شعار سال: چند روز پیش رئیسجمهوری در بیستونهمین جشنواره ملی قدردانی از کارگران اعلام کرد در سال 96 دولت موفق شده است 800 هزار شغل خالص ایجاد کند. این در حالی است که در اسفند گذشته رئیس سازمان برنامه و بودجه اعلام کرده بود در چهارسال گذشته دومیلیون شغل ایجاد شده است و این یعنی سالی 500 هزار شغل. طی سال 96 نیز هر از چند گاهی دولتمردان آمارهایی از این دست را منتشر میکردند؛ مانند ایجاد 1.5 میلیون شغل در نیمه سال 96 از جانب جهانگیری، ایجاد دومیلیون شغل در فضای مجازی از طرف رئیسجمهوری و... . برای بررسی این آمارها به سراغ محمود جامساز، دکتری اقتصاد از دانشگاه کالیفرنیا رفتهایم و بهطور کل وضعیت اشتغال و برخی مسائل اقتصاد کشور را بررسی کردهایم. جامساز معتقد است: «800 هزار شغل خالص در برابر این همه بیکاریای که ما داریم چند درصد است؟ ما در آینده و سه سال آینده با حدود 6 میلیون بیکار مواجه خواهیم شد. دولت چه برنامهای برای بیکاران دارد؟ اشتغال مستلزم ایجاد بسترهای لازمی است که براساس ضرورتها آماده شده باشند تا نیروی کار را جذب کنند.» در ادامه این گفتوگو را از نظر میگذرانیم.
هر از چندگاهی آمارهایی از سوی دولت در زمینه اشتغالزایی اعلام میشود که تا مدتها محل بحث و مناقشه کارشناسان قرار میگیرد. شما این آمارها را باورپذیر میدانید؟
من زیاد به این آمارها باور ندارم. این آمارها گاهی با واقعیتهای اقتصادی ایران همخوانی ندارد. گاهی نیز اصولا کسانی که آمار را اعلام میکنند درک ضعیفی از عدد و رقم دارند. مثلا تعداد افراد زیر خط فقر را بین 20 تا 30 میلیون نفر اعلام میکنند؛ این فاصله 10 میلیون نفری جای سوال بسیاری باقی میگذارد. چگونه یک آمارگر، آمار را با چنین فاصلهای محاسبه کرده است؟ این نشان میدهد که یا درک درستی از آمار وجود ندارد یا اصولا آمارها بر پایه و اساس درستی محاسبه نمیشوند. از طرف دیگر آمار را هرجوری میشود محاسبه کرد، ولی آیا مردم تورم یکرقمی را احساس میکنند؟ سبد معیشتی مردم چقدر افزایش قیمت داشته؟ مردم از خرید بسیاری از مایحتاجشان که دوسال پیش میتوانستند بخرند، صرفنظر میکنند. به دلیل اینکه قدرت خریدشان کاهش یافته است. از طرفی ارزش پول ملی نیز پایین آمده است.
از این آمار که بگذریم، معضل بیکاری و روند حل آن را چگونه ارزیابی میکنید؟
در حال حاضر یکی از معضلات اصلی کشورمان بیکاری است. آقای روحانی قول دادند مساله اشتغال را با اشتغال فراگیر حل کنند. اشتغال فراگیر یعنی هرچقدر بیکار داریم سر کار بروند. آیا اقتصاد کشور در حال حاضر این ظرفیت را دارد که همه نیروهای آماده به کار را جذب کند؟ فعلا مجموعه دولت با اشباع نیروی انسانی روبهرو است. یعنی اگر حجم زیادی از این نیروی انسانی را بیرون کنند باور کنید نهتنها کارهای جاری دیوانسالاری با اختلال مواجه نمیشود بلکه بهرهوری هم بالا میرود. اشباع نیروی کار باعث افزایش هزینهها و کاهش بهرهوری میشود. بودجه عمومی کشور 368 هزار میلیارد تومان است. حدود 204 هزار میلیارد تومان هزینه پرداخت حقوق دیوانسالاری و بازنشستگان دولتی است؛ 60 هزار میلیارد تومان نیز بودجه عمرانی است؛ 104 هزار میلیارد تومان میماند. از این مقدار بودجه وزارتخانهها و نهادهای غیردولتی باید پرداخت شود. یکی از نهادهای غیردولتی بودجه 600 میلیارد تومانی دارد یا یکی دیگر 350 میلیارد بودجه دریافت میکند. نتیجه آن میشود که در سال جاری کسری بودجه وحشتناکی رخ خواهد داد در حالی که برای ایجاد شغل، سرمایهگذاری داخلی و خارجی نیاز داریم.
