قانون حفاظت و بهره‌برداری از جنگل‌ها و مراتع کشور هرگونه بهره‌برداری از منابع طبیعی مستلزم ارائه طرح است اما چرای دام از این قاعده مستثنی شده بود که ما این موضوع را ذیل طرح‌های مرتعداری قرار دادیم تا کنترل بر چرای دام بیشتر شود. یعنی دامدار می‌بایست علاوه بر چرای دام نسبت به احیا و حفاظت از مرتع هم اقدام کند که به دلیل محدودیت بودجه از سال 1346 تاکنون تنها موفق شدیم 32 میلیون هکتار از مراتع کشور را زیر پوشش طرح‌های مرتعداری ببریم که در این مناطق بعد از تهیه طرح، پروانه‌های چرای دام که سال‌ها قبل به شکل سنتی صادر شده بود ابطال می‌شود اما سطح کل مراتع کشور حدود 8/ 84 میلیون هکتار است که هنوز بسیاری از آن فاقد طرح و برنامه است. او در مورد چرای دام در مناطق تحت حفاظت محیط زیست می‌گوید: تفاهمنامه‌ای با سازمان محیط زیست از سال‌ها قبل داریم که مطابق با ماده 4 قانون حفاظت و بهسازی محیط زیست اگر آنها می‌خواهند دامی در مناطق‌شان نباشد با توجه به اینکه برخی دامداران دارای حقوق عرفی هستند باید حق و حقوق این دامداران را بدهند تا آنها از مناطق‌شان خارج شوند که محیط زیست توان خرید این پروانه‌ها را ندارد.

وی می‌افزاید: اجرای عملیات مرتعداری و نظارت بر چرای دام در هر هکتار از مراتع کشور نیازمند 1500 تومان هزینه است که با احتساب 8/ 84 میلیون هکتار مراتع کشور، به بودجه‌ای معادل 126 میلیارد تومان در هر سال نیاز داریم اما با اعتباری که دولت به ما می‌دهد در بهترین حالت ممکن تاکنون توانسته‌ایم فقط در 12 میلیون هکتار از عرصه‌های مرتعی کشور نظارت و پایش چرای دام داشته باشیم و طبیعی است که امکان برخورد با چرای غیر مجاز در همه مراتع وجود ندارد،چراکه بودجه دفتر فنی مرتع در سال 93 حدود 7 میلیارد تومان بوده که فقط 3 میلیارد تومان پرداخت شد. با این حال از این مبلغ حدود 50 درصد برای نظارت بر چرای دام هزینه کردیم. در حالی که اگر این سه میلیارد تومان را به وزارت راه بدهند شاید فقط بتواند یک کیلومتر راه بسازد ولی ما با همین رقم ناچیز هم یک هفتم مراتع کشور را مدیریت می‌کنیم. از این‌رو لازم است در مورد مناطق تحت حفاظت محیط زیست، آنها نیز با ما همکاری کنند تا با توان بیشتری بتوانیم با چرای غیر مجاز و حضور دام بیش از حد ظرفیت در مناطق برخورد کنیم، چرا که این امر وظیفه سازمان جنگل‌هاست و سازمان محیط زیست نمی‌تواند به تنهایی با چرای غیر مجاز دام در مناطقش برخورد کند اما می‌تواند با ما همکاری کند و ما استقبال می‌کنیم.

به گفته او، در حال حاضر بر اساس میزان بارش سالانه، ظرفیت مراتع کشور حدود 37 میلیون واحد دامی است، این 37 میلیون واحد دامی متناسب با توان تولید علوفه مراتع که حدود 7/ 10 میلیون تن در سال است تعیین شده است. اما در عمل 78 میلیون دام در مراتع ایران در حال چرا هستند که 41 میلیون واحد غیر مجاز هستند. به همین دلیل در حال حاضر تنها 4/7 درصد مراتع کشور در زمره مراتع درجه یک با پوشش متراکم قراردارند و خشکسالی، بحران مدیریت منابع آب و چرای بی‌رویه دام وضعیت نامطلوبی را در سطح مراتع کشور ایجاد کرده، به طوری که حدود 67 درصد مراتع کشور با وسعتی بالغ بر 56 میلیون هکتار در زمره مراتع درجه 3 یا کم تراکم قرار داشته و 7/26 درصد نیز در زمره مراتع نیمه متراکم هستند. به گفته او در حال حاضر مشکل سازمان جنگل‌ها بحث خروج دام از مراتع نیست، بلکه مشکل اصلی در زمان ورود دام به مراتع است که متأسفانه دو ماه جلوتر از خرداد ماه دام‌ها را به مراتع وارد می‌کنند و این امر به زادآوری گیاهان مرتعی آسیب‌های زیادی وارد و خشکسالی نیز این موضوع را تشدید کرده است.

