زنگ خطر برای اقتصاد ایران از جاهای گوناگون و از سوی افراد مختلف و از طرف فعالان متفاوت اقتصادی به صدا در آمده است و به نظر می رسد آژیرهای پرشمار به صدا درآمده بی حسی ایجادکرده است و گوش ها نمی شنوند یا آن را به مغز نمی رسانند یا حتی مغز نیز از شدت پرشماری صداها نسبت به آن بی حس شده و نمی تواند فرمان صادرکند.
شعار سال: تازه ترین اعلام خطر در این باره وضعیت تاسف بار سرمایه گذاری در ایران است . این زنگ خطر با مراجعه به ارقام خاموش و لب فروبسته در گزارش های بانک مرکزی جاخوش کرده اند و تنها باچشم های مسلح و انگیزه های کارشناسی از این اوراق بیرون کشیده می شوند. این کاری است که کارشناسان معاونت اقتصادی اتاق تهران انجام داده و با کنارهم قرار دادن ارقام مربوط به سرمایه گذاری به آن رسیده اند .این ارقام که بخش هایی از آن را رییس اتاق تهران در برابر معاون اقتصادی رییس جمهور بیان کرد که در ادامه به آن اشاره می شود اگر در کنار سخنان مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری تامین اجتماعی قراردهیم به پهنا و ژرفای ترژدی سرمایه گذاری پی می بریم.
محمدرضا لطفی با اشاره به آمادگی شستا برای فروش بخش عمدهای از کارخانهها و واحدهای این مجموعه، گفت: بهرغم آنکه طی چندین نوبت، عرضه و فروش سهام بنگاههای شستا اطلاعرسانی شد، اما اقبالی از سوی خریداران صورت نگرفته است و به نظر میرسد که دولت باید مشوقهایی از جمله در زمینه تسهیلات و مشوقهای مالیاتی برای جذب خریدار ارائه دهد.به عبارت دیگر این مقام بلند پایه بزرگترین نهاد دارای ثروت ایران که مالک شمار بزرگی از واحدهای پتروشیمی ، سیمان ،حمل ونقل و ...است با صراحت از مرگ خاموش میل به سرمایه گذاری درایران خبرمی دهد. چرا چنین اتفاق دهشتناکی هیچکس را نمی ترساندو چرا به این جا رسیده ایم؟
یک دلیل اصلی این است که مجادله های سیاسی برسرکسب قدرت میان احزاب و جناح ها و نهادهای قانونی با روش حذف و سرکوب ذهنی و عملی رقیب امید به چشم انداز روشن را برای سرمایه گذاران ناروشن و مبهم کرده است و هیچ سرمایه داری حاضر نیست اقدام به توسعه کارش کند. یک دلیل دیگر می تواند این باشد که سرمایه ای در سرزمین پهناور ایران نمانده است که به سوی سرمایه گذاری سوق داده شود.
از سوی دیگر وشوربختانه باید گفت روش مبارزه برای کسب قدرت سیاسی در داخل و گره خوردن سیاست خارجی ایران در مواجهه با واقعیت های امروز جهان راه ورود سرمایه های خارجی را نیز مسدود کرده است. آمارهای ارایه شده از سوی بانک مرکزی نشان می دهد بدبختانه سهم تشکیل سرمایه ثابت ناخالص در رشد سرمایه اقتصادی ایران در سال 1395 با سقوط منفی 17درصدی مواجه شده است. پس از انقلاب گر چه در طول این سالها تولید ناخالص کشور نزدیک دو برابر شده است ولی تشکیل سرمایه بخش خصوصی از سال 1355 تا سال 1392 تقریبا ثابت بوده است. در سال 1355 شاهد 15 هزار میلیارد تومان حجم سرمایهگذاری ماشینآلات در بخش خصوصی بودیم که این عدد در سال 1392 هم تقریبا همان مقدار است و تغییر نکرده که این جای اشکال دارد در صورتی که جمعیت ایران در سال 1356 را 35 میلیون و درسال 1392 را 75 میلیون فرض کنیم با یک محاسبه ساده می شود فهمید که سرانه سرمایه گذاری در سال 1392 کمتر از نصف سرمایه گذاری سال 1356 است. آمارهای ارایه شده از سوی بانک مرکزی همچنین نشان می دهد بهره وری سرمایه نیز در ده سال اخیر در سرازیری افتاده است و رشد موجودی سرمایه در حوزه ماشین الات دربخش های حمل و نقل ، دربخش ساختمان ، در بخش صنعت ومعدن روندی کاهنده را تجربه کرده است. آیا با این وضعیت می توان به رشدهای 8درصدی و حتی5درصدی رسید و اشتغال پایدار ایجادکرد؟ این اتفاق نمی افتد و نمی توان با دست خالی به نبرد با واقعیت های سرسخت دردرون مرزهای ملی و منطقه ای و جهانی رفت. باید زیربنای کشور به لحاظ تولید مستحکم باشد یا اینکه مناسبات با دنیا سهل و ساده باشد تا بتوانیم از روزهای غم انگیز عبور کنیم.
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت خبری ساعت 24، تاریخ انتشار 27 بهمن 96، کد مطلب: 332668، www.saat24.news