در چند سالی که دولت آقای روحانی بر سر کار است، اقدامات دولت در رفع مسائل تولید و ایجاد اشتغال را چگونه میبینید؟
وزارت امور خارجه کوشش بسیاری در بهسرانجام رساندن برجام انجام داد. نیروی ما از نظر سیاسی و اقتصادی بسیار تحلیل رفت تا توانستیم در به سرانجام رساندن برجام موفق شویم. موفقیت این مساله انتظارات بسیار زیادی را بین اقشار جامعه به وجود آورد. انتظار میرفت وضعیت اقتصادی کشور با توجه به رفع تحریمها بهتر شود؛ اما با کمال تاسف مشاهده میکنیم نهتنها وضعیت بهتر نشده بلکه اصولا هیچ آثار بهبودی در وضع اقتصادی از جانب برجام ملاحظه نمیکنیم. در سه سال گذشته تحریمهای شدید اقتصادی رخ داده است. این نشان میدهد مقدار زیادی مشکلات اقتصادی ما به مشکلات سیاسی گره خورده است. البته اقتصاد دولتی همیشه متاثر از سیاست بوده و این دو از همدیگر جداناپذیراست. بهطور کلی بانکهای بینالمللی که همه تحت نفوذ آمریکا هستند، با ما ارتباط بانکی برقرار نمیکنند و ما معضل مبادلات بانکی داریم، ما نتوانستیم حتی تجارت خارجی را سر و سامان دهیم. مساله دیگر تحریمهای جدیدی است که آمریکا بر کشور ما تحمیل کرده است. بر این مبنا شرکتهایی را که تحت مالکیت سپاه کار میکنند تحریم کرده و در نتیجه بانکهای خارجی میترسند با شرکتهای ایرانی کار کنند بهدلیل اینکه ممکن است یکی از این شرکتها جزء شرکتهای تحریمشده باشد. پس سرمایهگذاری خارجی هم به تبع این قضیه در این سه سال وارد کشور نشده است. تفاهمات بسیار زیادی بعد از برجام امضا شد اما هیچکدام از آنها به مرحله عمل و قراردادنرسیده است. سرمایهگذاری داخلی هم نداشتیم، علت آن هم اختلاسهای زیادی بود که اتفاق افتاد. هزاران میلیارد تومان اختلاس در موسسات مالی نظم و چرخش پولی کشور را بههم زد. پولهایی که از سپردههای خرد و کوچک مردم باید در بانکها تجمیع میشد تا به بخشهای تولیدی و خصوصی، بخشهای مولد در امور کشاورزی، صنایع و خدماتی تسهیلات بدهند؛ در دست عدهای انگشتشمار قرار گرفت تا منابع کشور را چپاول کنند، هزاران میلیارد تومان را از چرخه پولی کشور خارج کردند و بانکها نتوانستند در این مدت حتی تنخواهگردان شرکتهای کوچک را تامین کنند. چگونه ممکن است سرمایهگذاری انجام شده باشد که به ایجاد شغل برسیم؟ ایجاد فرصت شغلی با ایجاد شغل متفاوت است. وقتی شغل ایجاد شده یعنی یک نفر سر کار میرود، در پستی یا منصبی یا جایی در ادارهای دولتی یا خصوصی کار میکند.
شرکتهای بخش دولتی آنقدر اشباع نیروی کار دارند که نمیتوانند استخدام جدیدی داشته باشند. البته حساب شرکتهای دولتی جداست. شرکتهای دولتی استخدامیهای گزینشی دارند و مشاغل در دایرهای محدود بین خودشان میچرخد. هزاران تحصیلکرده بیکار در کشور داریم؛ 90 هزار دانشجوی دوره دکتری داریم؛ 20 هزار پزشک عمومی بیکار داریم؛ فارغالتحصیلان دانشگاهی بیشتر در مشاغلی غیرمرتبط با رشته خود کار میکنند؛ بسیاری در اسنپ و تاکسیرانی مشغول به کار هستند؛ این شغلها اصلا نیازی به تحصیلات دانشگاهی ندارد. اقتصاد دولتی بهدلیل سوءمدیریت، ضعف ساختار اقتصاد دولتی و عدم ظرفیت اصلاحپذیری باعث شده تمام معضلات مملکت در همدیگر پیچیده شود. حل این اوضاع بسیار مشکل است و از طریق اقتصاد دولتی امکانپذیر نیست. اقتصاد دولتی همواره به روزمرگی میاندیشد و میخواهد راههای کوتاهمدت را انتخاب کند؛ راههایی که فکر میکند به مصلحت است تا مردم را موقتا راضی نگه دارد اما غافل از اینکه اثرات و تبعات آن موج نارضایتی را گسترش میدهد.
یعنی آینده اشتغال در کشور را مثبت و رو به رشد نمیبینید؟
در حال حاضر اغلب مردم در تامین معیشت خود ماندهاند. در کمتر خانوادهای بیکار وجود ندارد. ضمن اینکه فرض کنیم 800 هزار شغل نیز ایجاد شده باشد؛ 800 هزار شغل خالص در برابر این همه بیکاریای که ما داریم چند درصد است؟ ما در آینده و سه سال آینده با حدود 6 میلیون بیکار مواجه خواهیم شد؛ دولت چه برنامهای برای بیکاران دارد؟ اشتغال مستلزم ایجاد بسترهای لازمی است که براساس ضرورتها آماده شده باشند تا نیروی کار را جذب کنند. سرمایهگذاری، مدیریت، تکنولوژی، مراوده و جذب سرمایه خارجی و رقابتپذیری میخواهد. در کشورمان بهدلیل اقتصاد دولتی رقابت معنی و مفهومی ندارد. اقتصاد دولتی بازار را به نابازار تبدیل کرده است. قیمتها نباید توسط دولت تعیین شود؛ قیمتها باید در یک سیستم رقابتی آزاد براساس تعادل عرضه و تقاضا تعیین شود. دولت که نمیتواند قیمت تعیین کند. مدیریت دولتی را در نوسانات اخیر ارزی که بهعلت تهدیدات ترامپ به وجود آمد، مشاهده کردیم. شرکت نیشکر هفتتپه، شرکت فولاد، شرکت پتروشیمی، شرکت آلومینیوم و... بعضا چندینماه به کارگران خود حقوق پرداخت نکردهاند. با چه پشتوانهای انتظار دارید در کشور کار ایجاد شود؟ روزبهروز شرکتها از بین میروند. شرکتهای متوسط که موتور محرکه تولید هستند ورشکست میشوند. ما معضلات ساختاری بسیاری داریم. تا این معضلات را حل نکنیم نمیتوانیم متغیرهای اقتصادی را در حد مطلوب نشان دهیم.
شما بهعنوان یک اقتصاددان راهحل این معضلات و کاهش بیکاری را در چه میدانید؟
بهطور کلی معضل کشور ما فقط اشتغال نیست. حالا دولت اعلام کند که در چهار سال دومیلیون شغل ایجاد کرده، آیا وضعیت مردم بهتر شده است؟ آیا اقتصاد بهتر شده است؟ آیا پولهایی که از بیتالمال دزدیده شده برگشت خورده؟ دولت تاوان موسسات مالی را از کجا میخواهد بدهد؟ اگر از بانک مرکزی بدهد که باز تورم بالا میرود و باز از جیب مردم پرداخت میشود. این مشکلات وجود دارد. دولت هم بهتنهایی نمیتواند کار کند و تحت فشار است. رئیس سازمان مالیات اعلام کرده که حدود 3049 مودی براساس تراکنشهای بانکی شناسایی شدهاند که 6300 میلیارد تومان مالیات نپرداختهاند. هفت شرکت در خوزستان و تهران 30 هزار اتومبیل وارد کردهاند که در نتیجه آن 860 میلیارد تومان فرار مالیاتی داشتهاند.
در سال 92 شخصی فوت کرده ولی در سامانههای رسمی در سال 94 به اسمش ارز خرید و فروش شده است. فساد در مملکت زیاد است و تا فساد است انتظار هیچ تغییری را نباید داشت. برای مبارزه با فساد یک اراده آهنی و یک قدرتی باید وجود داشته باشد که بتواند جلوی این فساد را بگیرد، متاسفانه دولت فاقد این قدرت است چون نیروها و قدرتهای متفرق زیادی هستند که اقتصاد کشور در دستشان است. اینها معضلات اقتصاد دولتی است. متاسفانه دولت آقای روحانی با تمام کوششی که برای ساماندهی اقتصاد انجام میدهد، بسیار ضعیف عمل میکند. قوه مجریه، قضائیه و مقننه باید با هم همکاری کنند تا فساد از بین برود. وقتی فساد باشد هیچ کاری از پیش نمیرود. اگر فساد نبود مردم پولها را در بانک میگذاشتند و بانک آن را بهعنوان تسهیلات در اختیار تولید میگذاشت، تولید افزایش مییافت، درآمد ملی افزایش مییافت و بیکاری کم میشد. 1489 هزار میلیارد تومان نقدینگی داریم ولی بانکها از نقدینگی تهی هستند. چه کسی پاسخگو است؟ کارگران و کارمندان 50 درصد حقوقشان بابت اجاره مسکن میرود. اجارهخانهها روزبهروز افزایش مییابد. یارانهها هم وضع را بدتر کردهاند. تورم این سالها را جمع کنید حساب کنید ببینید 4500 تومان چقدر ارزش دارد. این مشکلات از نابسامانی اقتصاد دولتی است. اقتصاد دولتی ذاتا نظمپذیر نیست و چون نمیتواند نظمپذیر باشد و حساب و کتاب درستی داشته باشد، در آن فساد ایجاد میشود و وقتی فساد ایجاد شد تمام منابع کشور که متعلق به مردم است به نحو غیرعادلانهای تخصیص پیدا میکند. بهجای اینکه تخصیص پیدا کند به بخش واقعی اقتصاد به بخشهای غیراقتصادی و سفتهبازی تخصیص مییابد.
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت خبری فرهیختگان، تاریخ انتشار 15 اردیبهشت 97 ، کد مطلب: 18005، www.fdn.ir