* تشکیل کارگروه ملی مقابله با بیماری‌های حیات وحش

به گفته مدیرکل دفتر حیات وحش سازمان، هفته آینده کارگروه ملی مقابله با بیماری‌های حیات وحش با محوریت، بیماری طاعون نشخوارکنندگان با حضور وزیر جهاد کشاورزی، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، وزیر کشور، رئیس کمیسیون کشاورزی و منابع طبیعی مجلس، رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور و تمامی سازمان‌های ذیربط درباره این موضوع در سازمان حفاظت محیط زیست تشکیل جلسه می‌دهند. هدف این کارگروه تدوین استراتژی پیشگیری، کنترل و مقابله با بیماری ppr در حیات وحش و مشخص شدن وظایف تمامی دستگاه‌های ذیربط است.

* بیماری، مهمترین علت تلفات حیات وحش در کشور

به گفته مدیرکل دفتر حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست در حال حاضر مرگ و میر ناشی از بیماری‌ مهمترین عامل تلفات نشخوارکنندگان در مناطق به شمار می‌رود. خرازی مقدم می‌گوید: « از سال 1386 آمار تلفات ناشی از تصادف جاده‌ای و شکار غیر مجاز در پستانداران بزرگ جثه 1490 تا بوده که شامل گوشتخواران و علفخواران می‌شود اما در مورد بیماری‌ها ببینید در همین 4 ماهه حدود 536 رأس تلفات داشتیم».

طاعون نشخوارکنندگان، میازیس و تب برفکی از مهمترین بیماری‌های حیات وحش در کشور محسوب می‌شوند که دو مورد اول تلفات گسترده‌ای در یک دهه اخیر به جا گذاشته است.در نتیجه این دو بیماری از سال 1383 تاکنون، بالغ بر 3250 کل و بز، قوچ و میش و گوزن زرد تلف شده‌اند که در نتیجه بیماری میازیس در سایت تکثیر در اسارت گوزن زرد در منطقه حفاظت شده دز و کرخه در سال 1392 نزدیک به
70 گوزن جان باختند.

مدیرکل دفتر حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست می‌گوید: ما از سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی درخواست کرده‌ایم با توجه به اهمیت حیات وحش کشور، اعتبارات لازم برای تأمین واکسن طاعون نشخوارکنندگان را به سازمان دامپزشکی بدهد و سازمان حفاظت محیط زیست نیز برای اعمال مدیریت بهتر بر مناطق بحرانی برنامه‌ای در این خصوص تهیه کرده که نیازمند سه میلیارد تومان بودجه است امیدواریم سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی در اختیار سازمان قرار دهد.

او تأکید می‌کند: در کشور حدود 25 میلیون هکتار مناطق تحت حفاظت داریم در حالی که کل محیطبانان ما 2600 نفر هستند یعنی به ازای هر 10 هزار هکتار یک محیطبان داریم که این فاجعه است. پس اگر می‌خواهیم حفاظت درست واصولی داشته باشیم یا باید حفاظت هوشمند را شروع کنیم یا نیروهای‌مان را افزایش دهیم، در غیر این صورت به ازای هر 10 هزار هکتار یک محیطبان، واقعاً یک دکور و ویترین است و حفاظت اصلاً امکان پذیر نیست. اگر بخواهیم حفاظت را زیاد کنیم یا باید نیروها را زیاد کنیم یا از نیروهای موجود کار بیشتری بگیریم. کار زیادتر هم یعنی انرژی بیشتر، سوخت خودرو بیشتر، وسایل نقلیه بیشتر؛ بنابراین بحث فقط این بیماری نیست. بیماری نهایتاً دو هفته دیگر کنترل می‌شود. بحث ما مجموعه بیماری هاست که در نتیجه خشکسالی و تردد بیش از حد دام در مناطق مرتباً به حیات وحش انتقال می‌یابند. بنابراین باید یک‌بار برای همیشه فکری به حال دام در مناطق حفاظت شده شود.

با اندكي اضافه و تلخيص برگرفته از روزنامه ايران، سال بيست و يكم، شماره 6036 ، شنبه 4 مهر 1394، صفحه 18

اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین